تخصیص های بی مورد از بودجه، کفر اقتصادی است
تطبیق و نظارت بر اجرای برنامه های بودجه مساله مهمی است و از این لحاظ بودجه امسال مانند سال های قبل نیست، چرا که در آستانه انتخابات هستیم و شاید دوستان در وکالت بخواهند یک بودجه انکشافی کمپاینی برای خود داشته باشند 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۱۵    ۱۳۹۵/۱۰/۲۹ کد خبر: 127436 منبع: پرینت

مسوده بودجه مالی سال 1396 روز دوشنبه 27 جدی 1395 در شورای ملی به استثنای یک کارت سرخ به تصویب اکثریت نمایندگان پارلمان رسید. این درحالی است که این سند یک ماه قبل به دلیل نبود توازن و تخصیص های مبهم رد شده بود و وکلا اصرار داشتند تا زمانیکه حکومت بجای وزرای سلب شده، افراد جدیدی را معرفی نکند، بودجه مالی سال آینده را در برنامه کاری شان شامل نمی کنند. مجموع بودجه مالی سال آینده 429 میلیارد افغانی است که 160 میلیارد آن از منابع داخلی و 258 میلیارد آن از منابع خارجی تمویل می شود و همچنین در بودجه امسال 10 میلیارد افغانی کسری پیش بینی شده است.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، سید مسعود استاد اقتصاد در برنامه "محور" درخصوص تصویب شدن سند بودجه گفت: خوشبختانه بعد از جنجال ها و دغدغه های بسیار زیاد این سند به تصویب رسید اما تصویب و ترتیب بودجه یک کار است و تطبیق و نظارت بر اجرای آن مساله دیگری است. از این لحاظ بودجه امسال مانند سالهای قبل نیست، چراکه در آستانه یک انتخابات هستیم و شاید دوستان در وکالت یک بودجه انکشافی کمپاینی را هم برای خود داشته باشند.

سید مسعود می گوید: هر رییس جمهور، وکیل و یا وزیری در پایان دوره کاری اش می خواهد نشانی از خود در حوزه کارش باقی بگذارد بدون اینکه بهره وری اقتصادی آن را بسنجد، مثلا در زمان آقای کرزی، با صرف میلیون ها دالر سازه ای در پغمان ساخته شد که از ساخت آن یک افغانی هم بهره حاصل نشد که این از لحاظ اقتصادی، کفر است.

این استاد اقتصاد می افزاید: اگر چیزی بدون سنجیده شدن بهره وری اقتصادی از بخش بودجه ساخته می شود، درواقع نمی توان بودجه را، بودجه اقتصادی معقول بدانیم؛ اهمیت این مورد به حدی است که حتی وقتی دو کیلومتر سرک ساخته می شود باید نشان دهد که ساخت سرک، چقدر در رشد اقتصادی، تولید و در میزان درآمدها تاثیر داشته است.

وی، درخصوص اینکه پول ناآگاهانه به پروژه ها تخصیص داده شده است اظهار می کند: از این بابت بسیار متاثر هستم. در مقوله ی ظرفیت سازی و بحث تعلیم و تربیت که اساس و بسترساز است متوجه اهمیت این قضیه نیستیم و کمترین بودجه را به وزارت تحصیلات عالی داده شده است. تخصیص کمترین بودجه به وزارت معارف، یعنی کمترین هزینه برای رفع بی سوادی و ارتقای ظرفیت. باید متوجه باشیم که ژاپن بعد از جنگ جهانی 63 درصد از بودجه کل کشورش را صرف وزارت تحصیلات عالی اش کرد و امروز نتیجه اش را می بیند.

