چهار زن سرکاری و دولتی با دیده درایی تمام از "دستاوردهای"دولت وحدت ملي سخن گفتند.
این چهار زن دولتی بدون کوچکترین اشاره به درد و مشقت میلیون ها زن در افغانستان که هر روز قربانی دشمنی و سیاست های ضد مردمی دولت اند فخر فروختند و چنان اکت و اداهای تهوع آور و حرافی های درباره خود به نمایش گذاشتند که حق شان تنها و تنها یک گوش توی حسابی از سوی مردم و زنان درد دیده ما است و بس.

فتانه اسحاق گیلانی

>>>   این اګر از درد و مشقت های زنان افغانستان صحبت میکردند، معاشات چندین هزار دالری شان را از دست می دادند.
وباز اګر این ها در غم مشکلات زنان افغانستان می بودند شرائط بروکسل رفتن هم برای شان مهیا نمی شد.
رابعه ولی

>>>   اینها بوی از انسانیت نبرده اند و نه فرخندها را درک می کنند اینها به فکره جیب و مقام خود هستند افسوس که این یک حقیقت بسی بزرگ است .
یوسف زی

>>>   این خانم ها ،چه وظیفه داشتند که بکند؟ خانم ثمر چه گلی به سر زنان افغان زد؟ از زنان افغانستان چه حرفی زد؟ البته هچی برای گفتن ندارند چون که جیب همه پر از پول است مانند خانم های که از فقر دست به تن فروشی می زنند بی خبر هستند.

>>>   حالا سرنوشت افغانستان در دست ک و س است. باید ګله نکرد.

>>>   اگر طالب نباشد امريكا به كدام بهانه در اوغانستان بماند؟
امريكا از غني و اتمر و كرزي حمايت ميكند و اينها از طالب حمايت ميكنند در اين صورت هم پشتون به خواست خود كه نابودي اقوام ديگر است ميرسد هم امريكا بهانه ماندن پيدا ميكند صلح با طالب هرگز بدست نخواهد آمد تا امريكا نخواسته است اصلن طالب كسي نيست كه صلح كند طالبان افرادي هستند از پشتونستان پكتيا... كه توسط غلامان امريكا براي شان معاش داده ميشود و به جنگ و انتحار آورده ميشوند اگر طالب صلح كند اين افراد بايد برگردند به پشتونستان و پكتيا و بيكار بمانند و امريكا هم دليل براي متندن در اوغانستان نخواهد داشت.

>>>   مرگ بر ستم!
" اعمال ستم، و در پیامد آن بستر سازی فرهنگ استبداد قبیله، و تحمیل آن بر تاریخ و جامعه مان، مجموعه کلیت از کنش و مناسبات نا متعارف و نا سالمی را بر روان و فرهنگ جامعه افغانستانی به تحمیل گرفته است. درست این در پیامد حضور جانسوز ستم و تحمیل فرهنگ استبدادی افاغنه بوده است که مناسبات اجتماعی نا متعارف و نا انسانی " گرگ و گوسفند " را در ساختار جامعه افغانستانی شکل بخشیده است. عده یی در جایگاه گرگ نقش تاریخی ایفا نموده اند و باور مند به امر صاحب بودن و بزرگ بودن خویش به خود روا داشته اند تا گردن ببرند؛ به آتش بکشند، تداوم حاکمیت بنمایند؛ کشور و مملکت به حراج بگذارند و... آنان مطمئن بوده و هستند تا در پیامد اجرای جنایات و ستم نه تنها مورد باز پرس و سوال قرار داده نه خواهند شد؛ بلکه در گونه های نمادین از اسطوره و« بابا» در بستر تاریخی فرهنگ ستم ظهور خواهند نمود ! عده دیگری نیز به امر گوسفند بودن و مواشی بودن خویش، و رضا مند به امر به قربانی گرفته شدن خویش؛ و پذیرفتن امر انسان درجه چندم بودن خویش و رعیت بودن خویش باور مند گردیده اند. بزرگان رعیت، در حقیقت خواجهگان در بار ستم چیزی دیگری نه بوده اند . در حریم ستم، ماسوای بزرگ منشی ستم، قامت انسانی دیگری قابل روئیدن و بارور شدن نه میباشد برای انسانی شدن محیط، در گام نخست ستم و شعاع وجودی ویرانگر آن از میان برداشته شود ..کشتن رعیت و به سلاخی کشیدن آنان و به حراج گذاشتن آنان، همچون امر" حق داشتن مالکیت بر مواشی و رعیت" از جانب ستم تا هم اکنون به تلقي گرفته شده است..."

