به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، طی دو سال گذشته جنگ از سوی طالبان بیشتر مناطق کشور را درگیر کرد که در حمله و انتحار توانستند قندوز را دوبار در طی یک سال تصرف کنند و بسیاری از ولایت ها را در آستانه سقوط قرار دهند اما آیا این اقدامات به دلیل قدرت روز افزون این گروه تروریستی است یا ضعف حکومت وحدت ملی؟

رهبر طالبان به تازگی اقدام به برکناری 24 تن از مسوولان ارشد این گروه و جایگزینی با افراد تعیلم دیده کرده است که منابع امنیتی و رسانه ای این اقدام را در جهت افزایش نفوذ ملاهبیت الله در میان نیروهای این گروه می دانند.

گفته می شود که والی و مقام های برکنار شده طالبان در زمان ملاعمر و اختر محمد منصور منصوب شده بودند که به دلیل ضعف در صفوف نیروهای این گروه برکنار شده اند و این احتمال نیز وجود دارد که تغییرات برای تشدید شدن جنگ در بهار سال آینده باشد.

پس از اعلام خبر کشته شدن ملا عمر، در میان گروه طالبان اختلاف های زیادی رخ داد و به چندین شاخه بدل شدند و هیچ گاه به انسجام دوران رهبری ملا عمر بازنگشتند.

بنا به گزارش هشت صبح، گروه طالبان 50 تن از اعضای ارشد این گروه را تا یک ماه آینده ترور خواهند کند و قتل قاری سیف الله که مسوول کمیسیون نظامی و اکمالات طالبان در ولایت زابل نیز به دستور شخصی به نام حافظ مجید، مشاور مجهول الهویت هبیت الله آخند زاده در کویته پاکستان به قتل رسیده است.
بر بنیاد این اطلاعات، این لیست 50 نفری که 34 تن آنان از اعضای ارشد و 16 تن دیگر هم شماری از والیان نام نهاد برکنار شده هستند.

اختلاف میان گروه طالان پس اعلام مرگ ملا عمر از آنجا رخ داد که در عدم رهبری با نفوذ مانند وی چند دسته گی در میان قومیت های مختلف طالبان به وجود آمد و پاکستان در تلاش است تا به وسیله شبکه حقانی هم این گروه را هدایت کند و هم به دنبال راه حلی برای انسجام آن است در حالی که برخی خبرها حاکی از پیوستن طالبان در شمال و شمال شرقی افغانستان به داعش می باشد.

نکته قابل تامل، ضعف حکومت وحدت ملی در مواجهه با طالبان بوده در حالی که این گروه تروریستی در اختلاف های شدید به سر برده و به چندین بخش تقسیم شده اند اما با این وجود توانستند بیشترین جغرافیای جنگ و ناامنی را در کشور رقم بزنند و پایتخت را انتحار به زانو در آورد.

هرچند، پاکستان همچنان بزرگترین حامی این گروه می باشد اما با توجه به اقوام مختلف تشکیل دهنده طالبان و اختلافاتی که اکنون ریشه ای شده است، اقدام و عملی سازمان یافته از سوی حکومت وحدت ملی را می طلبید که می توانست به نابودی گروه های تروریستی و بازگشت امنیت به کشور بینجامد اما افغانستان به دلیل وجود دولتمردان طالب دوست و خودفرخته گان درون حکومتی در جنگی گسترده و کشتار غرق شده است.

در حالی که نفوذ روز افزون داعش در افغانستان زنگ خطر برای طالبان را به صدا درآورد، برکناری مقام ها و والیان نام نهاده این گروه توسط رهبر آنان و به صلاحدید پاکستان نشان از سازماندگی جنگی گسترده برای تصرف کامل افغانستان دارد.

ترور 50 تن از مقام های بلندپایه طالبان توسط خود این گروه نشان می دهد که رهبر و حامی آنان در پی خانه تکانی مخالفان و رسیدن به انسجام برای حمله های گسترده در بهار سال آینده است، سالی که باید شاهد جنگ و ناامنی های به مراتب گسترده تر از اکنون باشیم.

