سال در آستانه پایان:
از جنگ تا معامله و از ظهور تا افول در سال 95
سال 1395 سال شکست و تفرقه بود، سال ظهور چهره های جدید و افول سیاستمدارن گذشته و اما سالی بود برای به رخ کشیدن استعداد نفاق و معامله اشرف غنی و بی اعتبار شدن حکومت و قانون در میان مردم 
تاریخ انتشار:   ۲۰:۱۷    ۱۳۹۵/۱۲/۲۹ کد خبر: 130653 منبع: پرینت

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، سال جدید از راه رسید و نوروز در آستانه تابیدن است، فصل ها یکی پس از دیگری از راه می رسند و هر یک برای این سرزمین داستان ها دارد، سرمایی که اگر هر ساله جان بی جاشدگان و بی پناهان و مسافرن در راه رامی گیرد و گرمایی که بهترین فرصت برای جنگ و ناامنی هراس افکنان است.

افغانستان در سال 1395 سال سخت و پر تنشی را پشت سر گذاشت و کشتار و درد جز جدای ناپذیر زندگی در این سرزمین شده است، اما گاه رویدادهایی چنان ناگوار رخ می دهد که یا بی سابقه بوده و یا کمتر رخ می دهد.

به بهانه ورود به سال جدید نگاهی می کنیم به سال 1395 که رویدادهای تلخ و فاجعه بار تنها خبرهای این سرزمین بود و شوک آور برای مردم و کشور به مانند سقوط دوباره قندوز و اجساد کودکانی که در محاصره طالبان و از فرط گرسنگی جان داده بودند و در این سوی کشور مردان، زنان و کودکانی که تنها برای نمایش اوج خشونت به دست داعش تیرباران شدند.

جنگ سخت در ولایت های فاریاب، قندوز، هلمند، فراه و ارزگان باعث شد که این مناطق در آستانه سقوط قرار گیرد و تصرف برخی ولسوالی ها به دست طالبان به دلیل هماهنگی های درون حکومتی بوده است.

جنرال دوستم پس از سفر به شمال و افشای خبر جابه جایی 7500 نیروی داعش به شمال در بهار سال آینده درکنار اینکه برای مردم شوک آور بود، فاجعه ها به بار آورد از قتل عام 15 غیرنظامی در ماه سرطان تا تیرباران 30 تن دیگر در نزدیکی فیروزکوه ولایت غور و انتحاری های کابل که مردم شیعه مذهب و هزاره را مورد حمله قرار دادند: تظاهرات جنبش روشنایی، عزاداران عاشورا در سخی، تجمع مذهبی در مسجد باقرالعلوم.
و رویدادهای به تکرار با تلفات بالای غیرنظامیان، کابل با خشونت بارترین حمله ها بدل به شهر هراس و وحشت شد.

هراس از تبدیل افغانستان به سوریه ای دیگر و ناامن شدن مرزهای شمال پای بازیگران جدید در مناسبات صلح و جنگ را باز کرد و روسیه در چرخش سیاسی بار دیگر خواهان حضور فعال در سیاست داخلی کشور شد که گفتگوها با گروه طالبان واکنش امریکا را برانگیخت.

در این میان، تنش میان روابط افغانستان و پاکستان، روزهای بد خود را سپری کرد و به مانند سال های گذشته حکومت اسلام آباد از اخرج و آزار و اذیت مهاجران به عنوان اهرم فشاری بر دولت سود برد اما پس از حمله بر مکان مذهبی سند این کشور، پاکستان با اتخاذ سیاست خصمانه، ابتدا افغانستان را متهم به تروریست پروری کرد و در اقدامی تلافی جویانه با حمله های راکتی مردم ولایت ننگرهار را قتل عام کرد، مهاجران را مورد شکنجه و اخراج اجباری قرار داد و هزاران تن را در پشت مرزها در بلاتکلیفی رها کرد، اما تنها اقدام حکومت افغانستان انتقاد بود و انتقاد.

اخراج پناهندگان از کشورهی اروپایی و بخصوص آلمان در کنار بیش از یک میلیون بی جاشده داخلی روی دیگری از بحران انسانی افغانستان بود.

کشمکش های داخلی حکومت در سال 1395 به اوج خود رسید و فضای سیاسی پرتنش و نفاق برانگیزی را به وجود آورد، از تهدید جنرال دوستم و نقد شدید به انحصارطلبی حکومت گرفته تا انزوای عبدالله و نقش آفرینی تازه عطا محمد نور در قدرت که به اتهام ایشچی رسید، چنددستگی در حزب جمعیت و بروز اختلافات شدید میان رییس اجرایی حکومت و جمعیت.

با تمامی فراز و نشیب ها که افغانستان طی یک سال تجربه کرد و ناامیدی مردم از حکومت به طور بی سابقه ای کاهش داشت، حکومت وحدت ملی با شکست در میدان جنگ و برقرار ثبات مواجه شد اما در به انزوا بردن مخالفان و رسیدن به اهداف قومیتی خود، پیروز میدان بوده است.

