در حالیکه گفته می شود امضای موافقنامه نهایی صلح دولت افغانستان و حزب اسلامی گلبدین حکمتیار به دلیل اختلاف ها میان رییس جمهور و رییس اجرایی به تاخیر افتاده اما اشرف غنی می گوید که در آینده ای نزدیک موافقتنامه صلح نهایی خواهد شد و این کار گامی بزرگ برای ایجاد فضای صلح و پایان جنگ در کشور است. هرچند انتقادهایی وجود دارد که اثر گذاری گلبدین حکمتیار در صلح و جنگ افغانستان اکنون فلج شده و حالا او یک مهره سوخته ای بیش نیست اما برگشت گلبدین حکمتیار به جریان سیاسی افغانستان چه کمکی در پایان بخشی جنگ خواهد گذاشت؟

سید جواد حسینی، سخنگوی حزب جبهه ملی نوین افغانستان در برنامه «فراخبر» گفت: بدون شک در بحث مذاکره با حکمتیار و نتایجی که تاکنون به آن دست پیدا کرده ایم، می تواند در جای خودش اهمیت هایی داشته باشد اما شاید این به این معنا نباشد که بسیار بزرگنمایی کنیم و این کار را خود صلح در نظر بگیریم.

وی، با بیان اینکه مذاکراتی که میان حکمتیار و شورای عالی صلح صورت گرفته است یک مذاکرات بین الافغانی بوده و امروز تا حدی به نتیجه رسیده است، افزود: در حالیکه مذاکرات چهارجانبه ای که قرار بود ما با طالبان داشته باشیم در جا خفه شد و هیچگونه نتیجه ای نداشت. این یک امر مثبت است و مساله دیگر اینکه از لحاظ روانی و تبلیغاتی می تواند برای حکومت افغانستان و مردم افغانستان مفید واقع شود اما نگرانی ها در این است با توجه به اینکه حکمتیار چند دهه را به جنگ و ستیز گذرانیده است آیا وقتی حکمتیار وارد کابل می شود خود می تواند بر یک روند دموکراتیک عیار شود. آیا حکمتیار می تواند این دموکراسی را در افغانستان بپذیرد؟

حسینی، معتقد است تازمانیکه توافقنامه عملی نشود، نمی توانیم بگوییم به صلح دست یافته ایم و افزود: تابحال حزب اسلامی دو انعطاف پذیری از خود نشان داده است. یکی اینکه این حزب قبلآ تاکید داشت که نیروهای خارجی حتما باید تا آخرین سرباز از افغانستان خارج شوند، از این کار گذشتند و مساله دیگر پذیرفتن قانون اساسی افغانستان است که این هم امر مثبتی است. اما نگرانی در این که واقعا با روند دموکراتیک در افغانستان می تواند ادامه دهد یا خیر وجود دارد. این موضوع را باید در عمل دید. مساله دیگری که وجود دارد این است که در بحث توافق حکومت وحدت ملی و حکمتیار در جای خود می تواند یک آغاز باشد و باید دید که در اجرا چگونه خواهد شد. چرا که در توافقنامه ها اجرایی کردن آن مهم تر از هرچیزی است.

وی، در خصوص دلیل تمایل حکمتیار به صلح گفت: دلایل متعددی در این رابطه وجود دارد. یکی از این دلایل این است که تاکنون شاید اکثر گروه هایی که مخالف حکومت افغانستان بوده اند در این سالها به این نتیجه رسیده باشند که از راه جنگ نمی توانند به خواسته های خود دست پیدا کنند. پانزده سال از عمر این نظام و حکومت های جدید می گذرد و گروه های مخالف به این نتیجه رسیده اند که موفق نمی شوند حکومت را سقوط دهند. مساله مهم دیگری که در این رابطه وجود دارد این است که بخش عظیمی از نیروهایی که می توانست با حکمتیار مرتبط باشد این روند جدید را در افغانستان پذیرفته اند و همراهان و طرفداران وی، وی را برای جنگ همراهی نمی کنند. چنانچه می دانیم بسیاری از هواداران وی در بخش های مختلف حکومت مشغول کار هستند. حالا هم باید دید که نتیجه عملی این توافقنامه چه می شود تا این روند روی دیگر مخالفان هم می تواند تاثیر بگذارد یا نه!

