نشست خبری اعضای کمیسیون انتخابات امروز یکشنبه 8 حوت 1395 در کابل برگزار شد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان(afghanpaper)، عبدالعزیز آریایی، رییس کمیسیون شکایات انتخاباتی در این نشست درخصوص اهمیت نظارت جامعه مدنی در پروسه انتخابات گفت: همچنان که احزاب سیاسی یک رکن کلیدی برای دمکراسی محسوب می شوند، انتخابات اساس دمکراسی است و در عدم موجودیت نهادهای مدنی احزاب سیاسی می توانند تبانی هایی داشته باشند و به شکلی از اشکال دمکراسی را زیر سوال ببرند و به دیکتاتور شیپ تبدیل شوند.

آریایی گفت: اصلاحاتی که در کمیسیون های انتخاباتی تا اکنون بوجود آمده است محصول فریادهای نهادهای مدنی است که خواست مردم را به گوش دولتمردان رسانیده اند.

رییس کمیسیون شکایات انتخاباتی در خصوص چالش های پیش روی کمیسیون های انتخاباتی اظهار کرد: از زمان تاسیس این کمیسیون ها چالش ها بی اندازه بوده است که تا امروز هم وجود دارند. ما تشخیص دادیم که انتخابات، کار دو کمیسیون انتخاباتی نیست، همچنین که تنها کار حکومت نیست. انتخابات کاری است که از عادی ترین فرد در دهکده های دور دست شروع و تا رییس جمهور همه باید در آن نقش داشته باشند و کلیدی ترین نقش را در این بین ناظران بر پروسه های انتخاباتی که شامل احزاب سیاسی و جامعه مدنی می شوند دارند.

وی در همین رابطه افزود:تا زمانیکه برای احزاب و نهادهای جامعه مدنی نقش قابل قبول نظارتی ایجاد نکنیم انتخابات شفاف، عادلانه، سراسری که به معنای واقعی کلمه انتخابات گفته شود، امکان ندارد که برپا کنیم.

آریایی با بیان اینکه نظارت به معنای تماشای از دور و گفتن اینکه نواقص وجود دارد نیست و افزود: نظارت واقعی زمانی محقق می شود که ناظران در تمامی پروسه های تصمیم گیری که حکومت، نهادهای انتخاباتی و تصمیماتی که جامعه بین المللی که در اطراف انتخابات دارد، ناظران دخیل باشند.

این مقام افزود:در عرصه انتخابات جلسات پشت پرده هیچ ضرورتی ندارد و باید واضح و شفاف همه جلسات در حضور رسانه ها صورت گیرد تا بع نوعی نظارت مردم را بر پروسه های انتخاباتی فراهم کند.

مساله اعتماد سازی و خدشه دار شدن اعتماد مردم به پروسه انتخاباتی یکی از مشکلاتی است که از آغاز فعالیت کمیسیون ها همواره مطرح بوده است، آریایی در اینباره می گوید: نخستین گام اعتماد سازی برای مردمی که اعتمادشان را از انتخابات بریده اند همین است که افراد بی غرض و بی طرف وارد کمیسیون ها شوند که مربوط به حکومت بود اما گام بعدی که هم به حکومت و هم به کمیشنران مرتبط است این است که استقلالیت کمیسیون ها حفظ شود.

رییس کمیسیون سمع شکایات گفت: در هر جلسه ای که کمیسیون های انتخاباتی برگزار می کنند صحبت های رییس جمهور، رییس اجرایی و معاون محترم دوم و کسانیکه در اطراف ما در جلسات می نشینند بر استقلالیت کمیسیون ها است ولی برای مکانیزم های عملی که استقلالیت را در عمل نشان دهد تا هنوز با چالش ها مواجهیم.

آریایی از سراسری بودن، سری بودن، آزادانه بودن و آزادی آرا به عنوان چهار اصل تغییر ناپذیر در انتخابات نام برد و گفت: این آخرین آزمون دمکراسی پیش روی ما است که بتوانیم یک انتخابات شفاف و عادلانه برگزار کنیم. اگر این آزمون را از دست بدهیم و آن را قربانی خواسته های حلقات مشخص و افراد مشخص در حکومت و بیرون حکومت بکنیم با اطمینان می گویم که به سوی روزی می رویم که گلیم دمکراسی را از افغانستان جمع کنیم که کسی توانایی جبران این فاجعه را نداشته باشد.

وی افزود: تاکید ما بر این است که باید استقلالیت کمیسیون ها مورد احترام تمامی جوانب به خصوص حکومت وحدت ملی باشد.

