رگههای زمختی از استبداد و جهل و تاریکاندیشی و ذلت و انسانستیزی در کشور حاکم است که به سادگی اندام جامعه را رها نمیکند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۶:۵۱ ۱۳۹۵/۳/۶ | کد خبر: 116317 | منبع: | پرینت |
حکم حکومتی اشرف غنی احمدزی و حنیف اتمر، با نقشآفرینی محمد محقق و سرور دانش، با امضای محمود بلیغ، همایون رسا، برنا کریمی و شریفی بلخابی، با صدای فیضالله ذکی، فصل اولِ حرکت جنبش روشنایی را به اتمام رسانید.
این دور اول بازی بود.
جنبش روشنایی، معجزه بزرگ روشنایی را تثبیت کرد. به نظر میرسد رهروان جنبش روشنایی تا اینجای بازی به خوبی پیش آمدند و ظرفیت خرد و سنجشگری مبارزاتی خود برای پاسداری از عدالت، حقوق شهروندی و کرامت انسانی یک ملت را به خوبی ظاهر ساختند.
اشرف غنی احمدزی و حنیف اتمر، در هیچ معرکه ای بیش از این گیر نمیآمدند. محمد محقق و سرور دانش، در هیچ معادلهای بیش از این نقاب از چهره بر نمیداشتند. سایر بیچارههای چشمبین دروازهی ارگ نیز در هیچ موقعیتی بیش از این دونمایگی خود را آشکار نمیکردند.
بامیان و هزاره جات پیش از این نیز برق نداشت. پروژه ای را شاهد نشده بود. ملت پیش از این نیز بگونههای مختلف سرشکسته و تحقیر شده بود. اما جنبش روشنایی، توجه به یک تصمیم ضد ملی را به آزمون بزرگ دموکراسی و فرهنگ مدنی جامعه تبدیل کرد. وقتی بانوان روشنایی، از پیش چشم بودا راه افتادند تا رکابزنان از دل کوه و کوه پایههای بامیان و میدان به کابل برسند و الیکین را به تاریکخانهی ارگ هدیه کنند، فصل اول جنبش روشنایی در یک اوج زیبا ختم شد.
با این وجود، قصه جنبش روشنایی از این لحظه وارد فصل جدید خود میشود. محقق و دانش همچنان در میان مردم میمانند. حساب آنها هنوز پایان نیافته است. این تعبیر که گویا محقق و دانش یا سایر نوالهخواران چشمبین دروازهی ارگ کمر مردم را شکستند، تعبیر رسایی نخواهد بود. اینها مهرهای در کمر مردم نبودند که با خیانت خود آن را شکسته باشند. تفانداختن اینها بر روی مردم بازی شرمآوری بود که از دیر زمان جریان داشت. جنبش روشنایی ظرفیتی را به وجود آورد که این چهرهها مجال نیابند نارو بزنند و کوچکی و حقارت خود را در پشت خاطرههای تابناک مردم پنهان کنند.
محقق و دانش تنها نیستند. بازی هر چه کش خورد، پیچیدهتر شد و با این پیچیدگی، حرکتش نیز سنگینی بیشتری یافت. جمعی در مسجد الزهرا گرد آمدند تا چهرههای خود را از ثبت شدن در تاریخ محروم نسازند. جمعی دیگر با شتاب به کمیسیون حکومتی داخل شدند تا بر یک خیانت بزرگ ملی مهر بزنند. هیجان اینها نیز برای نجات از گمنامی در تاریخ بود. جنبش روشنایی همهی این حکایتها را با خود حفظ خواهد کرد. شعر و داستان و آثار هنری فردا به این نمادهای ظریف نیاز دارد تا سوژههای خود را عمیق سازد.
جنبش روشنایی در رویه دیگر سکه خود نیز حکایت قشنگی دارد. چهرههای تابناک زیادی به پا خاستند و صدای خود را برای انصاف و عدالت بلند کردند. آزمون دشواری بود. نجیب باور، امرالله صالح، لطیف پدرام، ناهید فرید، حمید زازی، وحید عمر، رحمت الله نبیل، عطامحمد نور، فوزیه کوفی، احمدولی مسعود، کاوه جبران، بکتاش سیاوش، و دهها شخصیت استوار دیگر از سراسر کشور و سراسر جهان، جنبش روشنایی را به فرصتی تبدیل کردند تا داعیهداران روشنایی و عدالت به هم برسند و سهم خود را در پاسداری از ارزشهای بلند نسل ما ادا کنند. این دستها فردای زود، صفحه جدیدی را در دفتر مناسبات سیاسی و شهروندی کشور باز خواهند کرد.
