اشتراک مردم در انتخابات کمرنگ خواهد بود
ما نه تنها مشارکت مردم را در انتخابات آینده کمرنگ خواهیم داشت بلکه در کنار این اساسا با ساختارهای انتخاباتی دچار چالش خواهیم بود 
تاریخ انتشار:   ۱۵:۱۵    ۱۳۹۵/۱۲/۵ کد خبر: 129493 منبع: پرینت

برگزاری انتخابات، دغدغه ای برای همگان است. هم دولت، هم کمیسیون انتخابات و هم کارشناسان، برگزاری انتخابات را یک امر بسیار مهم می خوانند مردم نیز انتظار این را دارند که انتخابات شفاف برگزار شود. حالا پرسش اساسی اینجا است که مردم بعد از انتخابات 94 به انتخابات باور خواهند داشت؟

به گزارش شبکه اطلاع رساني افغانستان(afghanpaper)، رامش نوری، استاد دانشگاه در برنامه «نگرش» گفت: ما حداقل شش چالش اساسی در فراروی انتخابات داریم، اولین چالش، چالش نظام انتخاباتی در جامعه است. در کنار این چالش، عناصر انتخاباتی و انواع نظام های انتخاباتی در جامعه افغانستان است. گزینش نوع نظام انتخاباتی که در جامعه افغانستان در نظر گرفته شده است، با تاسف متناسب با خواسته ها و نیازهای جامعه سیاسی افغانستان نمی تواند باشد. ما حتی نتوانسته ایم یک انتخابات نسبی داشته باشیم چه برسد به انتخابات ایده آل. شما انتخابات گذشته را دیدید که تشت رسوایی همین کمیسیون انتخابات به نام مستقل انتخابات با تاسف از بام ریخت و رسوا شد و در کنار خود افغانستان را به نام یک جامعه بدوی متقلب معرفی کرد.

وی، معتقد است، با ساختار و چالش هایی که امروز در انتخابات و کمیسیون آن داریم، نمی توانیم به یک انتخابات شفاف برسیم و افزود: با توجه به همین اصل، ما نه تنها اشتراک مردم را یا مشارکت مردم را در انتخابات آینده کمرنگ خواهیم داشت بلکه در کنار این ما اساسا با ساختارهای انتخاباتی دچار چالش خواهیم بود. با همین ساختار فرسوده امروز که گذشته خیلی بدنام دارد، ما چگونه می توانیم به یک انتخابات شفاف راه پیدا کنیم؟

نوری، معتقد است برگزاری انتخابات باید متناسب با ساختارهای جامعه افغانستان باشد و گفت: ساختاری که در نظام انتخاباتی افغانستان داریم، منشا خود را از ساختار جامعه افغانستان می گیرد. ما یک ساختار متمرکز ریاستی که توزیع غیر عادلانه قدرت و ثروت را در پی دارد و تمرکز قدرت را به یک گروه خاص، به یک فرد خاص و به بالاخره به یک قومیت خاص می رساند چه توقع داریم که یک انتخابات شفاف، عاری و همه شمول داشته باشیم، که همه اقوام افغانستان در آن شرکت داشته باشند. به باور من جامعه افغانستان یک جامعه اقلیت ها است. در این جامعه ای که اقلیت ها است نظام باید متناسب با همین اقلیت ها باشد.

استاد دانشگاه، در ارتباط با شرایط جامعه افغانستان گفت: انتخابات گذشته به ما نشان داد که ما در شرایطی نیستیم که به حکومت متمرکز دست پیدا کنیم، گزینش نظام انتخاباتی ما گزینش تحمیلی است. یعنی جان کری از آمریکا می آید و برای ما نظامی را ایجاد می کند که ما را به بحران می برد. توافقی هم که بر مبنای توافقنامه صورت گرفته بود و در آن اصلاح نظام انتخاباتی مهم ترین ماده از آن بود، به فراموشی و سهل انگاری سپرده شد.

