پایان غم‌انگیز نمایشنامه جنرال دوستم
تلکس شایعات 
تاریخ انتشار:   ۱۴:۰۶    ۱۳۹۵/۸/۳ کد خبر: 122992 منبع: پرینت

آمار تلفات:
کشته ‌شدن ۱۰۰ سرباز وابسته به جنرال دوستم و به یغمارفتن پانزده عراده وسایط نظامی تنها در یک کمین طالبان و تخریب چند عراده رینجر و هامبی در اثر برخورد با ماین‌های کنارجاده‌ای، از جمله برخی تلفات سفر معاون اول ریاست جمهوری به غورماچ خوانده شده است.

از دیگر تلفات جنرال دوستم در این نبرد می‌توان به کشته‌ شدن چند فرمانده وابسته به او اشاره کرد. منابع ما از فرماندهان کشته ‌شده به نام های: عبدالصادق قصاب، شاه محمد، مجید قره ترکمن، رسول و از قوماندان‌های گاردش کسی بنام میرویس احمدی.
همچنان گفته می‌شود در این نبرد قوماندان نظام، نماینده خاص جنرال دوستم در شمال نیز زخمی شده است.

کدام دستاورد؟
اما پرسش این است که اینهمه تلفات در برابر کدام دستاورد؟
گزارش‌ها می‌رساند که جنرال دوستم غورماچ را بدون تصفیه آن ولسوالی از وجود طالبان ترک گفت و به جوزجان برگشت.
پیش از رفتن دوستم به غورماچ، گاردهای فرهنگی او بوق و کرنا راه انداخته بودند که "جنرال طالب‌کش" و "دکتر نبرد" اینبار فراتر از غورماچ حتی قندوز را تصفیه خواهد کرد. شخص جنرال نیز وعده سپرده بود که به دنبال تصفیه غورماچ به قندوز خواهد رفت و انتقام قندوزی‌ها را از طالبان خواهد ستاند.

قصه از چه قرار است؟ با اینهمه لاف و گزاف، چرا عقب‌نشینی؟ نکند دکترای فاتح تپه شهرآرا(؟!) نیز جعلی بوده است؟ نکند از این «شیر» تنها غرش‌اش باقی مانده باشد، نه چنگ و دندان‌اش؟

با اینهمه آنچه که شنیدنی است ضرب و شتم والی فاریاب توسط جنرال دوستم در یک جلسه امنیتی در ولسوالی غورماچ است. گفته می‌شود جنرال دوستم از نهایت عصبانیت برخاسته از شکست در برابر یک مشت طالب بی‌سر و پا، در جلسه امنیتی که یک روز قبل از ترک غورماچ برگزار کرده بود، والی را ضرب و شتم، رییس امنیت را تهدید به برکناری و شمال قوماندان را خلع سلاح کرد و همچنان دستور خلع سلاح قوماندان دیگری به نام غفور پهلوان را نیز صادر می‌کند.

اما چرا شکست؟
جنرال دوستم، شبیه پاکستان، برخی طالبان ساختگی داشت. منابع ما می‌گویند که او از این طالب‌های ساختگی دوگونه استفاده می‌کرد:
یک: سرکوب فرماندهان جمعیت؛
دو: انجام برخی نمایش‌های ساختگی؛ از قبیل تسلیم‌ شدن به دوستم در هنگام ضرورت و ....

معاون اول ریاست جمهوری هنگامیکه سوی غورماچ رفت، فکر می‌کرد اینبار نیز طالبان ساختگی‌اش همان نمایشنامه‌های سابق را تکرار کرده و تسلیم خواهند شد که نشدند و چنین افتضاح و رسوایی ببار آمد و نمایشنامه دوستم که قرار بود با قهرمان‌ پنداری او پایان یابد، اینبار شکل تراژیک به خود گرفت.

ع ش ثاقب

(این خبر در بخش تلکس شایعات سایت شبکه اطلاع رسانی افغانستان نشر شده است)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   جنرال دوستم بسیار ترکتبار ترکتبار می گوید، ولی دیگران را متهم به قوم پرستی می کند. او حرف از حقوق ازبیک های افغانستان نمی زنند، او حرف از حقوق و قدرت ترکتبار های جهانی از ازبیکستان تا ترکیه می زنند و خود را نماینده و رهبر ترکی زبانهای منطقه معرفی می کنند.
تا چند وقت‌پیش دوستم حرف از حمایت به اصطلاح او دوصد میلیون ترکتباران جهان از غنی احمدزی می زد، ولی حالا رییس جمهور ری را که خودش بر سر شانه های مردم ازبیک به کاخ ریاست جمهوری بلند کرد، متهم به پشتون پرستی و تبعیض نسبت به ازبیکها می کند.
درست گفته اند" خود کرده را نه درد است و نه درمان".

