متن بیانیه احمدضیا مسعود در 8 ثور 96
 
تاریخ انتشار:   ۱۷:۵۳    ۱۳۹۶/۲/۹ کد خبر: 132397 منبع: پرینت

متن بیانیه و فراخوان سیاسی
احمد ضیا مسعود معاون پیشین ریاست جمهور اسلامی افغانستان
۸ ثور ۱۳۹۶ برابر با ۲۸ اپریل ۲۰۱۷
کابل-افغانستان

بسم الله الرحمن الرحیم
برادران، خواهران، نماینده های مردم در شورای ملی، علمای کرام، بزرگان و فرماندهان جهاد و مقاومت مردم افغانستان، اصحاب رسانه ها
السلام علیکم ورحمته الله و برکاته!
نخست به روح پاک شهدا و قربانیان جهاد، مقاومت و حوادث پسین، اتحاف دعا نموده و از بارگاه خداوند منان برای شهدا جنت فردوس، برای خانواده های عزیزشان صبر جمیل و برای زخمی ها و مجروحین صحتمندی کامل استدعا می نمایم.

خانم ها و آقایان!
امروز ۸ ثور مصادف است با بیست و پنجمین سال روز پیروزی مجاهدین و آنهای که علیه استبداد، تبعیض و خودکامگی داخلی و ظلم متجاوزین خارجی، مردانه وار ایستادند و برای دفاع از سرزمین، شرف، عزت و نوامیس ملی، جان های عزیز شان را قربان کردند. فرا رسیدن این روز تاریخی و پیروزی مجاهدین را برای همه فرزندان صدیق کشور تبریک و تهنیت می گویم.
مردم افغانستان به نیکی میدانند در شرایطی که استبداد و برتری طلبی حاکم بود و هیچ فردی خود را چه در مرکز و چه در دور دست ترین ولایات افغانستان مصئون احساس نمی کرد و تحت عناوین مختلف مورد آزار و شکنجه قرار می گرفتند، در چنین وضعیت حساس و بحرانی گروهی از مجاهدین با احساس دینی و ملی که از فقیر ترین قشر اقتصادی جامعه ما سربلند کرده بودند، تصمیم برآن گرفتند تا با پیروی از رهبرانی که از میان این قشر جامعه برخاسته بود، برای شکستاندن حصار های ظلم، استبداد و تبعیض در مقابل قدرتمندترین کشوری جهانی حماسه آفرینند و از طریق مبارزات سیاسی و نظامی وطن شان را از چنگ اشغال گران و آنهایی که نسبت به مردم شرافتمند ما ظلم روا داشتند نجات دهند.
هدف عمده جهاد و مجاهدین سربلند کشور ما تأمین عدالت، رفاه اجتماعی، حقوق شهروندی، کسب قدرت مشروع سیاسی و از همه مهم تر حصول استقلال سیاسی و آزادی افغانستان بود. مجاهدین در این راه با ارادۀ محکم و ایمان راسخ به خداوند متعال زحمات و جانبازی های بی شمار و فراموش ناشدنی را در طول این تاریخ متقبل شدند و برای سالیان متمادی در این راستا از هیچ نوع سعی و کوشش دریغ نورزیدند.
مجاهدین راستین و قهرمان های جهاد هیچگاهی در فکر مقام، منصب و اندوختن پول نبودند. آنچه را که به آن اعتقاد و باور داشتند و سرخط مکتب فکری شان را تشکیل داده بود ادای مسوولیت در برابر خدا، مردم، سرزمین و حاکمیت ملی شان بود.
در زمان حکومت ظاهر خان و داوود خان بود که نهضت جوانان مسلمان به حیث یک نهضت روشنفکر مبارزات و فعالیت های روشنگری شان را در مؤسسات تعلیمی و لایه های مختلف اجتماعی آغاز کردند. دیری نگذشت که این نهضت توسط رژیم داوود خان سرکوب شد و با ورود قوت های اتحاد جماهیر شوروی وقت، اعضای این نهضت رهبری جهاد علیه این قدرت جهانی را بدست گرفته و به مبارزات آزادی خواهانه شان آغاز کردند.
استاد شهید پروفیسور برهان الدین ربانی، قهرمان ملی احمد شاه مسعود شهید، انجنیر حبیب الرحمان شهید، حاجی عبدالحق شهید، حاجی قدیر شهید، ذبیح الله خان شهید، مولوی صاحب نقیب الله شهید و صد ها تن از جوانان دیگر از جمله اعضای رهبری این نهضت بودند که همۀ آنها در راه آزادی، استقلال، نهادینه کردن ارزش های انسانی و ایجاد یک جامعۀ آرمانی به شهادت رسیدند.
بعد از شکست اتحاد جماهیر شوروی توسط مجاهدین و آغاز گفتگو ها برای ایجاد حکومت مردمی و منتخب میان گروه های مختلف از مجاهدین، شرایط طور پیش آمد که مجاهدین نتوانند حکومت با قاعدۀ وسیع را در کشور تشکیل دهند. عدم هماهنگی میان گروپ های مجاهدین، آغاز مداخلۀ کشور های خارجی در امور داخلی افغانستان به خاطر عملی کردن برنامه های ضد منافع ملی مردم ما و عدم همکاری و حمایت جامعۀ بین المللی از مجاهدین از عواملی اند که مانع شکل گیری حکومت مجاهدین گردید.