جنبش روشنایی راه خوبی را باز کرده است. صدای این نسل دیگر پشت دیوارهای سمنتی و کانتینرهای آهنی محصور نمیماند. جنبش روشنایی، آغازی برای یک تجربهی تازه در مبارزهی نسل جدید جامعهی ما است. این تجربه، به گستردگی پوشش خود، خلاهایی را نیز در جریان حرکت و مبارزهی ما برجسته ساخت که از این لحظه باید به دقت مورد توجه قرار گیرند. جنبش روشنایی توانست بسیج و انسجام بزرگی را در جامعه ایجاد کند و نقشههای شوم زیادی را که برای ایجاد نفاق ملی و اشاعهی فرهنگ خشونت و نفرت طراحی شده بود، از بین ببرد، اما گسترش پیام روشنایی در حوزهی وسیع ملی هنوز هم به کارهای زیادی ضرورت دارد که باید با دقت و هوشمندی انجام شوند.
جنبش روشنایی، جنبشی برای نجات یک ملت است. در وقفهای که پیش رو داریم، پیام جنبش روشنایی را از زاویههای مختلف نگاه کنیم. خیانت و ضربه در قیام تبسم شدیدتر بود. در جنبش روشنایی قسمتهایی از این آسیب جلوگیری شد. بااینهم، رگههای زمختی از استبداد و جهل و تاریکاندیشی و ذلت و انسانستیزی در کشور حاکم است که به سادگی اندام جامعه را رها نمیکند. رهران جنبش روشنایی باید بیشتر مراقب باشند و گامهای بعدی را سنجیدهتر و دقیقتر بردارند.
نویسنده عزیز رویش
>>> آقای عزیز رویش هنوز هم در رکاب غنی کوچی قمچینن میزنند ویا حالا بلاخره هوشیار شده؟؟؟
>>> درود بر تو معلم فرهیخته، مردم فروشان همیشه در پایان روز متضرر از بازار سیاست بر آمده اند، این باز نیز این بازار دلال های خود را دارد.
>>> دلال های دیروز هوشیار شدند و درس خود را گرفتند ولی دلال های امروز هنوز هم گیچ و گمراه روان هستند۰
>>> اگر هزاره ها برق می خواهند، که دولت دست نشانده وعده کرده است برق را به مناطق مرکزی برساند. از کدام مسیر مهم نیست. اما اگر زور آزمائی با دولت می کنند، نباید در این زور آزمائی حق اقوام دیگر (از مسیر سالنگ) تلف شود. دیگران نیز تبعۀ این کشور اند و به روشنائی احتیاج دارند.
>>> چرا از یک مسجد راه نیفتادن. ؟
>>> برق تا برق است۰
هدف غنی و تیم قبیلوی او فقط رساندن برق بلند ولتاژ صنعتی به جنوبی است و اگر درین راستا تاجیک ها ویا هزاره ها ویا هرکسی دیگر محروم شود برای غنی بیتفاوت است و فقط برق ۵۰۰ میا وات صنعتی باید با کمترین ضایع شدن شدت آن به جنوب و جنوب شرق برسد۰
این در حالیست که تولید چهار بند برق عمده کشور قبلن همه در خدمت جنوب و جنوب شرق قرار دارند و مناطق مرکزی روشنی هم ندارند۰
>>> برادر سالنگ برق دارد کاسا هم قرار است از سالنگ بیایید و به پنچشیر پیچ بخورد این چندین لین برق تازه به ضرر سالنگ و مناطق شمال هست چندین پایه برق فشار قوی چه قدر زمین و خانه های مردم را خراب می کند با یک تیر دو نشان هم تاجک و هزاره را بجان هم انداخت هم به میان برق نداد هم صفحات شمال از آسیب های برق دیگر حق گلایه ندارد دهان شان بسته شد که اگر بنالد فوری گفته شود ما برق از منطقه شما عبور دادیم و به بامیان ندادیم و در نتیجه که هدف اصلی بود به جنوب هم زود برق می رسد ببین چه طرحی دست شیطان از پشت بسته این اشرف تاجکان هوشیار باشید
>>> برق تا برق است۰
هدف غنی و تیم قبیلوی او فقط رساندن برق بلند ولتاژ صنعتی به جنوبی است و اگر درین راستا تاجیک ها ویا هزاره ها ویا هرکسی دیگر محروم شود برای غنی بیتفاوت است و فقط برق ۵۰۰ میگا وات صنعتی باید با کمترین ضایع شدن شدت آن به جنوب و جنوب شرق برسد۰
این در حالیست که تولید چهار بند برق عمده کشور قبلن همه در خدمت جنوب و جنوب شرق قرار دارند و مناطق مرکزی روشنی هم ندارند۰
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است