تاریخ انتشار: ۱۱:۴۳ ۱۳۹۶/۱/۱۰ | کد خبر: 131064 | منبع: | پرینت |
به گفته رمضان بشردوست؛ دولت اعضای پارلمان را تهدید کرده است که اگر به مقامات امنیتی رای اعتماد ندهند ماجرای تن فروشی آنها را افشا می کند. یعنی ما باور نمی کردیم دولتی داریم که بخواهد آبروریزی کند و دست به افشاگری بزند تا این حد که په کسانی و به چه میزان تن شان را فروختند و حالا این تن در بازار بورس لندن قیمتش بالا رفته یا پایین آمده است.
سوال جالبی که مطرح می شود این است که حکومت از کجا کشف کرد که وکلا تن فروشی می کنند؟ مگر تا زیر لحاف اینها کمره مخفی گذاشته است یا چند نفر را در یک ماموریت ویژه فرستادند که تن های برخی از وکلا را نرخ گیری کنند و پس از چانه زنی و جگره و تا و بالا نازل ترین شان را بخرند...
طبیعتا وکلای پارلمان هم نگران شدند که این حکومت عجب نامردهایی هستند که حتی به اجزا ممنوعه ما هم دخالت می کنند. چیزی که برای مردم هم از دیشب تا حالا سوال برانگیز شده این است که روی وکلای زن که بحثی ندارند؛ هر چه بحث است علاقمندی به اینکه کدام وکیل شخ بروت تن فروشی کرده است و چطوری تن فروشی کرده اند تا چند روزی سوژه پیدا کنند و فقط بخندند.
به هر صورت نمی دانم قیمت گوشت و استخوان عبدالله حبیبی و جاهد و معصوم استانکزی چقدر است که حکومت حاضر است به هر فشاری که شده باید اینها سر جایشان روی چوکی چسپانده شوند.
در نتیجه می خواهم بگویم که در ماه های آخر سال گذشته و اول سال فعلی موضوع مسایل جنسی سیاستمداران بد رقم عمومی شده است اگر به این شکل ادامه پیدا کند و در رسانه و اخبار و فیسبوک ماجرای اینها شوربایی شود شاید تا سال دیگر در برنامه صد ثانیه طلوع بپرسند: " رکورد تن فروشی در سال 1396 را کدام وکیل پارلمان شکسته است؟ "
مهدی ثاقب
>>> تن فروشی برای کسانی گفته میشود که درمقابل بداخلاقی خود ازکسی پول بگرد مگر جناب لالی صاحب از شوق نزد دوستم صاحب میرود این تن فروشی گفته نمیشود
رحمت از شهر کیف
>>> حتماً كدام است، همين وكلاء كدام سر خمي دارند كه در مقابل ارگ و كابينة جرّأت دهن باز كردن را ندارند، و جدان فروشي بد تَر إز تن فروشي فزيكي است. اكثراً وطن فروش، دزد، رفيق دزد و شريك قافلة هستند.
>>> به نظر من، شاید مقصد شان از تن فروشی، همانا خودفروشی باشد. یعنی مقابل پول حاضر اند به هر معاملۀ تن دهند. ورنه امکان ندارد، که بالاتر از 200 وکیل پارلمان تنفروشی یا روسپی گری کنند. بسیاری آنها آنقدر پیر و فرسوده اند که کسی در عوض یک دالر هم با ایشان همبستر نمی شود.
>>> انعده زنهای که در پارلمان است ضرورت به پی بردن بد اخلاقی لیشان نیست هر انسان دانا از طرز اعمال انها میدانند که بد اخلاق هستند.
>>> تن فروشی عبارت از اصطلاح ادبی رای فروشی است.
یعنی وکلایی که در مقابل پول رای خود را میفروشند و به وزرا رای ا بقا میدهن ، عبارت از کسانی هستند که در مقابل پول تن خود را میفروشند.
این بدان معنی نیست که خدای ناخواسته همان اعمالی را که لالی حمیدی در هنگام خوردتره کی در قندهار انجام میداد، حالا در بزرگسالی در پارلمان انجام میدهد.
>>> لالى نام اصلى اش گلالى نانى است در نوجوانى كمى بى عقلى گك ها داشت و بعد ها وحالا كوشش ميكند قرض ها را پس بگيرد كمى گستاخ و لوده هم است خير قاچاقبر است چارهء نيست يگان لقچيدنهايش را ببخشيد.
ح ع
>>> پسر یکی از وکلا به پدرش میگوید!
پدرجان یک زمانی من افتخار مینمودم که فرزند وکیل ملت هستم وبه مقام ومنزلت شما می نازیدم وبه خود می بالیدم وهرکه ازمن می پرسید که پدرتان چه وظیه دارند با غرور میگفتم ایشان عضو پارلمان ووکیل در ولسی جرگه اندو..حال از معامله گری ها وسازش ها واغماض وبی تفاوتی های وکلاودنباله روی از سران حکومت مزدور ودست نشانده واین صبغه ووجهه ای نادرستی که وکلا از خود بجا مانده اند چنان شرمسار وملول گردیده ام که در کوچه وبازار نمیتوانم با دوست های خود مقابل شوم واگر کسی هم سوال نماید که پدرت چه کار میکنند بریش میگویم که مامور دولت هستنداخرتا به کی این شرمساری وخجلت را ما که در اعمال ناشایست وکلا اصلا دخیل نیستیم به دوش بکشیم و...
پدر که نمیدانستم تا این حد مادی شده ووجدان خودرا به گرو مادیات گذاشته است درجواب برایم گفت !
بچیم یک زمانی من هم مثل تو وطن دوست وبا غیرت بودم از معامله گری وسازش نفرت داشتم ودشمن سر سخت وطن فروش وخاین بودم وعلاقه ای زیاد به خدمتگذاری ملت وکشور داشتم و...وحال به این نتیجه رسیده ام که از هزار این ارزوهای واهی وپوچ یک دالر ارزش بیشتر دارد ما ازخود اینده داریم وهمچنان برای تامین اینده ای شما به پول ومادیات نیاز داریم این شانس همیشه در دست رس ما نخواهد بودکسانی که شانس های حال چه مشروع ویاغیر مشروع را مس نموده واز دست داده اند همه ای شان پشیمان اند بگذار بچیم مردم هرچه بگویند ولی من میدانم که در دنیا بهترین چیز پول است وبهتر ازین من هیچ چیز را نیافتم خیراست چند وقت محدود که باقی مانده باوجود همه خجلت وذلت سپری مینمایم ولی این فرصت طلای را ازدست ندهیم ویک مشت پول ذخیره کنیم کسی را برسرقبرش نمی نویسند که وطن فروش ویا خاین و... بعد از وفات همه را به نیکی یاد مینمایندبد بخت انهای اند که غریب وبینوا ومسکین اند وبه بیچارگی به سر میبرند این زندگی مفشن وموتر وپول ودارای از یک معاش ناچیز جور نمیشود و...
باز اگر یک پدرت پاک وپاکدامن باشد کجا را میگیرد در یک کشوری که از الف تا یاهمه بدین منوال اندتنها به یک گل بهار نمیشود
سیه روز
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است