جمله معروف است که میگویند: چشم ها را باید شست و همه چیز را با دید دیگری باید دید. این مقوله در شناخت واقعی زندگی احمدشاه مسعود قهرمان ملی کشور درست صدق پیدا میکند زیرا در دنیایی که ما زندگی می کنیم معمولا می بینیم همه کس مشغول جمع آوری ثروت و مال خانه و زمین باغ و مزرعه شان و شوکت چه از راه مشروع و یا غیرمشروع بوده و کسی به فکر دیگر چیزی جز این ها نیست.

تا جاییکه متاسفانه چنین تصور و ذهنیتی ایجاد می گردد که اگر شهید احمدشاه مسعود هم امروز زنده می بود. او هم ممکن مانند ما به همین چیزها دل خوش میکرد و مشغول زندگی شخصی خود می گردید. مگر تا جاییکه واقعیت های زندگی احمد شاه مسعود به ما نشان میدهد خلاف این تصور و ذهنیت را ثابت میسازد. چنانچه اگر به اسناد دوره جهاد و مقاومت شهید احمدشاه مسعود کوتاه نظری بیندازیم به این حقیقت پی خواهیم برد که مسعود شهید در تمام دوره جهاد و زندگی اش حساب شخصی او از حساب بیت المال جدا بوده و تمام سرمایه و ثروت و وسایلی که به بیت المال تعلق داشته در دفاتر جداگانه ای ثبت و راستر بوده که بعد ازشهادتش همه این اسناد با امکانات و وسایل موجود بعد از او باقی مانده است.

چنانچه می بینید کدام باغ ویلا زمین مزرعه و حتی خانه شخصی از او به فرزندانش باقی نمانده است و در حقیقت پاک و وارسته زندگی کرده و پاک و وارسته شهید شده که این مسایل و موضوعات متاسفانه در مطبوعات کشور کمتر انعکاس پیدا کرده و تا حالا نویسندگان و پژوهشگران ما اگر چیزهایی را درباره شخصیت او نوشته اند بیشتر بر مقاومت و سنگرداری و دلاوری و پایمردی دوران جهاد و مقاومتش متمرکز بوده و او را بیشتر یک فرمانده نظامی صاحب استراتتژی معرفی کرده اند.

اما از جنبه های اخلاقی و عاطفی زهد و تقوا استغنا و انسان دوستی، صلح خواهی، پاکی و وارستگی او کمتر نوشته شده حتی بعضا در دوره حیاتش عده ای از رقبایش چنین تلقی میکردند که گویا او و امثال او جنگجویان حرفه ای بوده اند که بدون جنگ زندگی کرده نمی توانستند. ولی اگر به دوران زندگی پر ثمر و واقعی او توجه بیشتری صورت گیرد دیده خواهد شد که خلاف این ادعا او چقدر انسان با عاطفه و مهربان و صلح خواه، خیر اندیش و بیزار از جنگ و درگیری طرفدار صلح و آرامی مردم افغانستان و جهان بوده است.

وی در ایجاد صلح و آشتی در کشورش چه زحمتهای فراوانی بوده که او متحمل نگردیده است؟ و در همه حالات زندگی خود در ارتباط و برخوردش با همه اعم از اطفال اعضای خانواده ها و مردم محل و حتی یک کارگر و دهقان عادی و شبان گوسفندچرانی هم اگر داشته چقدر زیبا و انسانی بوده که به مجرد انس پیدا کردن هر یکی از این اقشار جامعه خود به خود به او احساس نزدیکی و محبت می کردند.

گویا که با او از سال ها قبل آشنا بوده و او را میشناختند و با او از صمیم قلب احساس خودمانی می نموده اند. از این جهت در زمان حیات و آمریتش می دیدید که مراجعین او همه بوده و هر کسی از خود درد و موضوع جداگانه ای داشته که با مراجعت به او می خواستند با او در میان بگذارند. یکی راجع به مشکلات فامیلی اش با او صحبت میکرده و دیگری در مورد مشکلات محله و قریه اش و آن دیگری راجع به جبهه و مجاهدینش.

خلاصه اینکه هر یکی مشکلات خود را با شخص او در میان می گذاشته می دیدید که مسعود با همه عظمت و مصروفیت های کاریش به یک بارگی به طور آنی وارد میدان فوتبال با جوانان گردیده و با آنها فوتبال بازی میکند و با بازیکنان تیم مقابلش به شکل جدی مسابقه می دهد و بعضا می دیدید که با روشنفکران جوان بحث های گرم فلسفی و سیاسی دارد.

با نویسندگان و شاعران شعر و کتاب می خواند و راجع به شعرا و بزرگان ادبیات تبادله افکار میکند و احساس ارادتمندی خویش را به آنها ابراز می نماید او صاحب چنان قلب پاک و رئوفی بود که در قلبش هیچ عقده و کدورت و کینه ای نسبت به هیچ کسی وجود نداشته است. او همیشه برای همه انسانها و به خصوص وطندارانش در سراسر کشور صلح و ارامی را ارزو میکرد و چنان جهانی را می خواست که در آن جهان جنگ و درگیری و خشونتی وجود نداشته باشد.

او همان طور که صلح و ارامی را برای مردم خود میخواست برای همه انسان های جهان آرزو داشته است روحش شاد و یادش گرامی باد.

سید محمد خیرخواه

>>>   احمدشاه مسعود یک دانشجوی سخت کوش در دانشگاه پلی تخنیک کابل و هدف از تحصل و آموزش خدمت به وطن و مردم بود. چون پدر اش دوست محمد خان افسران عالی رتبه پولیس بود. احمدشاه مسعود باو قوع کوتای هفت ثور در برابر حکومت و قت رهبری جهاد در پنچشیر به عهد گرفت.
احمدشاه مسعود مقام معظم رهبری جهاد با رصد نیاز های افغانستان چه در دوران جهاد و چه در دوران مقاومت کفالت نیروی رزمی را داشت و علیه اشغال گران سرسخت می رزمید.
نه سپتمبر سال 2001 میلادی شهادت آن اثر انفجاری خبر نگار انتحاری شد.
لوجرگه اضطراری افغانستان که در پایان دولت موقعت تشکیل شد به احمد شاه مسعود لقب قهرمان ملی داد ونیز نه سپتمبر روز شهد و تعطیل رسمی اعلان گردید.
قهر مان ملی کشور شهید احمد شاه مسعود ، احمد ضیاء مسعود اولاده خوا جه یزدالد ین و خاندان سپسالار غلام حیدر خان تاواخ پدر سراج الدین خان از اولاده خواجه نصر الدین ؛ خواجه یزالدین وخواجه نصرالدین پسران پسر خواجه عبدالله « احرارولی » می باشند به این حساب نسبت سپسالارغلام حیدر خان تاواخ و سلطان محمد خان نورز خیل بازارک باهم بنی اعمام می شوند.

>>>   روحش شاد ویادش گرامی وجنت برین منزل ابدی اش باد

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است