بلایی که بر سر هزاره ها آمد و نه هرگز فهمیدند و نه هیچگاه توان مقابله با آن را در خود یافتند اینک بر سر تاجیک ها و به نوبت بر سر دیگر اقوام غیر پشتون مدعی سهیم شدن در قدرت و حکومت می آید به نحوی که از درون روبه تضعیف و چنددستگی آورند.

در میان قوم هزاره، اختلاف افکنی ها از مسایل جزئی حایز اهمیت خوانده شده برای مردم ملکی در مناطق مختلف مرکزی و کوهستانی تا رقابت های بی دلیل و بی بدیل میان رهبران احزاب و دسته های وامدار رهبر شهید استاد عبدالعلی مزاری، سرانجام میخ اختلافات داخلی را کوبید و موریانه ها را به جان استحکامات چوبی انداخت.

به بیان دیگر، قوم مدعی قدرت مطلق و خواهان حکومت بی قید و شرط و بی شریک از دیگر اقوام شروع به رخنه از داخل بنیادهای سست و بی حفاظ اقوام دیگر کرده است به نحوی که با شعله ور کردن آتش تفرقه و نفاق، رهبران و سران را تضعیف، قوم را منزوی و متزلزل و به تبع آن، سهم و جایگاه آنان در ارگ را به مراتب حاشیه ای تر و زاید تر می نمایند.

در این خصوص برای محمد محقق، کریم خلیلی، سرور دانش و بیشمار نماینده ی هزاره در داخل پارلمان می توان تمثیل و مصداق آورد که نه تنها از جایگاه های مردمی خود فاصله گرفتند بلکه با درگیر شدن در امور جزئی و پوچ، از خوان گسترده ی قدرت و محبوبیت و مشروعیت بازماندند.

اما این بار نوبت به سران تاجیک رسیده است که حاص زحمات ده ها ساله ی رهبران فقید و زنده ی خود را بر باد دهند و به امید واهی در گرداب نفاق و تفرقه داخلی گرفتار شوند. این برنامه ی طولانی مدت و محتاطانه ابتدا از سکوت سنگین در برابر ترور استاد برهان الدین ربانی آغاز شد، با انفعال در برابر مرگ مشکوک مارشال فهیم ادامه یافت، در سکانس بعدی برادران مسعود را از دیگر تاجیک ها جدا کرد و اینک نوبت به ازهم پاشیدگی حزب جمعیت اسلامی رسیده است.

بذر اختلافات نه چندان ریشه ای و نه حتی قابل اعتنا با سم کشنده ی متلاشی شدن وحدت سران این قوم در حزب جمعیت اسلامی نیز پاشیده شد تا عطا محمد نور، عبدالله عبدالله، صلاح الدین ربانی، اسماعیل خان و یونس قانونی را به گوشه های عزلت و خشم و انفعال بکشاند و سپس شاهد و ناظر افول قدرت تاجیک ها در ارگ باشیم.

باشد که با چشمان باز و ذهن هشیار و بیدار از این وقایع تلخ که نه تنها زمینه را برای یکه تازی قوم تکیه زده بر ارگ ریاست جمهوری فراهم می سازد بلکه مردم ملکی را از سران و نمایندگان منتخب خودشان دلسرد و دور می کند به گونه ای پیشگیری شود که موریانه ها بناهای وحدت و انسجام اقوام غیر پشتون را از درون تخریب و تهی نسازند...
آمین!

کد (8)

>>>   کسی بلای بر سر ه هم وطنان هزاره نیاورده است بلکه خودشان باعث این بلاها شدند. استاد ربانی سالها پیش در جنگ روس ها ضربه ای بزرگی به وحدت و همبستگی مردم افغانستان زد و این اختلافات تا هنوز ادامه دارد هم چنان برای قدرت گرفتن از دیگر اقوام پیشی میگیرند. من تمام تقصیرات را هرگز به گردن استاد ربانی نمی اندازم بلکه در این اختلافات و ویرانی و فاجعه انسانی و کشتار افغانها و ویرانی افغانستان همه رهبران جهادی پیشین شریک هستند . هم وطن عزیز قدرت مهم نیست مهم وحدت و دوستی ماست ) بیایید دست در دست هم دهیم و تعصب و نژاد پرستی را کنار بگذااریم و به گروهای کوچک و بزرگ احترام قائل شویم و افغانستانی سرافرازی با صلح و دوستی درست کنیم . به امید سر افرازی افغانستان ( عزیز ) حبیب الله یوسفزی

>>>   آقای یوسفزی اینجا ی حرف حساب زدی ها!!!!!!!

