خوش امدی تو به شهری که از تو ویران شد
 
تاریخ انتشار:   ۱۴:۲۵    ۱۳۹۵/۷/۱ کد خبر: 121468 منبع: پرینت

خوش آمدی

خوش امدی تو به شهری که از تو ویران شد
ز مکر و حیله تو غرق رنج و بحران شد

خوش امدی تو به شهری که بی گناه و خطا
به حکم تو به دم تیغ مرد و قربان شد

ببین به خسته تن شهر من و رنج دلش
هزار زخم کهن را که ماند و پنهان شد

به کوچه های که روزی بهشت مردم بود
ولی به همت تو جایگاه شیطان شد

ز حال شهر و غم مردمش چه میدانی
عزا عزا که در این خطه از تو بنیان شد

ز رنج مردم اگر هیچ، مکه یادت هست
اهانتی که ز سوگند تو به قران شد

لینا روزبه حیدری


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   چقدر مردم بیگناه را قتل عام کرد و آ خیرش هم باج گرفتن و یا با پول صلح کرد.

>>>   این گلوی جلاد توسط حامیانش مردم را پاره پاره کرد، حالا به اشاره همان بادار خود صلح می کند . اگر امریکا می خواست گلوی جلاد را مانند صدام حسین و بن لادن از غار موش می کشید . بازی های استخباراتی است که مهره های را به روز مبدا حفظ می کنند و در موقع ضرورت از ان استفاده می شود . خیلی موضوعات پیچیده است نمیشه که همه ی انرا نوشت

>>>   کسی هزاران مادر را به سوگ نشانده .
هزاران طفل را یتیم کرده وهزار بدبختی را در روی زمین به بار آورده .در کدام ماده قانون اساسی است که باید باوی صلح شود .این حق طلب بعد از مدت دست گدایی را دراز کرده تا از فرصت استفاده برند وباز ام کارکرد های پلید شان را دوباره طرح ونقاشی کنند.

>>>   از شاهکار های خان های دوسره در پشتونخوا
خان عبدالولي خان سر دكتر نجيب كلاه گذاشته بود
خاطرات عبدالوكيل، جلد دوم، ص ٨٦٩، نقل به مضمون
ولي خان با نجيب الله قرار گذاشته بود كه همزمان با تكميل خروج قواي شوروي ... ده ها هزار تن از مردمان آن سوي ديورند را از مرز تورخم مارش كنان به جانب افغانستان بياورد ...و همبستگی خود را با كابل اعلام كند. عبدالولي خان به اين منظور سه ميليون دالر از نجيب تقاضا كرد... نجيب جواب مثبت داد... نجيب بكس پول را در حضور سفير شوروي به ولي خان داد...اما ماه ها سپري شد و از مارش خبري نبود...نجيب با عصبانيت باري گفت پول ما را بردند ومارش هم نكردند.

>>>   فریاد کابل
بزن دول و بزن سرنی که راکت یار می آید
برای دیدن کابل قلندر وار می آید
به استقبال اگر آیی بکش پطلون و نکتایی
شریعت را ببین جانا که با ایزار می آید
تنفر می کند هردم وجود زخمی ام یاران
به صد چال و به صد نیرنگ همان مکار می آید
گرفته پای آهویم به دندان گرگ نا اصلی
به امیدی ز لاشستان همان لاشخوار می آید
سفید شد ریش و موی او ولی رویش سیاه باشد
حیا را زیر پا کرده عجب بی خار می آید
خدا داند خری دجال می آید نمی آید؟؟
خری بی دم اگر ناید خری دم دار می آید
ندیده چهره ای ابلیس بنی آدم به عمر خود
ولی در ملک ما فردا سر بازار می آید
ندارد سر پناه دیگر در این دنیای پهناور
برای حفظ جان خود چو موش در غار می آید
فغان و ناله ای کابل شنو از صفحه ای تاریخ
هنوز هم تشنهء خونست که آن خونخوار می آید
کجایی کج کلاهی ما که یارانت همه مرده
که امروز در حریم ات نوکر اغیار می آید
برایم شرم ننگین است اگر خاموش بنشینم
چو خالق سر بکف دارم که آن غدار می آید
به آیین جوانمردی زنیم بر فرق نامردان
چرا در بیشه ای شیران سگ و کفتار می آید؟

"پادشاه بینا"

>>>   قصاب كابل! Butcher of Kabul
دو پسر خاله ام عتيق جان و آغا شرين جان و يك پسر كاكايم محمد فاضل جان را راكت هاي حكمتيار به قتل رسانده است و هزاران مردم بي گناه ديگر نيز همينگونه در كابل توسط راكت هاي حزب اسلامي به قتل رسيده است.. اگر رهبران معامله گر و جبون ما سكوت كرده اند، مردم سكوت نخواهد كرد..،!!
مردم انتقام خود را از راكتيار ميگيرند!!

>>>   از "قصاب اگسا" تا "قصاب کابل"!
چنین است القابی که مردم می دهند و خواست مردم خواست حق است.

