بخشی از رهبران سیاسی باتوجه به سیاست ناکارآمد آمریکا در افغانستان در پانزده سال اخیر که نه امنیت را تامین کرد و نه باعث انکشاف اقتصادی شد و از طرفی هم یک حکومت ناکارآمد و فاسد را به مردم افغانستان تحمیل کرد، به روسیه تمایل پیدا کرده اند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۴ ۱۳۹۶/۱/۱۰ | کد خبر: 131066 | منبع: | پرینت |
در حالیکه روسیه به سر و سامان دادن نشست ماه آینده مسکو تلاش دارد اما دولت افغانستان و آمریکا تا اکنون موقف رسمی شان درباره حضور یا عدم حضورش را در این نشست اعلام نکرده است. هرچند رییس جمهور روسیه در این دیدار با همتای ایرانی اش در مسکو می گوید که موضوع این نشست در محوریت پایان دادن به جنگ در افغانستان می چرخد اما یک مقام وزارت خارجه آمریکا گفته است که به علت روشن نبودن برنامه نشست مسکو نماینده این کشور دراین نشست اشتراک نخواهد کرد. دولت افغانستان نیز می گوید که پس از رایزنی ها در اینباره تصمیم خواهند گرفت. اما در واقع آیا روسیه برای تامین امنیت افغانستان تلاش دارد؟
به گزارش شبکه اطلاع رساني افغانستان(afghanpaper)، داکتر جعفر مهدوی، استاد دانشگاه در برنامه «فراخبر» گفت: این موضوع در دو سطح قابل بررسی است، سطح اول این است که ما شاهد تغییر در سیاست خارجی روسیه و آمریکا هستیم. آن هم در سطح منطقه و به طور خاص در افغانستان. در صحبت های ترامپ و مشاوران وی، بارها تکرار شد که آمریکا دیگر در حوزه های جغرافیایی سیاسی شریک شکست خورده دیگر کشورها نخواهد شد. منظور وی، ناتو و مشخصا افغانستان و برخی کشورهای دیگر بود. و این موضوع به این مفهوم است که آمریکا در افغانستان، یقینا سیاست های خود را تغییر می دهد و احتمال دارد حضور خود را بیشتر تقویت کند.
وی افزود: از طرفی دیگر ما شاهد تغییر در سیاست های روسیه هم هستیم. روسیه هم دیگر تصمیم ندارد مثل سال های گذشته، در افغانستان فقط نظاره گر باشد و اینکه ناتو و آمریکا در افغانستان چه می کند. چرا که بوجود آمدن جریانی به نام داعش در سطح منطقه و اتهاماتی که روس ها و برخی کشورها متوجه آمریکا می کنند که داعش یک پروژه آمریکایی و برخی کشورها است و تاریخ مصرف این گروه در سوریه و عراق تمام شده و حالا در حال آمدن به افغانستان است، باعث شده است که روس ها معتقد باشند، داعش یک پروژه است که می خواهد امنیت روسیه را با خطر مواجه کند. مجموع این قضایا و ضعف و ناکارآمدی حکومت وحدت ملی در تامین امنیت داخل، و اینکه نتوانست مساله های امنیتی روسیه، پاکستان و ایران را جواب بگوید، باعث شده است که این کشورها مشخصا خودشان برای تامین امنیت خود در داخل افغانستان به نحوی، فعال شوند.
مهدوی، در خصوص طالبان و حمایت روسیه یا آمریکا از این گروه گفت: در مجموع ما یک امیدواری داشتیم که آمریکا و روسیه و افغانستان بتوانند به یک اجماع دست پیدا کنند. در آن صورت یک سلسله افق های روشنی پیش روی مردم افغانستان باز می شد. اما عملاً ما در هفته ها و ماه های اخیر شاهد هستیم که سطح تنش میان روسیه و آمریکا در افغانستان در حال تشدید است. دیگر آمریکا تصمیم ندارد مانند اوباما طالبان را مخالفان مسلح بگوید. ترامپ و تیم وی، طالبان را به عنوان گروه های تروریستی خطاب می کند و از طرفی روسیه هم دیگر نظاره گر نیست.