هموطنان عزیز!
ما شاهد روزگار سخت و دشواری در تاریخ معاصر کشور عزیز خود بوده ایم. همه فداکاری های ما به دلیل تأمین عدالت، امنیت و جلوگیری از خودکامگی ها، ظلم و ستم بود که بر مردم ما روادانسته می شد. به زانو در آوردن قدرت بزرگ چون اتحاد جماهیر شوروی وقت و نجات افغانستان از اشغال آنها، مدیون جانبازی ها و فداکاری های شما مجاهدین باید بود.
اما دیری نگذشت که مردم ما وارد آزمون دیگر در عرصه سیاسی و نظامی شدند. گروه مزدور و خودفروختۀ طالبان تروریست به حمایت متحدین خارجی شان روی کار آمدند و تلاش ورزیدند تا یک بار دیگر مردم ما را تحت تسلط حکومت ظالمانه و مستبدانۀ خود قرار دهند و برای سالیان سال افغانستان را به لانه های تروریسم و معبر های قاچاق مواد مخدر مبدل سازند و تمام افتخارات تاریخی نیاکان و پدران ما را به تباهی بکشانند.
در چنین روزگاری بود که مقاومت و جبهه مقاومت شکل گرفت و باز هم همین مجاهدین بودند که برای نجات افغانستان از چنگ اشغال دست و بازو بر زدنند و تا آخرین رمق خون خود از سرزمین و مردم شان دفاع کردند.
بعد از فروپاشی نظام طالبانی و کسب استقلال سیاسی از دست بیگانه ها شرایط برای حکومت انتخابی و قانونمدار مساعد شد. مهاجرین به وطن شان برگشتند و زمینه های اشتغال و تحصیلات برای شهروندان فراهم شد. میزان امید به آینده افزایش یافت و دریچه های برای فعالیت احزاب سیاسی، نهاد های مدنی و رسانه ها بازتر گردید. رابطه افغانستان با جامعه جهانی بهبود یافت، متحدین افغانستان دوشادوش مردم افغانستان برای تحکیم قانون، حکومتداری خوب، تقویت نیروهای امنیتی، بازسازی، جلب توجه سرمایه دار ها و سرمایه گذاری ها، زحمات زیادی را متقبل گردیدند.
افغانستان دیگر لانۀ تروریسم و صادر کننده مواد مخدر نبود، نیروهای امنیتی و دفاعی کشور با قوت و حس وطن دوستی که دارند در مقابل انجام همه وظایف شجاعانه میرزمیدند و برای کسب حیثیت و اعتبار کشور شان چه در سطح ملی و بین المللی جان های شان را از دست میدهند.
تجربه و درس های آموخته شده از جهاد و مقاومت مردم افغانستان نشان میدهد که هیچ حکومتی نمی تواند بدون رضایت و خواست مردم سربلند ما برنامه ها و آجندا های ضد منافع ملی شان را در افغانستان عملی سازند. حتی در صورتیکه این حکومت ها از حمایت های قدرت های بزرگ جهانی نیز برخوردار باشند.
برادران و خواهران!
همین اکنون که در بیست و پنجمین سالروز پیروزی مجاهدین قرار داریم و از آن تجلیل به عمل آورده ایم وضعیت کشور به لحاظ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در بدترین شرایط ممکن آن قرار گرفته است. تشدید ناامنی سراسری، فقر، بیکاری، فرار جوانان، گسترش فساد اداری، گسترش اختلافات قومی و عدم اطمینان از آیندۀ روشن از جمله مواردی است که می توان به آن اشاره کرد.
نقض صریح و آشکار قانون اساسی، سلب صلاحیت ساختن نهادهای دموکراتیک و کمیسیون های مستقل ملی، تلاش برای حذف فزیکی و خلع قدرت نمودن معاون اول ریاست جمهوری جنرال صاحب دوستم، عدم توجه به مطالبات و خواستهای مشروع وکلای محترم در شورای ملی، انحصار قدرت، تمامیت خواهی و خودکامگی در ارگ ریاست جمهوری، ترور شخصیت بزرگان و نخبه های کشور، تعیینات و برکناری های سلیقه یی و غرض آلود، عدم داشتن استراتیژی های کارا در عرصه های سیاست خارجی و نظامی از مواردی اند که افغانستان را به دهه های تاریک گذشته عقب زده است.
