صلاح الدین ربانی چگونه به وزارت و ریاست رسید؟
جلوگیری از توزیع گذرنامه به هزاران شهروند پاکستان در کشور های عربی و بخصوص حاشیه خلیج فارس٬ تحت نام افغان و عدم توافق بر سفارت نورستانی و پایداری بر آن تا کنون! 
تاریخ انتشار:   ۱۷:۴۵    ۱۳۹۵/۶/۲۷ کد خبر: 121216 منبع: پرینت

هرچند "صلاح الدین ربانی" فرزند شهید صلح است که از این جهت عضو خانواده ای سرشناس و دارای نفوذ سیاسی و اجتماعی بلند در جامعه٬ محسوب می شود اما، حضور او در کنار پدر در امتداد تقریبا همه ی جریاناتِ حد اقل سی سالِ اخیر٬ از او چهره ای شاخص و صاحب رویکرد محکم و متین در تداوم مسیر شهدا و در رأس استاد شهید و مسعود شهید٬ ساخته و پرداخته است که به هیچ وجه حاضر به فروگذاشت این ارزشها نیست و هم از جهاتی تفاوت های چشم گیری میان او و سایر کسانی پدیدار می گردد که پس از درگذشت پدر٬ بر جایگاهش تکیه زده اند!

صلاح الدین ربانی پیش از شهادت پدر٬ بیشتر مشغول کمک و همکاری با پدر بزرگوارش بود و این همکاری عرصه های مختلف سیاسی٬ اقتصادی و فکری را در بر می گرفت که البته در اینجا پرداختن به آن دوره ها مطمح نظر نمی باشد، اما پس از شهادت استاد ربانی ایشان که سمت سفیر کشور در ترکیه را داشتند به عنوان رییس جمعیت اسلامی از سوی همفکران و همسنگران اش انتخاب شدند و همزمان ریاست شورای عالی صلح را نیز پذیرفت.

خیلی ها توقع داشتند و از جمله رییس جمهور اسبق که صلاح الدین ربانی مطیع فرامین او و از حوّاریون ایشان قرار بگیرد اما او باکمال مناعت نفس و هوشیاری سیاسی از رفتن به دروازه ی ارگ خود داری ورزید و تا برگزاری انتخابات به عنوان رییس شورای صلح٬ مستقل و صاحب رأی به کار خود ادامه داد، در انتخابات ریاست جمهوری بادرک سالم از اوضاع کشور بر معرفی نامزد مستقل از سوی جمعیت اسلامی تأکید ورزید و بار دگر با همکاری سایر بزرگان٬ این حزب را از انزوای عامدانه ی پس از بُن٬ روی زبان ها و در محور سیاست کشور قرار داد.

بعد از انتخابات ریاست جمهوری دور اول٬ جمعیت اسلامی اعتقاد به برنده بودن در انتخابات داشت و این دیدگاه اکثریت رهبران حزب و شخص صلاح الدین ربانی بود او به شدت تأکید داشت تا داکتر عبدالله از موضع برنده تصمیم بگیرد! و حتی در خیمه ی لوی جرگه٬ نزدیک بود تحت فشار او٬ عبدالله تهدید به ایجاد حکومت موازی در صورت عدم اعلان برنده شدن خود از جانب کمیسیون٬ بکند.

پس از پذیرفتن نتیجه ی انتخابات توسط عبدالله٬ آقای ربانی به حیث وزیر خارجه معرفی شد، آقای ربانی در کنار کار های یومیه ی وزارت٬ سه تا کار خیلی عمده انجام داد؛
یکم: تدوین اصول سیاست خارجی افغانستان،
دوم: جلوگیری از توزیع گذرنامه به هزاران شهروند پاکستان در کشور های عربی و بخصوص حاشیه خلیج فارس٬ تحت نام افغان،
سوم: عدم توافق بر سفارت نورستانی و پایداری بر آن تا کنون!

اکنون و این روزها رییس جوان جمعیت اسلامی در برابر آزمون و یا رسالت دیگری قرار دارد که برگزاری کنگره و گذشتاندن تشکیلات این حزب از رأس تا قاعده٬ از مسیر این گردهمایی (کنگره) و انتخابات درون حزبی است.
بدون شک امید های فراوانی به او بسته شده است هم به عنوان رییس فعلی جمعیت اسلامی و هم به عنوان نامزد اصلی برای احراز پست ریاست جمعیت٬ که برآورده شدن آن هارا٬ زمان مشخص خواهد کرد.

نقش صلاح الدین ربانی را در جریانات اخیر حکومت وحدت ملی و مجاب کردن عبدالله به واکنش در برابر تمامیت خواهی رییس جمهور٬ نادیده نمی توان گرفت، آقای صلاح الدین ربانی شخصیت خوش خلق اما جدی و پرسشگر هست.
جوان گرایی و اعتماد و باور به نیروی جوان در گفتار و کردار شان مصداقیت دارد و تاجاییکه می دانم در همه ی امور به جوانان اعتماد کافی دارند شاید بخاطریکه خودش هم جوان است.