زمانیکه طالبان با اختلاف های ریشه ای، دسته و پنجه نرم می کرد و فقدان رهبری چون ملا عمر آنان را ضعیف تر از گذشته کرده بود، توانستند در مقابل حکومت ضعیف و معامله گر وحدت ملی، پیروز میدان نبرد باشند و ولایت ها را با انتحار و حمله به خاک و خون بکشانند و حال به راحتی با انسجام و حذف چهره های مخالف درون گروهی خود، توانایی تصرف کامل افغانستان و بازگرداندن حکومت خود را دارند.

اگر زمستان فصل آتش بس و بهترین فرصت برای حمله بر نیروهای طالبان است اما به مانند هزاران هزار فرصت دیگر که می توانست بازگرداندن امنیت و ثبات به کشور باشد را دولتمردان حکومت وحدت ملی به سود این گروه از دست دادند و اکنون باید مردم با جان و خون خود تاوان بی کفایتی و ضعف آنان را بدهند.

گذشته نشان داد که یک دشمن مشترک می تواند گروه های تندرو و افراط گر را به زیر یک پرچم منسجم کند و اگر امروز طالب و داعش در جبهه های رودرو می جنگند، می توانند متحدان فردا باشند و همچنان افغانستان شاهد رهبرانی توطیه گر و انحصار طلبی خواهد بود که تروریست را برادر و مردم را قربانی بداند.

طالبان نیز در گذشته اگر توانستند به قدرت و حکومت برسند نه با نیروی نظامی بلکه به دلیل ضعف گروهای بوده که منافع ملی را خرج قومیت و خودخواهی های خود کردند و به مانند امروز افغانستان، دولتی معامله گر و خودفرخته و طالبانی فرصت طلب و منسجم!

کد (18)

>>>   برای آماده کگی به جنگ هخای بهاری حکومت هم باید نظامیانی که پوسته هارا می فروشند یا عمدا سربازان رابه اسارت می اندازند یا در وطایف غفلت میکنند همینطور گردن شانرابزند
ر

>>>   نویسند کاملا کوشید که با رفتار زیک زاک اش قدرت نمایی طالبان را نشان میدهد در حالیکه این گروه نام نهاد نه از خود صلاحیت دارند ونه سلامت در جنگ را دستورات واختیارات و مصارفات پلان جنگ همه وهمه از جانب نظامیان و استخبارات پاکستان و در صلاحیت انها است تنها نام از طالبان
است تمام اختیارات و صلاحیت بشمول مقرری وبرطرفی فریبنده بنام والی و قوماندان و ولسوال وغیرغیره را نظامیان واستخبارات پاکستان انجام میدهند اما بنام رهبر این گروه ترورست بنام طالبان نیرو های نظامی کشور ما و دولت ومردم ما دربرابر یک جنگ الان ناشده پاکستان در برابر یک کشوری تا دندان مسلح دارای سلاح اتمی قرار دارد ومزید بران دست های اشکار و پنهان دیگری نیز در این جنگ برضد کشورومردم ما هم وجود دارد با وصف ان هم مقاومت واستادگی نیرو های مسلح ما در برابر دهشت افگنان قابل فخر ومبهات است وانشاالله که مردم ما درین جنگ پیروز و دشمنان ما ناکم وشرمنده خواهند بود واین تغیرات وتبدیلات رسانه ای دشمن نماینگر ضعف و هم پاشی انها است نه قوت و زور انها خواهد شد واکثرا بجای کشته شدگان شان اینن جابجایی ها صورت گرفته .

