رفته رفته با گذر از تب و تاب و التهاب اولیه، فرو نشستن هیجانات کاذب و دنباله روی ها و تقلید کورکورانه ی مردم از برخی رسانه ها و فعالان نهادهای مدنی و چهره های شاخص سیاسی، سرانجام گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی و مجاهد جنگ سالار به حاشیه ی امن خزید و در پناه دیگر دغدغه های مردم ملکی افغانستان جای گرفت.

چنین شد که بالاخره زمزمه ها و شایعات مبنی بر مرده و در گور خفته بودن وی نیز خاموش شد و سرانجام در لغمان رخ نمایاند و نشست مطبوعاتی ترتیب داد و بصورت تیتر وار و کلی به شرح ایده ها و اهداف خود پرداخت تا شاید عامه و غالب جامعه را بتواند با خود همسو کند اما...

اما گذشته از تمام سخنان و بیانات نویدبخش و مثبتی که از سخنور و رهبر کارکشته ای و با سابقه ای همچون حکمتیار دور از ذهن و بعید هم نبود و در رسانه ها منعکس شد؛ باید زوایای پیدا و پنهان این حضور بی مقدمه و ناگهانی را مورد بررسی قرار داد تا بتوان قضاوتی نزدیک به حق از عملکرد آنی و آتی رهبر حزب اسلامی بدست آورد.

در نگاهی خوشبینانه می توان گلبدین را نمونه ای از یک رهبر سیاسی مذهبی با عزم جزم برای تغییر و تحول و عمران و آبادانی دانست که در سال های دور از وطن، چاره ی کار را در جبران مافات و مدارا با دشمن و مروت با دوستان یافته است و قصد خیر خواهی برای مردم کشورش دارد و بس البته...

البته اگر باداران و هدایت کنندگان غربی و همسایگان شرقی بگذارند و این همه درصورتی است که متن سخنرانی به وی دیکته نشده باشد و حرفی که از زبانش برآمده حقیقت درونیش باشد وگرنه یکی دیگر از آلت دست ها و مهره های کوتاه مدت بازی ابرقدرت های غربی به صفحه ی شطرنج کابل اضافه می شود.

در همین راستا اگر نگاهی بدبینانه و شاید کمی نزدیکتر به واقع بینانه به حضور و رخ نمایاندن گلبدین در لغمان و سخنان صریح و موضع گیری های تند و تیز وی داشته باشیم باید رهبر حزب اسلامی را مهره ی مار جدید و پررنگی بدانیم که غربی ها تاکنون در آستین خود پرورانده بودند و اینک از انتقادات و حملات لفظی سران حکومت وحدت ملی به دست بوسی ها و عرض ارادت ها رسیده است.

نظر به اینکه حکمتیار می تواند گزینه ای برای ریاست جمهوری با حمایت قاطع همسایگان و هم سفره گان در دوره ی پیش رو باشد باید منتظر رقم خوردن وقایع بزرگتر و گرد آمدن نوکران و چاکران بیشتری از حضور احتمالی وی در کابل باشیم.

این ها همه در یک کلام از تهدید بالقوه تا فرصت بالفطره ای خلاصه می شود که دو روی سکه را از حضور و ظهور در لغمان بدست می دهد؛ باید منتظر ماند و دید کدام طرف بر سر قمار قدرت پیروز می گردد؟

کد (8)

>>>   اخر کار باموجودیت حکمتیار فاجعه خواهد بود. وای بحال مردم کابل زمین.م.ا.کابل

>>>   حکمتیار می تواند گزینه ای برای ریاست جمهوری با حمایت قاطع همسایگان و هم سفره گان در دوره ی پیش رو باشد باید منتظر رقم خوردن وقایع بزرگتر و گرد آمدن نوکران و چاکران بیشتری از حضور احتمالی وی در کابل باشیم
ع

>>>   خاموشی دربرابر ستم ، خود ستم دیگری است که بر ستمدیده گان روا داشته میشود.