منصور موحد


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   از حسن اخلاق و رفتار صلاح الذین خان ربانی تائید کامل میشود ولی متاسفانه ایشان ضعیف ترین و ناکارامدترین وزیر خارجه در طول تاریخ این وزارت میباشد. دست اوردهایکه به ایشان نسبت داده شده است کارهای بوده‌اند که در دوران وزرای قبلی اغاز و در زمان ایشان به نتیجه رسیدند. در مورد قضیه مخالفت با سفارت اقای نورستانی باید گفت که این یک حیله رئیس جمهور میباشد که برای دل خوش ساختن گروه مفسدیکه با جعل و تزویر اورا به کرسی ریاست جمهوری رساندند، براه انداخته شده‌است وگرنه ما دیدیم که اشرف غنی هر شخص نالایق و بی سر پا را که خواست به مهمترین سفارتخانه‌ها گماشت و اقای ربانی نتوانست که ممانعت کند چون برخلاف نامش هیچ صلاحیتی ندارد.
به تمام مامورین وزارت خارجه آشکار است که جناب ربانی، وزارت را به یک بخش حزب جمعیت مبدل ساخته است و فقط جمعیتی ها به دور و پیشش نزدیک و مقرب هستند و در مرحله دوم مردم غیر پشتون.
در طول تاریخ وزارت، پیشنهاد انتساب سفیر به یک کشور از جانب وزیر و از بین مامورین عالیرتبه وزارت خارجه اتخاذ و به مقام ریاست دولت پیشنهاد میگردید ولی اقای ربانی نه جرئت پیشنهاد و نه صلاحیت رد را دارد.
اقای منصور موحد اگر شما از روی چاپلوسی این مقاله را نوشتید باید بدانید که بار دیگر سعی کنید که واقعیتها را بنویسید.
به نمایندگی از روسای داغدیده وزارت امور خارجه

>>>   اقای موحد! برخلاف مداحی گری ، مبالغه و گزافه گویی های بیش از حد شما حقیقت چیز دیگری است. این شخص موروثی نه در رهبری جمعیت موفق بوده و نه در وزارت خارجه. چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است؟

>>>   رهبری جمعیت به شخصی میزیبد که ترسو کهن سال از عقل بیگانه و یا معامله گر قدرت پرست و ثروت پرست نباشد در غیر آن کسانیکه حتا از یک واژه دانشگاه دفاع نمیتواند و یا در انتخابات همسنگرانش را رها میکند و میرود همرای دشمن ارزش رهبر شدن را ندارند.

>>>   بـــه ارث گـرفت ، معامله شد اوباید وزیر حــــــچ واوافاف میشد

>>>   زیاد صفت نکن که نظر میشه واینقدر لاف هم نزن .

>>>   جناب صلاح الدین ربانی زمانی زیاد دردل هواخواهانش بخصوص مردم تاجک تبار افغانستان محبوبیت پیدا کرد که نگذاشت نورستانی... به چوکی سفارت تکیه بزند.
شیرزاد

>>>   وزیر خارجه باید چه کسی باشد :
حد اقل تجربه ده ساله دیپلو ماسی را داشته باشد .
بالاترین تحصیلات را در رشته حقوق بین الملل را دارا باشد.
حد اقل سه زبان خارجی بین اللملی را یاد داشته باشد .
یک چهره اشکار در دیپلوماسی کشور باشد .
حال بیایید قضاوت منصفانه کنیم که هرگاه صلاح الدین خان پسر ربانی خان نمی بود به این مقام شا یسته بود ؟
در حالیکه ده ها هموطن ما با داشتن سابقه طولانی دیپلوماسی و تحصیلات عالی بی کار هستند .
در حالیکه اغای ربانی تجربه حتی یکسال ماموریت و مدیریت را در دولت ندارد .

>>>   با عرض سلام
جای بسا تاسف است که در افغانستان مقامات دولتی مورثی شده است زیرا پدر که میمیرد ، پسر بجایش به مقام شان جلوس میکند که اقای صلاح الدین هم همانند پسر مارشال نه از روی اهلیت و لیاقت بلکه به اساس سیاست مطلقا غلط کرزی و اشرف غنی و عبدالله به قدرت رسیدند ، به یقین که این چنین افراد به کشور و مردم خدمت نخواهد کرد و صرفا در صدد تامین منافع شخصی و تنظیمی شان خواهند بود که مثال خوب ان ملیشه سازی های صلاح الدین در شمال کشور است ، نامبدره حالا وزیر خارجه می باشد که کار شان تنظیم فعالیت های دیپلوماتیک و دفاع از حقوق مردم افغانستان در عرصه جهانی می باشد ولی به یقین که نامبرده هیچګونه پیشرفت در عرصه کاری شان ندارد و یک لکه شرم در تاریخ وزارت خارجه افغانستان نسبت به بی کفایتی شان خواهد بود .
بااحترام
راستګو از چهاردهی کابل

