آیا سرنوشت ما با آمریکا گره خورده است؟
علاوه بر اینکه طالبان از بین نرفتند و تروریست ها زمینگیر نشدند بلای دیگری به نام داعش هم در زمان اوباما به وجود آمد، هنوز مشخص نیست که اینبار ترامپ با افغانستان چه خواهد کرد؟ 
تاریخ انتشار:   ۲۱:۱۶    ۱۳۹۵/۱۱/۳ کد خبر: 127674 منبع: پرینت

رییس جمهور آمریکا در مراسم تحلیف خود گفته است که دیگر نمی گذارد پول های آمریکا به جیب بیرونی ها بریزد. از سوی دیگر می گوید که در برابر فقر زدایی مبارزه خواهد کرد و نمی گذارد که دیگر مردم آمریکا در زیر چتر فقرزندگی کنند و از سوی دیگر در تصمیم هایش دیده می شد که باید تجدید نظر داشته باشد. حالا نگرانی برای مردم و سیاسیون افغانستان این است که رییس جمهور آمریکا چه تصمیمی خواهد گرفت؟

به گزارش شبکه اطلاع رساني افغانستان(afghanpaper)، فتانه گیلانی، رییس اجتماع زنان افغانستان در برنامه «راه حل» گفت: در صحبت هایی که ترامپ در مراسم تحلیف خود داشت، هیچ صحبتی در مورد مسلمان ها حتی درمورد مسلمان های داخل آمریکا نداشت. صحبت ها در ارتباط با حقوق و برابری و عدالت و مسایل زنان بود اما درمورد کشورهای مسلمان مانند افغانستان عراق و سوریه که کشورهایی بسیار مهم هستند و سرنوشت شان به آمریکا پیوند خورده است هیچ حرفی نزد.

وی، در خصوص سیاست اوباما در افغانستان بیان داشت: در دوران اوباما که باید امنیت و صلح در افغانستان می آمد، وضعیت اینگونه تغییر خورد و هم جنگ ها بیشتر شد و هم امنیت تضعیف شد، علاوه بر اینکه طالبان از بین نرفتند و تروریست ها زمینگیر نشدند بلای دیگری به نام داعش هم در زمان اوباما به وجود آمد، هنوز مشخص نیست که ترامپ با افغانستان چه خواهد کرد. کمک هایی که در طول این مدت آمریکا به افغانستان کردند، به جیب غریب ها و مردم افغانستان نرفت. سرک های ما آباد نشد، مکتب های ما آباد نشد، مردم ما که فقیر بودند، فقیرتر شدند. پول هایی که آمد، به جیب یک تعداد مافیا رفت که آنها قوی شدند. مافیا شریک های خود همان آمریکایی ها بودند. این بدین معنی است که این پول ها با حجمی عظیم تر به جیب خودشان برگشته است. بنابراین اگر کمک های آمریکا قطع هم شود، هیچ فرقی به حال مردم افغانستان نخواهد کرد.

گیلانی، مردم افغانستان را خسته از بازی هایی می داند که آمریکا در افغانستان به راه انداخته و گفت: اگر ترامپ می خواهد در افغانستان یک سیاست خوبی را اختیار کند و مردم افغانستان را نسبت به خود خوشبین بسازند باید به بازی ها در افغانستان خاتمه دهند. آنها جهان اسلام را در عراق، سوریه و افغانستان به بازی گرفته اند و هر روز در آنجا قتل عام صورت می گیرد. مردم افغانستان در این سال ها قتل ها وکشتارها دیدند و تحمل شان تمام شده است. ما امید داریم که اگر آنها در افغانستان پلان هایی دارند، این پلان ها به سمت ثبات و آرامش این کشور باشد نه هزینه های گزاف برای راه اندازی جنگ های بیشتر در افغانستان.

