هشت ثور حماسه مردمی بود
ما تا کنون یک محوری را از متفکران از دوران جهاد و مقاومت نتوانسته ایم گردهم جمع کنیم هنوز هم مشکلات و فاصله ها و تفاوتها در بین جریانات و حلقات وجود دارد 
تاریخ انتشار:   ۱۸:۲۴    ۱۳۹۵/۲/۸ کد خبر: 115161 منبع: پرینت

هشتم ثور برابر است با بیست و چهارمین سالروز پیروزی مجاهدین در افغانستان بیست و چهار سال پیش در همین روز مجاهدین پس از چهارده سال نبرد با نظام کمونیستی و سر نکونی حکومت داکتر نجیب الله آخرین رییس جمهور کمونیستی وارد پایتخت شدند و زمام امور را به دست گرفتند.
در همین حال شماری از آگاهان مداخلات کشورهای غربی و همسایه را از انگیزه های اصلی جنگ های داخلی میان گروهای مجاهدین در افغانستان عنوان می کنند.

مهندس محمد عاصم عضو ایتلاف ملی در پاسخ به این سوال که، باتوجه به دیدگاه های مختلف در جهان و کشور در رابطه با هشت ثور دیدگاه شخص شما با این رویداد تاریخی چیست؟ گفت: هشت ثور حماسه ای است که مردم افغانستان در این روز توانستند جهاد و مبارزات تاریخی و اسلامی خود را به همگان نشان دهند و بعد از چهارده سال مبارزات شبانه روزی و تحمل تکالیف زیاد و دادن قربانیهای بسیار توانستند آن را به ثمر بشانند. همچنین توانستند یک نظام دیکتاتوری که بر مردم افغانستان تحمیل شده بود را ساقط نمایند و زمینه و شرایط را برای برپایی یک نظام اسلامی که مطابق با خواست مردم افغانستان بود را فراهم کنند.

وی در ادامه گفت: نکته مهمی که در اینجا باید عرض کنم این است که انگشت انتقاد به سمت کسانی است که رهبری و مدیریت تشکیل نظام و دولت را مطابق با اهداف جهاد بر عهده داشتند. مردم و مجاهدین افغانستان در مبارزه و جهاد برحق خود به پیروزی رسیدند و آنچه را که می خواستند و به هدفی که مورد نظرشان بود رسیدند اما سررشته و سرنوشت از سوی کسانی تا جایی به مشکل بر خورد بگونه ای که آنها نتوانستند اهداف مد نظر را به کرسی برسانند و یک نظام مقتدر و متحد اسلامی را در افغانستان به وجود آورند. این مشکل و مسوولیت متوجه کسانی است که زمام امور کشور را بعد از جهاد به عهده داشتند. البته دخالت های خارجی و بعضی از دست درازی ها و مسایل دیگر را هم نمی توان از نظر به دور دانست.

ایشان در مورد در گیری هایی که درمیان مجاهدین بعد از پیروزی ایجاد شده بود اینگونه عنوان کرد: من با این بحث که رهبران مجاهدین به پختگی سیاسی نرسیده بودند مخالف هستم. چون کسانی که در راس رهبری جهاد قرار داشتند مردمانی کار کشته و پخته بودند و این را دلیل بر کشمکش ها میان مجاهدین نمی دانم.

آقای عاصم در مورد اینکه برخی جاه طلبین و قدرت طلبان هم در راس نبرد حضور داشتند گفت: نه به این اندازه کنونی که بیش از دوازده سال است که جامعه جهانی در کشور ما حضور دارد و ما نتوانستیم به آنچه که مردم افغانستان انتظار آن را داشتند دست یابیم و به عقیده من آنچه که کشور را به ناکامی کشانده و مردم را ناراضی نگه داشته است همانا جاه طلبی و قدرت طلبی زعمای کنونی و شخص کرزی است. البته بحث قدرت طلبی در آن روزها هم مطرح بوده است و ما همه افغان هستیم چه به جریانات راست و چه به چپ وابسته باشیم. سوابق تاریخی و جامعه شناسی خود نشان دهند این است که قدرت طلبی در بین ما مردم افغانستان بیشتر است.

وی در ادامه گفت: عوامل عمده دیگری که باید بدان اشاره کرد دخالت های بیگانگان است به طوریکه آنها نمی خواستند با وجود دوصد و پنجاه هزار مجاهد ورزیده و کار آزموده و سلاح هایی که از رژیم اتحاد شوروی باقی مانده بود این کشور به یک کشور مقتدر منطقه تبدیل شود.
این بحث هایی بود که در میان حلقات استخباراتی و استعماری وجود داشت به طوریکه آنها هم نمی خواستند که در کشور یک نظام متحد تشکیل شود. لذا همه این عوامل دست به هم دادند و افغانستان به سمت جنگ های داخلی کشیده شد.
هچنین اشتباهات رهبران و حکومت جهادی درآن زمان یکی از فاکتورهای این کشمکش ها و نا کامیها بود که متاسفانه افغانستان نتوانست اهداف خود را متحقق سازد.

ایشان در مورد تاثیرات کشمکش های گذشته مجاهدین بر روی روابط کنونی مجاهدین با یکدیگر گفت: یقینا تاثیرات تا کنون ادامه دارد. چرا که ما تا کنون یک محوری را از متفکران از دوران جهاد و مقاومت نتوانسته ایم گردهم جمع کنیم هنوز هم مشکلات و فاصله ها و تفاوت ها در بین جریانات و حلقات هنوز هم وجود دارد.