سخنگوی جبهه ملی نوین افغانستان در اخیر گفت: حکومت افغانستان و بسیاری از احزاب در افغانستان بخصوص جبهه ملی نوین افغانستان از هر گامی به عنوان صلح استقبال می کند اما باید بدانیم که باید در این عرصه هم محتاط عمل کرد. چرا که این احتمال وجود دارد که وقتی حکمتیار به افغانستان بیاید با رقیبان دیرینه خود دچار مشکل و اختلاف هم شود.

کد (30)

>>>   اگر نیرنگی درکارنیست چرا آی اس آی به او اجازه داده که صلح کند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

>>>   بانک نوت های فعلی که بازبان اوغانی است درمناطق فارسی زبانان چلش دارد،آنهای که زبان این بانک نوت هارا میدانند ازکلدارپاکستان استفاده می کنند! یعنی تمام ولایات جنوب که اکثرشان اوغان هستند ازاین بانک نوت هااستفاده نمی کنند،پس بهتراست بانک نوت های بانوشته فارسی چاپ کنند.

>>>   سياسيون پروژه ئي بخاطر منافع شخصي خود هميشه تلاش كرده اند تا موجبات دشمني و اختلاف بين احزاب و گروه هاي مؤثر را فراهم نمايند، چون از اختلاف گروه هاي بزرگتر اينها سود ميبرند و نمي خواهند صلح بين اين گروه ها برقرار گردد. صلح با حكمتيار موجب تضعيف طالبان ميگردد، و هم چنان سبب بازگشت كتله بزرگ مهاجرين افغان شده كه در اين صورت حلقه جلب و جذب جوانان مهاجر برا ي پيوستن با مخالفين تنگتر شده و سبب أمن خوبتر در افغانستان ميشود، توازن سياسي و نظامي بين تنظيم هاي بزرگ و بزرگ نماي جهادي بميان ميآيد، چون در شرائط فعلي و بعد از مرگ رباني حزب اسلامي بزرگترين تنظيم اسلامي افغانستان است، با آمدن حكمتيار ديگر شوراي نظار حق ويتو پلانهاي حكومت را نميداشته باشد.

>>>   آیا این دزدی زیر مدیریت و ادارۀ غنی و کرزی صورت گرفته و می گیرد یا خیر؟
2- آیا یگانه دلیل تداوم جنگ دزدی شدن اعاشه و لوژستیک اردوست؟ این چه منطقی است؟
3- کیست که صلح نخواهد. آما آیا با آمدن حکمتیار صلح می آید؟ مگر هرگز گاهی در زندگی اش حکمتیار مرد صلح و مسالمت بوده است؟ او همین حالا با دولت در ظاهر صلح می کند اما در اصل تیغ و تبر برای جنگ با حریفان سابقه اش تیز کرده روان است. حکمتیار نه منبع صلح است و نه هم خواهان آن.
4- گیرم که حکمتیار صلح بخواهد. خوب است. خانه اش آباد که از آدمکشی دست می کشد. حالا چرا اینهمه امتیاز برای او؟ چرا این امتیازها از سوی مجلس نمایندگان مورد بررسی قرار نگیرد؟ چرا در خفا و پشت پرده و بدون حضور و شرکت مردم؟
حساب این که در گذشته کدام تنظیم و حزب چه کرد و چه نکرد، جداست. حالا سخن بر سر حکمتیار، کرزی و غنی است. چرا خلط موضوع باید کرد. چرا هر چیز را به جایش حل نکرد؟

>>>   صلح یک فرهنگ ونیازجدی مردم افغانستان است. شور بختانه صلح را که اقای غنی در پیش گرفته صلح نیست. بلکه بنابر انگیزه وگرایشات شوونیستی وقبلیوی یک معامله است. تجارب نشان داده که صلح را نمیتوان خرید ویا بان معامله نمود.

