"لوی لجوجیار" اولین "مادر بمب خجالتی" را در ارگ کابل کفاند.

روز پنجشنبه 14 ثور 1371 یک روز سیاه دیگر در تاریخ کابل مظلوم است. شهری که هنوز خون شهیدان آن نخشکیده و داغ ویرانی و ستم بر جبین دارد. "لوی جلاد" شهر بعد از 25 سال جنایت، خیانت و فرار با بی شرمی و چشم سفیدی با کاروان های پُر از هاجوج، ماجوج و لجوج از کمپ شمشتو با بوجی های دالر و کلدار و با سازوبرگ نظامی وارد شهر شهیدپرور کابل شدند. لوی ارباب شهر با متملقان، مداحان و جیره خوارانش در ارگ کابل فرش قرمز و با ساز و اتن و با نعره های " الله اکبر" و "نعره تکبیر"، "و ژوندی دی لوی لجوجیار صاحب"، از "لوی جلاد" شهر استقبال کردند.

"لوی لجوجیار" به مجرد رسیدن پای اش به ارگ کابل "مادر بمب های خجالتی" را در کاخ سلامخانه ارگ در حضور صدها هواخواه اش و دوربین تلویزیون ها کفاند اما خوشبختانه این بمب تلفات جانی و مالی در پی نداشت. این صرف یک "مادر بمب های خجالتی" تحفه ای اس آی برای کابلیان بود.

با کفیدن این بمب، وضوی تمام مداحان، متملقان از لوی متفکر گرفته تا "لوی سلطان فساد" از" لوی ملا" تا لوی مداحان و دلقکان خورد و بزرگ شمال و جنوب نیز شروع به کفیدن گرفت و چنان خجالتی و سرافگندگی به بار آورد که برای طهارت تازه به تشناب "لوی بی بی گل" در ارگ کابل دویدند. سرانجام مومنان نماز قضایی عصر را با امامت "لوی لجوجیار" خواندند و قدم های شوم قاتل کابل مظلوم را با دعای شر گرامی داشتند.

مردم کابل با شنیدن صدای مهیب "مادر بمب خجالتی" خیلی تکان خوردند و تصور کردند که "لوی لجوجیار" اولین عملیات راکت پراکنی خود را شروع کرده و باز شهر را ویران، هزاران خانواده را در سوگ عزیزان شان خواهد نشاند.

بعد از شنیدن مادر بمب خجالتی فیرهای شادیانه و اتن، نعره های تکبیر الله اکبر و ژوندی دی وی "لوی لجوجیار صاحب" در هوتخیل، تره خیل و در جنوب و شرق کابل به افتخار فتح ارگ توسط رهبرشان شروع شد. در این وقت بود که "لوی مداری بابا"، سلطان فساد با چپن و کلاه قره قلی در تلویزیون ملی ظاهر شد و با نفس سوخته، لبخند و چشمک زدن گفت: "وطنداران خیر و خیریت است. لوی لجوجیار صاحب می خواست میان من و لوی متفکر صاحب روغی جوری کند، وضوی شان تنگ بود و تازه از کمشپ شمشتو به کابل رسیده بودند، ناگهان مادر بمب خجالتی کفید و خوشبختانه به کسی آسیب نرساند".

در این وقت تلویزیون طلوع در اخبار عاجل و زنده خود از کاخ سلامخانه ارگ بیننده ها را در جریان اصل ماجرا گذاشت. با شنیدن این خبر از هر گوشه شهر کابل از مزار شهدای کابل تا یتیمان، بیوه ها، مادران، پدران، خواهران، برادران و زنان و کودکان مظلوم صدای شادیانه و خوشی به گوش آمد که "لوی لجوجیار" به "لوی خجالتی" تبدیل شده است. همه بجای نعره تکبیر، نعره تکفیر سر کشیدند و مرگ با "لوی مزدور آی اس آی" به مارش پرداختند.

شهریان کابل به این نتیجه رسیدند که" لوی لجوجیار" دیگر توانایی تهدید به جان، مال و ناموس مردم کابل را مثل 25 سال قبل ندارد. افکار پوچ و خانمانسوز او دیگر در افغانستان قربانی نخواهد گرفت اما بازماندگان قربانیان او بویژه شهدای شاه شهید که هنوز خون شهدا و اشک مادران و کودکان و بیوه زنان نخشکیده است، سوگند یاد کردند که انتقام عزیزان خود را از این جلاد و جنایتکار بی شرم و بی مروت می گیرند و از غنی احمدزی و کمیته های حقوق بشر خواستند که او را هر چه زودتر بدست خانواده های قربانیان تسلیم کنند و این سابقه دار ترین اجنت آی اس آی را محکمه صحرایی کنند. اما در ارگ کابل جشن خجالتی دوام داشت و لوی لجوجیار به هر طرف ارگ با راهنمایی لوی متفکر و لوی بی بی گل گردش می کردند و به او باغ ها و کاخ ها را نشان می دادند، جایی که لوی لجوجیار برای آن بیش از دو دهه شهر کابل را به جهنم تبدیل کرده بود ولی هیچگاه صاحب آن نشد.

جشن خجالتی سرانجام با غذای شب بر سر یک سفره با "لوی لجوجیار" با میزبانی" لوی بی بی گل" و" لوی متفکر" در نیمه شب به پایان رسید.

هارون امیرزاده

>>>   اين طنز است يا تعصت يا ...

>>>   امیرزاده صاحب!!!
آدرس را غلط کردی،"فیرهای شادیانه" فرهنگ چند تا دزد و لومپن ...... است!!

>>>   هارون امیزاده!
آفرین بشما که راجع به تشریف آوری لجوجیار، راکیت پران و قاتل صدها انسان و مهماندار بیمغز متفکرش و به اشتراک برادر بزرگ طالبها بانی فساد اداری و تروریستها مداری خاکی شاه را مفصل تشریح و جامع ارائه نمودید الهی قلمت رسا قامت تان استوار و عمرت طولانی باد.

>>>   "لوی لجوجیار" به مجرد رسیدن پای اش به ارگ کابل "مادر بمب های خجالتی" را در کاخ سلامخانه ارگ در حضور صدها هواخواه اش و دوربین تلویزیون ها کفاند اما خوشبختانه این بمب تلفات جانی و مالی در پی نداشت. این صرف یک "مادر بمب های خجالتی" تحفه ای اس آی برای کابلیان بود.
ع

>>>   نویسنده محترم .
آنچه که بیان کردی درد مردم بوداز صمیم قلب از شما سپاس گذارم خداوند شما را خیر نصیب کند و درد اولاد ها را نه بینی ......

>>>   این یک حقیقت است که توسط برادرمان گفته شده است.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است