برداشت من از تجربه کار در این ۱۶ سال این است که جامعه جهانی نیز مانند اتحاد جماهیر شوروی وقت دچار اشتباه در مسایل داخلی و خارجی افغانستان می شود. هر چند این کشور ها اردوی ملی ما را تجهیز، تقویت و آموزش میدهند، پروژه های بزرگ اقتصادی را تمویل نموده و برای تقویت نظام مردم سالار پول های هنگفت را به مصرف می رسانند و به همین دلیل هم است که مردم ما از همکاری های ایالات متحده امریکا و جامعه جهانی استقبال می کنند و ممنون آنها هستند. اما هیچگاهی به پایگاه ها و مراکز آموزش و پرورش تروریسم توجه نشد، برای خودکفایی و کاهش وابستگی های اقتصادی افغانستان با جهان نیز استراتیژی کارا تدوین نگردید. از سوی دیگر، این کشور ها در صدد به قدرت رسانیدن گروهی از افراد و اشخاص دست نشانده و پرورش یافته خود هستند، که هیچ گاهی حس همفکری، همدردی و همسویی با مردم افغانستان نداشته اند.
مردم افغانستان از چگونگی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری هیچگاه راضی نبوده اند، زیرا همواره در این انتخاباتها رأی مردم شمارش نشده و از صندوق های انتخاباتی رأی شفاف مردمی بیرون نشده است. آنچه از صندوق های انتخاباتی بیرون شد تقلب و رییس جمهورهای متقلب بود.
به طور مثال زمانیکه اشرف غنی در انتخابات سال ۲۰۰۹ کاندید بود، ایشان پنج فیصد رأی مردم افغانستان را کسب کرده نتوانستند و اما در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۴ بود که این شخص با پادرمیانی وزیر خارجه ایالات متحده امریکا آقای جان کری رییس جمهور افغانستان انتصاب شد.
مردم افغانستان توقع دارند که خود شان سرنوشت مملکت و زعامت سیاسی شان را تعیین و انتخاب کنند. احترام به آرای مردم و دفاع از آرای آنها یک اصل دموکراتیک و از جمله حقوق اساسی شهروندان محسوب می شود. برای ایالات متحده امریکا و جامعه جهانی مهم است تا از حقوق اساسی مردم افغانستان دفاع کنند و در دوستی با آنها متعهد و پابند باقی بمانند نه با گروه ها و افرادی خود فروخته، مزدور و دزد که سبب گسترش فساد اداری و تاراج عواید ملی و حیف و میل کردن پول های بی شمار جامعه بین المللی در کشور ما شده اند.
در ملاقات ها و صحبت های که با بزرگان، جوانان، زنان، نهادهای مدنی، احزاب سیاسی و سایر گروه های تأثیرگذار اجتماعی چه در مرکز و ولایات کشور داشتم همه از حکومت به اصطلاح وحدت ملی شکایت دارند و خواهان دریافت راه حل برای بیرون رفت از وضعیت موجود اند.
گسترش اختلافات سیاسی و عدم تطبیق توافقنامه سیاسی سبب شد که مردم در صدد گرفتن رأی شان از حکومت باشند. امروز همه ما شاهد هستیم که حکومت فاقد مشروعیت سیاسی بوده و به تعهدات شان که برای مردم افغانستان وعده کرده بودند عمل نکردند. گسترش فاصله میان مردم و حکومت سبب شد تا دشمنان و تروریستان نقاط ضعف و شکاف هایی را که از اثر غلفت و تبانی این حکومت به بار آمده است را پر کنند و با استفاده از این نقاط ضعف بیشترین خسارات مالی و تلفات جانی را برای شهروندان عزیز کشور ما و به خصوص به نیروهای امنیتی و دفاعی کشور ما وارد کنند.
