تاریخ انتشار: ۱۴:۴۹ ۱۳۹۵/۱۲/۲۸ | کد خبر: 130609 | منبع: | پرینت |
جمعیت اسلامی یا همه با هم قدرتمندند یا در صورت انشعاب و پراکندگی شکست می خورد.
در این روزها اختلافات جدی بین رهبران حزب جمعیت اسلامی طوری در رسانه های مجازی مشاهده می شود که برای گرفتن قدرت های کاذب و موقتی چنان به جان هم افتاده اند و گویا به خون هم تشنه اند.
شماری از دوستان جمعیت نیز به گونه ای به این اختلاف ها با شعارهای "مرده باد این"، "زنده باد آن" دامن می زنند. رهبران جمعیت اسلامی، همواره با فراز و نشیب و گاهی با اشتباهاتی همراه بوده ولی جنجال های داخلی بر سر قدرت به این اندازه پر رنگ نبوده است.
بدون شک رهبران جمعیت شهید احمد شاه مسعود و شهید استاد ربانی خواهان چنین جنجال های ای که جمعیت اسلامی را تضعیف کند نبوده و فقط دشمنان این حزب ملی بخصوص حلقاتی که در حمله انتحاری به جان شهید استاد ربانی دست داشته اند، میباشند که خواهان ادامه این جنجال های بوده و از این طریق می خواهند یگانه حزب قوی ای که می تواند جلو تاخت و تاز حکومت قبایلی ای بگیرد را تضعیف و یا متلاشی نمایند.
حزب جمعیت اسلامی تنها به پنجشیر و بدخشان خلاصه نمی شود که فقط تنها آنها تصمیم گیرنده باشند بلکه صدها هزار تاجیک از شرق افغانستان گرفته تا حوزه جنوب غرب، شمال و مناطق مرکزی اعضا و یا طرفداران جمعیت می باشند که سال ها در جهاد و مقاومت در کنار جمعیت اسلامی ایستاده و آن را به عنوان یک حزب مقتدر برای نسل های آینده بجا گذاشته اند.
حزب جمعیت اسلامی حدود نزدیک به چهل سال است که در صحنه سیاسی افغانستان از لحاظ نظامی و سیاسی حضور داشته و به منافع این حزب نیست که فقط چند نفر محدود تمام قدرت را در اختیار خود داشته و برای به دست گرفتن قدرت جنجال ها به راه اندازند. نویسنده این مطالب روی افراد تمرکز نمی کند بلکه هسته مردمی این حزب می باشد که مرا نگران می سازد.
بدون شک این اختلافات بین افراد می تواند به انشعاب و حتی تضعیف حزب و در نهایت به چندین حزب جمعیت تقسیم شود که آن وقت هیچ کدام شان در صحنه سیاسی مهم و موثر نخواهند بود. در جهان چنین معمول است که اگر یک یا چند فرد در یک حزب باعث اغتشاش و ضرر به منافع حزب می شود در این صورت می توان در جلسه کنگره عمومی حزب به خروج آنها رای گیری و اقدام نمود.
چند فرد محدود از حزب اخراج شوند بهتر است که حزب صدمه ببیند. اکثر رهبران جمعیت که با حامد کرزی چه به عنوان معاون ریاست جمهوری و چه در کابینه همکاری داشتند اشتباهاتی داشتند که لازم نیست از ایشان نام برد.
در اخیر بنده در این جنجال ها نه طرفدار داکتر عبدالله و نه هم طرفدار آقای نور هستم، بلکه تشویش من ضعف و احتمالا انشعاب در حزب جمعیت می باشد. این ضعف و انشعاب فاجعه ای برای حزب جمعیت اسلامی و نویدی برای حکومت افغانستان و گلبدین حکمتیار که خود را برای آمدن به کابل آماده می سازد می باشد.
منجم زاده
>>> تشویش نداشته باش آرام خواب کن .
>>> ما افغان ها جز اینکه بر سر نا تفاقی اتفاق داریم دیگر بالای هیچ چیز اتفاق نداریم
>>> هیچ حزب که مربوط به یک قوم میباشد هیچ وقت کامیاب ننمیشود کلانهای این حزب تشنه قدرت هستند نه به فکر تاجک هستند و ندر فکر دیګر اقوام این سرزمین .
