سیاست موج سواری رهبران هزاره از کجا تا کجا؟
آقایان به احتمال قوی بعد از فرو کش کردن احساسات و التیام نسبی غم ها و خشکیدن اشک ها در صدد بهره برداری دیگری بر خواهند آمد و گناه شهادت مردم بی گناه را بر گردن رهبران باقی مانده جنبش خواهند انداخت 
تاریخ انتشار:   ۱۳:۳۹    ۱۳۹۵/۵/۶ کد خبر: 118723 منبع: پرینت

جنبش های مردمی، در صورت اصرارو، استمرار ومدیریت درست اغلب با موفقیت همراه است. تنها عاملی که کمر خیزش ها و قیام های مردمی را می شکند معامله رهبران و در بهترین حالت پا پس کشیدن آنان است.

جنبش روشنایی، در آغاز مردمی ترین حرکت مدنی مردم هزاره، برای احقاق حق ودرخواست اجرای عدالت به حساب می آمد قسمی که هیچ مخالفی نداشت و تمامی رهبران سیاسی در حمایت از آن گام های موثری برداشتند وعبور لین برق 500 کیلو ولت از مسیر بامیان را خط قرمز شان اعلام نمودند و تداوم همکاری با دولت به اصطلاح وحدت ملی را مشروط به آن کردند.

اتحاد ویک پارچگی رهبران سیاسی، فعالان مدنی و توده مردم، سران حکومت را دچار وحشت ساخت و به فکر برهم زدن این حرکت عظیم از طریق ایاد شکاف در رهبری سیاسی جامعه هزاره افتاد.

مدعیان رهبری سیاسی هزاره که همواره در نزدیک شدن به هرم قدرت، به جای همکاری با همدیگر رقابت می کنند؛ اینبار نیز دچار لغزش تاریخی و خطای استراتژیک شدند وحکومت نیز با بهره برداری از چنین ضعفی با وعده های پوچ آقایان محقق ودانش را از صف جنبش جدا ساختند آنان که خود، لیق برق را خط قرمز خود قلمداد می کردند نه تنها از جنبش مردمی حمایت نکردند بلکه در صف مخالفان قرار گرفتند و رهبران جنبش روشنایی را افرادی فرصت طلب خواندند وبا استناد به گذشته برخی از آنها کار خویش را شاهکار وانمود نمودند.

اما به رغم مخالفت های معاونان دوم غنی و عبدالله جنبش به حرکت خود ادامه داد و تظاهرات میلیونی در مرحله اول برگزار شد که به اعتراف کارشناسان یکی از موفق ترین و زیبا ترین حرکت مدنی در تاریخ افغانستان به حساب آمد و ثبت تاریخ شد.

این پایان جنبش روشنایی نبود با تصمیم نسنجیده حکومت در تغییر مسیر لین برق جنبش را مصمم تر ساخت مردم ما که پیوسته وعده های کاذب حکومت مواجه بوده اند به حرکت مدنی خویش ادامه دادند.

در این میان سران حکومت قبیله سالار نیز بی کار ننشستند وبه دنبال خارج ساختن چهره های شناخته شده سیاسی از صف جنبش روشنایی فعالیت را بیشتر کردند تا بدین طریق کمر آن را شکسته و صدای عدالت خواهی که نتوانسته بودند در نطفه خفه کنند، در گلو خفه کنند در این جهت موفقیت نسبی به دست آوردند و آقایان خلیلی ومدبر وبرخی چهره های دیگر را از توده مردم جدا ساختند ولی هوشیاری مردم باعث شد این توطئه خنثی شود ودر دوم اسد سیل عدالت خواهان به افتاد وفریاد علیه تبعیض فضای کابل را پر کرد سردمداران بار دیگر شرق وغرب کابل را با دیوار های بتونی از هم جدا ساخت و نتیجه آن شد که نباید می شد.

