اعدام هراس افکنان در تامین امنیت اثرگذار است
قبلا بر اثر سیاست هایی که دولت افغانستان داشت، این مجرمین زیر نام عفو رها می شدند و طالبان بدین طریق روحیه می گرفتند و بیمی از مجازات در سر نداشتند 
تاریخ انتشار:   ۱۷:۳۳    ۱۳۹۵/۲/۲۰ کد خبر: 115641 منبع: پرینت

شش نفر به جرم حمله های هراس افگنانه حلق آویز شدند. ریاست جمهوری می گوید که بر اساس درخواست مکرر خانواده های قربانیان حمله های هراس افکنانه رییس جمهور غنی حکم اعدام شش تن از هراس افکنان را توشیح کرد و این افراد به دار آویخته شدند. طالبان در واکنش به این رویداد می گویند که شش تن از افرادشان بدون رعایت حقوق بشر اعدام شدند. پیش از این سازمان عفو بین الملل دیدبان جهانی حقوق بشر به دلیل فساد گسترده در نهادهای عدلی و قضایی کشور مخالفت شان را بر مجازات اعدام در افغانستان اعلام داشتند اما آیا اجرای شدیدترین مجازات شمار حمله های هراس افکنانه در افغانستان را کم خواهد ساخت؟

عبدالحفیظ منصور، عضو مجلس نمایندگان در برنامه «فراخبر» گفت: اقدامی که رییس جمهور انجام داده است، اقدامی خوب است. رییس جمهور با این کار؛ اول، اتهام همسویی با طالبان را از خود دور می کند. دوم، بااین اقدام روحیه منسوبین امنیتی افغانستان تقویت می شود، سوم، اعتماد مردم به دولت کنونی بازمی گردد. چهارم هم فشار بیشتری بر جنجگجویان طالبان و داعش و القاعده وارد می شود. البته باید این کار دوام داشته باشد و به همینجا ختم نشود.

وی، در خصوص اشتباه بزرگ دولت در خصوص مجازات هراس افکنان بیان داشت: قبلا بر اثر سیاست هایی که دولت افغانستان داشت، این مجرمین زیر نام عفو رها می شدند و طالبان بدین طریق روحیه می گرفتند و بیمی از مجازات در سر نداشتند. چرا دولت زمینه محاکمه علنی این جنایت کارانی که این همه انسان بی گناه را می کشند را فراهم نکرده بود.

منصور، در مورد واکنش هراس افکنان در برابر این کار اظهار کرد: در این شکی نیست که پیامدهای این کار ،طرف مقابل رابه ترس و مقابله وا می دارد. اما این تهدید می تواند صرفاً تهدیدی روانی باشد. جانب مقابل باید از این موضوع ترسیده باشد. چراکه قبل از این بعد از زندانی شدن، نوعی معافیت، آنها را از زندان رها می کرد. آنها همیشه امیدوار بودند که پس از دستگیری رها می شوند اما این اعدام با پیامی که به طرف مقابل و مردم افغانستان می دهد و جدیتی که نشان می دهد ترس آنها را برانگیخته است.

وی، با بیان اینکه، هرگاه قانون به صورت ناقص اجرا می شود در موارد زیادی نقصان های زیادی را به بار می آورد، افزود: وقتی ما می خواهیم عدالت تامین شود و امنیت برقرار شود باید قانون را رعایت کنیم. اجرای حکم اعدام این هراس افگنان هم مطابق قانون می تواند در تامین امنیت کشور تاثیرگذار باشد.

این نماینده مجلس، در انتقاد از گفته های رییس جمهور در این مورد گفت: متاسفانه موضوعی که در اینجا جای تاسف دارد این است که رییس جمهور گفته است بر اثر تقاضای خانواده قربانیان این هراس افکنان اعدام می شوند. وظیفه رییس جمهور این نیست که اگر قربانیان خواستند این کار را انجام دهد و اگر سکوت کردند این قانون تطبیق نشود. در حالیکه وظیفه رییس جمهور این است که قانون را در مورد آنها اجرا کند و در همه حال در حال اجرای عدالت باشد.