وی، با بیان اینکه، ما باید خود و دیگران را از این ظلمی که فعلا جریان دارد خلاص کنیم، افزود: جامعه افغانستان یک جامعه اقلیت ها است. چیزی به نام اکثریت دراینجا وجود ندارد. ما باور داریم که همه اقلیت هستند. اگر کسی به این موضوع باور ندارد، بیاید تذکره الکترونیکی را به راه بیندازد و واقعا تشخیص دهد که چه کسی اکثریت است و چه کسی اقلیت. با توجه به همین اصل، افغانستان نیازمند توزیع عادلانه قدرت و ثروت است که این قدرت بانظام متمرکز ریاستی معنا نمی دهد. باید این نظام غیر متمرکز شود. در حال حاضر ما چه انتظاری از این افرادی که در انتخابات تقلب کرده اند داریم که بخواهند انتخابات را شفاف برگزار کنند؟ پس بیایید ساختارها را تعدیل کنیم. این ساختارها آیه قرآن نیستند که قابل تبدیل و تعدیل نباشند.

کد (30)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   بخاطر این چند واژه فریبنده ( برادری , وحدت ملی ؛ اسلامی ..) باید سکوت مرگبار داشته باشیم...!
--------------------------------------------------------------------------------------
اسناد خاکفروشی توسط امیر عبدالرحمن ، شاه شجاع ...مدال افتخاری تعرض به ناموس مردم شمال وشمالی توسط عساکر فاشیستی ، برنامه جنایتکاران کتاب دویم سقوی ، جزییات فرمان شرم آور ناقلین توسط امان الله , به دارآویختن امیر حبیب الله کلکانی ویارانش توسط جنایت کاران تاریخ , کوچ اجباری مردم شمال توسط نادر ومومند ؛ خیانت محمود طرزی وافشای قتل های زنجیره دوران کرزی وغنی احمدزی وبلاخره وقتی هویت وتاریخ ات وقانون اساسی را جعلی میسازند ووو....وحتی جنایت رژیم قومپرست موجود را پنهان کنید بنآ همه همه رابه فراموشی بسپارید و کوشش کنید چيزى برزبان نیاورید ونباید چیزی به گفتن داشته باشید ؛ زیرا وحدت ملی خدشه دارمیشود , مفهوم واژه "برادری" ازبین میرود وبلاخره دین ودینداری تان ضعیف میگردد.

>>>   داکتر عبدالله صداقت ندارد
استاد شفیق شرق
مطرح كردن تغيير نظام و توزيع تذكره‌هاي برقي- در حالي‌كه فرصت تطبيق آن در زمان كنوني گذشته - شعارهاي دروغيني اند كه آزموده‌ي ناكام سياسي براي پوشش شكست‌ها، ضعف سياسي و بي‌برنامه‌گي اش سر مي‌دهد. با ایمان کامل، برمبنای اطلاعات موثق و شناس دقیق باور دارم که داکترعبدالله در طرح مباحث کلان صادق نیست.
ما با دوگونه انحصار قدرت روبرو هستيم:
- انحصار قدرت در ارگ
- انحصار قدرت توسط خانواده‌ها.
حتا اگر نظام تغيير هم كند؛ خانوادگي ساختن قدرت پايان نخواهد يافت. تبعيض، تبعيض است. از هرجانبي كه باشد تبعيض است. كسي‌كه حق مردم را به اعضای خانواده اش می‌دهد، كسي‌که همواره شعارهاي دروغين سرمي‌دهد، كسي‌که مردم را به تكرار فريب مي‌دهد، كسي‌كه براي مردم و نظام، سال‌ها مزاحمت سياسي مي‌كند؛ كسي‌كه مردم را ابزاري براي تن‌پروري و تجمل‌گرايي مي‌سازد؛ فاشيست‌ترين است، متعصب است، انحصارگر است.

>>>   خود تعهد توافق نامه حکومت شراکتی یک دروغ محض است که ازجانب عبدالله برای تیم اش واز جانب تیم شان برای مردم کشور داده شده وهرگز وجودخارجی ندارد داکترعبدالله خودش یک لابی فاشیسم وبه اصطلاح وطنی آب زیر کاه است که به واقیعت همه را درین آب غلطانیده است.