>>>   سلام به همه !ازتحصيلات ايشان هيج معلومات ارايه نكرديد هميشه كرسى هاى مهم دولتى بخاطر ارتباط تقسيم ميشود نه بخاطر فهم كارى متاسفانه اين بدبختى در افغا نستان ادامه دارد . خادم وطن

>>>   تلویزیون خبرعاجل داد که در وزیر اکبرخان در نزدیکی خانه استاد ربانی انتحاری شده. دقایق بعد شهادت ایشان تایید شد. این موضوع چنان بزرگ و مهم بود که آوردنش در قالب کلمات دشوار می نمود.
......
چندی پیش از آن، من مقاله یی در نقد یک تصمیم استاد نوشته بودم که اطرافیان استاد از آن رنجیده بودند. آن مقاله این گونه عنوان داشت: جناب استاد! هنوز در پختگی ها خام خامی!! اصل گپ من این بود که استاد در پذیرش دعوت کرزی برای پیشبرد ریاست شورای صلح، به اشتباه رفته است. گفته بودم که نباید استاد به کرزی اعتماد می کرد و اعتماد کردنش خامی سیاسی معنا می دهد.
.....
پرونده ترور استاد درست واکاوی نشد. کرزی همچنان در مظان دست داشتن در ترور استاد قرار دارد و هیچ سند و ثبوتی دال بر این که کرزی در ترور استاد ربانی دست نداشته باشد، ارایه نشده است. ریاست امنیت ملی باید بستر اطلاعاتی رسیده گی به این پرونده را فراهم می کرد که نکرد. اکنون در رأس اداره امنیت ملی کسی قرار دارد که گاه گاهی متهم به دست داشتن در پرونده ترور استاد ربانی شده است.
......
استاد ربانی در میان رهبران جهادی، یکی از معتدل ترین و برده بارترین رهبران بود و سازمان سیاسی-نظامی ای که ایشان بنیاد نهاد نیز در میان گروه های جهادی، به اعتدال مشهور است.
افغانستان را جنگ با روس ها، دچار تب شدید افراط گرایی مذهبی کرد. پاکستان در تشدید این تب، هرچه در توان داشت انجام داد. افراطیت مسلح با ساز و برگ های عریض و طویل عرض اندام کرد!
در فرجام جنگ که نیاز بود افغانستان از بستر افراطیت مذهبی بیرون شود و به سوی عقلانیت و خردورزی سیاسی گام بگذارد، موجودیت رهبران سیاسی- مذهبی معتدل که برجریان های مذهبی-نظامی تاثیرگذار باشند، یک ضرورت اشد بود. استاد ربانی بی تردید یکی از شایسته ترین ها برای این ماموریت بود. او به خوبی قادر به فراهم سازی شرایط گذار بود.
....
حالا وارثان استاد ربانی، که در تلاش تجدید سازمان جمعیت اسلامی اند، با این سوال مهم روبرواند که می خواهند با این سازمان چه کار کنند؟
آیا جمعیت بازسازی خواهد شد؟ اگر بله، چگونه؟
بازسازی می تواند جمعیت را به یکی از این دو مسیر رهنمون شود: دموکراسی و اسلام سیاسی. جمعیت اسلامی بیش از هر سازمان سیاسی دیگر در افغانستان، ظرفیت دموکراتیک شدن را دارا است. اگر این اتفاق بیافتد و رهبران نسل دوم جمعیت قادر شوند، این سازمان را دموکراتیک بسازند، تردیدی نیست که در آینده سیاسی افغانستان نقش مهم و بارزی خواهند داشت اما اگر باز سازی معطوف به برگشت به «پاشنه» ها باشد، امید به بقای این سازمان نیست.