>>>   نخستین نحوست حکمتیار مرگ رئیس شورای صلح گیلانی بود

>>>   یکی از وطنداران ناراضی مان با تصویری حکمتیار صیب که در موترش نصب بود در داخل پنجشیر قریه پشغور کاکه کاکه رفته بود اما چنان مردم پنجشیر با آغوش باز و خوشی وی را استقبال کردند که خودش روانه بیمارستان ایمرجنسی عنابه گردید و موترش آهن کهنه برای بازی اطفال شد.
پیشنهاد میکنم بار دیگر همرای عکس اشرف غنی بیایید :
نشاط حبيبى

>>>   محمد اکرام اندیشمند
افغانستان قرن 21 را نمی توان با شیوۀ حاکمیت و حاکمان قرن 18 و 19 اداره و مدیریت کرد. دوران انحصار و تمامیت خواهی، به گذشته مربوط می شود و به نسل گذشته که همه سر در زیر خاک دارند.
دوران حاکمیت های توتالیتر آیدئولوژیک که هیچگاه با موفقیت و مشروعیت همراه نبود، نیز به گذشته مربوط می شود و دیگر راه برگشت ندارد.
عصر امروز، عصر آگاهی و ارتباطات همگانی است که هیچ سیاست مدار و گروه سیاسی نمی تواند افکار و رفتار خود را از این آگاهی عمومی کتمان کند و یا رفتار دوگانه و ریاکارانه داشته باشد.
آدم های عصر امروز در جامعۀ امروز افغانستان، به خصوص نسل جوانش در پرتو این آگاهی و ارتباطات همگانی، از رعیت و تابع بسوی شهروندی می روند و این روند نیز، روند بی بازگشت است. بنا بر این، اهل سیاست و سیاست مداران جامعه افغانستان چه آنکه در سفرۀ قدرت سیاسی نشسته اند و چه آنانی که در آرزوی نشستن به این سفره هستند، فراموش نکنند که در عصر امروز و در قرن 21، نمی توان با تفکر تمامیت خواهی و استبداد، سیاست ورزی کرد و حاکمیت توتالیتر و سرکوبگر امارتی و سلطنتی شکل داد.
افغانستانِ قرن 21، جامعه و کشور تحتِ حاکمیت امیران و سلاطین قرن 18 و 19 نیست که مردم تا دم مرگ رعیت و ملت آن ها باشند و آن ها خود را امیرالمومنین و ظل الله فی الارض تلقی کنند.
افغانستان قرن 21، افغانستانِ تمام ساکنان و اقوام این سرزمین است و مشارکت همه در سرنوشت حیات سیاسی و اجتماعی بگونۀ آزاد و عادلانه از و یژگیها و الزامات آن.

>>>   لولګرد ها و دزدان... شاه مسعود که در شهر با پکول های چتل و مفکوره پوچ میګردد هوا خواهان یک مجاهد بزرګ و قهرمان ملی و فرشته صلح حکمتیار باید به بسیار افتخار. >>>   حکمتیار یک جنایت است خدا ازش نگزرد تمامی جهاد گران افغانستان جنایت کردن خیانت کردن مرگ بر همگیشان زنده باد اعضای حزب دموکراتیک خلق افغانستان

>>>   حکمتیار صاحب با دلایل قومی به حکومت آمده نه صلح وچیزی دیگر !اگر سال 2001 می آمد چی میشد ؟ برای این نه آمد که کرزی زیاد تعصب قومی نداشت ومطابق میل حکمتیار عمل نمیکرد > اما جناب اشرف غنی از حکمتیار هم دو آتشه تر است چنانچه تصفیه قومی را قبلا شروع کرده است وضمیرش مملو از تعصب و انتقام وکدورت است

>>>   غور و فيش گلبدين خان بسيار زياد است، مثلي كه أمريكا بجاي بم مادر وي را از اسمان پرتاب كرده باشد. در غير آن يك تسليمي بيش نيست، اما اين جناب سخن از باداري ميزند، يا اينكه جنون سابقه اش خوب نشده، و يا راستي كه أمريكا ميخواهد از أو چهره سازد. اگر حزبي هاي منشعب مانند قاضي أمين وقاد، زمان مزمل، داكتر أنور ، داكتر ارغنديوال و تيم شان امارت اين جاهل را قبول نمايند، ملت بايد خود را براي مهاجرت ديگر آماده سازند، و گر نه آمده است كه مرده اش را در تپه از بلندي هاي كابل اگر باقي مانده باشد دفن نمايند.