ص ع
>>> منحل ساختن جمعیت بهتر از بودن آن است
>>> واه آخیر این منجم زاده خو مداح جمعیت برآمد
>>> منجم زاده بخيالم كه از علم نجم چيزي نميداني و يا اينكه حقيقت را در عقب إبر هاي سياه پنهان ميكني. سخن از كدام جمعيت اسلامي افغانستان ميزني؟
جمعيت اسلامي از شروع ١٩٩١م. شروع به تبديل شدن به يك جمعيت سمتي و قومي نمود ، و آنهم از اثر ضعف رهبري و زور گوئي باد آوردگان متحد شوراي نظار و چند متحد خاد آن، در يك حزب اگر سابقه حزبي و اخلاص افراد مد نظر نباشد، همانا به سر نوشت جمعيت فعلي مبتلاء خواهد شد، خصوصاً احزاب اسلامي كه أهداف و مرام و وسائل رسيدن به أهداف آن بايد مطابق به دين باشد، به أساس سابقه تنظيمي هيچ وقت عبدالله و نور و غيره جمعيتي تر از سيد نورالله عماد شده نميتوانند، و يا همه جمعيتي هاي فعلي و قبلي جمعيتي تر از انجينرصاحب أيوب (لالاگل) شده نميتوانند. بفكر من تنها جمعيت نه، بلكه همه احزاب منشعب از جمعيت، مانند حزب اسلامي، اتحاد اسلامي گرد هم جمع شده و همان نهضت اسلامي قبل از هجرت را از سر تشكيل نمايند، البته به صورت منظم تر و شاملتر با اساسنامه و قوانين تدوين شده، كه شامل مسؤليت أعضاء ، أركان ، انتخابات و غيره باشد. در غير آن نه تنها جمعيت بلكه حزب اسلامي و اتحاد اسلامي هم دارند كه بعد از وفات رهبرانشان دچار هرج و مرج شده و به يك دكان فاميلي و منطقوي بدل شوند.
>>> حزب جمعیت اسلامی بزرگتر ازانست که با بیرون شدن چند عنصر .... خورد شود ویا شکست بخورد بسا اوقات کم پاک از زیاد .... بهتر میباشد بیاد داشته باشیم که جمعیت یک تنظیم ملی وهمه گانیست که در تشکیل ان همه ای ملت واز همه اطراف واکناف وهمه ای اطیاف مردم سهم داشته وبار عظیم جهاد ومقاومت را به دوش داشتند این حزب دو خصیصه ای عمده دارد مهم ترین عنصر ممیزه ای ان دیانت ودین داری این تشکیلات است بنابران هرکه بی دین است وضعیف العقیده ولو فرزند وبرادر هرکه باشد درین حزب نمیتوانند جا داشته باشند قانونی عبدالله صالح دو احمد که پسوند اسم شان متاسفانه با قهرمان ملی گره خورده با شرایط این سازمان جهادی واسلامی سازگاری ندارند.
جناب استاد سیاف که از بنیا ن گذاران اصلی این منظمه ای اسلامی بود ودر پیشاور اکثریت شورای اجرایه ای جمعیت رابرادران پشتو زبان تشکیل میدادند ودر قندهار وکنر ولغمان خیلی ها باسم این حزب قربانی داده اند نه باید بیرون از جمعیت دانسته شوند انهای که فقط در وقت امتیاز گیری از ملت مجاهد ومجاهد های جمعیت در یک زمان محدود به این تنظیم میگرایند دیگر نباید از نام جمعیت بهره برداری بتوانند
اسماعیل خان که روزگاران زیادی را در رکاب رهبران جمعیت بوده زحمات زیاد وقربانی های بیشاری را متقبل شده اند از صاحبان جمعیت محسوب میگردندوفامیل ملا صاحب نقیب قندهاری واخند زاده های هلمندو...