>>>   گلبدین حکمتیار : "شورای نظار (قهرمان ملی و مردم تاجک) تا به حال دشمن درجه یک و بزرگ ما است."
با همه شریک سازید!

>>>   مرگهای مشکوک
تعدادی از افسران موثر نظامی ما درسکته های قلبی میمیرند
خداکند که شیوه انتحاری جدید نباشد

>>>   باید بدانیم که آوردن گلبدین این شخص....، برنامه پس‌پرده امریکاست. در طی ۴۰ سال گذشته این دست پرورده پاکستان، بهترین نوکر سی‌آی‌ای بوده و حال هم امریکا برای پیشبرد سیاست‌های استعماری‌اش نیروی خاین‌تر و مزدورتر از حزب اسلامی نمی‌تواند پیدا کند. امریکا با آغوش گرفتن این حزب جلاد‌ پیشه آخرین استفاده خود را از آنان علیه ملت ما می‌کند... این حزب اگر تا حال ظاهراً غیر قانونی ستم روا می‌داشت بعد از این مثل سایر جنگسالاران قانونی به ستمگری‌هایش ادامه خواهد داد.
هرگونه معامله با راکتیار و سایر جنایتکاران خیانت به مردم ما و زیر پا کردن ابتدایی‌ترین اصول حقوق بشریست. صلح با قربانی کردن عدالت هیچگاهی دست یافتنی نیست. همانگونه که بخشیدن و نصب جنایتکاران و غداران در پست‌های دولتی طی ۱۵ سال گذشته افغانستان را به سلاخ‌خانه و فسادکده بدل ساخت، پیوستن گلبدین خونخوار وطن ما را سوگوارتر و ویران‌تر خواهد کرد.

>>>   حالا به من ثابت شد که زور حق است نه حق زور
م.ش.ف.کابل

>>>   نماینده انجنیر صاحب حکمتیار ( دشمن سیکولار ها ) از دست خادیست بدنام و قاتل، آقای حنیف اتمر سند برائت حکمتیار صاحب را میګیرد ! شاید در آینده قریب باز جناب حکمتیار صاحب با همکاری جناح های خلق و پرچم یکبار دیګر ائتلاف هماهنګی را براه انداخته و در فکر رسیدن به سلطنت کابل ګردد ! سالیکه نکوست از بهارش پیداست !

>>>   غصه مخور انچه گذشت کم کردم
گرچه این مصایب دم به دم کردم
مرا چون روش کژدم عادت شد
نه ترس ازخداو از عوام شرم کردم
خرابی وطن چه نزد این مسکین
من ازین جور وجفا هابه عالم کردم
گمان مبر که کنون درست شده ام
من بساط حوبی را زدنیا جم کردم
به جمعیت بگو که قاتلت امد
من انم که دنیا برسرت ماتم کردم
به انسانیت بیام مرا برسان
حکیمی که شهد را مبدل به سم کردم
مرا مه بندارکه تنها امده ام
همه رذایل دنیارا بخود ضم کردم
بهتر انست تا بیایم ازین دیار بروی
که من نه بروای قسم در حرم کردم
به عبدالله ونور وقانونی بیامم برسان
کمینه تعهد با خلقی وگلیم جم کردم
به بسم الله وسیاف وحضرت وگیلانی
بگو درهمه جابای دشمنان فلم کردم
فریب باسمم مخور که حکمتیار است
من از جهالت زیاد خاک برسرم کردم

>>>   تحفهءمردم کابل به حکمتیار:
کابلرابه ویرانه تبدیل کرده یی
گلبدین خان آفرینت خوب خدمت کرده یی
هزاران زن رابیوه وملیونهاطفلرا یتیم کردی
گلبدینخان آفرینت خوب خدمت کرده یی
جنگ توهمیشه برسرچوکی ومقام بود
گلبدین خان آفرینت خوب خدمت کرده یی
سالهاغلام اجنبیهاودشمن مابودی
گلبدین خان آفرینت خوب خدمت کرده یی
دریکروزچهارصدراکت برسرماپرتاپ کردی
گلبدین خان آفرینت خوب خدمت کرده یی
سالها برق رابرسرملت قطع کردی
گلبدین خان آفرینت خوب خدمت کرده یی
سربازان وطن مارا ناحق قتل کردی
گلبدین خان آفرینت خوب خدمت کرده یی
صدهافجایع دیگر
وطندوست

>>>   بخیلی نکنید"
حکمتیار صاحب هیچ زمانی اینقدر مورد لطف جهانیان قرار نگرفته بود. به عناوین امروز روزنامه های دنیا در مورد آن مبارک توجه بفرمایید:
واشینگتن پست: "تروریست بین المللی"
گاردین و الجزیره: "قصاب کابل"
وال ستریت ژورنال: "زشت و بدنام"
دیدبان حقوق بشر: "جنایتکار"
ناصح: "اگر سیال بود، خو خات شرمید"