>>>   جنگ را می بریم
از چرچیل نخست وزیر انگلستان در ایام جنگ جهانی دوم ُ پرسیدند
که آیا می دانستی فاتح جنگ خواهی شد؟ پاسخ داد با یک حادثه ساده پی بردم که جنگ را خواهیم برد.
شرکت در جلسه‌ای حیاتی در راس ساعتی معین الزام‌آور شد. چرچیل می‌گوید: به علت اشتغال به کارهای دیگر چند دقیقه مانده به جلسه به راننده‌ام گفتم مرا فوری به محل جلسه برساند. راننده مسیر کوتاه اما ورود ممنوع را انتخاب کرد. وسط سرک ناگهان پولیس ترافیک قبض جریمه به دست در حین بمباران پیدا شد و دستور توقف داد. راننده گفت: «نخست‌وزیر است و به جلسه محرمانه‌ای می‌رود و باید در راس ساعت به جلسه برسد و به همین دلیل از سرک ورود ممنوع استفاده کردم».
افسر پولیس با خونسردی گفت: «هم موتر و هم نخست‌وزیر و هم وظیفه‌ام را خوب می‌شناسم».
چرچیل از افسر می‌خواهد تا جریمه را به نام او بنویسد اما افسر می‌گوید: «جریمه متعلق به راننده خاطی است و باید نام وی نوشته ‌شود اما شما می‌توانید شخصا پرداخت قبض را بر عهده بگیرید».
با تسلیم قبض، چرچیل دستور دور زدن را به راننده داد چرا که نمی‌توانست اجازه دهد در خیابانی که ورود ممنوع است حتی پس از جریمه حرکت داشته ‌باشد، وقتی راننده مشغول دور زدن شد چرچیل با لبخندی خاص سیگار برگش را روشن کرد و گفت: «جنگ را می‌بریم ... !!» راننده گفت: «قربان، جریمه شدیم، زیر بمباران ماندیم، به جلسه نمی‌رسیم، افسر پولیس اجازه نداد چند قدم دیگر جلو برویم که به موقع به جلسه برسیم و شما از پیروزی می‌گویید؟!»
چرچیل پاسخ می‌دهد: «جنگ را می‌بریم، چون قانون حاکم است و سرک های لندن به رغم بمباران سنگین دشمن با قانون اداره می‌شود»
#به_سوی_قانونمندى

>>>   اینهادرمعامله گری ووطن فروشی میراث دارند وبه صاحبان خود برادرمیگویند وهراستعمارگری که این تازی هاره به میدان آورد اینها هم طالب اند،هم مجاهد،هم شید،هم غازی،هم دیموکرات، هم تکنوکرات اما سرانجام دیده میشودکه غیرازوطن پلرونکی چیزی دیگی بیش نیستند

>>>   آنقدر كه آقاي حكمتيار زشت معلوم ميشود، زشت نيست. او هميشه در وقتيكه قدرت و امتياز مطرح باشد، انعطاف ميكند. مثال هايش پلان كودتا با أمين، با تني، ويراني كابل بخاطر مليشه هاي دوستم، بعداً همدست دوستم، جنگ با رباني و مسعود، بعداً صدراعظم شان، بيعت به القاعدة، علاقمندي همكاري با طالبان وغيره.

