قصه بابه نوروز و خاله کمپیرک
 
تاریخ انتشار:   ۱۷:۱۲    ۱۳۹۶/۱/۱ کد خبر: 130710 منبع: پرینت

بُنْدَهِشْن نام کتابی به پهلوی است از این کتاب دو تحریر موجود است اولی موسوم به بندهشن هندی که مختصرتر است و دومی موسوم به بندهشن بزرگ یا بندهشن ایرانی که مفصل‌تر است.

بندهشن در ۳۶ فصل نوشته شده و بخش‌های این کتاب در ویرایش مهرداد بهار اینگونه است:
جمشید یکی از پادشاهانِ اسطوره‌ای فلات آريانا نقشه استرابون است که در دوران ساسانيان به اران و ايرانشهرناميده شد. نام جمشید در اوستا و متون پهلوی و متن‌های دوران اسلامی آمده‌است.
جمشید را که سرزمين اش را جام جم مى ناميدند يک افغان بنام عبدالحى حيببى يما پادشاه پسر ویوَسوَنت اساطیر هندی ناميد که يما خداوند مرگ هندى
همين مخترع پته خزانه خود اش هم پنهان شد. او کتابهاى قرائت فارسى براى صنوف نوشت که همين کتابهاى عالى جناب و قرائت فارسى از استاد مايل يکشبه به کتاب قرائت فارسى درى و پسان به کتاب قرائت درى تقلب و جعل شد.
در همين روز خستجته سخت است که تنفرم را ظريف سازم.
زبان جمشيد زبان کهن پارسى بود
واژهٔ جمشید از دو بهره (قسمت) ساخته شده‌است: «جم» و «شید»؛ «جم» در اوستایی برابر با همزاد و «شید» برابر با خورشید به‌کار برده می‌شود.
از همين جهت شاه خورشيدى (Sunking) مى گفتند.
استوره ديگر زردشت بود که يونانى ها او را ستاره (Zoroaster) مى ناميدند
سرودهاى زردشت را بلاخره هخامنيشيان٢٦٠٠ سال پيش با خط ميخى در سنگنبشته هاى خود نوشتند.
سال خورشيدى صورت فلکى حيوانى هميشه بود. ولى قمر دوستان بيابانى و صحرايى که فصول سال را نمى شناختند گاهنامه هاى ستاره شناسى را حرام مى دانستند. يهود و نصارا سال قمرى خوشآيند. يک چشمه, داعش و طالبان هم ولى باکتر باختر و بلخ گهواره پارسيان شد.
روز تاجگذارى جمشيد را نوروز خوانند

خانه تکانى لباس نو سازى و ترکردن هفت غله سمنک.... نخستين مراسم به پيشواز نوروز
1- ميله‌ى گل سرخ, خواجه سفا , گلبهار و گلباغ شاهبهار نوبهار و سوبهار, کابل على آباد يا سخى جان
2- جهنده بالا؛ فارسی زرتشتی بالانمودن ژند اوستا - درفش کاويانى
3- هفت میوه‎‎, هفت سين
4- سمنک و سمنو
5- چشنهاى ارغوان‎‎
6- کاغذ پران بازى
7- رنگ تخم ها, تخم بازى
8- خاله کمپيرک
9- بابا نوروز,
10- هاجى پيروز و يا هاجى فيروز (از هجو آمده و نه از حج)
11- سبزه به در
12- سيزده بدر
13- ماهى و جلبى
14- نوروزى دادن
15- کشمش او = مى غريبان
در ميدانهاى سرسبزوزيبا
بهار فصل زيبا
انجمن بر پا
بر زمين و زمان چراغها
کشمش و هشتک و زردالو
غولند و سنجد و هسته ها
در آب هفته ها
خوشمزه از آب انگور ها
مى مغان خرابباتيان
در ميدان خرابات
دل افروز جشن جمشديان
از خجند تا به سهند
از کاشغر تا به نوروزآباد کردستان
در سرزمينهاى پارسيان
آن نيک نامان
بابه نوروز کیست؟

قصه بابه نوروز و خاله کمپیرک یکی از قصه های فلکلور و عامیانه است، در اکثر کشور ها بشکلی ساخته شده و خصوصاً بر روان اطفال تاثیرات عمیقی بجا می گذارد این قصه از سال های سابق به این سو با آمدن بهار و سال نو در خانه های مردم کابل بازگو گردیده و به اذهان مردم خطور می کند. می گویند، بابه نوروز پیر مردی که هر سال با آمدن بهار جوان شده به دنبال خاله کمپیرک که در برخی مناطق، کمپیر به زن پیر گفته می شود و البته زمانی که اینها وعده ازدواج به هم می دهند خیلی جوان و طراوت بهاران در سیمای شان نهفته است این هر دو عاشق و معشوق هم دیگر اند و با آمدن نوروز خاله کمپیرک خود را آراسته ساخته در گاز منتظر بابه نوروز می نشیند و هیچگاه بابه نوروز را نمی بیند به همین خاطر خود را یا به آب می اندازد یا به خشکه و مردم عقیده دارند اگر خاله کمپیرک به آب بیفتد باران می شود و اگر به خشکه بیفتتد آسمان صاف و آفتابی می باشد.

تهیه کننده: مهریه انوری
نوروزتان پيروز ,هرروزتان نوروز, نوروزتان امروز‎‎


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   بله ما در هزارستان نو روز علی و آجه پیرک میگفتیم

>>>   خراسان
و افغانستان را با هم بنويسيد !
چرا نمى نويسيد؟
از كى و از چى مى ترسيد؟ ايا خراسان يك هزارو پنجصد سال نام اين خطه باستانى نبود؟
ايا افتخارات تاريخى ما در قبل از دوصد سال به بيشتر ان در زير چتر خراسان رقم نخورد؟
ايا خراسان نام قومى است؟
همينكه نام اين كشور را افغانستان مى ناميد به اندازه كافى امتياز داده ايد. نام خراسان را ناديده گرفتن در واقع ذبون بودن است.
خراسان همه را در برمى گيرد ، يك عده فاشيست را كه با اين نام حساسيت دارند نا ديده بگيريد چون انها جز خود و منافع خود هيچ چيزى را تحمل نمى كنند.

>>>   فغانستاهن نام قومی است باید نام کشور دزدستان باشد تا همه را پوشش دهد

>>>   پارسال خاله درخشکه افتاده بود

>>>   ملا صايب چرا نوروز حرام است ؟
ملا ؛ نوروز بخاطر حرام است كه نه حلوا دارد نه پيسه ...
ملا صايب انتحارى خى چرا حلال است ؟
ملا : خبر كنار صايب ! انتحارى بخاطر حلال است كه هم مرده ميشه ، هم حلوا دارد ، هم پيسه دارد ، هم... انتحارى به ما ميماند ، همه كسانيكه شهيد ميشود فاميلايش بما تماس ميگرد ... فاتحه ميگرد مارا پيسه ميته ... جمعه گى باز ما را پيسه ميته ... چهل باز مارا پيسه ميته ... سالش كه پوره شد باز مارا پيسه ميته ... هر شام هم به اجازه ايد يگان قاب پلوه در پشت خانه ما روان ميكنند ... سر مارا مار خو نكنده كه انتحارى بگويم حرام است ...
تا كه احمق در جهان باشد جيب ما پر از دالر و كلدار است ...


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است