رییس اجتماع زنان افغانستان، وظیفه سیاستمداران می داند که سیاست خارجی کشور را بهبود بخشند و بیان داشت: سیاستمداران ما باید در این دوره از ریاست جمهوری آمریکا هشیار باشند و سیاست خارجی خود را طوری پیش ببرنند که سیاستمداران آمریکا در اهدافشان به افغانستان به منافع کشور ما توجه کنند و سیاست های جنگ طلبانه خود را تمام کنند. سران ما اگر نوکر و دست نشانده نیستند و می خواهند برای مردم شان کار کنند باید قطعا و حتما این برنامه را پیش برند چرا که مردم به تنگ آمده اند و دیگر تحمل این بازی ها را ندارند. مردم افغانستان باید از این اسارت رهایی یابند.
سخنگوی رییس جمهور گفته است، رییس جمهور آمریکا با سران دیگر کشورها در حد پنج دقیقه و با رییس جمهور افغانستان در حد بیست دقیقه صحبت کرده و از آن به عنوان امتیاز نام برده است، گیلانی در این مورد اظهار کرد: مساله پنج دقیقه صحبت کردن یا بیست دقیقه صحبت کردن ترامپ با اشرف غنی هیچ مشکلی از مشکلات افغانستان را حل نمی کند که سخنگوی رییس جمهور این موضوع را در بوق و کرنا کرده است. این موضوع نشان می دهد که سخنگوی رییس جمهور جوانی بی تجربه و خام است که بجای پرداختن به مسایل اصلی به این مسایل پیش پا افتاده وسطحی می پردازد.

وی افزود: متاسفانه در نظام ما ظرفیتی واقعی و خوب وجود ندارد که سیاست های خارجی کشور را به نحوی احسن پیش برند که بر ضد منافع مان نباشد. متاسفانه افرادی که در راس قرار دارند و در کنار رییس جمهور فعالیت می کنند، اکثراً دزدهای انجویی، استخباراتی از کشورهای دیگر، فاسدان مالی و ... بوده اند که اداره کشور را ساخته اند. آیا این افراد این ظرفیت را دارند که با اداره ترامپ حرف بزنند و وی را برای بهبود اوضاع افغانستان قناعت دهند. این افراد کسانی هستند که به شدت دست هایی آلوده دارند و پول های بی حسابی که در طول پانزده سال به افغانستان آمده به جیب های این افراد رفت و هیچ چیزی از آن به مردم بیچاره و فقیر افغانستان نرسید.

کد (30)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   براي ما مهم نيست كه در قصر(خانه) سپيد چي ميگذرد. براي ما اين مهم است كه در خانه هاي ما چي ميگذرد
من با آقاي دونالد جي ترامپ در يكي از كمپني هاي بزرگ جهاني همكار بودم و وي را از نزديك ميشناسم و با انديشه هاي اقتصاد محوروي آشنايي خوبي دارم ...
آقاي ترامپ يك شخص عملگرا، وطن دوست، ارقامي و صريح است. وي از سياست، عوام فريبي و دهشت افگني نفرت دارد. به نگر من، اكنون خيلي زود است كه در مورد وي داوري و يا قضاوت هاي هنجاري كرد.

