سياست خارجي افغانستان در مقابل پاکستان
در جریان این سال تنها افغانستان نبود كه پاكستان را به حمايت از تروريزم متهم ساخت بلكه دوستان استراتژيك پاكستان چون آمريكا و انگليس و نشريه هاي غربي دولت پاكستان را به حمایت از تروریزم متهم نمودند 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۱۶    ۱۳۹۵/۶/۲۸ کد خبر: 121254 منبع: پرینت

سياست خارجي افغانستان در برابر پاكستان در مسير موثر و سازنده قرار گرفته است.

سياست جلب فشار جامعه جهاني عليه پاكستان بخصوص امریکا در جهت قطع كمك به تروریست ها و قانع ساختن جامعه جهاني مبني بر حمايت آن كشور از ترورسيم سياست است عاقلانه مثبت و موثر در گذشته سياست تقابل و رويارویي مقام های افغانستانی و پاكستاني كه با سكوت و نظاره جامعه جهاني بخصوص امريكا و انگليس توام بود، دولت افغانستان را منحيث مدعي تنها و كم اثر در وضعيت بدي قرار داده بود؛ سياست كه به مجادله لفظي بین مقام های افغانستانی و پاکستانی تا سرحد افتضاح سياسي نیز رسیده بود.

ریيس جمهور غنی از سفر هفته گذشته خود به هندوستان و کمک های وعده داده شده هند خوشحال بنظر می رسد. این موفقیت در مقابل پاکستان زمانی موثرتر خواهد شد مشروط بر اینکه رییس جمهور افغانستان در اشتراك در مجمع عمومي ملل متحد که بزودی برگزار می شود، استفاده اعظمي نموده جامعه جهاني را متقاعد سازد تاپاكستان را زير فشار قرار دهند و بدين ترتيب دولت جمهوري افغانستان از راه لحاظ سياسي در مقابل پاكستان در موقف و جايگاه بهتر قرار خواهد گرفت.

سال جاری برای حکام پاکستان بخصوص برای سر دمداران آن کشور سال خوبی نبود. در جریان این سال تنها افغانستان نبود كه پاكستان را به حمايت از طالبان، القاعده وتروريزم متهم ساخت بلكه دوستان استراتيژيك پاكستان چون آمريكا و انگليس و نشريه هاي غربي كه تلويحا نظرات مقام های رسمي دولت هاي متذكره را بازتاب مي نمايد، بطور فزاينده دولت پاكستان را به حمایت از تروریزم متهم نموده و از حمايت دستگاه استخباراتي دولت پاكستان رهبران سياسي افراطي پاكستان از طالبان و القاعده يادآوري نموده اند. اين شيوه فشار و افشاگري معقول ترين و موثر ترين شيوه مبارزه عليه طالبان و حاميان شان است كه اين سياست اثرگذاری های منطقی خود را دارد اما ادامه این سیاست باید تا جایی برود که شورای امنیت ملل متحد زمینه شناسایی و معرفی پاکستان را منحیث کشور حامی تروریزم در ملل متحد مطرح و تصویب نماید.

به عقیده من پيامدهای با اين شيوه سیاست تا حدی موثر بوده كه مقام های پاکستانی در حال حاضر مشوش گردیده تلاش می کنند تا با خودنمایی ها از تروریست پروری انکار نماید چنانچه سخنگوی وزارت خارجه پاکستان می گوید که ما در راه آوردن صلح به افغانستان گام های موثری برداشته ایم اما مقام های افغانستانی باور ندارند.

به صراحت باید گفت به هيچ صورت اين اظهارهای دروغین از سنگيني مسووليت مداخله های بی مورد پاكستانی ها در امور افغانستان نمي كاهد. به هر حال پاکستانی ها به تروریست پروری اعتراف کنند یا نکنند دنیا می داند كه پاكستاني ها مسووليت تربيت و تجهيز ترورستان انتحاركننده و جنگجويان در افغانستان را به عهده دارند، خواه نظامی باشند خواه ملکی.

جای تاسف است که پاکستانی ها آنقدر خیره سرانه و گستاخانه سخنرانی می نمایند که هیچ شخص منطقی نمی تواند به سخنان شان اطمینان داشته باشند چنانچه روز گذشته سخنگوی وزارت خارجه پاکستان، رییس جمهور را به بي خبري از ماحولش متهم ساخت درحالیکه نه تنها رهبری افغانستان بلکه کنگره امریکا نیز دیگر نمی تواند از مداخله پاکستان چشم پوشی کند.

به عقیده من مسير معقول و منطقي بهتر اين است تا مقام های افغانستان تمام اسناد و مدارك را كه نمايانگر حمايت مقام های پاكستاني از گروه های تروریستی در دسترس دارد به دستگاه هاي استخباراتي آمريكا و انگليس و شورای امنیت ملل متحد در اجلاس پیشرو بسپارد تا ايشان از طريق خود، پاكستان را زير فشار قرار دهند. چنانچه اين پروسه سياسي در اين روزها در مسير اصلي خود قرار گرفته است مقام های بلندپايه امريكا و انگليس و رسانه هاي خبري كشور، پاكستان را به حمايت از جنگجويان مخالف دولت افغانستان متهم مي سازند. از آنجایيكه دولت پاكستان از طرف امريكا و انگليس حمايت سياسي و اقتصادي مي شود بنابراین فشار ايشان عليه پاكستان از اهميت خاص برخوردار است.