>>>   جنرال دوستم معنى واژه تركتبار را درست درك نكرده است بهتر است مشاورين محترم شان اگر ميدانند به ايشان بفهمانند كه فعلاً حق ازبيك ها را به دست بياور ، كافى است

>>>   ما برايش گوش زد كرده بوديم كه دنبال نام مقام نباش بلكه دنبال تغير ساختار و تغير قوانين باش، اما او شنيده بود على اباد شهر است

>>>   سحر طلوع
آيا در گماشتن افراد در پُست هاي حكومتي از طرف دوستم، شخصي را سراغ داريد كه از اقوام ديگر و يا بيرون از حزب جنبش باشد؟
اشخاصي كه از طرف ضابط دوستم در ادارات دولت وحدت ملي گماشته شده اند، قرار ذيل است.
١- محمدالله بتاش، وزير هوانوردي و ترانسپورت-#ازبك
٢- فيض محمد عثماني، وزير حج و اوقاف-#ازبك-تركمن
٣- سلامت عظيمي، وزير مبارزه با مواد مخدر-#ازبك
٤- جنرال اكرام الدين ياور، معين مالي و اداري وزارت امور داخله-#ازبك
٥- جنرال همايون فوزي، معاون پرسونل و تعليمات وزارت دفاع-#ازبك
٦- جنرال عبدالمتين بيگ، معاون ولايتي رياست عمومي امنيت ملي-#ازبك
٧- عبدالقدوس حميدي، معين تنظيم و انسجام وزارت معادن-#ازبك
٨- همايون خيري، رييس عمومي اداره سپورت و تربيت بدني-#ازبك
٩- نقيب الله فايق، رييس عمومي اداره نورم و استندرد-#ازبك
١٠- فريدون الهام، معاون اداره امور رياست جمهوري-#ازبك
١١- سيدانور سادات، والي ولايت فارياب-#ازبك
١٢- لطف الله عزيزي، والي ولايت جوزجان-#ازبك
١٣- جنرال رحمت الله تركستاني، قوماندان امنيه ولايت جوزجان-#ازبك
١٤- جنرال مجيد روزي، قوماندان امنيه ولايت هرات-#ازبك
١٥- ثريا دليل، سفير و نماينده فوق العاده افغانستان در سويس-#ازبك
١٦- محمدايوب عرفاني، سفير افغانستان در اتريش-#ازبك
١٧- عبدالرحيم اوراز، سفير افغانستان در بنگلاديش-#ازبك

>>>   جناب ژنرال
مگر این تو نبودی که قومت را ناموسی قسم دادی تا به اشرف غنی این چهره معلوم الحال فاشیزم قومی رای دهند. تو و کسانی که در رییس جمهورشدن این مغز متعفن نقش دارید چگونه است که عرق شرم از پیشانی تان نمی ریزد وقتی از وی انتقاد می کنید. شما بودید که یکی در پی تخریب دیگری زمینه پیروزی فاشیزم را مساعد کردید. دیدید که چگونه مثل کالای مصرفی استفاده شدید و امروز در بازار سیاست مثل یک جنس بی ارزش لیلام شده اید و واویلا سر داده اید. تو و کسانی که اقتدار و عزت مردم ما را به پای قبیله ریختید بهتر است بمیرید

>>>   احمد ضيا و دوستم نزد قوم شان آبرو ندارند
كساني در جلسه بن از كرزي خاين حمايت كردند نيز قابل تقبيح و محكوم كردن هستند
زيرا غني و كرزي هر دو طالب بودند و هستند

>>>   دوستم مجبور شد، سبوه را بشكند و جام حقيقت را بنوشد. دوستم يك احمد زى را برداشت ، ديگر را هم بايد بردارد.