>>>   Najib Salam heeft 2 nieuwe foto's toegevoegd.
تغير در شيوه ى مبارزه جز ريال پاليتيك است؛
ترامپ قبل از آنكه يك سياست مدار حرفوى و آيدياليست باشد او يك هنرمند سياسى و يك تاجر ماهر است. ديد گاه او در سياست بيشتر معطوف ثبات اقتصادى در امريكا است و علاقه مندى چندانى به مصرف هاى گزاف در بيرون از امريكا ندارد و تعريف او از دوستان امريكا ديگر در قيد ساختار كهنه ى جنگ سرد خلاصه نمى شود ، براى همين او مقبوليت سازمان ناتو را زير پرسش برد ، برخوردى كه تا به حال در تاريخ امريكا به مشاهده نرسيده است. ترامپ دشمنى اش را با نيرو هاى اسلامى بدون استثنأ پنهان نكرده و با هر دليلى عليه ى اين نيرو ها جنگ را اعلان كرده است. چنانچه ترامپ چندين بار اذعان داشته است ، او از عمق فساد و ناكاراى حكومت هاى دست نشانده ى امريكا در افغانستان با خبر است و پرسش هاى زيادى را در اين راستا بيان داشته است ، انتطار مى رود او در استراتيژى امريكا نسبت به افغانستان تغير آورد و اين كه چگونه و كدام راهكار ها روى دست خواهد گرفت و ديدش نسبت به نظام سياسى و حكومتى چه خواهد بود هنوز شفاف نيست ولى آن چه را مى شود از لابلاى انديشه هاى او پيش بينى كرد، حساب گيرى كمك هاى اقتصادى و مبارزه ى شديد تر عليه نيرو هاى اسلام گرا و احتمالن كار مشترك با روس در اين راستا خواهد بود.
در اين ميان روهرا باهاكر رييس روابط خارجى كانگرس امريكا كه از لابيست هاى محكم حكومت غير متمركز در افغانستان است طى تحليل ارزشمند علل ناكامى امريكا و حكومت هاى دست نشانده ى امريكا را با جزئيات بيان كرده است ، از جمله تسلط بى حد و مرز پشتون ها بر حكومتى مركزى ، فساد سياسى و نظامى نخبگان پشتون ، توطيه هاى حساب شده عليه رهبران اقوام ديگر ، رشد افراطيت مذهبى و نفوذ پاكستان در سياست هاى جارى و دها دليل مهم ديگر را انگشت گذاشته است و حكومت مركزى را ديگر ناكام و ناكارا خوانده است ، او اقوام تاجيك ، هزاره و ازبيك را اكثريت باشنده گان افغانستان و دوستان طبعيى امريكا ياد كرده است و براى پيروزى مردم افغانستان و امريكا سيستم فدرال را پيش نهاد كرده است« دوستان را به مرور تحليل سناتور روهرا باهاكر در رخنامه آقاى دكتر پدرام و هم سخن دعوت مى كنم » .
تاجيكان ، هزراه ها و ازبيك ها بايد فرصت بيش آمده و موجوديت انديشه هاى تغير را در سناى امريكا جدى بگيرند و در يك تلاش مشترك براى لابى فدراليزم رويكرد هاى عملى را روى دست بگيرند، اگر امريكا و روس ها ديدگاه شان در مورد تحولات افغانستان در آينده به هم نزديك شود ، ما مى توانيم نظام سياسى افغانستان با همكارى بازى گران جهانى تغير دهيم ، براى دست يافتن به اين هدف بايد درب تماس ها را باز نگاه كنيم و بسيج ملى را به ميان آوريم، در غير آن قبيله گرايان از خلاى اپوزيسيون تغير نظام سود خواهند برد و لابى دلخواه خودرا تقويه خواهند كردو به استبدادخود ادامه خواهندداد. تغير شيوه و تاكتيك مبارزه جز ريال پاليتك و هنر ديپلوماسى است.

>>>   تطبیق پروژه وزیرستان سازی (وحشتستان سازی) کشور خداد داد با راندمان تندی ادامه دارد