آنچه که می توان از این قضایای اخیر نتیجه گرفت این است:
اولا: بسیاری از رهبران هزاره سیاستمداران موج سوارند. این حقیقت تلخی است که در جریان خیزش ها و اتفاقات چند ساله اخیر به اثبات رسیده است بسیاری از آنها هیچگونه دلسوزی نسبت به سرنوشت مردم خویش ندارند و تنها نزدیک شدن به حاکمیت و اشغال چند پست تشریفاتی برای شان ارزشمند است. قضایای کوچی و قهر آشتی آقای خلیلی و روزه گرفتن آقای محقق، جنبش تبسم و ایتلاف های انتخاباتی همه گویای این واقعیت تلخ است و بعد از فروکش نمودن امواج همه چیز به فراموشی سپرده می شود.

ثانیا: از آقایان خلیلی و مدبر و سیاسیونی که در وسط راه جنبش را رها ساختند بعید بود که این کار نسنجیده را انجام دهند ،سوال این است که علت کار آقایان چیست؟
اگر بهانه شان مذاکره با دولت بود، این موضوع قبل از تظاهرات اول نیز مطرح بود و حکومت آمادگی شان را برای گفتگو اعلام کرده بود و اگر مسایل امنیتی بود می بایست به جای کنار کشیدن بر حکومت فشار می آوردند که امنیت کامل را تامین کند.

اینکه حکومت می تواند به بهانه نبودن امنیت و خطر گروه های تروریستی همیشه از خواسته های مدنی در قالب تظاهرات جلوگیری نماید واقعیت دارد اما هیچ یک از گزینه های فوق نمی تواند باعث جدایی وکنار کشیدن آنان به حساب آید و تنها حقیقت تلخ همان معامله پشت پرده واستفاده از این موج خروشان است.

ثالثا: بعد از این حادثه غم بار سکوت شرم آور آقایان هرچند مایه تاسف است ولی موضوع مهمی است که نباید از آن غفلت کرد. به احتمال قوی بعد از فرو کش کردن احساسات و التیام نسبی غم ها و خشکیدن اشک ها، آقایان در صدد بهره برداری دیگری بر خواهند آمد و گناه شهادت مردم بی گناه را بر گردن رهبران باقی مانده جنبش خواهند انداخت یعنی عذری بدتر از گناه را پیش خواهند کشید و از این طریق خود را محبوب حاکمیت نموده و چهره مخدوش شان را نزد مردم باز سازی خواهند نمود.

امیدوارم مردم عزیز ما، رهبران جنبش، فعالان مدنی و خانواده شهدا، با هوشیاری کامل به قضیه نگاه کنند و اجازه ندهند این موج سواری تداوم یابد و جای مدعی و مدعی علیه را عوض کنند وگرنه این لین برق همانند صدها پروژه دیگر سال ها روی کاغذ باقی خواهد ماند و هرگز جامه عمل نخواهد پوشید.
نمونه روشن آن سرک گردن دیوال است که از زمان داود خان تا امروز هم سن و سال یازده حکومت موقت و غیر موقت است.
در پایان برای شهدای عزیز درجات عالی وبرای زخمی ها شفای عاجل وبرای داغدیده ها صبر از خداوند می طلبم.

حسین قاسمی


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   نویسنده محترم به قدری ناآگاهانه این مطلب را نوشته که هنوز نمی داند خلیلی و مدبر جزء حکومت نمی باشند و در مورد تامین امنیت تظاهرات باید یخن محقق و دانش که به اصطلاح دو نماینده بی خاصیت هزاره ها در دولت می باشند گرفته شود.
بلاغی جاغوری

>>>   این اشخاص دیگر رهبران هزاره نیستن ودر بین مردم جای
ندارند اینهاتاتوانستند مردم هزاره را مانند مواشی معامله
کردند وخودرا در موقعیتهای ارزشمند قایم کردند وکوچکترین
خدمتی چی ازلحاظ سیاسی اقتصادی ورفاهی
به مردم هزاره نکردند وهمیشه مردم هزاره چوبی که باید بر
فرق رهبران بخورد خورده بر فرق مردم مظلوم هزاره جا و
جلال ومقام را رهبران بدست آوردند قربانی انتحار .گروگان
وحمله های مسلحانه مردم بیگناه هزاره قرارمیگیرد مردم
دیگر نروید دنبال رهبر هر کسی باید رهبر خود باشد عقل را
رهبر خود بسازید ..
ح ک