>>>   دوستم اگر واقعاً در انچه ميگويد صادق است و براى اجراى عدالت و احيايى حقوق محرومان مبارزه ميكند، ميتواند با پس گرفتن حمايت خود از غنى به تيّم عبدالله با حفظ مقام فعلى بپيوندد و در راستايى تغير بنيادى نظام و قوانين همكارى كند.

>>>   مبارزه فيسبوکي براي گمراه ساختن اذهان مردم...
در اين رهبر نماهاي امروزي هيچ کدام شان در قول خود صادق نيستند
تنها به قيمت روز حرف ميفروشند...

>>>   در زمان كمپاين انتخابات ٩٣، زمانِ كه ژنرال دوستم و احمدضيا مسعود به تيم تحول و تداوم پيوستند، ما مى دانستم كه غني اين دو بزرگوار را مى فريبد و بعد از به اصطلاح پيروزى، اين دورا به عنوان ابزار، بي اهميت و فاقد صلاحيت مى سازند. اما اين دو متحدِ ذوق زده، بيشتر از هر كس ديگر در وصت غنى گلو پاره مى كردند و غنى را متفكر و ناجى افغانستان مى خواندند. امروز ثاقب شد كه هم احمدضيا و هم دوستم فريب خوردند و آنچه توقع داشتند، خيال بيش نبود. اين روزها احمدضيا مسعود و ژنرال دوستم هردو به چهره هاى منتقد غنى تبديل شده اند و پيوسته غنى را به قوم گرايى و تفوق جويي متهم مى كنند، چيزى كه ما از قبل مى دانستيم.
كجا كارى كند عاقل، كه بار آرد پيشيمانى.

>>>   اشرف غنی احمدزی حتا به متحدانش رحم نکرد!
واکنش جنرال دوستم در جوزجان و احمدضیا مسعود در پنجشیر در برابر اشرف غنی احمدزی، نشان از ازسرگرفتن تقابل های قومی و سمتی دارد و نیز نشان می دهد که آقای غنی همه متحدان غیر قومی خودش را به حاشیه رانده و آنان را به سان یک بار مصرف به کار گرفته بود. اما آیا از این پشامد می شود درسی گرفت تاریخی؟

>>>   هرکس یک دورانی دارد تا ابد همه قهرمان بوده نمیتوانند به همان کذشته ها اکتفا کند وبرودبه ترکیه مصروف عبادت وذکر خداوند شود واز گناهان کذشته طلب پوزش کند
ر

>>>   والله خیر عجیبی را میشنویم!
این جنرالک 4 ستاره باید ستاره های خود را به زمین انداخته و راهی شراب خانه خود شود.
به نظر مه دوستم جنگ خرگی میکند نه جنگ تکتیکی. اگر او دکترا جنگی میداشت باید تکتیکی جنگ میکرد که تلفات وی کم میبود. لاکن یک چیز را از دوستم سوال میکنم انست که اگر او بمیرد چی کسی جای وحشت او را خواهد گرفت.
دوستم در قدم اول از اشرف غنی بی عقل نباید بترسد و حکم وی باید اجرا شود. دوم او باید با متحدین شمال خود وفاداری کند نه جفا. زیرا دوستم بنام شخص جفا کار مشهور است.
او به نجیب جفا کرد.
او به مسعود اول جفا کرد و دوم بار هام جفا میکرد لاکن زمینه مساعد نشد
او به هر شخص دگه هم جفا میکند.
اشرف غنی بی عقل از وی استفاده ابزاری میکند.
نور جوزجان

>>>   کاملاً تشکر از متن که از جناب برادران عزیز مان، (قوم و قبیله یون) نوشته اند اما به یاد داشته باشید که مردان این وطن هنوز زنده اند و از مردان مردان میروید تا نواسه و کواسه های خائین را نیز به دار خواهیم کشانید انشاءالله

>>>   معاون اول ریاست جمهوری هنگامیکه سوی غورماچ رفت، فکر می‌کرد اینبار نیز طالبان ساختگی‌اش همان نمایشنامه‌های سابق را تکرار کرده و تسلیم خواهند شد که نشدند و چنین افتضاح و رسوایی ببار آمد و نمایشنامه دوستم که قرار بود با قهرمان‌ پنداری او پایان یابد، اینبار شکل تراژیک به خود گرفت.
ع

>>>   نمایشنامه دوستم به ناکامی انجامید و شما قهرمانان شب تپه شهرار که ساز و سرود قهرمانی میزنید این بار به جوزجان بروید که معلوم شود یک نان چند فطیر است قهرمانی در کوچه هاب کابل نمیشود برو به فاریاب و جوزجان که روندهای سرخ و سبز تان به زرد تبدیل میشود یاخیر.