>>>   چگونه در افغانستان پیروز شویم؟
نویسنده: دونا روهراباهاکر رییس کمیته روابط خارجی کانگرس آمریکا
برگردان: کلیم الله همسخن
18/1/2017
نکته: این مقاله را دوست دیگری بنام دکتر عاطفی نیز برگردان کرده است اما به صورت گزینشی. این قلم کوشیده است متن مکل آن را در اخیتار علاقمندان قرار دهد.
ایالات متحدۀ آمریکا در افغانستان باید رویکردش را تغییر بدهد؛
جان هزاران انسان گرفته شد، ده ها بییلون دالر طی پانزده سال در افغانستان مصرف شد. اما، ایالات متحدۀ آمریکا نتوانست به اهداف کلیدی اش نایل گردد- ماموریت آمریکا در افغانستان ناکام شد.
حالا چه باید کرد؟ روی کرد کنونی ما، اگر تداوم هرج و مرج را در افغانستان تضمین کند و درب ورودی آسیای مرکزی را به روی افراطگرایان اسلامی باز بگذارد- چنین حالتی یک شکست استراتژیک را برای ایالات متحدۀ آمریکا در پی خواهد داشت. رادیکالیسم اسلامی، تلاش جدی می کند افغانستان و پاکستان را در اختیار داشته باشند و سپس به آسیای مرکزی گسترش پیدا کنند.
شکست در افغانستان به این معناست که ما احتمالن به یک جنگ جهانی دیگر رو به رو می شویم. ترکیه به یک دولت اسلامی تبدیل شده است و کشورهای حاشیۀ خلیج فارس گروه های تندرو سنی مذهب و تروریستان را به شمول افراطگرایان در افغانسان به هدف محاصرۀ آخندهای ایران حمایت مالی می کنند.
آیا اسلامگرایان به هدف خود خواهند رسید؟ نخیر، ما نمی خواهیم آنها به هدف برسند، آنها(رادیکالیسم) باید به شکست مواجه شوند؛ چون وضعیت قابل مدیریت است- یک استراتژی جایگزین(استراتژی جدید)می تواند از یک فاجعۀ استراتژیک بعدی جلوگیری کند.
تلاش های بی حاصل دولت-ملت سازی ما در افغانستان بر روی سه ستون لرزان استوار است که ضرورت به تجدید نظر دارند:
-تصمیم گیری سیاسی به شدت متمرکز
-کنترل بیش از حد پشتون ها برحکومت متمرکزی، بر پلیس ملی و ارتش ملی افغانستان
-احترام و اعتماد بیش از حد به منافع و سیاست های پاکستان در افغانستان و منطقه
این سیاست و طرح ناقص ریشه درتاریخ رویداد های مهم افغانستان مدرن دارد: یعنی ریشه درحملات ایالات متحدۀ آمریکا به افغانستان(در پاسخ به حملات یازدهم سپتمبر) و پس از آن توافقنامۀ نشست بن در سال 2001 به منظور بازسازی دولت-ملت در افغانستان پساجنگ. پس از شکست طالبان، سازمان ملل متحد و ایالات متحدۀ آمریکا یک پشتون-حامدکرزی- را به حیث نخستین رییس جمهوری بالای مردم افغانستان خلاف خواست آنها تحمیل کردند. بعد از آن، جامعۀ جهانی و ایالات متحدۀ آمریکا در نشست تصویب قانون اساسی سال 2002 با وجود مقاومت داخلی علیۀ ساختار متمرکز سیاسی مردم افغانستان را مجبور به پذیرش چنان ساختاری کردند.
پس از آنکه کرزی در سال 2014 صحنۀ قدرت سیاسی را ترک کرد، ایالات متحدۀ آمریکا تلاش ورزید تا نقش خود را در فاسد ترین حکومت اصلاح کند که حکومت مشارکتی-اشرف غنی رییس جمهوری و عبدالله عبدالله رییس اجرایی را با یک روش گندیده و نا متعارف تقسیم قدرت برمردم افغانستان تحمیل کردند و این آرایش نیز شکست خورده است.
اکنون زمانی آن فرا رسیده است که مردم افغانستان سرنوشت سیاسی شان را خود تعیین کنند. آنها(مردم افغانستان) باید آزادی و اختیار داشته باشند که:
-سیستم سیاسی فدرال را انتخاب کنند
- رهبران را بدون محک تباری انتخاب کنند
- مرز پاکستان و افغانستان(خط دیورند) را به رسمیت بشناسند
-شبه نظامیان محلی و پاسبانان شهری را ایجاد کنند
ایالات متحدۀ آمریکا و دیگر قدرت های غربی باید منافع همه کشورهای منطقه به شمول هندوستان و ملت های آسیاسی مرکزی را در افغانستان در مد نظر بگیرند. مردم افغانستان باید بر ضد کشت خشخاش مبارزه کنند، به مواد کیمیاویی ضد خشخاش دست رسی پیداکنند. خشخاش عمدتن در مناطق پشتون نشین زرع و تولید می شود که ستون فقرات طالبان و شبکه های تروریستی در پاکستان می باشد و سبب فساد و فشار سیستماتیک بر یک بخش بزرگ اقتصاد افغانستان می گردد.