کد (30)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   بجای افراد برجسته طالبان که حکم اعدام شان صادر شده اعدام نشدند اگر شده باشدافراد بسار ضعیف شان اعدام شدند از طالبان خود ریس جمهور مشوره گرفته شده وبعد از نظر خواهی طالبان این چند نفر طالبان بسیار ضعیف وبی ارتباط باسران طالبان که عکس های شان در رسانه اشکار گردید که شش طالب اعدام شد اما کسی جسد انهارا به چشم ندید اگردر رسانه نشان هم داده شده باشد جسد های مردم عام راکه طالبان کشته است نشان داده اند که دل خانواده های سوگوار را بدست بیاورد
حق گو

>>>   خوب شد دهشت افگنان

>>>   اعدام طالبان و ديگر هراس افکنان پشتون ستانى در تامین امنیت اثرگذار نيست!
چرا؟
انتقام کارى انسانى و دل خود را " يخ کدن" است. اگر دل خود را در رابطه به جنايات نابخشودنى وقتل عام وزن ومرد وحتى نوجوانان از سوى طالبان و ديگر هراس افکنان پشتون ستانى عليه غير پشتون ها مطرح باشد, پس من حق انتقام خانوادهاى کشته را تحت داده و زخمى شده را نمى گيرم.
طالبان و ديگر هراس افکنان پشتون ستانى خود در اين زمينه تفاهم دارند زيرا پشتونوالى با تفکر يهودى صيونستى پيوند ناگستنى دارد: چشم به چشم و دندان به دندان! ٧٥ سال پيش پژواک در سالنامه کابل در مورد افغانيت (واژه افغانيت ٣٠ سال پس از نوشته اش به پشتونوالى تغير نام کرد) حتى از "واحد خون" نام برده بود. عبدالرحمن پژواک درسالنامه کابل سال 1939 از کلمه افغانيت و افغانى استفاده کرده است. عبدالرحمن پژواک درسالنامه کابل 1939 "تعاملات حقوقیه و جزائیه ملی" از اصطلاحات ملى يعنى پشتونوالى بکارنبرده است .
عنوان مقاله در سالنامه کابل 1939 " تعاملات حقوقیه و جزائیه ملی " میباشد. واژه هاى افغانيت را تفسيرمى کند.
1- گتلکه: انگشت نما ی
2- رونی ( دختر شیر خواره )
3- پور :- کلمهء « تاوان خون»
4- "سپین" به معنی سپید است ولی از نقطه ء نظر اصطلاح معنی آن فرق میکند و عموما در موارد زخم و جراحت استعمال میگردد. وغيره وغيره

عبدالرحمن پژواک درهمان مقاله چنين مى نگارد: "گتلکه (پیغله) در افغانی کلمه ایست که هر پشتو زبا ن با معنی آن آشناست و حتی ‏اکثر فارسی زبانهای افغانستان [....] و کلمه دیگری در زبان فارسی به نظر نگارنده ‏نخورده است که بصور کلی بتواند در مورد استعمال خویش با کلمهء پنبتو تطبیق ‏شود- مثلا این جمله فارسی را که « احمد برخواست (ایستاد) » در زبان پشتو ‏‏« احمد لک شو » ترجمه کنیم. بهر کیف اگر در زبان فارسی کلمهء وجود ندارد ‏که معنی « لکیدل » یا « لکول » را بطور کامل افاده کند دیگری وجود دارد که ‏بکلی معادل کلمهء ترکیبی فارسی « انگشت نما » واضح میگردد.‏”

عبدالرحمن پژواک در چند جمله همين مقاله چندين بار از فارسى نام گرفته است!!!!!درهمين مقاله عبدالرحمن پژواک درسالنامه کابل از “پشتو” نامبرده شده ولى نه از “پشتونوالى”. توجه شما را به اين نکته جلب مى کنم که صفت “درى” زبان فارسى درآنزمان بکارگرفته نمى شد.چون واژه پشتونوالى درخارج ازافغانستان اختراع شده بود و هنوز پشتوتولنه اين واژه را نهادينه نساخته بود.

افغانها يعنى پشتونها به زخمى شدن هرعضو بدن خون بهای تعين نموده بودند. آنزمان افغانى واحد پول نبود بلکه روپيه کابلى!!!

خون – قتل نفس :
خون بهای یکنفر بحساب قوانین احمد زائی سه ونیم هزار کابلی ولی در این روز ها که قیمت پول نسبت به کثرت آن نزول کرده است خونبها یک مبلغ معینهء زیادی بالا رفته است.

از اين خاطر هرکسيکه پشتون استواژه هاى قبلى و بعدى را مى داند : تور , کرشنده , ننوات « ننواتی » (معذرت مخصوص و فوق العادهء افغانی است که برای عفو جرائیم بزرگ اجراء میشود) , جرگه , گوند .....
طالبان و ديگر هراس افکنان پشتون ستانى هم بايد تفاهم مبنى بر واکنش غيرپشتون داشته باشند!
و اما امنیت با عدم فيزيکى و جسمى اين ويا آن طالبان و ديگر هراس افکنان پشتون ستانى تامین نمى شود!
خى چه بايد کرد?

