تاریخ انتشار: ۱۲:۳۱ ۱۳۹۵/۵/۱۳ | کد خبر: 119027 | منبع: | پرینت |
در آغازین روزهای شروع کمپاین انتخابات و شاید کمی پیش از آن، اشرف غنی در جایی در میان تعداد زیادی از تحصیل کردگان هزاره در باره ی فیض محمد کاتب سخن می گوید. در میانه سخن گفتن به عبدالرحمن و کارش اشاره می کند. می گوید کار او دو ویژگی داشت، نظم و کشتار. اگر نظم را قبول می کردی مشکلی پیش نمی آمد، اما اگر نظم را قبول نمی کردی با تو می جنگید. چیزی در همین حدود. دوستان حاضر در این جلسه، کف می زنند.
من در آن وقت یاداشتی در باره ی سخنان او نوشتم و در آن اشاره کردم که ایشان، تاریخ را سرچپه تفسیر می کنند. ایشان به صورت ماهرانه، می خواستند بگویند که اگر مردم شما هم در مقابل عبدالرحمن نمی جنگید، کشته نمی شدند و تا یک قدمی نابودی پیش نمی رفتند. مردم شما با برگزیدن جنگ، کشتار خویش را انتخاب کردند.
در نقد جنبش روشنایی از سویی تعدادی از دوستان، تقریبا همین رویکرد را می توان دید. داعش فراموش شده، بی کفایتی دولت و مقاومت آن در مقابل خواست مردم فراموش شده، و تلاش می شود که قربانیان را به جای قاتلان به محاکمه بکشانند. حتما می گویید که نه، قربانیان گناهی ندارند، بلکه سران جنبش، مسوول اند. خوب، اگر سران جنبش مسوول کشته و زخمی شدن قربانیان اند، این خود نشان می دهد که از نظر این دوستان، قربانیان، گوسفندانی بوده اند/هستند که از خود اراده و هوشی نداشته اند/ ندارند. توهینی از این بدتر می توان در حق انسان ها روا داشت؟
نقد سران جنبش ضرور است و مفید، اما نقد کردن از انداختن مسوولیت کشتار مردم معترض به گردن آنها، فرسنگ ها از هم فاصله دارد. در نقدمان نباید انصاف را فراموش کرد، و با استفاده از ضعف های جنبش و رهبری جنبش، نباید زمینه ی هرگونه اعتراض و نه گفتن را از میان برد. به یاد داشته باشیم که جایگاه و قدرت چانه زنی بسیاری از قدرتمندان فعلی، ریشه در نه گفتن ها و اعتراضات همین مردم دارد. نه گفتن ها و اعتراضاتی که قربانی های بسیار سنگین تر و کمرشکن تر را به همراه داشته اند.
نویسنده: عبدالله وطندار
>>> خون مظلوم دست از ظالیم برنداشت ==
تاکه دیده باشی لکه های دامن قصاب را ==
وسلام هم وطن مهاجر
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است