وی، ادامه داد: آمریکا در ظاهر، برای محو داعش برای مبارزه با داعش، مستقیماً امنیت روسیه را هدف گرفت. آنها هم می خواهند به نحوی از طریق تقویت برخی گروه ها مانند طالبان و گروه هایی که علیه داعش است هم مداخله داشته باشند. پس ما در آینده ای نزدیک در صورتیکه نشست های مسکو و امثال آن در افغانستان و هرجای دیگر نتیجه ندهد شاهد کشمکش و تنش میان روسیه و آمریکا خواهیم بود.
نماینده مجلس، با بیان اینکه حکومت وحدت ملی به شدت بیش از اینکه خود را محتاج حمایت ملت افغانستان و کشورهای همسایه خود بداند، محتاج حمایت های کاخ سفید و واشنگتن می بیند و افزود: بنابراین یقیناً مشوره نهایی از واشنگتن صادر خواهد شد. اما با مشوره واشنگتن این حکومت تلاش خواهد کرد که حساسیت های روسیه را هم به نحوی ترک کند و به آن پاسخ بگوید اما در مجموع، کشورهای منطقه و مشخصا روسیه به این جمع بندی رسیده اند که برای تامین امنیت پایدار خود در آسیای میانه بیش از اینکه حکومت شاریده و مستاصلی به نام حکومت وحدت ملی بتواند به دغدغه های امنیتی آنها پاسخ گوید، مراجعه مستقیم آنها به آدرس های سیاسی و نظامی بهتر می تواند که دردهای امنیتی آنها را پاسخگو باشد.
مهدوی، در خصوص علت برگزاری اینگونه نشست ها توسط روسیه گفت: روسیه نمی تواند حضور مستقیم نظامی در افغانستان داشته باشد، اما احساس می شود که یک ارتباط دو سویه میان روسیه و طالبان به وجود آمده است، ضمن اینکه بخشی از رهبران سیاسی افغانستان در حکومت و در بخش های دیگر، باتوجه به سیاست ناکارآمد آمریکا در افغانستان در پانزده سال اخیر که نه امنیت را تامین کردند و نه باعث انکشاف اقتصادی شدند و از طرفی هم یک حکومت ناکارآمد و فاسد را به مردم افغانستان تحمیل کردند، به روسیه تمایل پیدا کرده اند و کفه سیاست های روسیه در حال سنگین شدن است. اگر آمریکا این واقعیت را درک نکند و با روسیه تعامل نداشته باشد، عملا افغانستان وارد یک تنش و بحران خواهد شد. ما شاهد هستیم که امروز در پارلمان افغانستان سرو صداهای بسیار زیادی برخواسته است که باید پیمان امنیتی که نتوانست امنیت را بیاورد و بحران را کنترل کند دوباره لغو شود. حکومت وحدت ملی که محصول سیاست آمریکا در افغانستان بود، مردم و حتی طالبان را به این جمع بندی رسانده است که روسیه بیشتر از آمریکا ظرفیت رساندن افغانستان را به صلح پایدار دارد.
کد (30)
>>> آقای مهدوی را سلام عرض میکنم!
فکر میکنید که سیاست امریکا برای افغانستان باید کاآمد باشد؟
سیاست امریکا در افغانستان همان سیاستی است که امریکا آنرا دارد، این سیاست برای تمام جهان است که منافع امریکا با همین سیاست تأمین میشود. شما توجه نمایید که امریکا با این سیاستش حتی نخواست که افغانستان دارای یک حکومت یک دست و همآهنگ باشد! حکومت وحدت ملی یعنی چی؟ آیا اینگونه حکومت را مردم افغانستان خواست؟ آیا انتخابات برای بوجود آمدن همینگونه حکومت صورت گرفت؟ البته که همه اش نخیر! این همه ساخته و پرداختۀ همین سیاست ناکارآمد امریکا است، حال شما میخواهید بگویید که در این سیاست تغیر خواهد آمد؟ اگر راستی به چنین فکر باشید که امریکا در سیاستش تغیر خواهد آورد، این را میتوان یک ساده لوحی سیاسی شما تلقی نمود!