ماهیت حکومت اشرف غنی به مانند حکومت دیکتاتوری و خودکامۀ حفیظ الله امین است. این شخص به قانون، عرف، سنت و میثاق های ملی و بین المللی آشنایی ندارد و پابند هم نیست. چنانچه «امین» شعارش این بود که اتحاد جماهیر شوروی با من است و مردم برایم اهمیت ندارد و زیر نام این شعار و برای حفظ قدرت خود هزاران شهروند را به قتلگاه فرستاد، غنی نیز چنین می کند. وی با شعار این که ایالات متحده امریکا با من است روزانه هزاران سرباز وطن ما را به دلیل ضعیف ساختن صفوف قوت های دفاعی ما در برابر تروریستان به شهادت می رساند و با حرکات عوام فریبانۀ خود تلاش دارد تا زمینۀ دوام و استمرار حکومتداری فاسد خود را مهیا سازد.
حکومت خانواده گی غنی مانع پروسه دولت- ملت سازی در کشور شد، ایجاد تفرقه افگنی میان اقوام، گرفتن فیصدی های معین از پروژه های اقتصادی، تطبیق پروژۀ ناامن سازی شمال و گسترش ناامنی ها به شمال و شمال شرق از مصروفیت های عمده و روزمرۀ اشرف غنی را تشکیل می دهد.
اشرف غنی با مهارت خاص و توانایی فکری که داشت توانست بیش از ۵۰ فیصد خاک افغانستان را به دست طالبان بسپارد، طالبان تروریست را به عنوان یک جریان سیاسی معرفی کند و عاملین نفوذی آنها را در تمام ساختار های دفاعی و ملکی به شیوه های مختلف جابجا کند.
این کار ها به دلیل صورت گرفت که در حکومت اشرف غنی، معاون اول ریاست جمهوری، رییس اجراییه، وزیر، والی، قوماندان، قاضی و حتی رییس یک اداره صلاحیت نداشته و تمام کار ها و فعالیت های اجرایی این بخش ها را خودش علاقمند است، رهبری و مدیریت کند. چنین افراد به لحاظ علم روانشناسی یک فرد مریض و روانی معرفی می شود. شخص پر از عقده های سرکوب شده زمانی طفولیت و با رویکرد انتقام گیرانه به مدیریت و رهبری کشور و این مردم با عزت می پردازد.
هموطنان عزیز و شرافتمند!
انتقاد من از برنامه ها و پلان های ویرانگر ضد منافع ملی اشرف غنی در این دوسال، به هدف عملی ساختن آرمان ها و اهداف ملی برادرم احمد شاه مسعود و شهید پروفیسور ربانی بود. تن ندادن به مزدوری، حمایت نکردن و همسوی نداشتن با برنامه های ضد منافع ملی وی سبب شد تا مرا از موقف و جایگاهی که مردم شرافتمند کشورم برایم تعریف کرده بودند، عزل کند.
در انتخابات ریاست جمهوری، من به دلیلی در کنار غنی ایستادم که از تقابل میان اقوام و قومی شدن انتخابات جلوگیری به عمل آید و دولت مدرن با پایه های تنوع فرهنگی، قومی و زبانی روی کار آید. من می خواستم نشان بدهم که مثل زمان جهاد و مقاومت همه با هم برادر هستیم و برای رسیدن به قدرت از راه دموکراتیک مبارزه می کنیم و در زمینۀ انتخابات، سیاست خارجی و داخلی، اقتصاد، اجتماع و ادارۀ اصلاحات همه جانبه به میان می آوریم. اما رفته رفته دیده شد که این شخص دیکتاتورمشرب نه تنها که به این قول ها و تعهدات پابند نبود بلکه ساختارها و اداره را طوری ویران کرده است که حد اقل برای ۲۰ سال دیگر زمان نیاز است، تا اصلاحات همه جانبه در تمام سطوح حکومتداری به میان بیاید.
امروز آنچه را که من با شما در میان می گذارم، حرف های است که شاید برخی ها به آن توجه چندانی نداشته باشند، اما من به عنوان فردی که این وطن و مردم اش را دوست دارم ناگزیر هستم تا برخی از دسایس و توطیه هایی را که علیه کشور و مردم عزیز ما در حال شکل گیری است را با شما شریک بسازم.