>>>   به نام دین،کمونیزم.امپریالیزم وطن را برباد داده اید.یادت
است که آن همه راکت هارا از پاکستان آورده بودی و از چهار
آسیاب به طرف کابل نشانه گرفتی...هر کسی که از دین حرف
میزند .و مرَدم را به بهانه دین جور میدهد،دشمن مردم است.چه
تو باشی چه هر کسی دیگر باشد..-۲۰۰هزار تن از جوانان ,از شما
دین پرستان..به طرف کافران اروپا فرار کردند ..آیا ازین خبر داری؛
آقای راکتیار...
جمشید...

>>>   Salam
اخوانى پشتون بر به اصطلاح اصطلاحات ملى به زبان تبارش تاكيد مى كند ، اخوانى تاجيك براى ما عربى مى خواند.،

>>>   سلام خدمت هموطنان عزیز عرض شود که با آمدند گلبدین هیچ درد مردم افغانستان را دوا نمی‌کند همان اشخاص که دور پیش گلبدین حلقه زدند همگی شأن به نوعی در دولت هستند این ها به مملکت و مردم افغانستان جزجفا کاری دیگر نکردن این پروپاگاند را راه انداخته اند که گلبدین کاری را به پیش خواهد برد گلبدین با این حرف هایش شیرین خود نمیتواند لکه هایش خون مردم افغانستان را از جبین خود پاک کند قتل قتل است مردم افغانستان جنایت گلبدین را فراموش کرده نمی‌تواند بحران افغانستان بسیار عمیق است یک گروپ خوش باور بیکاره دل خود را خوش می‌سازند به این حباب امروز مردم افغانستان از آدم های قرون وسطایی نفرت دارند

>>>   که خداکند با گذاشته وداع گفته باشید چیزی را که به زبان میآورید به منصه عمل اجرأ نماید مانند دیگران دراویل باغ های سرخ وسبز را بمردم نشان داده ولی درآخر ازته جول تان ترب نبرآید زمان نشان میدهد به امید حرف تحقق حرف ها
ببرک ارغندیوال

>>>   حكمتيار حكومت رولا غنى را مى پذيرد و تحت درفش و غرش هوا پيما هاى امريكاى ها مى خواهد زيست كند ، اما حكومت مجاهدين و همفكران خود را قبول نداشت و براى تخريب حاكميت مجاهدين بيش از هزار ها انسان كابلى را به قتل رساند . مگر رولا و غنى ، مسلمان تر از شهيد مسعود و ربانى اند ! بديهى است كه حكمتيار فاشيست حاكميت تاجيكها را بد تر از حاكميت عيسوى ها و كمونيست ها تلقى مى كرد و مى كند.
من از همين جا به عبدالله ، عطا و هر تاجيكى كه با هر بهانه و دليلى از حكمتيار استقبال مى كنند ... مى فرستم و اينها را هم دست جنايات و خيانت هاى حكمتيار مى دانم ، باور دارم كه هر انسانى با شرفى اين حقيقت را مى داند.
تاجيكان نبايد به .... هاى صف خود بيش از اين فرصت دهند ورنه در انتظار توهين تاريخ باشند.
Najib Salam