1- تفکر طالبانى مردار شود. در ستانهاى آموزشى مانند شيرخوارگاه وپرورشگاه و دبستانها ! اکنون چند شعر از بچه هاى سرزمين هندوکوه تا نگويند بى فرهنگيان دين و دنيا که دبستان اسم خاص مربوط يک کشور خارج است

(مولوی » دیوان شمس »
سخت است بلی پندت اما نگذارندت
سیلی زندت آرد استاد دبستانی

یک دمی طفل دبستان کندم
یک دمی سنگ زند بشکندم

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید
خویشتن را سغبه گشتی تکیه کردی بر هوا
دین دبستان است و امت کودکان نزد رسول
در دبستان است امت ز ابتدا تا انتها
از چاه سقر زی بهشت ماوا

تا راه دبستان خط ندانی
خط را نشود پاک جانت جویا

انوری » دیوان اشعار »
طفلان نطق صورت معنیت می‌کنند
پیوسته شهرتی به دبستان روزگار

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات
ز عهدش عامه در شادی و دستان
چنانکه از جمعه طفلان دبستان

بیدل دهلوی » غزلیات »
ما عمری‌ست بر روز جزا افتاده است
بسکه‌کردم مشق وحشت در دبستان جنون

و به هزارها شعر پارسى که گل نيست ماه نيست دل ماست پارسى!

2- استقلاليت کودک استقلاليت تفکرى کودک و انسان در مرکز نظام آموزشى قرار گيرد و نه بازى دادن مردم
فقط و فقط افراد مستقل استقلال کشور را تامين مي کنند.

3- درک درست از حاکمان افغان که آتش خاموش طالبان يعنى مهمترين پديده پشتونيسم باعث تعضيف حاکميت افغان ملت و عدم گرز پشتونيسم است بدست دولت که کليد کل خانه را در اختيار دارد (پديده کنترول وقدرت درونى). اين پديده (پديده کنترول وقدرت درونى) پيوند مستقيم با قدرت منطقوى دارد که سر انجام با استراتيژى قدرتى امريکا و متحدين غربى وعربى اش جوش , و گره خورده است.

از اين جهت طالبان و ديگر هراس افکنان پشتون ستانى به عنوان اسلحه ملتيى منطقوى پشتونى عليه غير پشتون و اسلحه امريکايى براى کنترول و قدرتنمايى و گرفتن بخش ديگر از اقمار سابق شوروى و ضد روسى مبدل گرديده است.

القاعده و داعش و ديگر ان هم در واقعيت امر اسلحه ديگرى براى نگاهدارى اسراييل مبدل شده اند.
دولت صيونيستى اسراييل و دولت افغان ملت از داعش القاعده طالبان و ديگر هراس افکنان پشتون ستانى نمى ترسند! طالبان پشتون کش يهود نيست.
القاعده و داعش و ديگر ان يهود کش نيستند. از اين جهت باوجود که پس از تقلب قدرت بين پشتون و تاجيک تقسيم شده جلوه مى کند ولى در حقيقت همه قدرت در دست پشتون اند.
اسراييل از کودکان فلسطينى مى ترسند و دولت افغانيتى از کودکان غير پشتون

>>>   همین اعدامها دروقت کمنستها چرا جواز نه داشت که حالادارد فرق یک کافر باکفر جهانی چیست انشاءالله به همين عقيىده به دربار الهي حاضر شويند

>>>   برگرفته از نوشته پژواک پيرامون افـغا نيت : "تعاملات حقوقیه و جزائیه ملی " عبد الرحمن پژواک : 1318 هجری شمسی- برابر 1939 میلادی : هشتمین سالنامه کابل

قطع اعضا و پر هار ( زخم )
1- سپین :
چشم: یک چشم نیم خون دو چشم پوره خون
بینی: نیم خون
گوش: یک گوش نیم خون دو گوش پوره خون.
زبان: پوره خون
لب ها : یک یا هر دو لب یک خون
دندانها: پور یک دندان نمایان قریبا ده خون است. شانزده دندان در حد « سپین» داخل است و هر یکی از آن همان پور فوق الذکر رادارد که از قرار تعداد حساب میشود .

پای: اگر « بند» قطع شود نیم خون پور دارد. دو پای یک خون پوره پور میخواهد.
دست: اگر یک دست از« بند» قطع شود نیم خون و اگر هر دو دست از بند بریده گردد پوره خون پرداخته میشود.
انگشتان: انگشتان دست وپا و عضو راست وچپ فرق ندارد.
دست : چهار انگشت خورد اگر همه قطع شوند یک مقدار و یک انگشت کلان به تنهائی یک مقدار پور دارد و پور های یک یک انگشت بقرار هرکدام علیحده میباشد. و نیم انگشت نیم پور
دارد.

آموزش و پرورش ميتواند تفکر انسانيت را در محور مرکزى بياورد که نام اقوام به انسان تبديل گردد. و اما باز حاکمان پشتون وانمود مى کنند که انسان حلالى اند وديگران حرامى


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است