>>>   درینجا فکرمیکنم که قبیله سالار و مردم سالار تماما بمردم افغانستان معلوم است یعنی که کی رهبرقوم است وکی رهبرمردم حاجت به معرفی کس نیست

>>>   محقق خلیلی دیگر رهبران هزاره نیست اینها خیانت کار و قدرت طلب هست من خودم یک هزاره هستم اما اینها را دیگر رهبر نمیگویم جتبش روشنای باید بع یک خزب تبدیل شودخزب خلیلی محقق دیگر باید از بین بود اقای خلیلی اقای محققملت بود که شما را به اینحا رساند اما شما معامله گر و قدرت طلب بوده اید هال برسری شما خیانت کارایی خاین زنده بادجنبش روشنایی زنده بلد عارف رحمانی احمدبهزاد زنده باد داودناجی جعفر مهدوی راست قامت باشید ملت باشما هست خدوندم با شما هست به امید پیروزی وسربلندی جنبش روشنایی باهمه باهم هستیم
عارف فهیمی ازشهرقم

>>>   محقق صاحب درجائی گفته است خودم اصلا ازبک هستم نه هزاره !

>>>   محقق خلیلی دانش دیگر رهبران هزاره نیست بلکه انها یک معامله گر ماهر هستند

>>>   برادران با سلام ! دراین میان که مردم هزاره روی یک گُسل تاریخ وتغییر وضعیت اجتماعی خو دقرار دارند ! به اصطلاح علماء این مردم در کجای کارند ؟ آنها که تا چند قبل حیات و ممات شان بدست همین مردم بود . آنها نان گرم وآب سرد در کجای جهان یافته اند که مردم شان این گونه زلزله در موضوع عدالت خواهی درکشور ایجاد کرده اند، اما هیچ صدای از آنها بگوش نمی رسند . عمامه به سرهای که هراز چند گاهی سروکله شان در کشور پیدا شده وبعد از سه ماه از دیده ها ناپدید می شوند کجایند ؟ و کجایند آن شورای علمای شان، که حداقل از این فاجعه ملی برای دنیای خود بهره برداری کنند ؟ راستی کجایند آن همه مدعیان ایت اللهی این مردم در قم و نجف و... که حد اقل یک جلسه فاتحه خوانی برای مردم خود که قتل عام شدن روی دست بگیرند؟ در یک کلام ! همانگونه که امروز فاتحۀ شهدای دهمزنگ را برگزار میکنیم، فاتحۀ خوانی هم برای روحانیت این مردم را نیز برگزار نمایم .چرا که دیگر این مردم جامعه روحانیتی ندارند ، هر چه هست روحانی نما اند و بس .

>>>   محقق وخلیلی ودانش راباید مردم اعدام کند واموال که به دوزد جمع کردن باید مصادره کند ایها خاین ملی است خالق

>>>   عزیزان هموطنی که متعلق به هرقومی که هستید سلام برشما
اینکه ما خواسته باشیم حکومت ضعیف افغانستان بتواندامنیت یک تظاهرات چندصد هزارنفری رابگیرد ، خواسته ی اشتباهی است.دلیلش اینست که انتحاری ملعون روی سرش دوتا شاخ ندارد که شناخته شود ومی بینیم حتی درپیشرفته ترین کشورهای جهان مثل فرانسه، آلمان وامریکا هم تامین امنیت صدفیصدمردم خیلی مشکل است چون مکانیزم نامنی ها خیلی پیچیده است.
اما ازطرف دیگر شعارهای داغ رهبران خام جنبش روشنایی خیلی شباهت به شعارهای آتشین خلقی ها وپرچمی ها دارد. وقتی احمد بهزاد گپ میزند وشعار میدهد خیال میکنی ببرک کارمل دوباره زنده شده است. اینکه مردم بیدفاع را به جاده ها بکشانیم وگوشت دم توپ بسازیم راه حل نیست. اینکه با کاپی نمودن ازکشور همسایه بگوییم توتاپ خط قرمز مااست دردی رادوا نمی کند.حتی همسایه که می گفت انرژی هسته یی خط قرمز مااست بلاخره باشیطان بزرگ به توافق رسید. بهتراست عزیزان جنبش روشنایی باحکومت به توافق برسند ومردم را دیگر به سرکها نکشانند وبه کشتن ندهند.قدرت طلبی درپشت شعارهای آتشین وبه بهای خون هموطنان از نظر دین واخلاق مردود است ومذموم.
یک هموطن شما