>>>   Hai Khurasani
حاشيه هايى فربه تَر از متن مجلس درباريان امروز كابل
الف
امروز ارگ كابل پيروزى رستاخيز عظيم انقلاب اسلامى افغانستان را در شرايطى تجليل نمود كه
از تصوير شهيد احمد شاه مسعود سپهسالار جهاد و سيدالشهداى رستاخيز مقاومت ملى در استيژ خبرى نبود!
تصوير مسعود نماد حضور يك فرد نيست ، بلكه نماد عظمت يك تمدن ، تاريخ ، فرهنگ ، جهاد، مقاومت و مظهر مكتب اعتدال امام أعظم ابوحنيفه مى باشد.
آيا عدم نصب تصوير مسعود نخستين نشانه هاى حضور حكمتيار نيست ؟
ب
اين مجلس ظاهراً بمناسبت تجليل از جهاد مردم افغانستان بود ، اما هيچ يك از رهبران نهضت جهاد مقيم پايتخت حضور نداشتند.
استاد سياف ، صبغت الله مجددى ، شيخ آصف محسنى ؛ تنها نماد هاى زنده اى زعامت جهادى هستند، كه هيچكدام حضور نداشتند!؟
ج
روز هاى اتفاق و مناسبت هاى مهم تاريخى از اهميت ويژه اى برخوردار هستند، تغيير ان بدون عذر موجه و انهم اعلام رخصتى مغايرنص صريح قانون اساسى از هشت اردبيهشت به ٩ ثور نمى تواند باحسن نيت صورت گرفته باشد.
تغيير تاريخ حاكى از نيت سؤ و اهداف حاشيه يى مى باشد.

>>>   محمد همایون صادقی
آنچه نزد اینها رجحان دارد همانا پشتونوالی و فرهنگ قببله ای ایشان ، نه دین و نه ایدیولوژی .

>>>   گلو بچيم اگر راستي خواهان جريانات موروثي نيستي، بيا مردانه وار براي ارغنديوال صاحب بيعت كن، هم خرما و هم ثواب، بدون آنهم صحتت خوب نيست و هم چندان سويه تعليمي براي عصر حاضر نداري، و هم چنان غيرت خان و حبيب الرحمن را پيشواي قاضي أمين و مزمل و ديگران نساز،كه با عث نفرت عليه خودت ميشود.

>>>   راكتيار خبيث را بادارانش بزرگ نمايي دارند ورنه اين قاتل به جز يك تا دوصد تروريست زياد نفر ندارد. تشويش نكنيد هيچ چيز از دستش هم پوره نيست و فريب لافهاى اين پودر فروش را نخوريد.

>>>   ما از آمدن حکمتیار پیشتبانی میکنیم و این اقدام وی را به فال نیک گرفته و از خداواند تمنا می نمایم تا همه رهبران جهادی و غیره که دست های شان به خون برادران شان آغوشته گردیده مانند وی دست از جنگ وبرادر کشی برداشته در فکر صلح و آرامی وطن ومردم رنجدیده و ستم کشیده خویش شوند بس است دیگر این مردم واین وطن توان بار این همه مصیبت هارا ندارد بگذارید مردم یک لقمه نان حلال ازاکسب کار در همین وطن برای اطفال خویش مهیا سازند

>>>   میگوید کار را می‌کند مساله لاف می‌زند بی بی راکتیار را آمریکا آورده و حالا جفگ گفته میرود آقای راکتیار مردم این نوکر جاسوس را خوب می‌شناسد قتل عام دیروز امروز را کسی فراموش کرده نمی‌تواند تاریخ معاصر گوا بر مستندات است که در ارشیف هر خانه افغان موجود است​ نیاز به پروپاگاند مزدوران دولتی نیست چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است به امید عدالت فردا

>>>   آقای حکمتیار اعمال گذشته خود را چگونه توجیه می کند؟

>>>   حکمتیار که شهر کابل مرکز مملکت را باخون شسته بود به هوش آمد و لاف از حکومت مردم سالار میزند ای کاش این عقل از سابق در کله اش خطور می کرد.....