>>>   حیف وصدحیف افغانستان که جنایت کاران ووطن فروشان همچنان مورد احترام وتکریم اند!!!
جنایت افشار فراموش نشدنیست همان که جنایت قرن شناخته شد!
یکی ازعناصرآن همین ربانی خان بود

>>>   آقای صلاح الدین اگر در زمینه های دیگر از عدالت وقانون کار نگرفته باشد، حد اقل درمورد این حقیر عدالت را خوب رعایت کرده وبه مورد اجراء گذاشته است. بنده یکی از کارمندان اسبق وزارت خارجه بودم که هشت سال پیش به حیث کارگر با تجربه به طور قانونی و با پاسپورت عادی خویش به کانادا مهاجرت کرده و از دامه کار در بخش حقوق و معاهدات وزار خارجه خود را محروم نموده و منفک شدم. اما پروندهء من با دو سه نفر دیگر که با پاسپورتهای سیاسی به غرب پناهنده شده و بعد از فراخوانی به کشور بر نگشتند، در زیر ذره بین چند کمسیون تشکیل شده از سوی مقامات وزارت مورد بررسی قرار گرفت که بعد از یکسال و نیم خبر شدم که دو نفر از همان افراد را مجددا به وزارت خارجه بطور رسمی به کار گماشته اند، ولی در مورد بنده قانون را تطبیق کرده اند که من در این کار آقای صلاح الدین برایش صد آفرین میگویم چرا که حد اقل در مورد یک نفر از جمعیتی های خود هم قانون را تطبیق نموده است. ماشاء الله ... اینرا میگویند قانونمندی ...
با احترام
شفیق احمد

>>>   نگاه بر نظر دهنده که راجع به استاد ربانی مقاله ای نوشته بود.
اول اینکه استاد ربانی فارغ مرکز علمیه جامع الاظهر بود که فارغان این مرکز در طول تاریخ کسانی را تربیه نکرده اند که روزی منحیث زعیم در کشوری ظهور کنندوزعامت کشوری را برعهده بگیرندواگر احیانا چنین کاری هم صورت بگیرد نظر به پالیسی این مرکز باید روش های معتدل داشته باشند در غیر ان حرکت های غیر معتدل حتی خشن هم ازین رهبر معتدل دیده شده است تاریخ جنگ های کابل و ریختاندن بم های بزرگتر بر طالبان گواه این ادعا است.
نقطه جالب اینکه شما به این نظر استید که(بازسازی می تواند جمعیت را به یکی از این دو مسیر رهنمون شود: دموکراسی و اسلام سیاسی. جمعیت اسلامی بیش از هر سازمان سیاسی دیگر در افغانستان، ظرفیت دموکراتیک شدن را دارا است. اگر این اتفاق بیافتد و رهبران نسل دوم جمعیت قادر شوند، این سازمان را دموکراتیک بسازند، تردیدی نیست که در آینده سیاسی افغانستان نقش مهم و بارزی خواهند داشت اما اگر باز سازی معطوف به برگشت به «پاشنه» ها باشد، امید به بقای این سازمان نیست.)
دانشمندان اسلامی نطر دارند که اسلام دینی است که برای تضمین عدالت اجتماعی ازادی کافی در ان وجود دارد که نیاز به دموکراسی نداردومثال زدن به این ایجاب یک مضمون جداگانه را دارد.
مغایرت اسلام هم با دموکراسی امروز جهان غرب هویدا است درین صورت آیا
ظرفیت دموکراسی شدن جمعیت به عنوان ارتجاعیت بیشتر جمعیت نیست؟
بلی است.
از نسل دوم جمعیت یاد کرده اید نسل دوم این حرکت فعلابا پیروی از نسل اول تا گلون در فساد غرق ودر اتش قدرت طلبی شنا دارند.
موضوع دیگر اینکه دانش سیاسی صلاح الدین را از ترازوی برادر خوردش حدس زد در غیر ان تا کنون نه کدام حرکت سیاسی از ایشان سرزده و نه کدام بیانیه طرز دید وعمق اندیشه سیاسی ایشان را درک کرد.
ودر اخیر اینکه قدرت های بزرگ امروز مخالف هرگونه تجمع های سیاسی خصوصا اجتماعات اسلامی استند.
به نظر من نقش سیاسی ان ها در اینده مربوط به ان است که چقدر ماهرانه به دهل قدرت های بزرگ دست پا میزنند.

>>>   چه شد کنگره دزدان چمعیت چه شد؟؟؟؟؟؟؟

>>>   وقتی یک مافیائی چون حکمت کرزی برادر قاچاقبر معروف حشمت کرزی بخاطر ارتباط قومی و قبیلوی از امریکا خواسته میشود و معین سیاسی وزارت خارجه نصب میشود، پس یک شخصیتی مثل صلاح الدین ربانی باید رئیس جمهور میشد۰

>>>   ازجاغوری اقای صلاح الدین ربانی تاجاییکه معلوم میگردد زیادبه خیانت وچپاول که دیگران کردند ومیکنند دست ندارد یک سیاست مدار عالی دارای خواسته های میباشد که هرسیاست مدارمسباشد

>>>   وقتی یک مافیائی چون حکمت کرزی برادر قاچاقبر معروف حشمت کرزی بخاطر ارتباط قومی و قبیلوی از امریکا خواسته میشود و معین سیاسی وزارت خارجه نصب میشود، پس یک شخصیتی مثل صلاح الدین ربانی باید رئیس جمهور میشد۰


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است