>>>   یوسف زی عزیز تحلیلت خوب بود. آیااین پرسش اگر مطرح شودکه کدام قوم در وحدت ویکپارچگی افغانستان کار شکنی می کند؟خودت پاسخ خاهی دادالبته این پاسخ هم درخلوت باشه که خودت باشی حتمامیگی قوم من باعث ناامنی و....درافغانستان است. که این قضیه هیچ قابل کتمان نیست ازآفتاب روشن تراست. وقت که مسئله چنین باشه شما روشن فکرهای قوم پشتون باید بخود بیائید این قوم خودرا مدیریت کنید تا افراد منجمیدبا تفکرقرن حجری جلووحدت،امنیت، رشدوبالندگی و رفاه وآسایش مردم رنج دیده افغانستان رانگیرند تاباکمال آرامش درکناریکدیگر زندگی کنند.که یکی ازرفقایم می گفت ازهرات طرف کابل می رفتیم بین راه پول وپولچک هادر مسیر شاهراه تخریب شده بود من ازیک برادر پشتون سوال کردم چرا این هارا تخریب میکنید بدون تامل درجوابم گفت این تخریب هافقط بخاطر اسلام است. بااین نحوه تفکر خودت قضاوتکن
احمد

>>>   اقای یوسفزی نگفتی اشوبی که طالبان به وجود اورده اند به نفع حضور امریکاست یا به نفع کشور؟ ایا نمیشود بدون قتل عام مردم بیگناه جهاد کرد ایا به نظر تو جنگ طالبان بهانه را برای حضور امریکا وناتو نمیدهد ایا بهتر نیست طالبان دست از خیانت بکشند وملت خارجی ها را از کشور خارج کنند.

>>>   این نشانه درک ضعیف سیاسی یک ملت وجامعه رامیرساند که مردم ان وابسته به یک حزب یا یک شخص باشند در جوامع پیشرفته شخص ملاک نیست حزب ملاک نیست بلکه خدمت رسانی ومیزان شرایط اجتماعی جامعه موجب اقبال مردم به یک فرد ویا حزب میشود واحزاب وگروهای سیاسی برای جال توجه مردم همیشه پوست اندازی میکنند وافرادی که لایق تر باشند را به جامعه معرفی میکنند ولی متأسفانه در جامعه ما یک فرد ویا یک حزب سالها در یک منطقه یا در بین یک قوم قدرت را در دست دارد تا حدی که برای خود حکومتی مستقل از حکومت مرکزی تشکیل می دهد .مردم اگاه شوید مگر مزاری وربانی وکرزی وقنی ودوستم دیگر به اصطلاح رهبران کی هستند انها برای چه امری رهبر شده اند نه اینکه برای خدمت به کشور ومردم ؟ ایا در بین اقوام افغانستان قحط الرجال امده وهمینها باید سالها رهبر باشند ما باد طرفدار یک حزب ویا یک شخص نباشیم ما باید رهبران را از لحاظ میزان تعهد به کشور ومیزان خدمت انان حمایت کنیم ما نباید ار ان رهبران برای خود بت بسازیم مگر انها کی هستند متاسفانه جامعه ما هنوز به این درک نرسیده که باید حزب ونماینده گان ان در خدمت ملت باشد نه مردم در خدمت حزب .
مبت ما باید این رهبران که از بیت المال برای خود مال ومقام بهم زده اند راکنار زده وافرادی لااقل تر وبا انگیزه تر را انتخاب کرده ومانع دیکتاتوری یک تعداد سود جو در دولت شوند ما باید رهبرانی جدید انتخاب وهر چند مدت باز رهبرانی جدید تر انتخاب کنیم تا قدرت در یک جا جمع نشود تا رهبران برای بقا دست به خدمت زده ورقابت بر سد خدمت باشد نه برای کسب قدرت.در غیر اینصورت دودش به چشم ملت میرود.