>>>   خدا کنه حافظه حکمتیار از بین نرفته باشه چرا که تا امروز مسبب هر نا امنی و خشونت جناب ایشان و طرز تفکی اشتباه وی بوده است و حالا که حرف های خوب می زند دوباره فردا یادش بماند که چه حرف ها زده است. سعیدی

>>>   يك سخنرانى گلبدين را ديروز ديدم ميگفت:أمريكا فقط از آدم فاسد و بد اخلاق حمايت ميكند!
و سربلندی در کابل بګردند

>>>   اینها باید محاکمه شوند

>>>   اگر مردم ما ریشه های بد بختی را این وطن که از هفت ثور شروع شده وبا تغیر تاریخ از 7 به 8 ادامه یافته است بدانند که یکی است آن وقت بی طرف وبی تفاوت نه نشسته دست بیک اقدام مردمی زده همه خارجی ها از وطن دور کرده و در یک انتخابات بی تقلب انسان های خوب وطن را نما ینده پارالمان ، شورای ولایتی و ولسوالی تعین میکنند تا یک حکومت خوب بوجود ارند.

>>>   Zahir Ariaie
سالها قبل شنيده بودم كه حكمتيار در زاهدان ايران در مسجدى ميخواست سخنرانى كند ، تا از دروازه مخصوص ملا ها وارد مسجد شد توسط مردم مهاجر كه تعدادى كمى ان جا در صف نماز گذاران وجود داشته از مسجد رانده ميشود و فرار ميكند. اميد وإرم كابليان و ديگر ولايات اماده راندن او باشند و در حد مهاجرين شجاع شهامت نشان دهند.

>>>   Bagramyan
گلب الدین در نشستی در جلال آباد گفت: آمدم تا دولت مرکزی را تحکیم و تقویت ببخشم!؟
از نگاه من، منظور گلب الدین از تقویت و تحکیم دولت مرکزی به معنی و مفهوم تحکیم و تقویت حاکمیت سنتی قبیله ایی در افغانستان خدا داد است!

>>>   ریشه ی تمام این وحشیگریها از هفت ثور به بعد شروع شد خداوند به جزای اعمالشن برساند

>>>   مشارکت درحیات سیاسی واجتماعی حق تمام
اقوام ساکن درکشوراست ولی نباید افراد دزد ،قاتل واستفاده جو ازنامجهادومقاومت
درکرسی های دولت نماینده اقوام شریف افغانستان باشدشخصیت های تحصیل یافته
وشایسته باید درحکمت نماینده گی کند واشخاص فعلی باید ازکرسی ها کناربرود تاباشد کشوربه طرف ترقی وابدانی برود.

>>>   اگراآقای حکمتیار یک مجاهد درست میبود درقدم اول از پیروزی هشت ثور سال 1371 استقبال میکردآیا رولاغنی ازاستادبرهان الدین ربانی کرده علمیت اسلام شناسی زیاد است بنظربنده آقای حکمتیاریک شخص پروژه یهودآمریکابیش نیست.

>>>   کشوربه رهبر قوی ضوت دارد.اګرازنګاه جنګسالاری نظرمنیم همه رهبران برعلاوه جنګسالاری مرتکب دزدی رشوت وفساد اداری هم هستند.لذا حکمتیاراز آنها بدترنسیت ولی جدیتش وصلابتش روی فسادومفسدین را خواهد ګدفت
محمد ارین

>>>   ریشه ی تمام این وحشیگریها از هــشــت ثور به بعد شروع شد خداوند به جزای اعمالشن برساند اینها حتی در زمان داوذد خان بدستور پاکستان جنگ راشروع کرده بودند

>>>   توجه خبير عاجل : چودرى گل غتى ميضوف با امدن راكتيار برايش يك پوست مستقل تحفه داد.
وزير ارشد ومعاون اول ريس جمهور با ١٠٠ تا ١٥٠ نفر پرسونل .
وزارت ارشد در ترور تمام اقوام جنرالان والى ها قوماندانان قطعات نظامى معلمين خلاصه هر كسى كه در مقابل نظام نوكر وجاسوسان ارگ قرار بگيرد.
ح ع

