8 ثور تنها یک تاریخ خاک خورده در تقویم است
از 8 ثور 1371 تا 8 ثور 1395، 24 سال درجا زدیم و گرد خود در دور باطل نژادپرستی و قوم گرایی و فساد و برادرکشی و تفرقه افکنی و وطن فروشی چرخیدیم تا بازهم به همان نقطه ی کوری برسیم که فقط زمینه ی چور و چپاول خارجی ها و بازماندگان جنگ را فراهم کرد و بعد فرش قرمزی از خون مردم ملکی زیر پای طالبان و ناتو گستراند 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۲۷    ۱۳۹۵/۲/۸ کد خبر: 115140 منبع: پرینت

مدعیان جهاد و جنگ سالاران مسلح کنونی که محافظان و خدم و حشم و ایل و تبارشان مخل آسایش عمومی شده است؛ روزگاری نه چندان دور مجاهدان واقعی فی سبیل الله برای برافکندن کمونیسم و برقراری یک نظام دموکراتیک اسلامی بودند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، امروز 8 ثور 1395، 24 سال آزگار از روزی که سران جهادی به پیروزی رسیدند و توانستند ارتش سرخ را به عقب برانند می گذرد اما این روز نه سفید بلکه سیاه سیاه است و از پایان جشن پیروزی در شامگاه 8 ثور بود که جنگ بر سر قدرت و خانه جنگی و برادر کشی شروع شد.

در تمامی 8 ثورهای پس از 1371 تاکنون همواره وزارت کار و امور اجتماعی یا دستگاه های مرتبط حکومتی، این روز را گرامی داشته اند و رخصتی عمومی اعلام کرده اند و برخی مسوولان تاریخ مصرف گذشته و فسیل های زنده ی به اصطلاح جهاد، در سخنرانی های کسل کننده ی خود به تعریف و تمجید از مجاهدنماها پرداخته اند.

8 ثور در واقع بیش از آنکه درس عبرتی باشد برای کسانی که با غرور کاذب و نفاق و اختلافات درونی، زمینه ی مداخلات خارجی را پدید می آورند و به تاخت و تاز طالبان میدان می دهند؛ یک روز استراحت برای پلوخوری و چرت زدن حین سخنرانی و بالیدن به افتخاری است که همه می دانند لکه ی ننگ بر دامن افغانستان است.

در مراسم مضحک تجلیل از هشتم ثور بعنوان روز پیروزی مجاهدین، رییس جمهور، رییس اجرایی، معاون دوم ریاست جمهوری و معاون اول ریاست اجرایی، روسای هر دو مجلس، رییس دادگاه عالی، سران احزاب مجاهدین و متنفذین اجتماعی و جنرالان ارتش همه ی امور مهم امنیتی و سیاسی را وانهاده اند و به رد و بدل کردن مکررات و توضیح واضحات نشسته اند.

کیست که نداند 8 ثور تنها یک تاریخ خاک خورده در تقویم زنگار بسته و فرسوده ی افغانستان است و بیش از آنکه لبخند بر لب مردم ملکی بیاورد نمک بر زخم هایشان (پر پر شدن جوانانشان، آواره شدن در کشورهای همسایه و نیز وانهادن خانه و کاشانه و روح زندگی در سال های قبل از 1371) می پاشد و آه از نهادشان بلند می کند.

از 8 ثور 1371 تا 8 ثور 1395، 24 سال درجا زدیم و گرد خود در دور باطل نژادپرستی و قوم گرایی و فساد و برادرکشی و تفرقه افکنی و وطن فروشی چرخیدیم تا بازهم به همان نقطه ی کوری برسیم که فقط زمینه ی چور و چپاول خارجی ها و بازماندگان جنگ را فراهم کرد و بعد فرش قرمزی از خون مردم ملکی زیر پای طالبان و ناتو گستراند.

کد (8)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   این مردم به کاسه لیسی عادت کردن ..این ميترسند که که دیگه خیرات نته بريشان .اینها چیزی از حق وحقوق را نمی فهمند .برای اینها استقلال و آزادی معنی نداره .من متاسيف هستم برای این شهروندان بی تفکر و پوچ ما ..مچوم کی دست از بردگی برمیدارند..