>>>   ما مردم افغانستان اول از انسانیت دور شدیم چه برسد به اسلام ومسلمانی!‏ بعد هم از خدا غافل شدیم ،خدا هم ما را به حال خودمان واگذاشت،دیگر بس است قوم پرستی، متأسفانه گرچه سران حاکمان قبلی جز داود ونجیب اکثرشان وطن فروش وعیاش بودند اما چند سال که سران تاجیک به قدرت رسیدند هم دو دستی مثل کنه به قدرت چسپیدن وتمام جنایتها وسیاهی را بر سرتمام مردم افغانستان آوردند که تا هنوز گرفتار هستیم از جمله تاجیک ها باید قربانی شود..
نادرشاه

>>>   امید اقوام غیر پشتون و یک عده از پشتونها به رهبران جنگسالار کوتاه فکر قدرت طلب و پول پرست که هیچ وقت به منافع ملی افغانستان
نه اندیشیده و نمی اندیشه و خواهم اندیشید چالش بزرگ را در برابر پیشرفت و ترقی افغانستان و مردم این کشور ببار آورده
بعد از سقوط رژیم داکتر نجیب احمد شاه مسعود و ربانی جنرال دوستم مزاری گلبدین هر کدام میخواستن دیگر را حذف کند
یعنی ربانی و مسعود میخواستن گلبدین را حذف کند این درحال بود که گلبدین از بیش از ۸۰ در صد ی پشتونها نماینده گی میکرد یعنی این به این معنابود که مسعود و ربانی میخواست که پشتون ها را از صحنه سیاسی و حکم روایی افغانستان حذف کند یعنی که میخواست بیش از ۷۰ درصد از مردم افغانستان را از حق و حقوق شان محروم کند همین طور بقیه اقوام افغانستان را مثلی ازبک ها و هزاره ها جنرال دوستم و احمد شاه مسعود در صفحات شمال افغانستان در ولایت های تخار باغلان قندوز بلخ جوزجان سرپل پاریاب و بادغیس جنایات فجیع را در برابر پشتون ها انجام دادن گوسفند های شان را میبوردن خانه های شان را چور و چپاول میکردن جوانانی شان را میکشند به ناموس شان تجاوز میکردن
کوچ اجباری میشودن زمینها و خانه های شان غصب میشودن
بین خود ازبک ها و تاجیک ها و هزاره
ها هم جنگ های زیادی بیهوده ای رخ میداد
که بسیار از مردم بیگناه در آن کشته و چور و چپاول و آواره میشدن
جنگ بین دوستم و مسعود که هزاران جوان در آن کشته شدن
سنگهایی اطراف سالنگ هنوز هم به خون جوانان ازبک و تاجیک
و پشتون های که به زور به جنگ آورده شده بودن آغشته است همین طور در کابل پایتخت افغانستان چقدر خون مردم بیگناه ریخته شدن از همه ای اقوام بنظر من این خد یک چالش بود در برابر مردم وکشور افغانستان
مخصوصن قوم اکثریت پشتون
پشتون ها که خود را صاحب ام و تام افغانستان میدانست باید چاره ای را برای این معضل افغانستان می اندیشید آن بود که طالبان به کمک پاکستان و کشور های عربی و آمریکا و انگلیس ظهور و پاه به سحنه افغانستان گوزشتن در آن زمان مردم افغانستان سخت از بی قانونی و آنارشیسم میرنجیدن و زلمی که بر سری پشتون هاشمال جریان داشت پشتون ها دیگر مناطق را به فکری چاره ای انداخته بودن آن بود که پشتون ها با همراه شدن با طالبها و برنامه کشور های یاد شده افغانستان را تحتی تسلط خود در آوردند گرچه طالبان قانون و امنیت را در بیشتری از مناطق افغانستان به پاه کرده بود و لی باز هم چالش بود برای پیشرفت و ترقی وحدت و یکپارچه گی افغانستان طالبان با سیاست زمین سوخته مانع بزرگی بود بر پیشرفت و ترقی افغانستان.
بنده دوره جدید یعنی دوره حکومت های انتخابی کرزی و اشرف غنی را یک دوره طلایی برای افغانستان میدانم گرچه تاجیک ها باز هم می‌خواهد حق دیگر اقوام افغانستان را در قبضه خود داشته باشد و لی این مثله را کوتاه مدت و زود گذر میدانم
و به آینده کشور خود امید وار هستم
انشاءالله که نشر شود
جوزجانی