در حاليكه امريكا و انگليس رهبري جنگ با القاعده داعش و گروه های دیگر تروریستی را به عهده دارند و پاكستان دوست نزديك اين دو كشور از القاعده و طالبان همه جانبه حمايت مي نمايد پس اين مساله منطقا بايد بين پاكستان و كشور هایي كه از فاصله دور بخاطر مبارزه با تروریزم با افغانستان آمده اند حل و فصل شود چون پاكستان در برابر افغانستان هيچ نوع احساس مسووليت نمي كند و اين كشور تا هنوز افغانستان را دشمن خود مي پندارد و به مقام های افغانستان باور ندارد. اين بعضی از افغانستانی های مزدور اند كه به پاكستان باور و اعتماد مي كنند. در شرايط موجود بايد ما در باورمندي هاي خود محتاط باشيم.

دولت افغانستان به نوبه خود بارها از حمايت دستگاه استخباراتي پاكستان از طالبان يادآوري نمود اما اين اظهارات بجاي سود ضررهاي فراوان را متوجه افغانستان ساخت. پاكستان اين اظهارات را مغرضانه و دشمنانه خوانده با تقاضاي دوستانه و حتي عاجزانه مقام های افغانستان که در اوایل حکومت وحدت ملی مطرح بود هیچ اعتنا و صداقت از خود نشان نداده بلکه كارد اسلام آباد تيزتر شد و حتي بيشرمانه دولت افغانستان را به مداخله در امور پاكستان بعضی اوقات متهم می سازد.

واقعيت اين است اگر متحدان پاكستان كه رهبري مبارزه عليه تروريزم را به عهده دارند و موجوديت پاكستان در گروه حمايت سياسي و اقتصايد ايشان مي باشد، در اجلاس پیشروی سازمان ملل متحد در برابر مداخله های پاكستان خاموش باشند، در آنصورت قطعا تلاش هاي افغانستان به جايی نمي رسد.

مقامات پاكستان برخلاف عرف سياسي چندين بار حرف غير ديپلوماسي را در مقابل رهبران حکومت وحدت ملی بكار برده اند حال كه دولت افغانستان بجاي تسليم دهي اسناد به مقام های پاكستاني جانب كشورهاي غربي و ناتو را انتخاب نموده است اين شيوه بهترين شيوه و معقول ترين طريقه مبارزه با سياست هاي پاكستان است و يقينا نتايج آن هم مثبت تر و مفيدتر از گذشته ها خواهد بود. تبعات و اثرات اين شيوه مبارزه را به شرح ذيل مرور و بررسي مي نمايد و بوضوح در مي بابيد كه پاكستان به چه پيمانه زير فشار جامعه جهاني قرار گرفته است.

اظهارهای منابع غربي در مورد حمايت پاكستان از داعش و طالبان خیلی آشکار است. يك محقق وزارت دفاع بريتانيا در گزارشی كه به بي بي سي درز كرده است ادعا كرد: سرويس امنيتي پاكستان بطور مستقيم به شبكه القاعده و گروه طالبان كمك كرده است. اين گزارش همچنين ادعا كرده است كه پاكستان در آستانه هرج و مرج قرار دارد.

نيرو هاي ایتلاف بين المللي تحت فرمان امريكا در افغانستان مي گويند در حال حاضر خشونت ها در مناطقي از افغانستان كه متصل به وزيرستان می باشد، تا سه برابر افزايش يافته است. سقوط ولسوالی جانی خیل پکتیا می تواند یک نمونه باشد. سخنگوي اين نيروها در كابل در يك كنفرانس خبري گفت كه فعاليت های گروه حقانی بويژه در خوست و پكتيكا كه در نزديك وزيرستان موقعيت دارد، بيشتر شده و اين موضوعي است كه به گفته او جاي پنهانكاري ندارد.

حمایت پاکستان از طالبان و گروه های تروریستی دیگر، احتمالا فرصت خوبي بدست طالبان و گروه حقانی داده تا حمله های خود را در افغانستان شدت بخشند. به باور من اگر نواز شریف نخست وزیر پاکستان شخصا به سياست عدم دخالت در افغانستان متعهد باشد، نمي تواند ادعـــــــــــــــا كند كه سرويس استخبارات اين كشور و همچنين نيروهاي بنيادگراي اسلامي و اردوی پاکستان، چنين تعهدي را رعايــــت می کنند.