>>>   وطنداران، حكمتيار باينخاطر آورده نشد كه در وطن صلح بيآيد. او خودرا إضافتر از پنجاه سال بخاطر قدرت به هر در و ديوار زِد. با هر كس باينخاطر همدست شد. به خدمت بوتو يك كمونست دو آتشه رفت تا حكومت داود خان را سرنگون كند. با حفيظ الله أمين يك كمونستيكه براي اولين بار در در جامعه اسلامي افغانستان، سوسياليزم را اعلان كرد، پلان حكومت مشترك كرد. با تني يك كمونست نادان كودتا كرد. بخاطر بودن دوستم در كابل، اين شهر تاريخي را بخاك و خون كشيد و بعدن با همان كمونست نافهم همدست شد و مردم كابل را قتل عام كردند. اين مو ضوعات بخواندن كتاب تاريخ ضرورت ندارد. مردم همه اينهارا به گو شت و پوست خود احساس كردند. چه شد كه يك شبه از او يك فرشته ساخته شد. واقعيت اينست كه غني و دار و دسته اش در صدد ساختن يك حكومت مطلق العناني استند. چيزيكه حكمتيار هم ميخواهد. غني با حيله ونيرنگ ، فريب و تقلب ، قدرت را بدست گرفت . با تمام إمكانات دولتي كه در دست دارد، رقيب هاي خودرا كه در عين وقت رقيبهاي حكمتيار هم استند، يكي بعد از ديگر حذف كرد. يگانه كسيكه هنوز خار چشمش است، عطا محمد نور است. اورا ميخواهد از طريق حكمتيار حذف كند. باينخاطر جمعه همدرد در أطراف مزار دقيقه شماري ميكند. در غير ان غني نه به اساسات دين مقدس اسلام پابند است، نه در قصه صلح و ارامش است. اين يك بازي ابزاري است. غني ميخواهد متباقي رهبران نامنهاد اقوام غير پشتون را حذف كند و حكمتيار هم ميدان را براي يكه تازي خود خالي ديده است. اين بهترين وقت براي حكمتيار است. او ميداند كه غني نه پشتوانه مردمي دارد و نه حزبي. وقتي رقيب هاي غير پشتون نباشند، كار غني بسيار زود يكطرفه ميشود.
خداوند (ج) وطن و مردم مارا از شر فساد پيشگان در امان داشته باشد.

>>>   صلح با حکمتیار صلح نیست فقط امتیاز دهی یکجانبه به یک مهره سوخته است، آنهم صرف بنام قوم و پشتونولی۰ اگر گلبدین صلح کند در کدام جبهات و کدام نقاط کشور جنگ ختم خواهد شد؟ هیچکدام۰ آیا تمام افراد گلبیدین همین حالا هم در همین حکومت فاسد شامل نیستد؟
هزاره ها، تاجیک ها، ازبیک ها، ترکمن ها، و غیره باید بدانند که درین معادله تمامیت خواهی پشتونها ویا همان اوغان ها هر کدام آنها جدا جدا بازنده هستند۰ این نکته بسیار مهم است که تمام قوم های غیر پشتون باید خصومت های مختلف گذشته بین هم را کنار بگذارند و باید سخت باهم متحد شوند تا بتوانند برضد تمامیت خواهی این اوغان های بدوی ایستادگی کنند۰
این نکته حیاتی را نمیشود با جنگ و گلایه ویا رویه منفی بالمثل به یکدیگر آموخت۰ درینجا ازخودگزری، تحمل، و ایثار کار است۰
درین کشور که امروز به کمک انگلیس اوغانستان بدنام گذاری شده است هزاره ها، تاجیک ها، ازبیک ها، ترکمن ها، و غیره غیر اوغانها متحد های طبعی هستند۰

>>>   آزموده را آزمودن خطاست. حکمتیار دستانش بخون مردم مظلوم رنگین است و مردم و خدا او را نمیبخشند