ما سیستم سیاسی ی را ایجاد کردیم که کابل را در کنترول کشورتوانمند بسازد، اما سوگمندانه برعکس به صورت دراماتیک نا امید کننده است و این ساختارسیاسی افغانستان را غیر قابل کنترول می سازد و متحدان طبعی مارا تضعیف می کند- کسانی را که برضد رادیکالیسم مبارزه می کنند،عمدتن تاجیکان، هزارگان و ازبیکان در جامعۀ چند تباری افغانستان اکثریت هستند. اما، ما تاکید بر تضعیف آنها و خوش خدمتی به پشتونها داریم- گروه قومی که اکثریت رادیکالیسم از میان آنها ظهور می کند.
تا امروز، تمام استانداران، شهرداران، فرماندهان پلیس و حتا معلمان مکاتب ابتدایی را رییس جمهوری مقرر می کند! این کار نتهنا فساد را گسترش و تشویق می کند که مشروعیت را نیز از تضعیف می کند. مردم از اینکه شهرداران، استانداران و تطبیق کنندگان قانون از سوی حکومت مرکزی برآنها(مردم)تحمیل می شوند خشم دارند. آمریکایی ها هرگز اینگونه دست باز و گستردگی بیش از حد چنین حکومتی را تحمل نمی کنند.
یکی از نمونه ای که نشان می دهد سیاست شکست خوردۀ ما اوضاع را وخیم تر می سازد، تلاش به هدف ترور جنرال عبدالرشید دوستم معاون اول ریاست جمهوری است- کسی که پیروان او(دوستم) در ولایات شمالی اکثریت مردم را تشکیل می دهند. به یاد بیاورید زمانی را که پس از حمله بر مرکز تجارتی جهان و پنتاگون، جنرال دوستم رهبری نیروی های جنگندۀ محلی ازبیک، تاجیک و هزاره را غلیۀ طالبان به عهده داشت. آنها قادر بودند که ارتش طالبان را به کمک هوایی و نیروهای ویژۀ آمریکا شسکت بدهند، نبرد فقط یک آمریکایی را قربانی گرفت. دوستم مبارزان اسب سواری را رهبری می کرد که علیۀ تانک و تفنگ طالبان موضع گرفته بودند. حالا، او و سربازان اسب سوار نظامی اش تصویر شبیه یاد بود نیروهای ویژۀ ایالت متحدۀ آمریکا را مجسم می سازند- این بنای یاد یود درمنهاتن و درمقابل مرکز تجارتی جهان قرار دارد.
امروز، شمال افغانستان-دروازۀ ورودی آسیای مرکزی- به آمارج نیروهای طالب و داعش مبدل شده است. ارتش ملی افغانستان توانایی شکست دادن آنها(طالب و داعش)را نداشته است، دوستم معاون رییس جمهوری خودش جهت حمایت آنها و دفع حملات نیروهای تروریستی طالب به خط مقدم می رود. در ماه اکتوبر، زمانی که دوستم از راه فاریاب سفرمی کرد کاروان حامل وی کمین زده شده. بیشتر از پنجاه تن محافظان وی کشته شدند و شمار زیادی زخمی شدند. دوستم به دشواری جان خود را نجات داد. این حمله سزاوار شدیدترین تقبیح است و تشخیص هرنوع پاسخ منفی توسط دولت اوباما دشوار بوده است.
گریز نیروهای ارتش و دیگر واحد های نظامی چندساعت پیشتراز وقوع حمله و تنها گذاشتن معاون رییس جمهوری با نیروهای شخصی اش که از وی دفاع کنند- نشان می دهد که دسیسۀ شیطانی در کار بوده است. این رویداد مثال سادۀ از بی تفاوتی حکومت پشتونی در دفاع ازمناطق غیرپشتون علیۀ طالبان و داعش است. این حکومت(پشتونی)برای کسانی که به هدف یک جامعه معقول، مناسب و با ثبات مبارزه می کنند به خوبی پاسخ نمی دهد. آیا کسی از داخل حکومت مرکزی جزئیات سفر دوستم را با جنگجویان طالب شریک کرده بود؟ هم چنان چرا حکومت مرکزی پشتونی در برابر حملات مکرر طالبان و داعش بر مناطق غیر پشتون بی تفاوت است؟
هنوز برای ایالت محتدۀ آمریکا و متحدانش نا وقت نیست که تغییرات لازمی را به وجود بیاورند. کانگرس به موضوع توجه دارد. سقوط گزینه نیست و نباید باشد. حکومت مرکزی کابل در حال باختن و طالبان درحال به کنترل اراضی وسیع ترهستند. افزایش بیشتر نیروهای آمریکا و مصرف پول راه حل نیست، بلکه رهبرانی است که با چشم انداز تغییر در رویکرد و توحید ارادۀ سیاسی به هدف حاصل آنچکه در پی بردن آن هستیم می باشد. پیروزی ما مستلزم روش های سیاسی، اقتصادی و نظامی مفتاوت است. واشنگتن دی سی باید با اعمال رهبری اخلاقی و خروج از رهبری نظامی تغییرات سیاسی مطلوب و مورد نیاز را به وجود بیاورد ؛ و مردم افغانستان به آنها اجازۀ پیروزی بدهد.