>>>   این پیر .... فکر ادامه " تنخواه "ما هانه دالری خود می باشد تا تشخیص طرف مذاکره دارای هویت سیاسی ، بر نامه و اهداف و اتتصاب یک پرازیت " طفیلی" دیگر منحیث رئیس. وی نمیداند که گروه تروریستی طالب و نهاد های مشابه آن سپاه اجیر پا کستان و دسته های مسلح غیر قانونی برای بر انداختن نظام اند. اگر این موضوع را یک طرف بمانیم خود این شورای صلح یک نهاد خلاف منطق و عقل سلیم میباشد .
این، به اصطلاح شورای عالی صلح ، که عده یی از سود جویان مالی و سیاسی برای گرفتن معاش و سایر امتیازات دران جمع شده اند ، حتی در سطح جهانی نمونه یی ازان برای حل یک منازعه سیاسی دیده نه شده است. قاعدتاً در یک منازعه یی در چهار چوب یک دولت موضوع مرکزی مورد تنازع قدرت سیاسی می باشد که یک جانب آن حامل حاکمیت یا قدرت سیاسی می باشد و جانب دیگری که خواهان کسب قدرت یا مشارکت در قدرت می باشد.
در هم چون یک حالت مذاکره بین دولت و جانب مقابل صورت میگیرد یعنی در تمام مذاکرات سیاسی برای رفع منازعات یک طرف دولت و طرف دیگر مخالفین قرار میداشته باشند. شورای عالی صلح نه سر پیاز است نه ته پیاز . هم چنان در کشور نهاد و یا جنبش مخالف بومی مستقل که بتوان آن را منحیث نهاد سیاسی دارای اهداف و برنامه دولتداری تلقی نمائیم وجود ندارد به شمول باند مسلح .....
حکمتیار

>>>   نويسنده دوم حتما" از همان مردم دزد و اوباش است!! خود نوكر و مزدور بيكانكان و از همين مرجع أمرار حيات مى نمايد!!! تا كه أفغانستان از دزدان و اوباشان كه همه افغان ها انها را مى شناسد باك نه شود روزكار أفغانستان همين خواهد بود!!!

>>>   پا بند امر حق چو نخی از وغا مه لاف
با خالقت چی کردی که با خلق اوکنی
در دنیاسرنوشت مزدور ها چنین است وباید هم باشد انهای که پاس وطن وملت وکشور عزیز خودرا ندارندودر خدمت بیگانه ها قرار گرفته در توطیه علیه دین وفرهنگش شریک گردیده تطبیق نقشه های دشمن را تسهیل می بخشد کسی بالای انها باور نداشته دیر ویازود از صحنه حذف میگردند چون اجانب تحلیل دارند وتشخیص میکنند وقتی این عناصر هرزه وبیکاره به وطن ومردم خود صداقت ندارد در برابر هیچ کسی دیگری تعهد نخواهد داشت ازینرو ضرور باید در موقع مناسب انها را کنار زده اجنت ها وغلام های تازه نفس را استخدام کنند وباز هر نوکر ومزدوری را برای هدف معینی استخدام میدارند وقتی وظیفه ای انها به اتمام رسید ودوره ای خدمت گذاری شان پایان یافت باید هم حذف گردند ونوبت را به خلف خودواگذار شوند انها باید این قدر شعور واگاهی میداشتند که دوره ای کاری شان یک روزگاری به پایان خواهد رسیدوتعویض خواهند شد چون عملا دیدند مجاهدین را که گرچه نه همه شان ودر تعداد کمی انها نیز بسیاری هاشان بصورت غیر مستقیم به نفع اجانب کارنمودند ویا لا اقل ثمره ای زحمات وجان فشانی های شان را دیگران چشیدند چطور به دور انداختند! ویا حکم تیار را که یک عمر به انها اراده واخلاص نشان داد واز صمیم قلب در خدمت انها بود چگونه خورد وضعیف ساختند ومولا نا عمر رااول کور ساختند وبعد کشتندو... تا نوبت اینها رسیده ودیر نشده دیگران شان نیز به عین سرنوشت مبتلا میگردند اگر هرقدر از عواقب وخیم نوکر بودن انها را بر حذر داشته باشیم عبرت نمیگیرند از یکسو درین دام هرکه گیرماند یاباید تا اخیر ادامه دهد ویا سرنوشت محتوم دیگران را در پی داشته باشند
شیخ علی بلخابی سرپلی

>>>   خداوند سیه دلان را به غضب خود گرفتار کند.نفرین بر این گروه جاهلان ومذدوران پنجابی ها که فقط در فکر تباهی وبربادی انتحار وکشتار مردم شان به دستور بیگانه گان هستند.

>>>   از طالبان جنگلی و کوهی طالبان ارگ بسیار خطرناکتر است. طالبان جنگلی و کوهی نه از طرف پاکستان بلکه از طرف اشرف و اتمر حمایت میشود.

>>>   بلی دوستان از گرگها طمع برادری
مکن از گرگها پاره کردن
از مار ها نیش زدند
از دم کچک زهری کشنده
از موشها خراب کاری

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است