>>>   هویت سیما سمر هویداست که او خود یک زن خود باخته وحتی هویت زنان افغان را زیر سوال برد،یعنی زن افغان یعنی این،
زنان افغان نشان ازعفت وحجاب اسلام دارند نه مثل این غربی که مجردن رسیدن به بلجیم سرش را مثل بز آمریکائی برهنه ساخت
هاشمی

>>>   اگر زن و خواهران تان را به جای اینها روان میگردید بهتر بود چون موضوع کمک به جایش میماند و مصروف جنگ و فاحشه گری می شدند و اصل موضوع خیرات خواستن فراموش شده با دستان خالی بر میگشتند

>>>   داستان پیر مرد کندزی
"اشک هایم را نتوانستم نگهدارم frown-emoticon:-(
مردی با کوله باری بر دوش، چشمهای پر از اشک، و دو خانم و شش تا کودک قد و نیم قد توجه مرا جلب کرد، نزدیکتر رفتم.
مسعود: کاکا جان، چرا گریه داری؟
کاکا: بچه مه کشتن و تمام دار و نداروم یک غرفه گک بود آتش دادن. (گریه اش بیشتر شد)
مسعود: کاکا جآن، بچه گک ات در اردو بود یا پولیس بود؟
کاکا: نه محصل بود، بچه گکم او روزک ها بروم گفت پدر جان 2 ماه بعد پوهنتون خلاص میکنم و وظیفه میگیروم و کمربندت میشوم.
مسعود: کاکا جان چی وقت شهید شد بچه تان؟
کاکا: دیروز بچه یکدانمه با دستهای خودوم با مادرش، دو نفره روی حویلی قبر کندیم و گورش کدیم.
مسعود: کاکا جآن بسیار جیگر خون شدوم، حالی کجا میری؟
کاکا: بچیم میروم از ای خراب شده تا زنم، عاروسم و ای اوشتوک ها به دست ای نامردها نیفته.
چیغ زدم و گریستم. خدایا آیا تو حال و روز کندزیانم را میبینی؟
خراب کن خانه ای را که این خانواده را خراب کرده است."

>>>   افغانستان پرشده از فاحشه خانه وحوزه های شهری
هم از همگیش حق میگیردواجازه کسپ میدهدبرایشان
شاید حتا سهمش به جیب ع وغ هم برسد این خانمها
چرا این موضوع را یاد نکردند چرایادنکردندکه
زنها از دست بیکاری ووضعیت خراب اقتصادی بخاطر
سیرکردن شکم اولادهای خود دست به تن فروشی
میزنند چرا نگفتند که زن افغان که چهارطفل دارد و
شوهرش معیوب شده در جنگ وباوجودیکه شوهرش
میداندکه زنش تن فروشی میکند از مجبوری اما صدایشان
را کسی نمیشنود چرا این زنها که به نمایندگی زنهای افغان
رفته بودند از عیش ونوش خودشان تعریف کردند وهمه زنهای
افغانستان را باخودشان مقایسه کردند. واقعا بسیارجای شرم
است برایشان که باوجودمادربودن به مظلومترین طبقه کشور
افغانستان که زنها و مادران افغان هستند خیانت کردندان شاالله
که از پولی که میگیرید از این بابت در اولادهیتان خرج کنید آمین
نفیسه رویگر

>>>   وقتی که رییس جمهور صاحب، عالی جناب اعلی حضرت اشرف غنی، این بزرگ مرد و توانا در گدایی و کیسه دوزی برای بیت المال این چنین کاسه های گدایی را یک به یک پر می کند و به جیب های مبارک خو و اطرافیان می ریزد دیگر چه توقع از چند عجوزه میتوان داشت؟
واقعا این همه کمک های بین المللی در این سال ها که با افغانستان صورت گرفت به کجا رفت؟
چرا یک افغانی هم سر سفره مردم بیچاره ما نمی آید؟
این غنی و کرزی هر دو نوکران بی چون و چرای امریکا ما را بدبخت کردند...
غلام محمد کاکر از کابل

>>>   من يكبار ديگر از فرزندان شمال و تبار مقاومت تقاضا ميكنم قربانى جنگ ترياك جنوب نشوند و از خدمت در آنجا ابا ورزند و شمال را أمن بسازند.
تا زمانيكه دولت كابل صداقت نداشته باشد، رد دسته جمعى خدمت در جنوب را مورد توجه قرار دهيد و از نمونه كردستان عراق بياموزيد و از خانه و كاشانه خود دفاع كنيد!

>>>   این خانمهای که به نمایندگی زنهای مظلوم وشریف افغانستان به این کنفرانس بین الملی شرکت کردند هیچ کدامشان دردها ورنجهای زنهای افغانستان را بازگو نکردنداینها در حق خانهای افغان خیانت کردند
اینها همگیشان یک مشت... های.. مغزی هستند که از فروش تفکرات دروغینشان دالر بدست میاورند
اینهاهزارها مراتبه از فاحشه های تن فروش بدتر اند
.و ی

>>>   چرا‏ ‏‏ ‏در‏ ‏افغانستان‏ ‏‏ ‏هرروز‏ ‏جنگ‏ ‏هست‏ ‏

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است