>>>   تبلیغات سوء است ما میدانیم زخمت نکشید حال مردم اگاهی خود را دارند

>>>   آقای ع ش ثاقب
لطفا" از زیر صندلی های پاکستانی ها زهر پاشی نکنید کمی وافع بین وبرعلاوه صادق باشید از دروغ پراگنی ها چیزی عاید تان نمیشود وآفتاب را نمیتوان با دوانگشت پنهان کرد حال همه مردم افغانستان بواقعیت ها پی برده ومیدانند که کی ها دوست وکی ها دشمن این مردم وخطه مان هستندشما در دامن فاشیزم زاده تربیه وبزرگ شده اید این ملت تمامی هداف وخواسته های فاشیستی شما را درک کرده انـــد .برعلاوه در جنگ با ابلیس وابلیس صفتان حلوا بخش نمیشود یا میکشی ویا کشته هم میشوی .وازجانبی دوستم در عملیات بمنظور نجات انسانها علیه شبکه های شیطانی شما پاکستان زاده ها رفته بود واگر مرچ های دوستم شمارا زیاد اذیت کرده میتواند بزرگان شیطان صفت شما هم جهت ازبین بردن سوزش مرچ ها مصرف عملیات ها شوند البته اگر غیرت وشهامت داشته باشند ویانه های خارجی شان اجازه دهـــد .باوصف همه تفاوت ديدگاهی كه با رويكردها و اتخاذ تصامیم سياسي جنرال دوستم دارم، اما صادق بودن وافغانستان دوستی اش را در برابر مردم این کشور مي ستايم.
من تا هنوز هيچ يك از رهبران سياسي و قومي و طالباني در افغانستان را نديده ام كه همانند جنرال دوستم اعتراف به كاستی های خود و انتقاد و افشاگري از نارفيقي و عدم صداقت اردوگاه و متحدين سياسي اش نموده باشد. ایا دیگر رهبران هم چنین همت وغیرت را دارند واضیح است که نه بنا" شما از چاپلوسی بوت پاکی و .......پیشکردن به بیگانگان وخارجی ها بپرهیزیــد بهتر خواهد.
نورالله از پنجشیر .

>>>   جنرال دوستم: از رییس جمهور غنی خواستم که به‌من اجازه بدهید که برای تصفیه تروریستان به قندوز بروم. رییس صاحب گفت مردم از شما نفرت دارند و در مقابل شما حساسیت دارند.
من‌گفتم شما از مه نفرت دارید. مردم قندوز مرا دوست دارند.

>>>   ٢سال قبل، جمعي از سران قبائل پشتون نزد اشرف غني رفته و از انتصاب دوستم بحيث معاون در تكت انتخاباتي اش، سخت انتقاد نموده بودند، اشرف غني در پاسخ گفته بود: "من يك كوچي هستم، در ميان رمه به يك سگ نياز دارم. شما تشويش نكنيد، مرا بگذاريد كه كار خود را بكنم"
پي نوشت: فكر ميكردم اين موضوع دور از حقيقت باشد، اما حالا صدفيصد يقيين دارم كه چنين بحثي در حلقات فاشيستي و انحصارطلب جريان داشته

>>>   جنرال دوستم به جاي سفر بِه فارياب بهتر است نخست صلاحيت هاي خودرا پيدا كند و مبارزه را در داخل نظام با أتمر و ديگران تصفيه كند بعد برود فارياب

>>>   با بودن و نبودن دوستم چیزی تغییر نمی کند، هدف اصلی اتمر و غنی هم همین است که حضور فزیکی دوستم باید حذف شود چه به زور و یا یک بهانه، به هر حال آنها خوب می دانند نبود دوستم هیچ خالیگاهی ایجاد نخواهد کرد.

>>>   توهم چوچه پاکستانی معلوم می شوی نکند که مادر تو را هم پاکستانی ها یکدفعه ههههههههه کده باشد
ع .ش. ثاقب.....
قندوزی

>>>   دوستم: مه حالی فهمیدم که کی ستون‌پنجم است.
ستون پنجم: اتمر، کرزی و ستانکزی استند.