رهبران نظامی ما به وجه احسن برای توان مندسازی دفاعی نیرو های نظامی و جنگی افغانستان تلاش کرده اند اما، جوهر چالش ها به شمول نا کارگی نظامیان بر می گردد به طبعیت سیاسی حاکم در میان ارتش آن کشور.
با دادن اختیار تصمیم گیری به کمونیته های مردمی و پشتیبانی لازم- مشمول کمک های هوایی، عرضۀ خدمات محلی، حمایت های پزشکی و همکاری استخباراتی آن رهبران نظامی(مردمی)قادربه تغییر وضعیت خواهند بود. الایات متحدۀ آمریکا و متحدانش با پرداخت یک هزینۀ منطقی می توانند این امر را عملی کنند.
نا آگاهانه و به گونه حیرت انگیزی برخورد با قوانین فعلی از پیروزی جلوگیری می کند. به نظر می رسد بیشتر وکیلان مدافع، جنگ را رهبری می کنند نه فرمانده هان نظامی. این افراط بیش ازحد در قانونمندی ابزار جنگی به دقت در نظر گرفته شده است تا احتمالن گراف گشته ها و زخمیان غیرنظامی را به کمترین سطح اش پائین بیاورد. متاسفانه هیچ چیزی به عنوان «جنگ خوب » وجود ندارد، به ویژه در آن بخش از جهان- ما باید چاره ای بیابینم که جنگ هارا بدون کشتن قصدی هیچ کسی ببریم. همچنان ما باید همیشه این اندرز تدی روزولت را یاد دهانی کنیم:« هرگز کسی را به نرمی مزن»
افغانستانی هایی که مانند جنرال دوستم، خطر می پذیزند و به دفاع از مردم و خانواده ها برضد رادیکالیسم مبارزه می کنند، نباید توسط افراطگرایان کشته شوند- روایت ها نشان می دهد که آن مردمان عمدن به وسلیۀ افراطگرایان هدف قرار می گیرند. در عین حال اگر یک فرد ملکی بدون قصد کشته شود، آمریکا نمی تواند واحد های نظامی طالبان را درمناطق پشتون نشین هدف قرار دهد- با این روش دوگانه نمی توان ایستادگی کرد
در آخر ما باید بدانیم که پاکستان دوست ما نیست. می باید کمک های نظامی به اسلام آباد را متوقف سازیم، برای آنکه طالبان را حمایت می کند- طالبانی که شهروندان و متحدان آمریکا را می کشند.
ایالات متحدۀ آمریکا باید درب گفتگو را با رهبران با اعتبار پاکستانی- رهبران بلوچ، سندی و رهبران اقلیت پشتون باز کند. هند به عنوان نیروگاه جهان درحال ظهوراست. هم چنان آسیای مرکزی می خواهد به روابط تجاری میان چین، روسیه و جاچان افزایش دهد. شکست اسلامگرایان افراطی، گروه های تروریستی و افغانستان با ثباتی که همه اقوام در آن حرمت شوند منافع مشترک کشورهای منطقه درآن نهفته است.
یک افغانستان با صلح و ثبات و وابسته به ساختار اقتصادی«پان آسیایی»که درحال ظهور است- در نهایت می تواند وضعیت را به حالت عادی و رفاه برگرداند و این یک ضرورت مبرم است.
دونالد ترامپ، رییس جمهوری منتخب می گوید: در مورد سیاست های ناکام داخلی و خارجی بازنگری می کند. او(ترامپ) افغانستان را نباید از مد نظر بیاندازد. مدیریت دقیق هزینه ها- تغییر اساسی در سیاست و رویکردها هم اکنون می تواند سود استراتیژیک کلانی را درکوتاه مدت به ارمغان بیاورد.

>>>   افرین زن افغان!
اولترازهمه تسلیت به شما و هم وطنان و بهشت برای رهبر جانانه ما!
پرهیز از ظلم وستم بر مردم در زمان جهاد مرا واداشت به او دعا کنم!

>>>   برو یکبار از نزدیک ببین چی پلانی دارد؟؟؟

>>>   هر چی باشد ترامپ نتیجهً انتخابات آزاد و منتخب مردم آمریکاست و بطریق انتخابات آزاد برگزیده شده است و ما نیز باید به احترام آراء آزاد مردم آمریکا به رئیس جمهور منتخب آمریکا نیز احترام بگذاریم. قانون اساسی و کنگرهً آمریکا مرجع اصلی و تصمیم گیرندهً سیاستهای داخلی و خارجی است و بطریق دموکراتیک و بطریق بحث و شورا اداره می شود و نه ....دیکتاتوری.

>>>   با تشکر فراوان از کلیم الله همسحن. محتاج قلمهای شما هستیم تا جامعهً ما هم آگاه شوند. خدا قوت دوست عزیز.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است