همه صاحب های اصلی ومیراث خوران واقعی جمعیت اند عطامحمد نور ومحمد رحیم قوماندان سانچارک وبرادران فاریاب وقاضی محمد یاسین وفامیل احمد خان مرحوم وهزاران در هزار برادران فاریاب که در راس ان قاضی صاحب عبدالرحیم وملک زادصاحب وداکتر صاحب ابراهیم غور واکثریت جمعیتی های غور وبادغیس همه رهروان واقعی جمعیت اسلامی هستندهمه اقوام خصوصا برادران جمعیتی اوزبک قربانی های بیحد وبی اندازه را در راه اسلام وجمعیت تقدیم کرده اند تخار وبدخشان تنها دریک روز حدود بیست نفر از قوماندان های شهیر خود من جمله قاضی صاحب اسلام الدین خان وداکتر صاحب حسیتن و...و قوماندان صاحب حاجی حضرت علی وفامیل طارق شهید وهزاران فامیل شهیدلغمان وکنر وننگرهار در راه اسلام وجمعیت اسلامی خون ریخته اند انجنیرصاحب جان محمد کنر اولین شهید جمعیت و سایر مجاهدین کنر و مجاهد های واقعی پنجشیر وجوانهای رزمنده واگاه پنجشیر منهای چند معامله گر وتکنوکرات همه به فامیل جمعیت تعلق دارند ومرکز ای اصلی ان را تکوین داشته اندوبدخشان که هسته ای اساسی تنظیم جمعیت را تشکیل میدهد وتخار وکندز وبغلان وپکتیا وپکتیکا وهراتی که در یک روز چهل هزار شهید داده اینها جمعیتی اند میشود حجم وسیع این تنظیم را به بررسی گرفت
سیه روز
>>> هر وقت حزب جمیعت از بین رفت افغانستان هم آرام میشه.
غلام رضا
>>> میگویند.بار کج به منزل نمی رسد.
>>> چرا در ولایاتی پشتون نشین مثلی پکتیا ننگرهار قندهار وهلمند در سطع رهبری اش از اقوام دیگر به ذره بین هم دیده نمیشود اگر تصادفن هم باشد جرهت نفس کشیدن را ندارد ولی در ولایاتی عمدتن تاجیک نشین وازبیک نشین باید حتمن این اصل مراعات شودخلاصه می بینم که بسیار بی انصافی وبیعدالتی در حق اقوام دیگر روا داشته میشود
>>> شرم نیست در بغلان ولایت که 15فیصد جمعیت اش پشتون است اما تمام بست های کلیدی اش در اختیار آنها
1- والی پشتون
2 - معاون والی قدیم شوهر شکریه پشتون 3-ریس امنیت ملی جنرال حسین خیل پشتون
4-معاونین اوپراتیفی ولوژیستیکی
امنیت ملی هردو پشتون
5-جنرال اکرام الدین احساس از قوم صافی پشتون
6-امیرگل از پشتون های ناقل بغلان آمر امنیت
7-مستوفی بغلان از پشتون های بغلان صنعتی
8-ریس شورای ولایتی اسدالله شهباز پشتون
9-ریس مخابرات که مدت 12سال میشود چوکی را میراثی نموده پشتون
چند تا ریاست گم نام دیگر از قید قلم هم ماند
کجاست سهم تاجیکها که 70جمعیت بغلان را تشکیل میدهند
آیا شرم نیست عبدالله به کدام روی به طرف بغلانی ها ببیند آه وافسوس وخون از دل بعلانی ها جاریست اما هر چیز از حدش بگذرد رسوای پیش آید دیگر بیش از این تحقیر و رسوای بس است عبدالله کنار برو از این چوکی مجسمه مانند بی روح اگر اشتیاق پول و دارایی داری من حاضرم معاش ماموریتم را به شما بپردازم اگر چاره ات نمیشود بیش از این روی زخم های التهام نیافته مردم بغلان نمک نپاش
>>> جناب داكتر!
راه سياست معلوم است كه بر پايه دروغ فريب استوار است اما در افغانستان خوبي سياست اين است كه دروغ فريبي به مردم نداريد هر أنچه واقعيت باشد اعتراف ميكنيد و به مردم ميگويد.
بطور مثال: طالبان را علني و روشن حمايت ميكنيد و برادر ميخوانيد.
حكمتيار كه دو دهه كشت و سر بريد بدون اينكه مردم در جريان قرار بگيرند و از مردم پرسان سوالي شود به ميز مذاكره نشستيد و توفق شد يا نشد ميشود .