>>>   گلبدین راکتبار جاسوس مستقیم پاکستان و آی اس آی و همکار مخفی طالب و داعش و القاعده و افرطیون آسیای مرکزی است. گلبدین از طالب و داعش در افغانستان خطرناک تر است. گلبدین قاتل هزاران جوان و روشنفکر افغانستان در پاکستان بزمان جنگ است. گلبدین باید در حضور خدا، خلق و مردم جهان محاکمه شود

>>>   نوبتش است، اينبار بايد رئيس جمهور شود، لاأقل يك اندازه دزدي و غارت كم خواهد شد، و مال هاي غارت شده را دوباره به ملت يا أمريكا باز ميگرداند.

>>>   به آمدن حکمتیار کدام صلح سر تاسری رونما نمی گردد بلکه تضاد های تنظیمی - قومی و زبانی بیشتر می گردد . فاشیسم چاق تر می شود . نیروه های ملی نا گزیر متحد شوند ونیز هر رهبر وابسته به بیرونی ها میباشد که هر کدام شان به دوت بیرونی ها خوبتر برقصند بازی کن صحنه الی ختم رقصیدن شان خواهند بود . مبارزه ستم و ستمگران به پایان نمی رسد و مبارزات عدالخواهی بیشتر اوج می گیرد و افغانستان می رود به یک بحران نو وجدید وسر انجام بازی ها این کشور را به یک میدان رقابت های ابرقدرت ها قرار می دیهد که عامل این همه بدبختی ها بعد از سقوط رژیم منفور روسها فقد و فقد رهبران جهادی بوده که این رهبران تحت دیکتی شده بیرونی ها به خصوص شهر کابل را ویران کردند و نفاق و تفریقه را به راه انداختند و همه شان مورد تحقیق و باز پرسی جامعه جهانی گردنند و هیچ یکی از این رهبران بدرد بخوری افغانستان نخواهند بود . زره

>>>   حکمت یار همان حکمت یار قدیم است هیچ تغیری در نیات و مقاصد او ایجاد نشده است.

>>>   آزموده را آزمودن خطاست.

>>>   تـو صـیادی و دامـت می شناسم
ز عمق خـون کلامت می شناسم
مــده با مــلـه و بـا دانـــه بــازی
که تور و قال و بامت می شناسم
سخن از صلح می گویی به ظاهر
دد و دیـوی کنامـت می شــناســم
چه می بافی به مردم فرش رنگین
که پـود و تـار خامـت می شناسـم
همـیـشـه پــرور افـــراط خـونـیـن
بـه ظلمـستان مقـامـت می شناسم
تـــرور عـقـلـمـنــدان و جـوانــان
بـه شـمشـیر ضلامـت می شناسم
زدی راکـت بــه قلـب پـاک کابـل
بــلای قـتـل عامــت می شــناســم
تو غرق بحـر خـون و کینه هستی
که تـیــغ انـتـقـامــت می شـنـاســـم
بــرادر طـالــب و هـمــکار داعـش
به جنگ وخون امامـت می شناسم
تـو عـمـق ظـلـم و بـیـداد و جفـایـی
چـو تـیـغ در نـیـامـت می شــناســم
بـه پاکـسـتـان داری عـهـد و پـیمـان
به میهـن چـون غـلامـت می شناسم
تــو آوردی طـالــب را بــه کــشــور
ز کــردار و مـرامــت می شـنـاســم
به حـکـم اجـنـبی ظاهــر شــدی بـاز
جلــودار و لـگامــت مـی شـــنـاســـم
ســیـه بــودی ســیـایـی تـا بـــه آخــر
مگــردان چهـــره نـامــت می شناسم
مکــن رفـتــار کـبک ای عکـه؛ زیرا
ز اول گـام گـامــت می شـــــنـاســـــم
«بهررنگی که خواهی جامه میپوش»
«مــن ازطـرز خـرامت می شناسم»

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است