فکر میکنم برای تحلیلگران و صاحب نظرانی چون شما لازم است که در مورد سیاستهای امریکا و متحدینش بعد این حتی حرفی بر زبان نیاورند، زیرا امریکا با هر جامۀ سیاسی ایکه داخل میدان شود و ظاهرش تا هر حدی که دگرگونه باشد، در معنی تغیری نخواهد داشت و تغیرات ظاهر در سیاست امریکا باز هم به مقصد رسیدن این شیطان دهر به اهداف استعماریش است و بس و هر تحلیل دیگری از این سیاست مطلق اشتباه است، تحلیلگران ما باید سیاست، سیاستگزاران مارا در معراق توجه قرار داده و ایشانرا از سایۀ مکدر سیاست امریکا نجات دهند، تا آنزمانیکه سیاست امریکا توسط سیاستمداران کشور ما در ذهن مردم ترزیق میگردد، ما روی وحدت ملی واقعی را نخواهیم دید و به صلحی نخواهیم رسید زیرا سیاست امریکا، سیاست جنگ است.
میهن زرغون
>>> خبر هاى رسيده حاكيست كه كشور هاى ايالات متحده امريكا و بريتانيا حمايت مالى خود را از بنياد غير قانونى و فاقد مشروعيت حقوقى و ملى شوراى عالى صلح قطع نموده اند .
اين اقدام مبارك است و اميدوارم درب اين تبنل خانه سلطان محمود بزودى بسته شود و ميزان مصارف نجومى انها و فساد حاكم در اين نهاد به اطلاع شهروندان كشور برسد.
بهتر است حكومت افغانستان از طريق نهاد هاى قانونى عمل نمايد و درب اين استراحتگاه ستون پنجم را بسته كند .
اگر درب اين نهاد بسته شود من از اقاى حكمتيار به سبب تأثير منفى قدم مباركش در بسته شدن اين نهاد فاسد و شرور تشكر مى كنم .
>>> تمایل به دیکتاتوری بزرگ یعنی به روسیه ایی که خود 3 میلیون زندانی و هفتاد درصد آن زندانی سیاسی می باشد راه حل نیست ویقیناً خود باتلاقی برای حاکمان و مردم افغانستان و ایران خواهد شد. امروزه دموکراسی و قوانین حقوق بشر جهان تمامی مرزهای نژادی و جغرافیایی وغیره را در نوردیده و جوامع بشری را بهم متصل ساخته و می سازد. تو برای وصل کردن آمدی *** نی برای فصل کردن آمدی. گر چه نمی توان زادگاه را با دیگر جاها مقایسه کرد، ولی هر جا انسان از حقوق طبیعی و مسلم خود یعنی آزادی و دموکراسی و بدنبال آن از امنیت بر خوردار باشد آنجا وطن دوم است. وطن تنها آب و خاک خالی نیست، خاکی که زیر سم وحوش حاکم اشغال و له و به حقوق مردم تجاوز شده و می شود، بعبارتی دیگر خاکی که مردم آن در تعیین سرنوشت سیاسی خویش و کشورشان آزادانه دخیل و سهیم نباشد، آنجا دیگر تمامی تاریخ و دست آوردهای فرهنگی و تمدن جامعه در حال نابود شدن است ولذا دیگر ادعای وطن دوستی و زندگی معنی ندارد، بنابراین به اعتقاد من وطن پرستی واقعی آن است که مردم آن برای کسب آزادی و استقرار دموکراسی و قوانین حقوق بشر جهان در مقابل دیکتاتورهای مستبد مبارزه کند وگرنه تکرار کلمهً وطن پرستی تعریف و توصیف و شعاری بیش نخواهد بود. زنده باد آزادی و دموکراسی.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است