>>>   با احترام به جنرال صاحب، چرا از دید ایشان اشرف غنی دیروز خوب بود و امروز بد است؟
مگر ایشان هیچ فرقی با این سه دوره (رییس دانشگاه کابل، وزیر مالیه، مسوول انتقال مسوولیت‌های امنیتی) داشته که جنرال صاحب را حالا آشفته کرده؟
شخصیت اشرف غنی هیچ‌گاه تغییر نکرده. او همواره در قبال قوم و زبان موضع با ثبات داشته.
جنرال صاحب و حامیان شان باید توضیح بدهند کسی را که دیروز «کلان قوم» پس از جنرال می‌گفتند، چه شد یک شبه تغییر کرد؟
اگر حافظه تاریخی داریم یک‌بار به «تعریف و تمجید‌های» دوران کمپاین انتخاباتی چند سال پیش در همین فیس‌بوک برگردیم.
بدون شک جنرال از یک درد مشترک حرف می‌زند، ولی آیا این دغدغه و دادخواهی با ثبات می‌ماند و یا باز فصلی است؟!

>>>   حامى أتمر كى است همه از او شكايت دارند ولى كسى نمى تواند او را بركنار كند؟

>>>   جنرال دوستم بلاخره مجبور شد بغض نهان در گلویش را بعد از سوء قصد ناکام به جانش در فاریاب را بگونه ای بی پرده بکفاند . حرفهای وی کاملا دقیق است. او از پشتون پرستی رییس جمهور تا توطیه قتلش توسط اتمر، ستانکزی، سلام رحیمی توسط عوامل شورای امنیت در میان طالبان پرده برداشت. بسیاری ها شورای امنیت در تحت رهبری اتمر را بحیث شورای طالبان می شناختند که در توطیه ها، قتل های زنجیره ای و سقوط ولایات در همدستی با طالبان نقش دارند. ولی جناب جنرال دوستم بحیث معاون اول رییس جمهور بجای اینکه خودش رسالت و مسوولیت خویش را بحیث شخص دوم کشور اجرا کنند یا در ترکیه روز گذرانی کردند و یا برای سرکوب تروریستان از اتمر ، غنی و استانکزی رهبران طالبان اجازه می گرفتند. بارها به جنرال صاحب دوستم هوشدار دادیم و حتا با الفاظ درشت نقد کردیم، ایشان بحیث قربانی و ابزار در خدمت دشمنان قرار گرفتند.
شکایات ایشان متاسفانه خیلی ناوقت است. دشمن در تار و پود دولت و جامعه در همدستی با استخبارات خارجی ریشه دوانده اند.

>>>   بلی چنین است

>>>   دوستم مرد جنگ است و نه سیاست. دیروز محمود بریالی و فراکسیونش او را ریاکارانه مورد استفاده قرار دادند. امروز دیگران چنین میکنند.
وا وبه حال مردم رنج دیدهء افغانستان.

>>>   دوستم مرد جنگ است و نه سیاست. دیروز محمود بریالی و فراکسیونش او را ریاکارانه مورد استفاده قرار دادند. امروز دیگران چنین میکنند.
وا وبه حال مردم رنج دیدهء افغانستان.

>>>   دوستم مرد جنگ است و نه سیاست. دیروز محمود بریالی و فراکسیونش او را ریاکارانه مورد استفاده قرار دادند. امروز دیگران چنین میکنند.
وا وبه حال مردم رنج دیدهء افغانستان.

>>>   این کفتار پیر(دوستم)دندانهایش افتیده غر ناحق می زند.

>>>   چندروزبعد به دوستم پول برسد تمام گپ ياديش ميرود خاطر جمع باشيد از دست دوستم چيزي نميايد ازغني..... ميترسيد ع ث ...

>>>   کدام تا فاشیست تر از خودش. چرا که می خواهد برایش مثل راچپوتهای هندوستان جغه بسازد اما جنس دستار برای جغه ساخته نشده است و ازینرو پایین می افتد و ریشخندش می کند.