تاریخ چهاردهه گذشته نشان می دهد که نفاق درون حکومتی چه بر سر دولت نجیب الله آورد و اختلاف های رهبران جهادی، پایتخت و کشور را به ویرانه بدل کرد و دلیل حکمرانی طالبان بر افغانستان شد اما آیا دولتمردان افغانستان به تاریخ به عنوان عبرت می نگرند و یا به مانند نسل گذشته این سرزمین با تفرقه و معامله به دنبال برقراری حکومتی تک قومیتی بر کشوری با قومیت و مذاهب گوناگون هستند؟

غنی به خوبی نشان داد که متفکری است پخته و زبده در تهی کردن حکومت از هر مقام مخالفی اما بی اعتبار شدن حکومت و قانون در میان مردم تاوانی بود که رییس جمهور در زد و بندهای سیاسی داد.

اگر اشرف غنی از دل بحران به قدرت رسید اما حکومتی که پشتوانه مردمی نداشته باشد به مانند حکومت های چند دهه اخیر چندصباحی بیشتر دوام نمی یابد، بقای یک حکومت نیازمند کشوری با ثبات و حمایت مردمی است و ارگ باید با تغییر در عملکرد خود به سوی جلب اعتبار از دست رفته حکومت و قانون باشد.

در این میان مقام های چون معاون اول ریاست جمهور، رییس اجرایی، والی بلخ، وزیر خارجه و دیگر مقام های مخالف حکومت در پی اتحادی باشند که در معامله با حکومت از دست داده اند.

با تمامی کارشکنی و معامله های حکومت که به جنگ گسترده و ویرانی ختم شد اما مردم همچنان امید به حکومت و بازگشت صلح دارند، صلحی که آلوده به حکمتیار شد و با خواهش قدرت به دنبال گفتگو با طالبان است.

کد (18)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   Salam
از تربيون دموكراسى تنها گروه هاى حق دارند استفاده برند كه به دمركراسى و وارزش هاى آن باور دارند و براى پوياى آن مى كوشند، واما آنهاى كه از اين تربيون براى محو دموكراسى استفاده مى كنند، نبايد به آن ها حق داد ، اينها درخور ارزش دموكراتيك نيستند ، با اين طايفه بايد مثل خودشان برخورد كرد و استفاده يى ابزارى دموكراسى را براى شان حرام كرد.
براى داعش ، طالب ، بو كرحرام ،و نيرو هاى چپ و راست افراطى نبايد ميدان داد تا از تربيون آزادى براى از ميان برداشتن آن استفاده يى سوؤ كنند.

>>>   چه خوش سروده استاد سخن خلیلی صاحب
گوئید به نوروز که امسال نیاید
در مجلس خونین کفنان ره نگشاید و...
کدام نوروز ملتی که اسیر است ورهبرش را دیگران تعیین مینمایند ملتی را که فرهنگ و اساساتش مورد تهاجم قرار گرفته کشوری که تحت اشغال است ومحکوم وتقریبا بیشتر از سه دهه جنگ های تحمیلی را با جسم وجان لمس مینماید و... چه نو روزی خواهد داشت حال دیگر برای اینکه ایا از نوروز تجلیل بعمل اید ویاخیر ؟ایا این بزرگداشت ها صبغه ای عنعنوی دارد ویا مذهبی همه اش دیر است ونا وقت اگر است ویاخیر ویا اگر شود ویا نه به هر حال مهم انست که ایا ظروف وشرایط ملی ومنقوی ما اجازه میدهد که جشن بگیریم ویا تا ازادی کامل سیاسی وفرهنگی و اقتصادی صبر کنیم وبعد همه جشن ها ونوروزی ها واعیاد وروز های استقلال را به یکبارگی تجلیل نمایم در شرایطی که به دموکراسی ما ریشخند میزنند وحکومت های ما را از بیرون میسازند و رهبران ولیدران ما از بیرون فرمان می برند و.... نوروز معنی واقعی خود را از دست داده ورنگ باخته است یا هو
تبنگ چی

>>>   سال نو مردم عیزیزم مبارک!

>>>   نوروز به تمام مردم جهان تبریک

>>>   نوروز برای ملت مظلوم ودرد دیده افغان مفهومی نداردصرفاً ما خودرا روحاً تسلیت میدهیم وتجلیل میکنیم درحالیکه این وطن درکام اژدهای مرگ ازهرطرف سالهاست که فرورفته ودست وپا میزند >>>   بـه تبنگ چی :
همه سروده های خلیلی خوش نیست مثلا یک دزد و راهزن را عیار خطاب کرده

>>>   اگر تنگ چی هستی بما چی ...
طالب چه واقعا که هر روز شما مردم را بدستور بادار تان مردم را در غم کرده اید وحتی حد اقل یک روز خوشی مردم را تحمل کرده نمیتوانید مانند سال پار که بفرمایش ای اس ای مردم ما را در زیارت سخی با کفاندن یکتن از طالب نما های بی خبر از اسلام وانسانیت مردم را سوگوار کردید و غمگین نمودید نکه تکراری چنان روز را بازهم بادار تان برای تان وظیفه سپرده است تا یکی از شما غلامان بی خبر از علم و دانش خود را در بین مردم بکفانید اینبار شما غلامان ضد اسلامیت و انسانیت و شرافت نمیتوانید که فاجعه سال گذشته تان را تکرار کنید انشالله قبل از رسیدن به هدف شوم تان از پا دراورده میگردید .


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است