>>>   شاید شما هم تجربه کرده باشید. همیشه وقتی چند تن گرد هم می آييم از اینکه چه کنیم و چه نکنیم گپ می زنیم. همه دوست داریم کاری صورت گیرد ولی صورت نمی گیرد. از طرح ها و برنامه های زیربنایی و ضروری گپ می زنیم و آخرش می گوییم این کارها نیاز به زمان دارند و یک شبه و دو شبه نمی شوند. بعد هر کدام دنبال کار خود می رویم تا وقتی باز دوباره گرد هم جمع شویم و باز طرح و برنامه و آخر به این نتیجه می رسیم که این کارها نیاز به زمان دارند و یک شبه و دو شبه نمی شوند. این گردش همچنان ادامه دارد، عمر ما می گذرد و ما به مرگ و خانه ی ابدی نزدیک تر می شویم و زمان را برای انجام کارهایی که باید صورت گیرند از دست می دهیم. این گپ که این طرح ها و برنامه ها بلند مدت هستند و زمان می برند کاملن درست است. ولی ما هیچ کاری جز گپ زدن برای انجام آن ها نمی کنیم. برای نمونه ما 10 سال پیش دور هم جمع شدیم و از طرح و برنامه ای حرف زدیم که از شروع تا پایان، 15 سال را در بر می گیرد. با این حال ما هر وقت دور هم جمع شدیم، از این طرح و طرح های دیگر گپ زدیم و بلند مدت بودن آن ها را بهانه ای برای توجیه تنبلی خودمان قرار دادیم و می بنیم که 10 سال از آن 15 سال سپری شد و اگر ما همان بار اول اقدام می کردیم، آن طرح 15 ساله، 5 سال دیگر کاملن پیاده و عملی می شد.
یکی از دلایل اصلی که من ترجیح می دهم در کارهای داوطلبانه و غیر انتفاعی، فردی کار کنم تا جمعی همین است.
شاد باشید!