>>>   وقتيكه خوست پكتيا و پكتيكا لوي شده ميتواند
وقتيكه كندهار هملند و زايل لوي شده ميتوانند
وقتيكه ننگرهار ها لوي شده ميتواند
چرا
هرات باستان يا بزرگ
بلخ باستان يا بزرگ
شمالي بزرگ
تخارستان يا بدخشان قطغن يا بزرگ
غزني مركز تمدن
باميان ودايكندي هزاريستان بزرگ
شده نميتوانند
اگر عيب در بزرگان است مگر اين كار مردم است كه بپا خيزند و خود را بزرگ متحد يك پارچه بسازند تا حقوق شان پايمال نگردد

>>>   بزرگترین جفایی که آمریکایی ها بر مردم رنجدیده و کشور آغشته به خون ما کردند، تحمیل شیادی به نام کرزی بود.
جفای بدتر از آن، تحمیل بیماری به نام حاجی غنی احمدزی بود.
به قول معروف:
یارب چه کرده ایم که جور دو زی کشیم
«هان ای خدا، چرا، تا به کی کنیم»

>>>   امریکا ادم صادق کار ندارد انسان شریف خاین نمیشود این دیوانه های بیسواد با تحصیل نامه های جعلی با مغز های شستو شو شدگی با بی شعوری و بی غیرتی به گرده های مردم حاکم ساخت اشپز که ریس جمهور شود چه توقع است

>>>   عجیب است , تاهنوز اشخاصی بی ازرمی هستند که ازیک دزد ۰ قاچاقبر ۰ مافیای زمین وجاسوس ودست نشانده علنیسازمان جاسوسی امریکا ( سی ۰ ای ۰ ا ) دفاع میکنند ۰ اینها چطور پشت شان نمی لرزد تااینحد کاسه لیس یک دزد هستند ?

>>>   این دو بزرگترین شانس تاریخی تکرار ناشدنی را از دست دادند. از این رو جرم شان سنگین تر از دیگران است.

>>>   Kohistani
مشکل برتری جویان قومی در افغانستان تحمیل هویت قومی شان بر دیگران وخواست ما از قبیله ارج گذاری به حقایق موجود یعنی همدیگر پذیری وبرابری وبرادری است
قلبیه گرا هاوسربازان خدایی قبیله وفاشیزم هروقتی کسی به مزاج شان برابر نباشد واین تحمیل را قبول نکنند چون مبنای حقیقی ندارد وقبلا هم اگر همه وجدانی فکر نمایند هویت قومی بوده وبرای اینکه قدرت مطلقه بدست این هویتداران باشد باید هرکه مخالف این دروغ شاخ دار بود باید از این جغرافیا اخراج گردد
وجالب بد دیگر هم که هروقت صدای عدالت خواهی بکشی دوستداران قبیله وبرتری جویان خوش لباس انگشت بطرف پدرام ومنصور ومسعود شهید میکند در حالی که من از همین سه نفر هیچ گاه توهیین ودشنام واضافه گویی های در قسمت هیچ هویت وقوم وتباری نشنیده ام اما نمی دانم چرا این فاشیزم رشد فکری شان هم نصف رشد جسمی شان نمیشود وبلند گو های شان هم پرده های چشم های شان روز بروز ضخیم تر میگردد که خیلی خطر ناک است اینوضعیت هم به این سرزمین زخمی وهم برای خود فاشیزم که با نابودی خود یک سرزمین را هم بنابودی میبرد

>>>   Nawid Parsa
این دلقک یعنی داود زی فاقد فهم و دانش که مثل مردم عامی بی سواد همانند آمر خود کرزی صحبت می کند واقعن مثل یک چرسی که در خمار چرس است هذیان گویی می کند. وی همانند بخچه بردار دیگر کرزی " سپنتا" سایه وار کرزی مختل المشاعر را تعقیب می نماید و خواب ریاست جمهوری را دارد. یک مدتی در پا کستان سفیر بود ودر مدح پا کستان و عدم مداخله آن کشور در افغانستان اظهاراتی نموده بود که شرم آور بود و همه مردم به وی نفرین می گفتند. این حرامزاده طبق گفته جنرال طاقت مانند ناصری ها از جمله ناقلین در شمال کابل اند که در مواقع اساس از پشت سر خنجر میزنند مثل انور دنگر که ناقل در شمالی بود و در سیاست سر زمین سوخته طالب بر ضد تا جیکان در شمالی کمک و همدستی داشت.