>>>   دوستم پاچا گرگ پیر است. او دیگر توان حمله بالای دولت مرکزی را ندارد. ....
نورالله دلاور

>>>   در جوانی به خویش می گفتم شیر اگر پیر هم شود شیر است -- وقت پیری رسید دانستم پیر اگر شیر هم بود پیر است. ا.م.ع

>>>   حرفهای که گفته همگیش به نفع مردم است تا دیگر
این قوم یهود و فاشیست نتواند آزادانه بر مردم ظلم
کند گفتن حرفهای جنرال دوستم جرت و شهامت میخواهد کدام یکی از اشخاص دولتی که خوب میدانندکه بر مردم ظلم میشود حق مردم پایمال میشود صدایشان را کشیده نتوانستندبجز همین فرزند رشید افغانستان که پرده از چهره زشت و مزحک اشرف غنی چوپانزی برداشت حرفهای این ابرمرد ثبت تاریخ افغانستان خواهدشد وهمه اقوام غیرپشتون باید شجاعت این ابرمرد را سرمشق خودبسازندکه نترس وشجاع گفت من یک زره هم به فکراشرف غنی چوپانزی نیستم و او نمتواند مرا برکنارکند (اشرف غنی مراتعین نکرده که بتواند بر کنارکند جنرال دوستم میداندکه حرفهای که گفته همگیش حقیقت است و غنی حرفی برای گفتن ندارد و از دستش هم هیچ چیزی برنمیایدچون جنرال دوستم پشتیبانی مردم را باخود دارد..معلم

>>>   در طی چهل سال جنگ افغانستان یگانه کسی که همیشه در صحنه بوده جناب جنرال دوستم است ودر سرنگونی همگیش نقش فعال وتعین کننده داشته وشکی نیست که سرنگونی این حکومت وحشت ملی هم بدستان همین مرد رقم بخورد ومردم را از زیر ستم و ظلم آدمخوران نجات بدهد.کریم

>>>   دوستم، تو رای و سرنوشت اوزبیک های کشور را بخاطر مقام و چوکی برای خودت و نزدیکانت فروختی۰
اوغان کوچی، و آنهم تمامیت خواه هیچگاهی دوست توده های اوزبیک ویا هزاره، بلوچ، تاجیک، ویا غیره شده نمیتواند۰
اینکه غنی کوچی و تیم قبیلوی او، مثل کرزی و گلبدینی های و اوغان ملیتی های او، همه سخت قومپرست، سخت مرکز گرا، و سخت تمامیت خوا بودند و هستند تو هم میفهمیدی و همه دیگران هم میفهمیدند۰
پس چرا با غنی یکجا شدی؟؟؟
آیا تو در آینده اصلاح خواهی شد؟

>>>   سلام برای همه وطنداران گل وعزیز..
روایت است که در گزشته ها شخصی بود که همراه با شتری که داشت زندگی میکرد.
روزی شخص مریض شد و به فکر افتاد شاید در همین مریضی بمیرم وتصمیم گرفت تا با همه اقارب دوستان و همسایگان خداحافظی کرده و از همه شان بخشش بخواهد که این دنیا را ترک و به دنیای دایمی سفر می‌کنند. بالاخره این مسوولیت بررگ را انجام داده و بعد ازسپری کردن چند روز دو باره به خانه خود باز گشت و در خانه به فکر فرو رفت تا کسی از دوستان و اقارب اش از لست بخششی خواستن نمانده باشد دفعتا به یادش ام که شترم که سالهاست به خدمتم است ضرور باید از او (شترم)هم بخشش بخواهم. رفت نزد شتر و به زاری و فریاد شده (که ای شتر جان سالهاست که در خدمت من هستی شاید در طول همین سالها بالایت ظلم کرده باشم بنا من را ببخش که من میمیرم )شتر به طرفش با چهره مظلومانه نگاه کرده و بعد از یک مکس جواب داده و گفت که همه ناروایی هاوظلم هایت را میبخشم به جز یک ظلم ات که هیچ قابل بخشش نیست و ان اینکه روزی جلو و ریسمان مرا به گردن خر بسته کرده بودی که چرا که(من یک شتر)هستم و من هیچگاه شرف وعزت خود را با یک خر برابر نمیکنم.وطنداران گل حالا سرنوشت ما ملت درددیده وبیچاره مابدست همین کسان افتاده است.دراین مملکت قحط الرجال است که این مملکت و مردمی که سرنوشت اش بدست دزدان غاصبان و جاسوسان افتاده است .خداوند به لطف و کرم وبزرگی خودش بالای رحم کند تا از چنگال قوم پرستان و جنایت کاران خلاص شویم

>>>   نوشته خوب و واقعی است موفق باشید،

>>>   حالا هوش بر سرش آمده،
البته یادش رفته که گفته بود ما رهبر خود را یافتیم وترک تبار های کشور را به ناموس شان قسم داد که به این قومپرست رای بدهند۰

>>>   چی لوده مردمی... آلی اشرف غنی ره به ای چی... پوزشه طالبا د خاک مالید. اشرف غنی ره دو میزنه...