>>>   محقق وخلیلی ودانش فقط بلده ... کند دیکه اینها بفکری مردم مظلوم مانیست مردم ما باید دنبال یک رهبری جدید باشد مثل احمد بهزاد که ایشان هم باسواد است بلده حرف زدن را وهم دلسوزبملت خدا ایشان را حفط کند جاوید

>>>   سلام ملت شریف مدت است ازرهبر یعنی کریم زوار معلوم نیست کجارفته کریم زوار ده یک پوف پرید تااخرین لحظ درکنار شماه هستم آزخدا هیچ وقت نه خاسته شمارا تنها بگزارد کریم زوار بیا قضیه را جم کن کاچولو اب جوش کرده میخوری حیسن آقاکه سخن یاد میگرفت کجا بیا تک گوشت جونان تحصیل کرد ه ی مردوم را جمع کن دفنش کن رهبری حزب وحدت اسلامی معاوین ریاست پیشن رسی مردوم افغانستان عینگ خوره پاک کن حسن زوار آت تو کجایه چرا سری فاتحه نمیامده محمد محقیق تورا قد ات تو خوب پش کد بگا صبا چطوری خانه نان نوش جان میکند حسن زوار تودیگه دستت از آت بردار مرگ خیلی خوب بود جای یگ نفر شهیدا شماه کی میرفتت بابه هم راضی بود ملت هم قبری تان را گل پوش میکرد آفسوس وایوای وای وای شهیدا شهدا ما شرمند شدم ازدستی ات حسن ات حسن ابرورا بورد زنده ات
حسن قداینطور ابروزی

>>>   کریم خلیلی و صادق مدبر و سرور دانش وحاجی محقق رهبران سابقمردم هزاره هرگز نمی خواهند که اینها از صحنه رهبری هزاره ها دور شوند وجای انها را جوانان هزار بگیرند اینها از نام این مردم خود را صاحب مال و سرمایه های بزرگ و قدرت دولتی کلان کرده اند اکنون که مردم هزاره با درک این مطلب که اینها بدرد مردم نمیخورند بلکه اینها در صدد جمع اوری سرمایه و کسب قدرت دولتی از نام ملیت هزار اند مردم با دانش هزار از رهبری شان انها را دور کرده اند ورهبری ملیت هزاره را جوانان با تحصیل و بادرک و اگاه از مسایل روز در دست گرفته اند این رهبران فریبکار کهنکار در صدد بدنام سازی رهبران جدید جوان هزاره هستند تا انها را بدنام سازند تا خودشان بحیث رهبران مردم هزاره استفاده های شخصی شانرا کرده بتوانند اما دیگر دیر شده توطعه های این ها کار سازی نمیباشد چون مردم هزار درک درست کرده اند که رهبران فریبکار سابق شان بدرد بخور شان نیست در پشت رهبران جدید جوان شان استاده اند وازکریم خلیلی و صادق مدبر و سرور دانش وحاجی محقق بریده اند وبه رهبران جدید شان پیوسته اند .