مسعود، درباره اهمیت مصرف بودجه بیان می کند: بودجه هم سیاسی، هم اقتصادی و هم اجتماعی است و مصرف آن باورمندی سیاسی دنیا را بوجود می آورد و اگر در طی 16 سال درست مصرف می شد، حداقل در جهان به حیث گدا دیده نمی شدیم. در بودجه باید آنچه توانایی داریم را بگوییم، ما حدود 4 و نیم میلیارد قدرت جذب اقتصادی داریم که ازطریق کاشتن و زمین قابل بهره گیری است و مردم توقع دارند که با توجه به دو میلیارد و 350 میلیون دالر بودجه انکشافی مشکلی در این زمینه نباشد.

وی در همین زمینه می افزاید: درست است که بودجه انکشافی را دنیا به ما می دهد و به جز آن کمک های دیگری هم می شود اما باید روشن کنیم که چطور حرکت کنیم که در نقطه صفری که سرمایه گذاری خارجی در افغانستان مطرح کرده است، نمانیم و از بیرون رفتن سرمایه که به چهار میلیارد رسیده است، بکاهیم. ما دربودجه انکشافی هست که می توانیم از فرار مغزها و سرمایه از طریق ایجاد باورمندی جلوگیری کنیم.

این استاد اقتصاد، درباره اینکه آیا این مقدار پول واقعا در خزانه حکومت موجود است می گوید: بدبختانه در قسمت بودجه عادی این بحث ها را داریم ولی بودجه انکشافی وابسته به کمک کشورهای خارجی بخصوص کشورهای پیشرفته مانند آمریکا، فرانسه، آلمان، هند و سازمان های بزرگ و بین الملی و بانک انکشاف آسیایی هست. نگرانی ها از اصل بسیار بدی هست که حکومت در پیش گرفته است که هر وزارت چند درصد بودجه اش را مصرف کرده است که از لحاظ معقولیت اقتصادی مشکل دارد.

مسعود افزود: درست است که در بودجه اصل مصرف کردن است، اما اصل عمده نیست. اصل معقولیت در مصرف است، در بعضی موارد 30 درصد مصرف شما برابر با 100 درصد مصرف دیگران است. یک شعار کلان داریم که "تولید نکن و اگر می کنی خوب تولید کن" به این معنی است که اگر می خواهید یک مصرف غیر معقول انجام دهید، بهتر است که مصرف نکنید.

وی، درباره اینکه گفته می شود در برخی موارد اهمیت پروژه ها سنجیده نشده ولی پول به آن اختصاص یافته است بیان می کند: یکی از نواقض عمده همین است که از لحاظ تکنیکی بودجوی بسیار خوب هستیم اما فقط روی خط و کاغذ. بودجه مانند موارد دیگر ما در یک سردردگمی است و نقشه راه و استراتژی مشخص اقتصادی نداریم که به کجا برویم. همانطور که در این لحظه نمی دانیم در چه نظامی قرار داریم! هدف روشنی مشخص نشده که نشانه گذاری و به سمتش حرکت شود و تا زمانی هم که به سمت هدف روشن حرکت نشود، مدیریت 17 ماده ای شان را نمی توانند، حرکت دهند.

این استاد اقتصاد، در خصوص اولویت های اساسی و نیازهای کشور در برنامه بودجه می گوید: ده سال است که پیشنهاد می کنم، اصل چهار را در نظر بگیرند. اصل چهار نظارتی این است که در هر سه ماه وزیران بیایند و از عملکردشان بگویند. این اصل در سال 94 نادیده گرفته شد و در سال 95 وزیران سلب صلاحیت شدند و پیش بینی می کنم که در سال آینده ده وزیر دیگر هم به همین ترتیب سلب صلاحیت شوند.

مسعود، درخصوص روش پارلمان در سلب صلاحیت وزرایی که نتوانسته اند بودجه انکشافی شان را به مصرف برسانند می گوید: روش پارلمان هم مثبت است و هم منفی. مثبت است چون وزرایی که توانایی مصرف بودجه شان را ندارند، برکنار می شوند و منفی است بخاطر اینکه یک وزیر تنها به مصرف کردن بودجه اش می اندیشد و می بینیم که بعضی برای بالا بردن مصرف شان در دمای منفی 14 درجه کارهای ساختمانی می کنند.