ایشان تغییر مفکوره های سیاسیون و مردم افغانستان از دهه هفتاد را اینگونه ارزیابی کردند: مفکوره ها به آسانی تغییر نمی کند. البته بحث اینکه شرایط و جو زمان ملت را وادار بسازد این خود بحث مجزایی است.
اگر یک رهبری و زعامتی بوجود آید که آنها بتوانند در این تغییرات و ذهنیت ها یک تغییر کمی و کیفی ایجاد کنند این ممکن خواهد بود.
تغییرات از طریق یک سری تیوریها که بعضی از مردم بعنوان پیش فرض عنوان می کنند امکان پذیر نیست. اگر ما بخواهیم همان اهداف جهاد را که برای آن قربانی دادیم دوباره به آن دست یابیم ما باید قدرت و زعامت را به یک شخص واجد شرایط بسپاریم. شخصی که توانمندی جمع کردن تمام نیروهای فکری و سیاسی مجاهدین سابق و تلفیق این نیروها با روشنفکران عصر جدید را دارا باشد و با وجود چنین رهبری افغانستان خواهد توانست راه خود را پیدا کند و اینگونه می توانیم به یک نظام مردمی دست یابیم.
متاسفانه شخصیت هایی که امروز در اریکه قدرت هستند و در صنوف جهادی سابقه دارند هیچکدام چنین ظرفیت و توانمندی را ندارند. از همین رو بسیاری از شخصیت های مجاهدین درپی این هستند که یک رهبری سیاسی جمعی را بوجود بیاورند. بهر جهت به عقیده من ما فاقد شخصیتی هستیم که بتواند خود را در تبارز دهد و به صحنه بیاید. لذا در این مرحله نخبگان سیاسی مکلف هستند که یک رهبری سیاسی جمعی را بوجود آورند. من فکر می کنم این مثال بدیلی است که می تواند افغانستان را به سمت وحدت پیش ببرد.

آقای عاصم در پاسخ به این سوال که، آیا سر آغاز همه بدبختی ها 7 ثور است و اشتباهات 8 ثور هم نادیده گرفته شود؟
مطمینا تمام بدبختی ها و مشکلاتی که اکنون کشور با آن دست به گریبان است اثر همان اشتباهات تاریخی بزرگ و جبران ناپذیر کودتای 7 ثور است.
مسوولین دوره ی 7 ثور کسانی بودند که در راس قدرت قرار گرفتند و با استفاده از سلطه ی حکومتی ملت را نابود کردند.
حال آنکه در برابر این افراد گروهی بودند که دست به قیام زدند و از حمایت آحاد ملت افغانستان برخوردار شدند. تفاوتی که در این میان بین این دو گروه وجود دارد این است که رهبران مجاهدین اشتباهات سیاسی را مرتکب شدند و در شیوه ی حکومت داری آنان نتوانستند کش دیگری را قبول کنند و اشتباه سیاسی آنان در جمع نکردن یکدیگر آن ها را به طرف جنجال ها کشاند و در بین خود درگیر شدند. اینان بر مردم افغانستان شمشیر نکشیدند و آنان را زیر تانک نکردند.
وقتی آنان مصروف درگیری شدند دچار یک خطای بزرگ تاریخی جبران ناپذیر شدند که در نتیجه ی آن تعدادی از مردم افغانستاتن تلف شدند و جان های خود را از دست دادند و مجاهدین هم ناکام شدند اما کودتاچیان که قدرت در دست آن ها بود و نیرویی برای مقابله با آنان نبود، همان ها بودند که بعنوان زعیم خانه هرکس را دق الباب می کردند و همه را راهی گورهای دسته جمعی می ساختند. حال آن که طالبان نیز همین اشتباه را بگونه ای دیگر تکرار کرد که هر آن کس که طرفدار ایدولوژی ما باشد خوب و الا ما آنان را مجازات می کنیم.

آقای عاصم در خصوص به این سوال که آیا در همان زمان هم نبرد مجاهدین بر علیه نظام کمونیستی وقت و حضور نظامی شوروی در افغانستان بود و امروز هم این نگرانی وجود دارد که به دهه 70 برگردیم؟ گفت: شرایط در این زمان با آن زمان فرق دارد اما می توان گفت ناتوانی که در قوای مسلح و رهبری فعلی افغانستان وجود دارد و گذر از این مرحله به مرحله بعدی مربوط به مردم افغانستان و آمادگی حکومت فعلی می شود که شرایط را برای یک انتخابات شفاف مساعد سازد تا مردم افغانستان از طریق رای خودشان از این مرحله عبور کنند که باید تا آن زمان یک حکومت با وحدت ملی شکل گرفته باشد.
وجود اگر مگر ها و خودخواهی ها و اشتباهی که امکان دارد رهبر فعلی انجام دهد باعث می شود که افغانستان را به بحران بعدی داخل کند و عدم اشتباه باعث جلوگیری از بحران می شود.

کد (24)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   واقـعـا حـمـاسه بود اما حـمـاسه چــــــور وچپاول ویرانی غارتگری

>>>   هشت ثور حماسه اشغال افغانستان توسط امریکا نوکر ساختن رهبران تنظیم های جهادی و فقیر ساختن اکثریت مردم افغانستان بوده است.

>>>   8 ثور آغاز علنی چور افغانستان بود!!!

>>>   هشت ثور حماسه مردمی بود، که افتخارات آن را جنگسالاران به خاک و خون برابر ساختند و شرایط را برای آمدن طالبان و بعداً برای اشغال وطن ما توسط امریکا آماده ساختند.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است