روسیه قصد دارد با افغانستان پیمان امنیتی امضا کند و در مهار تروریست همکاری نماید.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، داکتر لطیف نظری، استاد دانشگاه گفت: روس ها در مجموعه این منطقه، خواستار این هستند که در سیمای سیاست خارجی خود، تغییر ساختاری ایجاد کنند.

وی افزود: روسیه امروز روسیه 2001 نیست. بنابراین روس ها عملاً در تحولات خاورمیانه نشان دادند که می توانند ابتکار عمل را در بسیاری از موارد درکنترل خود داشته باشند و با توجه به اینکه یک محور مشترک بین روسیه، چین و ایران در خاورمیانه شکل گرفته، عملا ً آنجا تحولات را به نفع خود شکل دادند.

داکتر نظری گفت: بنابراین در افغانستان هم روس ها تلاش می کنند که آن سیاست سد نفوذی را که آمریکایی ها در برابر روس ها دنبال می کنند را با شکست مواجه کند و چالش های بیشتری را در ارتباط با حضور آمریکا در منطقه ایجاد کند. اگر روس ها در افغانستان ایستادگی نکنند باید جنگ بعدی را در قفقاز شمالی با رقبای خود ادامه دهد.

کد (30)

>>>   خبرتازه معاون اول ریس اجراییه به همکاری باداعش دستگیر شده

>>>   احتمال نزدیکی آنکارا به داعش در افغانستان/ترکیه مرکز آموزشی دینی در ننگرهار می‌سازد

>>>   از همين سبب سياست خارجى کشور افغان ستان بايد نظر به شرايط نو عيار شود. اين سياست بايد بازنگرى بنيادى شود. و کليه سياست هاى پيشين به خاکدان تاريخ انداخته شود.
شهروندان و سياستمداران وتجاران کشور کوشش نمايند که در قدم اول خود را , کشور را منظور کليه نهادهاى سياسى و اقتصادى وغيره را مستقل بسازد!
اين اولين شرط اساسى ملى است. و ملت سازى است. وحدت ملى بدون سياست وبويژه "اقتصاد ملى" امکان پذير نيست! اين اصل را آقاى مغز دوم جهان و نابغه و همکار بانک جهانى بايد مى فهميد!
اقتصاد ملی و اقتصاد تصدى کارخانجاتى دو رکن اقتصاد در جامعه فرهنگى هستند. هر دو برای تشکیل یک ملت اهمیت دارند, در غير آن فرهنگ ملتهاى گوناگون محور اصلى را مى سازد و در شرايط بى کارى بى نانى مردم به اقتصاد مشترک تکيه نمى کنند بلکه به مشترکات زبانى وقومى و مليتى. اقتصاد ملى و يا ملى سازى اقتصادى اولين شرط ملت سازى است. اقتصاد ملى و يا ملى سازى اقتصادى خود اش چگونگى و خط سياست خارجى دوامدار را, تداوم و پیوستگی در سیاست خارجی
دوم را تغير مى دهد.
اگر نه در هر پاچا گردشى سياسيت خارجى با ايجاد منافع براى يک کشور و عدم منافع براى کشور ديگرى خارجى. اين شيوه سياست اقتصادى به منافع سياست خارجى خود کشور افغانستان نيست.
دولت کشورى که خود زمينه کارى مردم خود را براى کمايى روزى ميسر نکند و آن هم در جامعه چندين مليتى وچندين قومى هم خود دولت وابسته است وهم مردم اش دست به سوى کشورهاى خارج دراز مى کنند. از اين جهت شهروندان اش به پاکستان وايران ازبکستان وتاعربستان امريکا پناه مى برند.
نه تنها مردم اش بلکه پولهاى انگفت تجارهاى کلان. در کشورهاى امارات و شهرهاى "زيباى دوبى" و "افغانستانبول"

از نوسازی وضعیت سیاسی در جهان می توان برای کشور برای استقلال بیشتر بهره مند شد، ایجاد کسب و کار و توسعه اقتصادی ملی، به ویژه محور چین، روسیه، هند، برزیل، و غیره به نفع کشور انجام يابد، به طوری که ایالات متحده در نهایت جنگ ها را دراز مدت نه توان سازد. (نه چين و نه هند و نه ايران وبرزیل و هم روسيه سياست هاى پيشروى از طريق جنگ را دنبال مى کنند. امريکا در داخل بخش قدرت شوروى پيشروى نمود)

امريکا مجبور مى شود در روند توسعه در نهایت نقش مثبت در جهان بازی کند. از زمان سقوط کمونیسم -دشمن براى امريکا نماند . امريکا بايد دشمن داشته باشد. امريکا دین اسلام و مقدسات آن به يک دشمن تبديل نمود در تمرکز دشمن ستيزى مبارزه ضددین اسلام آمریکایی باقی مانده است.
اتفاقا سازمانهاى شيطانى مانند داعش وطالبان والقاعده وغيرهکلان و کلانترکرد.

من از شيطان پوزش مى خواهم. زيرا او يک نفر را هم آزار نداد و نکشته!

اى مسوولين بى کفايت!
اگر علاقه به کشور هندوکش داريد. پس تغير بنيادى در سياست داخلى و تداوم و پیوستگی در سياست خارجى بياوريد يعنى خود سر خود امر کنيد تا غلام خارجى نباشيد:
اقتصاد اقتصاد براى همه در شهر و استان
وحدت ملى ملت همه مليتها در کل ستان

در آنوقت برايم مهم نيست:
پشتونستان باشد
يا هزار ستان
خراسان شود
يا گلستان
فقط هم چم ناله ستان و فريادستان نباشد

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است