وی در خصوص راهکار مفیدی که باید در بودجه لحاظ شود می گوید: باید از بودجه سالانه که در حقیقت یک بودجه استمراری، سالانه و کهنه است بگذریم و به سمت بودجه پلانی حرکت کنیم. بودجه را سه یا پنج ساله بسازیم و از غم پروژه های انتقالی بیرون ببریم. به این معنی که وقتی سه میلیون برای بودجه ای در نظر می گیریم ضرورتی ندارد که حتما یک میلیونش را امسال مصرف کنیم و باید بودجه برای پروژه در طی سه سال تمام و برنامه ریزی شود.

کد (26)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   اگر بودیجه 5 ساله شود بسیار خوب می شود

>>>   در دیگر کشور ها یک اتحادیه یی بنام اتحادیه مالیه دهندگان وجود دارد، که در آخر هرسال، مصارف بودجه دولتی را کنترول میکنند و می بینند که در کجا بودجه و تخصیص دولت که از پول مالیه دهندگان بمیان می آید، بهدر رفته است و پول ضایع گردیده است.
بنأ آن را به رخ مسؤلین دولتی میکشند تا در قسمت مصارف بودجه از دقت لازم ار بگیرند.

>>>   Saboor Raheel
عزیز دل برادر،
گندی که به نام حکومت وحدت ملی زده شد، محصول گنده بازی، بی برنامگی و ناکارایی تمامی کسانیست که در آن شریک بودند.
حالا در پلۀ یکی نشستن و علیه دیگری نوشتن و شعار دادن، نه تنها کار درست و برحقی نیست بلکه آتش نفاق را در سنگری چاق کردن است که خود را وارث آن می دانید.
از روی عقده های شخصی و منطقوی به مسایل دیدن سبب می شود که شیادان سیاسی از همین عقده ها برای تان طعمه ساخته شکارتان کنند و در اختیار خودشان قرار تان بدهند. اگر خواست شخصی سبب موضعگیری سیاسی شود و روی آن نام خدمت و موضعگیری جمعی گذاشته شود، دنائتش کمتر از دنائت هیچ سیاستمدار شیاد نیست.
در این عصر و با اسناد و مدارک تحصیلی بالا و بلند چنین لوده شدن و کلینر این یا آن شخصیت که خودشان همه کاره اند و دنیا در جیب شان است، شدن و روز تاشام شعارهای "بروبخیر" و به "پیش سرودن"، ننگ است، ننگ!
هیچ آدم عاقلی امور زندگی خود و مردمش را بدون تضمین مادی و تنها به اعتبار وعده سرخرمن و یا به خاطر چهرۀ خندان و مهمان نوازی و خوشگویی به کسی نمی سپارد. نشنیده اید که می گویند، "بدترین بیروکرات بیروکرات خوش برخورد است"؟ یک بار از خود بپرسید که اگر همین آدم مدعی خدمت آنچه می گوید نکند، باز چی؟ یک بار از خود بپرس که اگر این آدم مرد، باز چی؟ در نبود این آدم شما چه چیزی در دست می داشته باشید؟ شاید آن وقت بروید و مرید فرزندش شوید؟ در این زمانه و عهد و در کار سیاست با قاعده مرید و مراد عمل کردن، دیوانگی محض است.
به خود آیید، ای کسانی که داعیۀ رهایی یک قوم و یک ملت و کشور را به سر دارید!

>>>   درکشور های مانند افغانستان نمیتوان بودجه را پنج ساله ساخت و این
علمی نیست . پلان انکشافی باید پنج ساله باشد که برای تحقق آن بودجه
هر سال به روی ضرورت بنا بر عواید منابع ترتیب میشود
نظام الدین نظام

>>>   اگر چشم بینا و گوش شنوا باشد استاد سید مسعود وزیر مالیه یا اقتصاد و یا تجارت باشد از این که در شاخ کسی آویزان نیست نمی شود ونظر شان عالی و اقتصادی است برا ی این کشور . زره


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است