عدم کارایی تجربۀ حکومت وحدت ملی برای مردم ما زیانهایی بس بزرگی را به همراه داشت، اختلافات قومی و قومیسازی نهادهای حکومتی سبب تشدید بی اعتمادی میان رهبری و صفوف تمام سکتور های نظامی و ملکی گردید، چرخش های سیاسی و عدم توجه به حساسیت های کشور های منطقه سبب شد تا افغانستان یک بار دیگر محل تقابل و برخورد منافع کشور های منطقه با جهان گردد، تطبیق پروژه های بسیار خطرناک و عدم آگاهی از تطبیق این پروژه چون مجال دادن به فعالیت های داعش و سقوط سازماندهی شده برخی از ولایت ها و ولسوالی ها به دست طالبان تروریست سبب گسترش ناامنی و تقویت لانه های تروریستی در کشور گردید.
راه اندازی حملات بسیار مغلق و پیچیده بالای قول اردوی ۲۰۹ شاهین، حمله بالای شفاخانه ۴۰۰ بستر، حمله بالای ریاست رجال برجسته، حمله بالای راه پیمایی مدنی جنبش روشنایی، سقوط برخی از ولایت ها و ولسوالی ها به دست دشمن و آغاز جنگ در ولایت های شمالی و شمال شرقی کشور بیانگر آن است که این حکومت تلاش دارد تا پایه های مستحکم قوت های دفاعی و امنیتی را تضعیف نموده و با ایجاد ترس و ارعاب در صفوف آنها زمینه را برای فرار و ترک وظیفه نیروهای امنیتی مساعد سازد، و زیر نام حضور تروریسم، طالب و داعش پای قدرت های بزرگ اتمی را برای آغاز یک جنگ رویارویی تمام عیار در افغانستان بکشاند.
تقابل و آغاز اختلافات کشور های منطقه و جهان بالای مسایل افغانستان به نفع هیچ کشور نخواهد بود. مواجه شدن روسیه با ایالات متحده امریکا و حمایت طالبان و داعش از سوی یکی از این کشور ها سبب ویران شدن ساختار های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و بلندرفتن آمار تلفات افراد ملکی در کشور خواهد شد.
امسال چه به لحاظ سیاسی و امنیتی برای ما سال خوب نخواهد بود. دشمن تلاش دارد تا با استفاده از راه اندازی حملات انتحاری بالای تأسیسات استراتیژیک و عام المنفعه و سقوط برخی از ولایت ها و ولسوالی ها، بالای مردم عزیز ما فشار وارد کند، سطح نارضایتی های مردم را در مقابل حکومت بیشتر از این افزایش داده و حکومت را به سقوط استراتیژیک مواجه سازد. از آنجایی که همه میدانیم حکومت توانایی دفاع از مردم افغانستان را نداشته و دشمنان مردم نیز در کمین نشسته اند تا به زودترین فرصت ممکن اراضی بیشتری از خاک افغانستان را تحت تصرف شان بیاورند و حکومت را به نحوی سرنگون کند، و با استفاده از این فرصت حکومت پوشالی شان را روی کار بیاورند.
بنابراین تقاضای من از تمام شما بزرگان و هموطنان عزیز، احزاب و جریان های سیاسی، نهادهای مدنی، علمای کرام زنان و مردان این سرزمین این است، تا نسبت به تطبیق پلان های خصمانه حامیان و عاملین نفوذی دشمن غافل گیر نشده ایم، و وارد یک جنگ دومدار منطقه ای نگردیم نیاز است تا راه حلی مردمی و ملی را برای پیروز نشدن آجنداهای ویرانگرانه دشمنان سرزمین ما و حامیان شان دریافت نمایم.
پیروی از قانون اساسی، حفظ دست آورد های یک ونیم دهۀ اخیر، حمایت از دموکراسی و انتخابات آزاد، شفاف و عادلانه، پشتیبانی از صلح عادلانه و مطالبات قربانیان جنگ، حمایت از آزادی بیان، پشتیبانی از اعتراضات و فعالیت های مدنی، حمایت از تنوع فرهنگی و قومی در ساختار های دولتی، جلوگیری از به تعلیق درآوردن فعالیت های برخی از احزاب سیاسی به بهانه های مختلف از سوی حکومت، جلوگیری از امتیازدهی و بخشیدن خون قربانیان جنگ برای جریان های تروریستی تحت پوشش صلح و مصالحه، تعهد دوباره و ایستادگی همه جانبه مرد و زن این سرزمین را مطلبد.