زماني كه ميبينيد مردم ازتان نارضي هستند سر.... پالچ ميدويد به زيارت امر صاحب پناه ميبريد چند تا چاپلوس حقوق بگير تان زنده باد مرده باد سر ميدهند .
خلاصه جناب دكتور ........ پيش ات زانو زده و دو پركه سلامي زده برت.
ايا چند وقت ديگر زنده باشي؟
خط نياوردي از خدا روزي ميميري جواب خدا را چي ميتي؟
يا سياست مدار ها بي خدا هستند خدا رسول و به روز قيامت اعتقاد باوري ندارند؟.
>>> من یک زندانی جمعیت هستم، وقتییکه من در زندان شان بندی بودم شاهد کشتار انسانهای بیگناه بودم که توسط جمعیت کشته و نابود شدند، جمعیت نه تنها که مصروف کشتار بود بلکه مصروف سوختاندن مکاتب ، کشتن معلم و متعلم
مامور و قتل روشنفکران و تخریب پل و پلچک و مصروف کشتار سربازان وطن غیره نیز بودند ، هیچ افتخار ندارد بلکه مورد نفرت و انزجار هم است ، اخرین خیانت اش فروش وطن به بیگانگان بود که ملت را خوار و زبون ساخت ، و ملت را بی اب و پی پرده کرد.
>>> وقت خویش را به این موضوعات بی مفهوم ضایع نکنید.
به خاطربیرون رفت ازاین مشکلات کشور نیاز به اتحاد است درغیرآن شمامردم غریب قربانی چنین بدختی هاهستید وبس
نه عطا و عبدالله وغیره
>>> جمعیت یک حریان وسیعی متشکل از اقشار مختلف و ملیتهای مختلف است که برادران ازبک ، هزاره ، تاجک و افغان در آن شامل است او را به چند چوکی وقدرت معامله نکنید ، صرف نظر از اینکه بنیانگذار جمعیت تاجک است یک جریان اسلامی است .
>>> این حزب از بدو تاسیس کاری نکرده که به درد مردم افغانستان بخورد - بهتراست منحل شود. انشاءالله
>>> آقای نجم تشویش نکن و به اصطلاح ری نزن
منتظرباش که در باره حیات و ممات جمعیت اسلامی در بالا جای چه تصمیم گرفته میشود به کنگره منگره هم دلخوش نکن چون راه یابان کنگره د صدر نشینان همه وهمه ریموت کنترول شان در جایی دیگر است و از جا های خارجی کوک میشوند و حرکت میکنند
اگر تو کدام شخص بالا نشین جمعیت را سراغ داری که وابسته نباشد بفر ما بگو کی است قانونی، بسم الله، عبدالله ویا برادران مسعود
امنه سلجوقی
>>> از این احزاب که فقط به نام اسلامی اند، اما در ماهیت رهبران آن همه پول پرست وخودفرخته می باشند، برای مردم افغانستان چیزی بور نمی شود.
>>> حزب جمعیت بخاطر خدمت گزاری به مردم و وطن ایجاد نگردیده هدف از ایجاد آن دزدی و پول دار شدن بود که پول دار شدند کیسه این رهبران از اکنون از پول و زر پر شده دیگر نمیخواهند مبارزه کنند و هم در کابل هم چیزی دیگری باقی نماند تا سر کوه های شهر کابل بالای مردم فروخته شد ....
>>> اگر از واقعیت انکار نکنیم و طرفدار نباشیم تمام احزاب چپی وراستی و در مجموع احزابی که در کشور ما بنام های مختلف با بدست اوردن سند فعالیت شان از طرف دولت را بدست اورده اند فعالیت علنی میکنند و یا گروپ های خوردو گوچک دیگری که بدون ثبت وراجستر وزارت عدلیه مخقیانه فعالیت میکنند و همچنان گروپ های ترورستی اجیران استخبارات بیگانه مانند گروه طالبان و سبکه حقانی وغیره و هکذا تکنوکرات های امده از خارج بنفع مردم وکشور کار نمیکنند همه شان بخاطر نفع خودشان و کسب قدرت خودشان و زر اندوزی به فامیل های شان مردم رابعناوین مختلف مردم غریب کشور ما را فریب میدهند و کسب قدرت داشته باشند مردم ما از کمونیست گرفته تا حکومت مجاهدین و امارت اسلامی خود ساخته پاکستان طالبانی و حکومت تکنوکرات های حامدکرزی و اکنون اشرف غنی احمدزی همه را تجربه کردیم تمام این رهبران و کلان های شان جز دروغ و فریب ودوکه و ادیت وازار رسانی بمردم کدام چیزی دیگری ازینها دیده نشده است مردم ما تا زمانی که خود بیدار نگردند و شعور سیاسی شان را بالا نبرد فریبکاران انها را فریب میدهند و بر شانه های شان سوار میشوند بار را مردم میبرند ونفع شانرا انها .