>>>   در افغانستان ، هر چیزی که حتا تصورش را هم نمی توانیم کنیم ، می تواند اتفاق بیفتد. در کشوری که حافظه و عاطفه نیست ، بد ترین و پلید ترین جنایتکارش می تواند بر پیکر بهترین قهرمان لگد کوبان ، با شوکت و شان ، قدم زند.
در کشور نفرین شده و فاشیزم زده و خارج تاریخ مانده ای افغانستان ، هر کاری که بخواهند ، می کنند. به ویژه این که همه جلوه های اصلی مقاومت را در این پانزده سال بیخی ازمیان بردند و میدان کاملن شغالی است و خالی .
درویش "دریادلی"

>>>   یک سوال تاریخی ، که میتواند در شرایط امروز افغانستان و پیوستن حکمتیار به پروسیه صلح باشد این است ، چرا حبیب الله خان کلکانی ، که پیمان صلح با نادر را جهت عدم خونریزی پذیرفت و به کابل امد ، توسط نادر غدار به دار آویخته شد ، او که مانند حکمتیار قاتل مردم افغانستان نبود جواب احتمالا این باشد ، چون شهید شاه حبیب الله خان کلکانی از تبار نادر و اشرف غنی نبود .

>>>   هر ملتی حکومتی نصیبش می گردد که سزاوار آن است
در کنار این قانونمندی، قانون دیگری نیز عمل می کند، به این معنی که اگرچه قواعد بازی معمولا از دل فرهنگ و تاریخ یک ملت برگرفته می شوند و قرابت نزدیکی با آنها دارند و سپس توسط رهبران فرموله و تعیین می گردند، اما در عین حال، مردم که یکی از بازیگران مهم این عرصه هستند و می توانند قواعد بازی را درهم ریزند و سرنوشت دیگری بر خلاف آنچه که غنی و حکمتیار برای شان رقم می زنند، برای خویشتن خویش رقم بزنند ،حتا مردمی که برای چند کیلووات برق بیشتر، دوبار تظاهرات ملیونی درخیابانهای شهرراه می اندازند و کشته های فراوان می دهند، اما برای آمدن حکتمیارکه یک مصیبت ملی است، سکوت اختیار می کنند و کوچکترین واکنشی از خود نشان نمی دهند، این به چه معناست؟ لطیف پدرام و کانگره ملی وی که برای استخوانهای فسیل شده کلکانی چند ماه کمپاین می کنند و صدا می کشند، حال چرا صدای شان برای قاتل صدها هزار شهروند کابل بلند نمی شود؟ روشنفکران فیسبوکی هم در خانه، آرام در پشت شیشه های کمپیوتر خود لمیده اند و دنیا را در یک کامنت فتح می کنند، چرا حضور فزیکی و عملی ندارند؟ زنان بینوای ما تیزاب باشی های حزب اسلامی را فراموش کرده اند، چون زن ما هرگز تاریخ مبارزه و دست آورد مبارزانی نداشته و یگان زنانی که معشوقۀ رهبربوده اند به عنوان رهبر جنبش زنان ما معرفی شده اند که هیچگاه به سطح زنان مبارز دنیا حتا یک اثر، یک مقاله، یک سخنرانی تاریخی، یک کتاب، یک رساله ویک تحلیل علمی و پژوشی در پیرامون وضعیت تاریخی زنان افغانستان نداشته اند و حتا یک صدا در برابر سنگسار طالبان بلند نکرده اند.
در دنیای سیاست نیز همین گونه قانون عمومی مبنی بر اینکه هر ملتی حکومتی نصیبش می شود که سزاوار آن است و ملت مرده و خاموش ما سزاوار حکومت اشرف غنی و حکمتیار است

>>>   حکمتیار که بگفته مرحوم حمید گل ریس ای اس ای پاکستان که در زمان حیاتش در موجودیت همین گلبیدین در اسلام اباد بیان کرده بود وگفته بود که ملاعمر وگلبیدین ازمن کرده اصیل پاکستانی و طرفدار پیشرفت وترقی پاکستان است اکنون چگونه افغانستانی شده و دلسوز مردم که خود انها را قتل عام و دهشت و را در کشور شان بدستور ای اس ای براه انداخته یقین وبار نمیکنم که از اصیل بودن و دلسوز بودن به پاکستان گذشته باشد زیرا ضمیر و اخلاق چنینکار در وجود ان دیده شده نمیتواند .

>>>   ( بـه پادشاه بینا):
براستی که بینا هستید شعری به این زیبائی را تنها کسی میتواند بسراید که واقعا چشم سر وچشم دلش بیناباشد اما
حیف که مضمون این شعر زیبادرموردشیطان است کاش گاه گاهی لطف کنید وازین اشعار خودرا که قبلا سروده باشید یا بعدا میسرائید درین سایت قرار دهید تاهمه از زیبائی ومحنوای آن لذت ببرند
( گیلگمش )


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است