>>>   خطاب ایشان داودزی افغانی الاصل پاکستانی، کرزی و غیره هم قطاران شان میباشد...

>>>   همه اینها که زی زی نام دارندنسل همدرنسل فروخته بودند هالا هم به مین قسم روان هستند اینها تقریبن 270 سال بدین سؤ درقدرت هستند به و به میل خود میچر خانند

>>>   آیا طالبان یک پدیدۀ افغانی (افغانستانی) اند؟
عمال رژیم تلاش دارند طالب را خودی و داعش را بیگانه نشان بدهند.
بیایید بدون حب و بغض بگوییم، آیا طالبان و داعش از نگاه پیوند شان به جامعه و مردم ما، از هم فرق دارند؟ آیا هردو بیگانه اند یا یکی بیگانه و دیگری خودیست؟

>>>   این مردم اگر یک کمی عقل هم داشته باشند دیگر به هر کس وناکس رای نخواهند داد واگر رای دادند باز همین مردم وهمین وکیلان....ن هر چه کند بالای این مردم باز دیگر گله وشکوه نکنند

>>>   آمادگی های لازم جهت تجزیه کشور باید گرفته شود۰ پشتونها از طالب تکنوکرات خلقی اوغان ملتی تا گلبدینی همه باهم فرق ندارند۰ غیر پشتونها متحد شوید و حساب تانرا از این جنگ و خشونت دائمی پشتونها جدا کنید۰
تجزیه به نفع غیر پشتونها است چون از این جنگ دائمی، بیفرهنگی، اضافه خواهی و وحشت دائمی پشتونها برای همیشه بیغم میشوند۰
کشور ها و ملت های دیگر پیشرفت کرده اند چون پشتون ندارند۰

>>>   عملکرد بعضی پشتون ها درین ۱۶ سال آخر در قالب کرزی و اوغان ذلتی ها از یک سو، و طالبان خودفروخته از سوی دیگر، تیمک غنی کوچی متقلب و فاشیست از سوی دیگر، از این بیشتر قابل تحمل نیستند۰ غیر پشتونها باید راه خودشانرا از این کتله قومگرا، افراطی، و متقلب برای همیشه جدا کنند۰ همین حالا بهترین موقع آن است۰ صرف چند خودفروخته و گمراه چون دوستم، ضیاه، و خلیلی، یا این و آن بخاطر قدرت و پول که به ایشان وعده داده شده از این حالت شکایتی ندارد، ولی بقیه تمام کتله های غیر پشتون دیگر تحمل این وحشت و خیانت قومگرایان و متقلبین عقبگرا و فاشیست اوغان را ندارند۰ ما تجزیه میخواهیم۰ پشتون بخواهد یا نخواهد، امریکا بخواهد یا نخواهد۰
کابورا آسمائی

>>>   البته داعش وطالبان از حلقه دولت ساخته شده است و به همکاری کشور های خارجی از نظر من افغانستان هیج وقت آباد نمیشود تا زمان که قوم پرستی او طرف نشود

>>>   ما باپزیرفتن حکومت طالبان با اشتیاق تمام آماده ایم اما با جک.مت غنی و عبدالله نه .

>>>   اوغان یا افغان یعنی پشتون و پشتون یعنی اوغان، و ما همه شکر اوغان نیستیم۰
اوغانها یا پشتونها به مساوات برابری و احترام ارزش های متقابل دیگر اقوام باور ندارند. بهترین کاری که آنها میکنند اینست که بزور ویا به رضا یکسان سازی میکنند و اسمش را هم گذاشته اند وحدت ملی. هویت دیگران را هذف میکنند و همه را به جبر افغان نامگذاری میکنند و این یکسان سازی جبری را وحدت ملی تلقی میکنند.

>>>   یکی تقلب متفرق و انفرادی بوده که امکان دارد در بعضی جا ها افراد هر دو تیم انجام داده باشند و یکی هم تقلب سازماندهی شده، مهندسی شده، هدفمند، و ملیونی بود که تیم قبیلوی غنی کوچی انجام داد۰ اگر غول نباشید باید فرق این دو را بدانید۰


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است