>>>   بیرار از مه جواد خان
به نسبت اینکه خط سیدها وخط حسین با عملکرد شما درتضاد هست به ظاهر چهره واسم اسلامی ودرباطن برعکس
از ایکه بیگذریم عجب سخن از حلقوم مبارک شما برودکاست کرده است(مخالفین دولت نتونستند از راه جنگ حکومت را سرنگون و.........) این سخن شمارا یک طفلا صنف دو ویا سه افغان پذیرا می شود که سخن از حکومت میزنید مطلب شما از کدام حکومت هست حکومت جان کیری درکابل ویا حکومت های مستقل ملکوک الطوایفی درقریه جات ودهات کشور ویا جکومت های محلی طالبان القاعده داعش درضمن حکمت محلی حزب اسلامی وسایر گروها های مافیایی که از سایر حکومت ها کرده هم مافوق اند وبه صطح بین امللی نفو ذ دارند
از اینکه فعلا خودشما بهتر میداند که هرکی هرچی از زبان خود فیر مینماید بیدند درک ومسولیت پذیری میباشد ویا ان گونه سخنها مستقیمادیکته شده میباشد که توسط عمال کشورهای ذیدخل درکشور ما برود کاست مینمایند
واگر ازنگاه عقلانیت فکر نمایم که شرایط ناگوار کشور تمنای چی را دارند که هرروز به صدها ها جوان زیر خاک میشوند معیوب میشوند اواره میشوند ویا درزیر پولچکها های کابل پودری
مگر این ناملایمات پدیده از درون خواسته مردم ما است ویا این همه ناملایمات پدیده ناشی از مست بودن مردم ما است نخیر این همه بدبختی همه ناشی از تداوم جنگهای تحمیلی بالای ملت ما است پس یگانه را حل وپایان این بدبختی پایان چنگ هست
اینکه حزب اسلامی ویا سایر گروه های که بهروند صلح می پیوندد به گفته شما که درمعرکه نظامی شکست خورده اند وبه مباره سیاسی رجوع نموده اند از نگاه عقل منطق این حق هر انسان هست که بادرایت جهت براورده شده هدف وایده هال خود باید مبارزه نماید وچون سرشت انسان هم با این پدیده همیش همنوا بوده وتا بهورز قیامت این پدیده دروجود هرانسان بوده ومیباشد پس چی دلاویز خواهد بود که انانکه با مردم خود از میل تفنگ صحبت می نمایند انه تفهنگ را کنار بیگذارند وراه مباره مسالمت امیز وعلیم را درپیش گیرند تا مردم ما وکشور ما از این بدبختی ها نجات یابند
دراخیر سخن منا ناشی میشود از دردم مردمم که دقبال انها درنزد خدا واین سرزمیت مسولیت دارم وکوشش نمایید که مسولانه اگاهانه سخن گویید واینکه شما معاون یک حزیب سساسی خودرا معرفی نموده اید نظر به گفته های شما اگر یک مقایسه وتحلیل درمورد صورت گیرد که خط مشی این حزب اینقدر ضعیف وغیر مسولانه درقبال موضوعات حاد کشور برخورد مینماید اصلیت وماهید این حزب زیر سوال میرود
بااحترامات فایقه
محمد کریم (پچغانی)

>>>   این صلح نیست فقط امتیاز دهی یکجانبه به یک مهره سوخته است، آنهم صرف بنام قوم و پشتونولی۰ اگر گلبدین صلح کند در کدام جبهات و کدام نقاط کشور جنگ ختم خواهد شد؟ هیچکدام۰ آیا تمام افراد گلبیدین همین حالا هم در همین حکومت فاسد شامل نیست۰

>>>   روی این سیاه بختان سیاه باشد که همیشه ازجناب حکمتیار صاحب بد گویی مینمایند. در رابطه باید گفت که خداوند افغانستان را بی حکمتیار نسازد.زیرا این سیا رویان دوپشته و دو روی میباشند در هر رژیم خود را همان طور رنگ مینمایند و در بین انها بمثل دانه ماش می لولند یعنی هم در برق و هم دربالتی وهم درسایه وهم در افتاب میخوانند.خداوند اینطور انسانهارا جایشان را در دوزخ برین جادهد.حکمتیار خار چشم ای بیدینان میباشد.
عبدالله از کابل

>>>   بایید 50+1 پوره شود چون گلبدین میآید فکر کنم اینبار اگه رای نتیم شاید انگشت ما قطع شود. ما ملت تا کی بین دو سنگ آرد شویم !!!!! ق از جرمنی

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است