خانم ها و آقایان!
امروز، روزی بود که می خواستم استعفای خود را از نمایندگی فوق العاده به اصطلاح حکومتداری خوب برای شما پیشکش و اعلام بدارم.
چند ماه قبل تصمیم داشتم تا در برگزاری بیست و پنجمین سالروز پیروزی مجاهدین و ارایه دلایلی که چرا با این حکومت فاسد هیچ کاری انجام داده نمی توانم، استعفا بدهم و از مردم عزیز و شرافتمند کشورم از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب که در زمان کمپاین های انتخاباتی با من در یک کاروان قرار داشتند و برای اشرف غنی رأی دادند، معذرت خواهی کنم.
امروز در حضور هۀ شما از شما معذرت می خواهم و تعهد می کنم که از رای شما دفاع و پاسداری کنم و همین اکنون اعلام میدارم که این حکومت مشروع نبود و مشروع نیست و رأی را که ما برای آیندۀ درخشان و آرمان های شهدای ما به اشرف غنی استعمال کرده بودیم پس می گیریم و با این حکومت که در رأس آن ۴ نفر مشکوک قرار دارد مقاطعه خود را اعلام میداریم. بنابراین از سایر نیروها و جریان های سیاسی می خواهم تا بدون در نظرداشت مسایل قومی، زبانی، سمتی، مذهبی و به خاطر حفظ ثبات و بقای افغانستان با این حکومت مقاطعه شان را اعلام بدارند، جلو فعالیت آنهایی که همه روزه مرتکب خیانت ملی می شوند را بگیرند و شرایط را برای انتقال قدرت و حاکمیت ملی از گروه ۴ نفری مشکوک به ملت مساعد سازند.
از مجاهدین و رهبران جهادی خواهش می کنم تا دیگر اجازه ندهند که اشرف غنی از اعتبار و منزلت اجتماعی آنها برای تداوم و بقای قدرتش سؤ استفاده کند. بهتر است که دیگر در مجالس و برنامه هایی که در آن توطیه، دسیسه و افتراق میان ملت افغانستان به میان آورده است اشتراک نکنند.
برای رسیدن به اجماع ملی و کاهش اختلافات میان اقوام و سیاسیون کشور و جلوگیری از سقوط زود هنگام حکومت به دست دشمنان و حامیان شان سه مرحله را باید مد نظر داشت:
1. بسیج عمومی برای وادارساختن اشرف غنی به استعفا؛
2. رفتن به سوی حکومت عبوری و مساعد ساختن انتقال قدرت به حکومت بعدی؛
3. برگزاری انتخابات زود هنگام.
این مراحل می تواند افغانستان را از بن بست های سیاسی، امنیتی و تقابل منافع کشورهای منطقه یی و جهانی در افغانستان نجات دهد. از آنجایی که حکومت خود به معضل تبدیل شده است و این ساختار بنا بر عدم پیروی از قانون اساسی و سایر قوانین نافذه کشور همه روزه بحران می آفریند و جان هزاران شهروند را قربانی منافع شخصی و سلیقه یی خود ساخته است، باید آماده گی برای دفاع از سرزمین، حفظ دست آورد های یک و نیم دهۀ اخیر و جلوگیری از تقابل قدرت های جهانی و منطقه را در صدر برنامه های روزمره و آجندای اصلی فعالیت های چند ماه آینده خود قرار دهیم.
در اخیر به شما مردم غیور و آزادی خواه میهنم، تعهد می سپارم که، در کنار شما ملت عزیز افغانستان با قاطعیت می ایستم و با توکل به خدا به مبارزات سياسي و حق طلبانه خود ادامه ميدهم. هدف اساسی تحقق بخشيدن آرمان هاي سترگ مردم ما است، برچیدن بساط برتری طلبی و خودکامگی، ايجاد جامعۀ مرفه، ايجاد دولت مدرن ملي و غیرمتمرکز سازی قدرت، تقويۀ رشته هاي وحدت ملي، پي ريزي اساسات اقتصاد ملي مبتنی بر عدالت اجتماعی و تقويۀ هويت و فرهنگ ملي كشور می باشد.
یادآوری می کنم که مردم ما مستحق رهبران مشروع و زعیم های ملی عاری از تعصب، کنیه و کدورت های شخصی می باشند، نه رهبران مظنون و مرتکب به خیانت ملی. مردم ما بایست به مانند سایر شهروندان کشور های جهان حق زندگی و حق انتخاب داشته باشند و کرامت انسانی آنها همواره مورد احترام قرار بگیرد.