>>>   شخص بیسواد بالای باسوادان حاکم شد ازبیسارغرور ونادانی راه خود راگم کرده وبالای رئیس جمهور نیز به بسیاربیشرمی تهمت میبندد قوم پرست خودش است رئیس جمهورقوم پرست نیست صرف گناهش همین است که بیسوادان را بالای ما حاکم ساخته

>>>   اشرف غنی خودش حامی طالب است چون امریکا هم طالب را همایت میکند و هم اشرف غنی را پس دست آورد دوستم همین است که تعدادی از مزدوران خارجی و داخلی را از بین برد. آیا در لوی پگتیا و لوی کندهار جهاد فرض نیست که چوکره های خود را به فاریاب روان میکنند؟ دوستم مرد است با وجدان است با غیرت است مسلمان است.
بدخشانی

>>>   کدام غیرت ؟

>>>   برادران عزیز!
خشت اول گر نهد معمار کج ---- تا ثریا می رود منزل کج
اولین گام کج در کنفرانس بن به فرمایش امریکا گذاشته شد ،عبدالستار سیرت به اکثریت آراء به جیث رئیس دولت موقت تعین گردید اما امریکایی ها قبول نکردند ،حامد کرزی که گارسون هوتلی در امریکا بود به حیث رئیس دولت موقت نعین شد.همجنان در کنفرانس بن نماینده بعضی جریانات سیاسی مانند حزب اسلامی ،قسمت بزرک از طالبان که آماده صلح و تفاهم بودند به حاشیه رانده شد.
گام غلط دومی هم در تشکیل اردوی ملی صورت گرفت که اردوی ملی را اردوی قومی ساخت به اساس ترکیب ملی 45 % پشتون ،35% تاجیک ،18% هزاره و 11% اوزبیک و .... که درجقیقت ما دارای چهار اردو شدیم.بست ها و چوکی ها تفسیم شد فلان بست از پشتون و فلان بست از تاحیک و فلان بست از .... بستیکه مربوط قوم معین است از قوم دیگر قطعآ کسی به آن بست مقرر شده نمی تواند. نتیجه آن امروز غیر از ناکامی چیز دیگر نیست.در همه قطعات و جزءتام ها و موئسسات تعلیمی اردو، پولیس و امنیت ملی بست ها مشخص است که به کدام قوم مربوط است ،بدینترتیب مسلکی بودن ،متخصص بودن،لیاقت داشتن ،فهم و دانش جایش را به قومیت رها کرد و هرکسی بود آوردند و دربست مربوط قومش مقرر کردند و اگر نظامی هم نبود رتبه نظامی دادند مقررش کردند و به عین به اساس تنظیم های ..... هم شامل اردو شدند. حالا که مفامات خود اعتراف می کنند که رهبریت در سکتور های امنیتی ضغیف است دلیلش این است مثلآ مولویی قوماندان لوای خاص اردو است، جنرالی که امضایش نمی تواند و به عوضش شحص دیکری امضایش را می کند.
در وزارت دفاع در حدود 1000 جنرال است اما یک محاربه را در سطح یک ولسوالی موفقانه پیش برده نمی تواند
سیاهی لشکر نیاید بکار=== یک مرد جنکی به از صد هزار
نکته قابل یاد آوری اینست یک دوست ما یک لست 17 نفری اوزبیک ها تحریر کرده است که جنرال دوستم به حقش رسیده است «کور خود بینای مردم» بیائید ما هم خود را بیبینیم آیا اوزبیک هاکه غنی به ریاست جمهوری رساندند مستحق 4 جنرال هستند؟ برادران پشتون خود را حساب کردیم که جند جنرال دارند و یا از تاجیک ها راهم برشمردیم که جند جنرال دارند؟
به نظر بنده این اردوی قومی را باید ملی ساخت و تمام مردم کشور و اقوام ساکن ان بر اساس لیافت ،شائیستگی،
تخصص و مسلکی بودن و دارای روحیه وطن دوستی به اردو جذب شودو نه به اساس معیار فومی.
قابل توحه آقای ثاقب !توصیه من اینست که یک کمی واقیعبین باشید شما در عقب میز و یادرعقب لب تاب خود نشسته از جریانات جبهه چه خبر دارید؟ نوشتن به اسنتناد شایعات و تراوشات ذهنی کار آسانی است . خوب
است جنرال دوستم به ولایت فاریاب رفته شکست خورده برگشته است کسیکه شگست نخورد پیروز نمی شود ولایت فاریاب را که نفروخته است. مانند اتمر به کندز رفته معامله نکرده و به فروش نکذاشته است که درکندر صد ها وسایط نظامی به طالبان تسلیم کردند
وطندار