>>> برادران عزیز: درد دل ها و گفتنی ها در ین وطن فراوان است پس چه بهتر است که جر بحث ها را به این قول شاعر خلاصه کنیم که گفته است:
عرض ما و من چه دارد جز به روی هم زدن
موج دو دریا شکست شیشه یکد یگر است
حق پرست
>>> آقای منجم زاده را درود! فکر میکنم نگرانی ایرا که حالا در مورد جمعیت اسلامی از خو متبارز ساخته اید باید سالها قبل حد اقل در دهۀ جهاد این حزب تبارز میدادید، حالا نا وقت شده است، بدلایل ذیل:
1- نمیدانم تعریف شما از حزب چگونه است اما از آنجاییکه حزب را یک سازمان سیاسی دارای مرانامه، اساسنامه، اصول و موازین تعریف نموده اند، حزب جمعیت اسلامی عاری از اینهاست، پس حزب گفته نمیشود.
2- آنانیکه به عنوان جهاد در کنار این حزب بودند، همه بانام جنگ اسلام با کفار سلاح بدوش شده میرزمیدند و نمیتوانند همه عضور حزب حساب شوند، چنانیکه بعد ختم جهاد نامنهاد شان، بیشترین شان یا خانه نشین شدند و یا اینکه به طالبان پیوسته اند.
3- فکر میکنم اگر در مورد آمدن انشعاب در این حزب نیز نگرانی میداشتید، باید قبلاً ابراز میکردید که چرا احمدشاه مسعود تکلی را بنام شورای نظار بوجود آورد که به تمام معنی در حیات استاد ربانی حیثیت یک حزب مستقل را بخود گرفته بود که تا کنون (نه به آن قدرت دوران مسعود) هم ادامه دارد.
4- یونس قانونی واضحاً حزب سیاسی خود را بوجود آورد و فعالیتش منظم جریان دارد، نمیتوان اورا نیز منحیث یک جمعیتی حساب نمود.
5- احمدولی مسعود، همین حالا (بنیاد مسعود) را به یک تشکل سیاسی تبدیل نموده و تحت نام مکتب خانۀ مسعود فعالیت سیاسی مینماید و این فعالیت منحصر به تبلیغ افکار مسعود بوده، نام برهان الدین ربانی برایش یک پوشش است.
5- اسماعیل خان افراد طرفدار مربوط حوطۀ جنوب غرب را بر محور خود جمع نموده، ازآن استفاده جویی خود را مینماید.
6- آنعده ایرا که شما ینا به کار شان با حکومات دهه های اخیر ملامت نموده و سرشان حساب نمیکنید، آنان هم خط جدا خود را داشته و میتوانند جمعیت را متأثر نمایند.
حالا که شما جمعیت را یک حزب ملی نام نهاده اید و نگرانی از فروپاشی آن دارید، بمن بگویید که چه چیزی از فروپاشیش کم باقی مانده که تلافی شود؟ وضعیت عبدالله و عطا را هم خوب میدانی، و کدام دلیلی بر ملی بودن این حزب داری؟
من فکر میکنم که کار جمعیت اسلامی منحیث یک حزب ختم است، فقط نامش مانده و خلاص که آنهم با تقسیم شدنش به گروه ها ختم خواهد شد.
میهن زرغون
>>> بصیر سالنگی لایق ریاست "حزب جمعیت اسلامی" است در غیر آن فاتحه جمعیت را بخوانید!!!!!!!
>>> آقای منجم زاده!
راست میگویید که حزب جمعیت حزب تاجیکان است. چطور است که پسوند اسلامی را از آن کشید زیرا این پسوند به سازمان که به قوم و نژاد معتقد باشد، نمیخواند.
شریف
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است