و من الله توفیق


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
مسعود
8 ثور
نظرات بینندگان:

>>>   خانم ها وآقایان !!!
آیا روش بیانیه دادن افغان ها همینگونه است ؟ یا این ترجمه از روش بیانات خارجی هاست ؟
ر

>>>   عجب دم ازعدالت اجتماعی میزند اما یادازبنیان گزار فریادعدالت اجتماعی نمیکند که مبارزات اش را ازدوران حکومت ظاهرشاه شروع کرده بود قبل از همه و اون رهبر شهید بابه مزاری است شهید وحدت ملی بلی کار شما این جاها میلنگه حاجی نادر با300نفر مجاهد درجنگ پنجشیر شرکت کرد وباعث شکست روسها شد امایکبار این حرف را اززبان اینها نشنیدم

>>>   فکرت باشد که امریکا از انگشت افگار جنگ سالار ها میگیرد وقتی ناراض شد فورا حساب های بانکی پول های دزدیده شده را مسدود میسازد این راهم به نظر داشته باش !

>>>   حرف هاى ضيا مسعود تقريبا به واقعيت نزديك است منتها اصل كب اين است كه أكر أمريكايى ها باز به وى كدام جوكى را در حكومت فعلى به وى أعطا نمايند باز أنوقت به غنى مى كويد كه من أن حرفها را بر ضد تو در حالت نشه كفته بودم و أنوقت نه جركى است ونه بركى .

>>>   هفتم و هشتم ثور دو روز ننگین و شرم اور و ظالمانه و و خلاف بشریت و انسانیت در تاریخ افغانستان یوده و است هفت ثور با کشتن بیست و یک عضو فامیل داود خان و خود او شروع شد 1500000 مردم بیگناه ما با شکنجه ها مختلف و کشتن دسته جمعی و زنده به گور شدن صورت گرفت معلمین و و دانشمندان و اکادمیک و مردم روشنفکر از بین رفت بزرگترین خیانت و جنایت انسانی و بشزی در دنیا نمودند به نام کمونست لکه بزرگ در تاریخ افغانستان و بشریت گذاشتند و هشت ثور با امدن سران مجاهدین که در پاکستان تربیه شده بودند و برای بدست اوردن قدرت با هم جنگ راشروع کردند مجاهدین واقعی حیات خود را فدای مملکت کردند و بازماند گان شان تا امروز با فقر و بیچارگی زندکی کرده و می کنند و با مقاومت و مجادله ریشه کمونست را ازبین بردند و باعث ازادی 34مملکت در دنیا شدند و المان یکجا شدن خود ممنون افغانها و مجادله شان میدانند و سران مجاهدین که در جنگ ها هم اشتراک نکردند و با نفاق و کشتن و جنگ در مقابل یکدیگر مملکت ما را به قهقرا کشاند و حتی به کعبه رفتند که با هم اتفاق کنند هم نکردند و بعد از کمونستان زیاد تر مردم ما را کشتند و تنها جهاد برای پول و قدرت کردند مردم از ایشان نفرت دارند این 7 و 8 ثو ر باید به نام روز ها ی ماتم و سیا یاد شود و کسنی که باعث این بدبختیها شدند با ید محکمه شوند و به اجزای ارشد محکوم و نابود شوند
بصیر نظری

>>>   حكمتيار حكومت رولا غنى را مى پذيرد و تحت درفش و غرش هوا پيما هاى امريكاى ها مى خواهد زيست كند ، اما حكومت مجاهدين و همفكران خود را قبول نداشت و براى تخريب حاكميت مجاهدين بيش از هزار ها انسان كابلى را به قتل رساند . مگر رولا و غنى ، مسلمان تر از شهيد مسعود و ربانى اند ! بديهى است كه حكمتيار فاشيست حاكميت تاجيكها را بد تر از حاكميت عيسوى ها و كمونيست ها تلقى مى كرد و مى كند.
من از همين جا به عبدالله ، عطا و هر تاجيكى كه با هر بهانه و دليلى از حكمتيار استقبال مى كنند لعنت مى فرستم و اينها را هم دست جنايات و خيانت هاى حكمتيار مى دانم ، باور دارم كه هر انسانى با شرفى اين حقيقت را مى داند.
تاجيكان نبايد به خايين هاى صف خود بيش از اين فرصت دهند ورنه در انتظار توهين تاريخ باشند.
Najib Salam