این مقام در خصوص مسایل درون نهادی کمیسیون های انتخاباتی گفت: ارزیابی مراکز رای دهی، لیست رای دهندگان، حوزه های رای دهی، تغییر در سیستم و شکلیات دار الانشاء ها از موارد زیر بنایی است که اگر این فضا برای مسوولین انتخاباتی ایجاد نشود طبیعی است که پیش شرط های کلیدی انتخابات نادیده گرفته شده است و نباید توقع برگزاری انتخابات را داشت.

آریایی درخصوص مسایل مالی گفت:اصل کلیدی که در بیرون کمیسیون ها ولی اثر گذار بر داخل روند کاری کمیسیون ها است مسایل مالی است. افغانستان از سال 2001 به این طرف زیر نوازش جامعه بین المللی است. کشوری که استقلالیت اقتصادی ندارد، استقلالیت در تصمیم گیری اش هم زیر سوال می رود و همچنین در مسایل امنیتی، سیاسی و انتخاباتش هم همین طور است.

رییس کمیسیون شکایات انتخاباتی گفت: نگاه ما این است که دمکراسی را از پروژه بودن و وابسته بودن به خارجی ها در افغانستان پایان دهیم و به معنای واقعی نهادینه سازیم. این وابسته به این است که حکومت به نهادهای دمکراتیک که مسوولیت دمکراسی را به دوش دارند نگاه ویژه کند.

وی افزود: اگر به دمکراسی باور داریم، کمیسیون های انتخابات و شکایات باید به سمت استقلالیت بروند چه از نظر مالی و چه در تصمیم گیری.

کد (26)

>>>   جنگ در افغانستان دیگرتمام شده است چون که جان کری و اوباما دولت مردان امریکایی باعث همه جنگها
درافغانسنان بودند با روی کار آمدن ریس جمهور جدید امریکا دیگر جنگ در افغانستان بی معنی گفته
شده یعنی که دولت امریکا به حکومت افغانسنان دالر
مفت نمیدهد که جنگ را در دو طرف هدایت کند وهر پولی را که دریافت میکنند باید حساب بدهند نه
اینکه به حساب شخصی خودشان جمع کنند جنگ در
افغانستان دیگر تمام شده است وبا رفتن حکومت فعلی کاملا آسار آنهم محو و نابود خواهد شد.
ح س

>>>   مردم هزاره هوشیار باشید.
نظام متمرکز یا غیر ان برای ما مردم تفاوت نمیکند فقط هوشیار باشید وبا چشم باز چیزی که به نفع قوم هزاره است را انتخاب وحمایت کنید .تاریخ نشان داده در افغانستان نه پشتون دلسوز ماست ونه تاجیک هر کس به فکر منافع خود هستند پس ما هم باید همانطور باشیم .
رهبران هزاره با اتحاد وبا سیاست وهوشیاری از منافع قومی دفاع کند ومطمئن باشند مردم از انها حمایت میکنند .ای قوم هزاره از مردم تا مسئولان اتحاد اتحاد اتحاد.

>>>   به نظر بنده ، افرادى مانند شما كه دسترسى به مطبوعات و صفحات اجتماعى بيشتر داريد و در عين حال دنبال كننده گان زيادى هم داريد ! بايد افكار عمومى را از طريق ارائه ها و ساختن ويديو كليپ ها در رابطه به مضرات نظام متمركز و خوبى هاى نظام غير روشن بسازيد ! تا مردم بيدار شوند و انگيزه به پا خيزى جهت اينده بهتر در انها زنده شود !!!!!

>>>   درود!
خير باشد رفيق. داعيه نظام غير متمركز براي شمار زياد كلان ها حتا غير علمي به نظر مي رسد، چون كاخ هاي مفت و اقتدار هاي پوشالي شان فرو مي ريزد.
موفق باشي رفيق smile-emoticon

>>>   به ناقلين قبيله در شمال،
محترم، كاش كمى مفز ات را بكار اندازى تا بدانى كه اين نظام متمركز هم نيست، بلكه نظام قبيلوى و تمامأ نظام اوغانيزه است.
اين نظام، نظامى همه تباران نيست، نظامى نيست كه همه مساويانه در آن خود را ببيند.
سران قبيله كه گردش هاى غربى و آسيايى ميروند، همه مقامها اوغان هستند، در كنار رئيس جمهور بايد وزير خارجه نيز باشد، اما نيست، جالب اينكه قبيله در گردش هاى بيرونى شان نزد غربيان از تاجيكان بد مى گويند، و اين را خود غربيان فاش ساختند.
محترم از خود سوال كن، آيا همين برابرى است؟؟
همين حكومت دارى است؟؟

>>>   اگر از واقعیت چشم پوشی نکنیم, این نظام تقلبی و تحمیل شده است نه ملی که ما کمر آنرا بسته کنیم. این نظام خودکامه است و همه چیز را برمحور منافع شخصی و قبیله ای پیش میبرد نه منافع ملی. پافشاری غنی بر نظام متمرکز به منظور تحکیم استبداد و حاکمیت شخصی و قبیله ای اش است.

