لوله و لوپان شدیم
 
تاریخ انتشار:   ۱۴:۰۷    ۱۳۹۵/۱۲/۸ کد خبر: 129633 منبع: پرینت

زین همه سیاستمداری سخت در تاوان شدیم، لوله و لوپان شدیم
طعمۀ صد فیر راکت، بمب و یا آوان شدیم، لوله و لوپان شدیم

ریش و لنگی و پکول گردید داخل در وطن، مُرده ها ماند بی کفن
زانکه بردند هر چه داشتیم، بی سر و سامان شدیم، لوله و لوپان شدیم

نیست کارِ هر چلی سیاستمداری زین سبب، سوختیم در تاب و تب
چوبِ سوخت اندر تنورِ این همه شیطان شدیم، لوله و لوپان شدیم

اتحادِ ما فراری ساخته بود چنگیز را، اسکندر و انگریز را
لیک از دست دو، سه خاینین چنین پاشان شدیم، لوله و لوپان شدیم

گر وطن در دست غیر باشد مگو ما زنده ایم، هم غلام و بنده ایم
چون وطن رفت از کف ما، دفنِ قبرستان شدیم، لوله و لوپان شدیم

تاجیک و پشتون و ترکمن از بلوچ هستیم جدا، از هزاره هم سوا
نی شدیم پشه ئی یا ازبک نه یک افغان شدیم، لوله و لوپان شدیم

هموطن بشناس تو گرگ را در لباس گوسفند، هیچ نمی گیری تو پند
زین همه خوشباوری ها سخت سرگردان شدیم، لوله و لوپان شدیم

اهل کار را هیچ نبینی در امور مُلک ما، خاک در طالعِ ما
از همان روزی که ما رعیت قوماندان شدیم، لوله و لوپان شدیم

گفت "محمود" راز دل را اینچنین با تو دمی، بشنو آخر یک کمی
آنچه دیدیم و شنیدم از وطن حیران شدیم، لوله و لوپان شدیم

سلطان محمود غیاثی


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   این شعر از لولنجی است ؟؟
بانک ها چورشد زمین ها غصب شد
لوله ولویان شدیم بسیار پرسشان شدیم
چوکی ها رفت به فروش کار پلنگ داده به موش
لوله ولویان شدیم نه از زمین نه هم از آسمان شدیم
سرباز ها همه خیالی شاگرد واستاد هم خیالی شعرها از غیاثی لوله ولایان شدیم از دست ستون پنجم وپاکستان شدیم
ر

>>>   خیلی جالب


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است