احمد سعیدی


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   یک تحلیل کاملا بجا است پاکستان ازبدو تاسیس خود تااکنون همیشه درپی تباهی افغانستان است و وقتی ازیکی پاکستانی ها این سوال را دراینجا درامریکا کردم درجواب گفت که بعدازتاسییس پاکستان یگانه کشوریکه علیه موجودیت پاکستان درملل متحد رای مخالف داده است افغانستان است وازهمین سبب ما هم هرچه ازدست ما براید صرفه نمیکنم و مطلب قابل توجه اینست که درکتاب های درسی شان دربخش تاریخ شان افغانستان منحیث دشمن همیشگی برای شاگردان شان تدریس میشود که این خود نمایانگر انست که هرگز وهیچ گاه مردم پاکستان وحکومات پاکستان دوست افغانستان نبوده نمیشود ونخواهد شد وهرکسیکه فکر میکند که پاکستان ملت مسلمان است ومردم خوب دارد و درفکر ارامی افغانستان هستند کاملا دراشتباه قراردارد واگر انعده ازمردم ما که بنابر مجبوریت ویا هم فریب خورده اند زودتر متوجه این اشتباه شان نشوند و دوباره به دور یک وحدت ملی صرف نظر از ملیت همه یک افغان نشوند پاکستان بالاخره این وطن راتجزیه خواهد کرد تا انتقام خودرا بگیرد و هم برای همیشه خودرا ازجنجال افغانستان خلاص کند
فرهادکابلی

>>>   اصلا باز کرزی مردم افغانستان را گیچ ساخته، چرا باحضور نظامی کشور های اول قدرت جهان که بخاطر تآمین امنیت مردم افغانستان آمده اندباز هم توسط پاکستان بالای افغانستان تجاوز صورت میگرد ولی نیروی های خارجی وجامعه بین المللی هیچ عکس العملی از خودنشان نمی دهند؟چرا کرزی از نیروی های خارجی کمک نمی خواهد؟ چرا به مردم جواب مشخص و قانع کننده ای به مردم نمی دهد؟ چرا کرزی فکر نمیکند که مردم افغانستان همه دوچارمرض روانی شده اند هرچه فکر میکنند جز خجالت وسرافگنده گی در مقابل پاکستان چیزی نسیب شان نمی شود؟
جنیدی از هرات

>>>   پاکستان خود آله دست آمریکا است و به دستور آمریکا همه عملیات را در افغانستان انجام می دهد.
و آمریکا برای مجبور کردن دولت افغانستان برای قبول هر گونه تصامیم آمریکا در قبال افغانستان دست به حمایت شورشیان و ادامه نا امنی ها در افغانستان می زند.


>>>   آیا بجای عبدالله یک دراکولای خونخوار بحیث فرمانروای کاخ سپیدار خواهد شد؟
درین روز ها آمد آمد حکمتیار، دراکولای خونخوار معروف بسیار گرم است و گفته میشود غنی سفر خود به مجمع ملل متحد به نیویارک را بخاطر استقبال از او لغو نموده است و بجای خود معاون دوم خود را فرستاده است.
ظاهرا بازی گران ارشد قدرت در افغانستان با آمدن او مخالفت نکرده اند. برخی در جستجوی سازش و معامله با او مثل استاد سیاف هستند و عده ای دیگری اگر مخالف هم باشند در مقابل تصمیم واشنگتن و آی اس آی که حکمتیار را در یک بازی خطر ناک جدید از کمپ شمشتوی پشاور به کابل می آورند ایستادگی کرده نمی توانند.
داکتر عبدالله که قدرت و صلاحیت او روبزوال است نگران آمدن حکمتیار است. هرچند او چندین‌ماه است که در انتظار خوردن غذا بر سر یک سفره با حکمتیار است. اما معلوم نیست که حکمتیار حاضر میشود با او بر سر یک سفره غذا بخورد و یا خیر. زیرا غذای اصلی حکمتیار بحیث دراکولای خونخوار مکیدن خون و ریختاندن خون میزبانان است.
به باور من سیاست افغانستان خیلی جذاب می شد و از بن‌بست کنونی بیرون می شد، اگر بجای داکتر عبدالله، یک انسان بی خاصیت و وقت کش حکمتیار بحیث یک جلاد انتقامجو و تشنه خون قدرت بحیث فرمانروای کاخ سپیدار مقرر می شد.
حکمتیار مثل عبدالله دو سال بی نفس در کاخ سپیدار زندگی نخواهد کرد که در آروزی ملاقات با رییس جمهور بنشیند. حکمتیار قدرت را با غنی مساویانه و تبارگرایانه تقسیم خواهد کرد. عبدالله بقول دوستانش strategic tolerence دارد
و لی حکمتیار مثل غنی به zero tolerence شهرت دارد و هرگز تک‌تازی و بی احترامی غنی را تحمل نخواهد کرد.
حکمتیار با راکت‌های کورش یا ارگ را به سر غنی ویران‌خواهد کرد و یا خود کاخ سپیدار را به سر خود خراب خواهد کرد و دوباره به کمپ شمشتو به پشاور و یا به تهران فرار خواهد کرد.
واقعا با آمدن حکمتیار بن بست کنونی شکسته خواهد شد و سیاست افغانستان خیلی جالب و جذاب خواهد شد و هر روز شاهد عقد سازشها و خیانت ها و انتقام جوییها خواهد شد.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است