>>>   باعث همه نفاق افگنی ها وخیانت ها ویرانی کشور وقتل وقتال مردم گروه مزدور طالبان وحزب اسلامی گلبیدین وابسته به ای اس ای پاکستان است این دوموره واجیر شده به استخبارات پاکستان بشمول شبکه حقانیی نفاق قومی وزبانی وسمتی ومنطقوی را با اشکال گونا گونش بسط وتوسعه دادند ودستور ای اس ای را در کشور ما عملی کرده اند این همین مزدوران پاکستان که تمام سلاح ومهمات نظامی را که بدسترس شان رسید به پاکستان انتقال دادند حتیدیپو های نظامی را چپاول کردند وبا پاکستان انتقال دادند واز حیوانات قاطر گرفته تا گاوی شیری وریشه درختان پسته گرفته تا اثار باستانی وافتخارات تاریخی وطن ما وانتقال انها به پاکستان دریغ نکردند وبا این خیانت وجنایت ادعای اکثریت نفوس و حکومتداری را هم از ان خود شان میدانند زمان حکومت خلق وپرچم شهنواز تنی وداردسته ان چندین طیارات جنگی وباربری نظامی را به پاکستان فرار دادند وتحویل ای اس ای کردند و به جمع حزب اسلامی گلبیدین اضعافه شدند وهم یک فروند طیاره مسافر بری شرکت اریانا را سلطانزوی خاین هم به پاکستان اختطاف کرد و تسلیم پاکستان نمود یکعده زیاد این همین قوم طرفدار پاکستان میخواهند که اقوام بزرگ تاجیک وهزاره را با تفرقه اندازی وترور سران شان از صحنه سیاسی کشور دور سازند تا هرمعامله ننگینی را که پاکستان انجام دهند مانع سر راه شان وجود نداشته باشد وقتیکه اینها میبینند که اقوام تاجیک وهزاره از نگاه علم ودانش نسبت به قوم خودشان درسطح برتر قرار دارند ودر انتخابات برنده هستند در صورتیکه تقلب گسترده را انجام ندهند انها بر علاوه ترور شخصیت های تاجیک وهزاره به تفرقه اندازی دربین انها وراه گیری واختطاف روی اورده اند تا انها را ضعیف ویافرار از کشور شان سازند اما بر هر پلان خصمانه ی را که انجام دهند این دوقوم در صورت اتحاد شان صاحب قدت حاکمه دولت کشور شان میشوند ولو هر دسیسه شانرا عملی کنند .

>>>   به امید سرافرازی و پایداری سرزمین نیاکان من.افغانستان عزیز
هزاره از ایران

>>>   تو تا جیک با ید جواب بد هی 15 سال هست که تمام هست ونسیت این مملکت را خوردی و حا لا فر عو نی را شروع کردی و به خیا نت ملی دست اندا ختی میخوا هی و طن را چیر کونی و خبر با ش که آروز و ها یت را به گور خوا هد بوردی القاب که مستحق اش نیستی گر فتی چون مفکوره مسعودو وعطا یک چیز است و جواب این خیا نتت را خو اهد پر دا ختی به امید آ نروز گر چه افغان پیپر فا شیست نشر نه می کند

>>>   کدام رهبران:
رهبران همیشه از میان نا ملایمات درون جامعه سر بلند میکنند و غلام و نوکر نمی باشند شما در تاریخ نام چگوارا کاسترو امان الله خان و امثال هم را شنیده اید . ولی رهبران که شما در نوشتار تان از انها یاد کرده اید توسط پولهای غرب و ای اس ای پاکستان رهبر شدند نه توسط ملت . انها به خون ملت صاحب ملیون دالر و شکوه و جلال شدند . ایا از کاسترو و چگوارا و امان الله خان کسی یک افغانی سرمایه هم ثابت کرده میتوانند . از ببرک کارمل که فقیرانه مرد تا امین و ترکی کسی یک بلست زمین و تعمیر و مغازه یی سراغ دارند؟ میگویند کارمل تا اخرین رمق حیاتش بنام خود خانه نداشت و در منزل پدرش زندگی میکرد . حال ان کافران به اصطلاح اینها و این مسلما نان به زعم خود شانرا مقایسه کنید . اینها به نام اسلام ده برابر انها را کشتند .
فقط یک چیز را یاد گرفته اند ناره یی تکبیر و بس ولی نمی دانند در کجا استعمال کنند.

>>>   این پلان خطر ناک از طرف انگلیس ها و امریکایی ها طرح و توسط قوم بر تر به اجرا گذاشته میشود و برای وحدت ملی مردم افغانستان بسیار خطر ناک است. قلندر شاه از کابل

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است