>>>   کسیکه احزاب قومی دارند قوم پرست اند یعنی قوم فروش اند که هروقت قوم خودرامیفروشند وازپول عایده آن امرار حیات میکند

>>>   در حال حاضر در افغانستان تمام احزاب فومی است چون جامعه افغانی دارای ساختار قومی و قبیلوی است بنآ احزاب سیاسی اش هم قومی است . مثلا جمیعت بیشتر تاجیک ،افغان ملت خالص پشتون،حزب اسلامی عمدتآ پشتون ،وحدت اسلامی خالص هزاره ،جنبش اسلامی عمدتآ اوزبیک ها و ترکمن ها ،هیچ حزبی افغانستان شمول نیست که در آن نماینده همه اقوام از نقاط مختلف کشور عضویت داشته باشد.همه احزاب دارای رنگ و بوی منطقوی و قومی دارد. تحرک طالبان با وجودیکه دارای مرکزیت فوم پشتون است بهتر از سایر احزاب است.کاشکی داعش بتواند خلافت اسلامی خراسان را تائسیس کند با وجودیکه قربانی زیاد خواهد گرفت اما ما ازین نام تحمیلی افغانستان نجات خواهیم یافت آنوقت همه خراسانی خواهد شد.
وطندار B

>>>   ما به یک دولت ملی ضرورت داریم. از الف تا یای این دولت فاسد به کشور های خارجی وابسته اند و هرگز به سود مردم افغانستان کاری نخواهند کرد. اینها باید از دولت تصفیه شوند.
ما داریم بر سر همدیگر می کوبیم و خارجی ها سؤاستفادۀ شانرا توسط نوکران داخلی خود می کنند. آی مردم، یک کمی از عقل تان استفاده کنید.

>>>   تاجیکها خوب بلدهستند چطور دل حاکمان افغانستان را بدست اورند واین را تاریخ این کشور ثابت کرده .
1-اگر توان وقدرتش را داشتند به زورودر صورت به قدرت رسیدن انحصار طلب تر وخودکامه تر از پشتونها عمل میکنند( دوران حکومت ربانی )
2-بافتنه وحوشی گری وداد از عدالت خواهی وشعار برادری ومبارزه با استبداد. ( زمان فعلی :با فتنه ای که لطیف پدرام راه انداخت وخون مردم ساده هزاره را قربانی قدرت طلبی خود کرد.وهمچنین موجی از جار وجنجال که در رسانه ها وبین مردم بر علیه دولت به راه انداخته اند. وان هم تا رسیدن به اهداف خود می باشد وگر نه بعد ان همه میدانند که این قوم بیشتر از پشتونها انحصار طلب هستند. )
3-وروش اصلی انها چاپلوسی حاکمان میباشد. وحتی به قیمت قتل عام دیگر اقوام نمونه ان دوران عبدالرحمان بود که در کنار استبداد ان زمان مردم هزاره را به فجیع ترین وضع قتل عام ومال وموال آنها را مصادره وبه حکومت تقدیم کردند والبته نا گفته نماند خود آنها نیز سزای چاپلوسی خود رااز جانب همان عبدالرحمان گرفتند.
و نمونه دیگر ان در دوران جنگ های داخلی فجايع افشار را به همراه حزب اتحاد سیاف به وجود اوردند.
واکنون عطا نیز بعد از ایجاد روش های مختلف ونتیجه نگرفتن از آنها به روش اصلی خود باز گشته .
ودیگر اقوام باید هوشیار باشند تا تاریخ تکرار نشود این قوم به محض رسیدن به قدرت دیگر اقوام را نادیده گرفته گویا نه تبعیضی بوده نه....


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است