>>>   هزاره های افغانستان امروز تن بی سر شده دیگرنام بردن ازمحقق وخلیل وسرورو... به عنوان سران هزاره برای گوینده گان باید مایه ی شرم وبرای شنونده گان کذب محض باید باشد. زیرا وقت ماسران میگیم وظیفه سر نسبت به بدن چیست آیا درد ورنج بدن سر را ناراحت ولنجور نمی کند ؟
بدن های هزاره ها هر روز قطعه قطعه می شود اما سران راحت کاخ نشینان وکاسه لیسان اند.{خداداد"محمدی"}

>>>   سلام تجربه تلخي گذشته متاسفانه نشان داده همين ها كه صدبار خيانت كرده اند ولي وقت معامله همين ها رهبر هستند خليلي جان مي داند كه در چه وقت دست به كار شود وچه وقت موج سواري كند حالا شما يك سر در دفتر جنابها بزنيدكه جيره خواران چه مي كند ؟ چه كساني نان به نرخ روز مي خورد اگر باور نداره در وقت انتخابات نگاه كن جناب محقق بعداز چنبش تبسم همه مي گفتند كه محقق مرد كجاشد مگر محقق حالا همان محقق نيست شايد جري تر هم شده تعداد را با پول تعداد را با زور مي خرد ياز خودرا به عنوان رهبر نشان مي دهد متاسفانه تعدادي از نخبكان جامعه ااين كار را مي كند دمب مقق را گرفته بدهن مي چوله دنباله رو هسند ...

>>>   عزیزا هزاره سلام بر شما باد وسلام بر همۀ هموطنان عزیز افغانستانی در سراسر گیتی . به نظر حقیر ،مردم هزاره در همۀ عرصه های سیاسی،اجتماعی ، دانشگاهی ،حوزوی ورهبری نیازمند یک تحول بزرگ اند ، روند فعالیت در همۀ زمینه های فوق ،این مردم پرتلاش را به سوی یک خلاء سیاسی، اجتماعی، علمی ورهبری پیش می برند ،رهبران تنها مردم را ابزاری برای دستیابی به قدرت و شهرت و مادیات دنیایی خود لازم دارند، فراز وفرود های اجتماعی یک دور باطل برای این مردم است که اینها را در جای اولش میرسانند ونه روبه جلو و تحولات سیاسی نیز از همین دو فاکتور تبعیت خواهند نمود ورشد علمی وحتی اعتقادی نسل نو این مردم در گروی استقلال خوزوی ودانشگاهی آنها است ودر حال در این زمینه ها این مردم الآن دنباله روی دیگران هستند. از نسل تحصیل کرده این مردم این انتظار است که تحولات بزرگی در همۀ این عرصه برای رشد وشکوفایی آینده خود ایجاد کنند وتداوم شرایط فعلی آنها را بسوی یک نا آباد می برند .

>>>   کریم زوار یعنی به قولی مردوم استاد خلیلی وصادق وزبگ داودناجی ... این روزها کجاه هستت شما میگفتت مااهل کوفه نیستم حیسن را تنها بگزارم خوب دورست اهل کوفه نیستت حیسن را تنها بگزارد قبول شیهدا را هم تنها نگزشتت کجاید مامهاجرین خارج ازکشور درکشور های خارجی موروم ازدستی کارهای خلیلی خان ناجی خان صادق خان جناب استاد استاد خلیلی ناجی خان به فقط دوسه نفر مداری میشناخت صادق که نسواد داره نه عقل سخن رانی شان دیدی گاب چرانی میکنه تو چرا آبرو را بوردی اگرکوشته میشدی خیلی لزت بخش بود درکناربابه میرفتی تادونیا بود روی قبرت شاخه گل بودامروز چی سرمردوم هزاره را به خاک مالیدی مردوم هزاره زن مرد داخلی خارجی گریه های شبانه داره چراچراچرا اقای استاد بد بودی بد شیناختی داود ناجی صادق کله شی مسلی کله گوسفنده پوخته کرده واری آزغار بیا برون مسلی مرد سنگر بیگر پش ملت گریه ماتم کن همیه میگفت جای بابه را گرفت یک ورگان 100نفری که من یکش رفیقم بود گفت فقط صدای خلیلی برسه 100نفریک جاه پش پیش استادم عجب عجب ابرو رفتفرستند طاهره خادمی برجیگی

>>>   دوستان به خاطر چند موج سوار معدود خود موج مردمی را زیر سوال نبرید به وجدان جمعی هزاران انسان آگاه و تحصیل کرده اهانت نکنید.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است