>>>   ايا روز تاجيك از اين بدتر ميشود كه جوان ان بخاطر نبود اعتماد و ترس از معامله از بزرگ خود حمايت كرده نتواند؟
من در مورد شما نمى دانم اما اين احساس را من دارم و فكر ميكنم شما هم در چنين موقعيتى هستيد . متاسفانه امروز به وضاحت ديده ميشود كه براى اكثريت تاجيكان نه داكتر عبدالله ، نه استاد عطا ، نه احمد ضيا، نه قانونى... هيچ كدام قابل اعتماد نيستند. چون هر كدام به نوعى اعتماد مردم را از دست دادند. اينها بعضى شان به دفعات معامله كردند، بعضى انها مشكوك عمل كردند، بعضى انها ظرفيت و رهبرى نشان ندادند، بعضى خيانت كردند ...
هيچ كدام نتوانستند ان اعتماد را كه مردم ميخواست جلب كنند. اينها رهبرى مردمى نه بلكه براى يك ولايت ، معاونيت، يك حزب كوچك، يك تشكيلات كوچك ممكن خوب باشند اما مطمناً تا همين حال نتوانستند تشكيلاتى را بوجود بياورند كه ان تشكيلات بتواند جوان تاجيك را جذب كند و قانع سازد كه با اين استراتژى و ديد دراز مدت ميتواند به جاى رسيد و معامله يى در كار نخواهد بود.

>>>   اي گپهاره اگه مسعود پيش از بركتاريش مي گفت كمي باور ميكرديم اما حالا كه ميبينم مانند يك رواني پيش نيست واي برما لالا هراتي

>>>   ضیاجان ارام درجایت بنشین هیچ کاری ازدستت پوره نیست بعد ازین جواب اندوخته های ناروایتان راباید بمردم بگوئید منتظرهمین روزباشید بخیر زود آمدنی است اشرف غنی ساعت راازدست مردم نکشیده اشرف غنی یکصد یادوصد افغانی راازجیب های مردم نه دزدیده اشرف غنی برضد یک قوم خاص مبارزه نکرده

>>>   اين شخص خودش ضعيف فاسد وبي كفايت است درزمان موظفيتش اندك موثريت نداشت اكر بان موقفش بود همه جيز دموكراتيك بود حال كه بركنار شد همه امور برعكس فريب اين مفسد واستفاده جو از نام جهاد را نخوريد كابلي

>>>   تو احمد ضیاء احمدزی چرا در این دوسال از حکومت پوشالی ، فاسد و تک قومی غنی عبدالله شکوه و شکایتی نداشتی ، جواب این سوال را همه مردم کشور میدانند ، چون تو هم در دسترخوان فساد ، معامله ، دزدی و زر اندوزی شریک بودی ، حالا می خواهی از احساسات پاک مردم استفاده ابزاری نمایی و باز هم شخصیت به کله و خالی ات را مطرح سازی ولی دیرشده است ومردم از تو کاسه لیسان دور وبرت شناخت کافی پیدا نموده اند .

>>>   سگ زرد برادر شغاله
کل تان سر و ته یک کرباسید
اما بخاطر خدا مردم را به حال خود شان بگذارید

>>>   کسی نیست پرسان کند روزی که تو گفتی اگر من بر کنار شوم حکومت به بهران کشیده میشود اما دیر نگذشت که ۵۰۰نفر به ۲۰۹ شاهین کشته و۱۰۰ ها تن زخمی وبی دست پا شدن شاید عامل این کار توبوده باشی باید جسد جناب شما حالا به عنوان یک خائن ملی به مدت یک هفته به تمام شهر های افغانستان چرخانده میشد که نشد

>>>   احمد ضیا جان قنذ مشوره برایت میدهم اگر میخواهی کاری صورت گیرد پیش درای مثلا لباس نطامی بتن کن و سلاح در دست ولی نه اعلان جنگ .با این کاریزما در پنجشیر حضور پیدا کن و در مساجد سخنرانی کن و با قمندان ها ملاقات کن مردم جمع میشوند و از پول بانکها هم بگذر و از تهدید امریکایی ها هم نترس و تعهد به الله کن که توبه ات قبول شود و نام ازخود در دنیا و اخرت بگذاری
موسی از دشت ریوت

>>>   ضيا جان سلام. لالا جان كلان توتاريخ سياه را برأى خود ثبت كرده زحمت بكش يك كمى از خواب غفلت بيرون برأى از مردم عام بپرس كه در باره شما وأين گروپ كوچك از هواداران شما چه ميگويند حالا منافع تو در خطر واز مو قف افتاده ايى چغ و پيغ ميكنى كوشش نكن كه مردم بيچاره را استعمال كنى من مشواره ميدهمت كه يك دوكان خوب كلان جور كن تا يتوانى نفقه حلال به فأميل خود پيدا كنى


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است