>>>   Sahar
اشرف غنی به هیچ نظامی پابند نیست تجربه نشان داد این شخص بادارودسته اش فقط وفقط به بی ثباتی کشورونظام هرج ومرج وتداوام آن باورمند است.

>>>   در برابر این واکنش تند کنش تند بکار است. این کشور خانه شخصی غنی نیست که هر طوری بخواهد آنرا رنگ آمیزی کند.

>>>   آفرین هرکدامتان امروز جواب دندان شکن برای هر سرکرده فاشیست میدهید
سلامت باشید

>>>   تابو ها و مقدسات كاذب را بشكنيد ، عدالتخواهان تابوى هاى زيادى را كه روزگارى مردم حق و جرئت اظهار آنرا در تنهاى حتا زير لياف و بدرفت ها هم نداشتند ، شكستند ، تابوى سرحد ديورند شكست ، تابوى اقتدار شكست ناپذيرى حاكميت هاى تك قومى فروريخت ، تابوى دست سوز افغان بودن و نبودن خاكستر شد ، تابوى نام افغانستان ديگر حرام نيست ، تابوى بابا هاى جعلى تاريخ خط كشيده شد و تابوى مرده هاى بى صداى شما، ، زيارت شدند وووووو. اين تابو ها به ساده گى شكسته نشده اند ، سر هاى زيادى بريده شدند ، گلو هاى زيادى خفه گشتند و اين فرايند قربانى مردمان هدف مندو با شهامت بوده است نه از شكم چران ها و ترسو ها .
باور داشته باشيد تابوى حكومت هاى استبداى قومى هم شكسته خواهد شد و ما به فدرال دموكراتيك و مردم سالار دست خواهيم يافت .

>>>   فرض كنيد نظام صدارتى شد ، همين آقاى صدر نشين از كدام قوم بايد باشد !
مشكل اساسى در كشور تفوق طلبى قومى است ، اين مشكل را در نظام رياستى و صدارتى - پارلمانى نمى شود حل كرد، تنها نظام كه مى تواند نقش حاكميت اين قوم و آن قوم را كم رنگ كند و استبداد صدراعظم «نخست وزير» و يا رييس جمهور مركز نشين را سد واقع شود ، آن نظام فدارال است، در سيستم فدرال ، پارلمان هاى فدرال قوه يى بازدارنده در مقابل استبداد مركزى اند.

>>>   در کمتر از ۵ دهه مردم افغانستان از شاهی مطلقه و مشروطه تا جمهوری دیکتاتوری و کمونیستی و اخوانی ها ی جهادی و امارت طالبان تا نظام دموکراسی قلابی غربی مردم ما هیچ چیزی به جز از مرگ و رنج میسر شان نگردیده است.مردم ما نقشی در این روند ها نداشته و اگر داشته اند فقط به نیابت از مردم چند ‌مزدور بیگانه در این تحولات نقش داشته اند.

>>>   قرار است كه فردا رئيس جمهور غني روز سربازان را تجليل كند.
پيشنهادي دارم كه رئيس جمهور دستور دهد كه حداقل هر جنرال نيروهاي امنيتي، يك فرزند شانرا به نيروهاي امنيتي كشور سوق دهند.
وقتي كه فرزندان رئيس جمهور در نيويورك، از رئيس اجرايي در هند، از معاونان رئيس جمهور در تركيه، ازبكستان و ايران زنده گي كنند و هيچ وزيري فرزند اش را حتي لايق زنده گي در افغانستان نداند، چرا بايد سهم روستايان براي قرباني در كشور در اين حد سنگين باشد؟

>>>   یکی تقلب متفرق و انفرادی بوده که امکان دارد در بعضی جا ها افراد هر دو تیم انجام داده باشند و یکی هم تقلب سازماندهی شده، مهندسی شده، هدفمند، و ملیونی بود که تیم قبیلوی غنی کوچی انجام داد۰ اگر غول نباشید باید فرق این دو را بدانید۰

>>>   جناب اریایی را قبلا خوب ریاست اجراییه فهامانده بود که این بحث ها را بکن ای جان من در دنیا متمدن در انتخابات تقلب صورت می ګیرد این خو افغانستان جنګ زده است از صحبت های کلیشه ایی داکتر عبدالله بګذر از مغز وفکر خود صحبت کن
قیام

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است