تاریخ انتشار: ۱۰:۴۹ ۱۳۹۵/۵/۲۳ | کد خبر: 119424 | منبع: | پرینت |
بازی قدرت بازی پیچیدهای است. کسانی در این بازی میبرند که ظرفیت نمایندگی از حوزه سیاسی و قوت پیگیری داعیههای سیاسی خودشان را داشتهباشند. تضرع و شکایت به مردم در فردای شکست در بازیهای درون قدرت چیزی جز بی عرضگی سیاستگر را بر نمیتاباند. سیاستگرانی که در فردای پیروزی انتخابات به حوزهی سیاسی خود پشت کنند و جسارت و پررویی به کرسی نشاندن خواستهای مشروع و مسلم مردم شان را نداشته باشند، رهبر سیاسی نه «جسد سیاسی» اند. بجای چنین موجوداتی باید « درخت بنشانند تا هوا تازه شود».
فرمواش نشود، آنی که امروز چاک گریان میدرد و گویا کاسهی لبریز صبرش را به رخ مردم میکشد، دو سال برای اصلاحات فرصت داشته است. اگر سرسوزن قوت و جسارت سیاسی برای مهار زدن به خودکامگی و تکرایی در جبههی اصلاحات وجود میداشت، وضعیت میبایست از بیخ و بن دگرگون میبود.
حق سیاسی با دریوزهگری و گدایی به دست نمیآید، برای حصول آن باید استوار ایستاد و رودررو با حریف سیاسی یا شریک قدرت حسابی حرف زد. جسد عزیز! سه ماه نه، نه ماه هم که انتظار بکشی با این وضع که تو داری، نیم ساعت کسی فرصت گفتگو را به جناب تان نمیدهد. اصلا چرا باید بدهد؟ شما به مردم و متحدین سیاسی تان پشت کردهاید. دلیلی وجود ندارد که کسی هراس و بیمی از قهر و ناز شما داشته باشد.
در وضعی که گزینههای بدیل دزدانی بیش نیستند، آرزوی براندازی حکومت وحدت ملی منطقی و عقلانی نیست. برای اصلاحات و مهار زدن به خودگامگی، تمامیتخواهی و رفتارهای بیباک تباری و قبیلهیی حلقات مشخصی در سوی دیگری از معادلهی قدرت، ضرورت هست که سیاستگر با دیدگاهی سکان رهبری را از دست « جسدسیاسی» بگیرد. این فرصت با انقضای موافقتنامهی سیاسی در سپتامبر امسال میسر است.
اگر اجماع نیمبند سیاسی که در نتیجهی آن حکومت وحدت ملی شکل گرفتهاست از هم بپاشد، مقصر آن بیظرفیتی سیاستگران جبههی اصلاحات و همگرایی و خودکامگی و تمامیتخواهی رهبران تحول و تداوم خواهند بود.
ما نه از تقصیر این میگذریم نه از آن.
تابش فروغ
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است