>>>   (مـقایسه حکومات 7 و 8 ثوری )
1 –رهبران حکومت 7 همه در زمان حکومت ملی وقانونی داود خان در وطن خود زندگی میکردند
1 – رهــبـران 8 در زمان حکومت اسلامی داود خان تعدادی به پاکستان رفته وزیر نظر نصیرالله بابر وذولفقاربوتو به فعالیت شروع کردند ازجمله درکنر پنجشیر ولغمان
2- رهبران 7 از سالها پیش برنامه عمل اساسنامه ونظم وانظباط حزبی داشتند اعضای حزب شان ازهمان ابتدا صداقت شانرا بادادن حق العضویت اثبات کرده بودند با آنکه مردم فقیر بودند اما از پرداخت چند افغانی حق العضویت دریغ نمیکردند
2 – رهبران 8 صرف در زبان اسلام وحکومت اسلامی داشتند اما برنامه جامع نوع حکومت وسیاست نداشتند انظباط حزبی در بین شان نبود
3 – 7 ها از همه نقاط افغانستان مساویانه سهم داشتند وهمه شمول بود مثلا از قندهار کابل هرات جوزجان بامیان ، لوگر خوست پنجشیر ، ارزگان ، فراه پکتیا وهمه ولایات ومیگفتند تمیز رنگئ وبو رما حرام است ،
3 – 8 ها براساس سمت وقوم تشکیل شده بودند مردم شمال در صفوف او ومردم شرق وجنوب در صفوف دیگری مردم لوگر وپکتیا با دیگری
4 - یکی از اهداف 7 ها اصلاحات اراضی بود تا همه مردم صاحب زمین گردند وزراعت رشد کند همه مردم مساویانه کارکنند
4 – رهبران 8 همه اراضی را شخصا برای خود می خواهند نه برای دیگران ومردم ،به همین علت بیشترین غصب ر ا خود انجام داده اند
5 – رهبران 7 می خواستندسواد همگانی شود وتحصیلات عالی برای فرزندان همه مردم در بورس های تحصیلی فرستاده میشدند مخصوصا به کشورهای شرقی آنــزمان
5 – رهبران 8 صرف برای فرزندان خود در امریکا واروپا تحصیل روادار بودند ودیگران رابه شهادت ومردن وکشتن تشویق میکردند چندین مثال وجود دارد ضرورت به نوشتن نیست همه میدانند آنانیکه مکاتب فرزندان مردم فقیر را آتش میزدند معلم را قتل میکردند اولاد خودشان درکشور کــفـــری تحصیل میکرد
6 – رهبران 7 ها در زمان حکومت شان با فامیل خود در وطن خود زندگی میکردند وراکت وجنگ وسرما گرما همه را با مردم یکجا لمس میکردند
6 – رهبران 8 خودرا وفامیل خودرا همیشه از دیگران برتر وبهتر میدانند وآنهارا درگوشه امن از جهان سکونت میدهند وخودمی ایند برما حکومت میکنند
7 – رهبران 7 لوکس ترین موتر شان والگا وجیپ روسی بود تعتقیبی مردم آزاری نداشتند به جز چند نفرمحدود رهبری حزب شان آنهم بایک موتر ، حتی کسی را می شناسم که آنزمان منشی کمیته ولایتی بود اما موتر جیپ که برای استفاده او داده شده بوددرا درگاراج ایستاده کرده دروازه اش را مهرولاک کرد وصرف گاهی از او استفاده میکرد
7 – اما رهبران هشت اگر صد موتر تعقیبی هم داشته باشند برای شان کم است لوکس ترین موتر ها که معلوم نیست از کدام پول حلال یا حرام خریداری شده وبا اقتصاد مردم ووطن هیچ همخوانی ندارد همه روزه باعث آزارو اذیت خلاف رفتــــاری هستند
8 – رهبران 7 با دشمن خود با بیرحمی تمام برخورد میکردندوهیچگاهی عفوی درکارنبود درمورد جوانان 7 ها دختر فروشی را درحرف عمل محکوم میکردند واولا خود آنها زندگی فامیلی یک همسری داشتند وخشونت فامیلی کمتری داشتند
8 – رهبران 8 درین مورد خیلی جدی نبودند تا اندازه گذشت داشتند ، در مورد جوانان وخانواده ازجمله با فروش دختر ها چندان مشکلی ندارند وآنرا جنبه دینی فکر میکنند وخود تا میتوانند ازدواج های متعدد میکنند
9 – حکومت 7 با وجود مشکلات جدی از بابت جنگ رهبری شده از طرف پاکستان به فکر ساحتمان سازی برای عامه بودند مثلا ساختن مکروریان ها شهرک های پولیس شاروالی ،قصبه کارگری ، تعمیربزرگ کلینیک مرکزی جوار تیمور شاهی ،تعمیر بزرگ هژده منزله مخابرات .
9 – حکومت 8 هم ساختمان سازی را خیلی اهمیت میدهد اما با این تفاوت که ساختمان صرف برای خودشان باشد مثلا شیرپور،شهرک های بیشمار تجارتی ،مارکیت ها درمــرکز وولایات که اکثرا مربوط آنها میشود
10 - رهبران 7 هیچگاهی علنی برای چوکی ها چانه زنی ودعــوا نمیکردند ومشکلات را مربوط تقسیم چوکی ها نمیدانستند سرپرست ها به ندرت شنیده ودیده میشد
10 – حکومت 8 از همان زمان تاسیس سال 71 همه برنامه ومشکل تقسیم چوکی ها بود تا حال که همان است
11- حکومت 7 با تکنوکرات های غربی چندان روی خوش نشان نمیداد اما 8 حاضراست با آنها حکومت بسازد ویکجا کارکند این هردو بعضی شباهت های هم باهم دارند
12- حکومت 7 درمقابل مخالفین از سلاح وبمبارد شدید کار میگرفت زندانی میکرد ومنبع مشکلش همان پاکستان بود
12 – حکومت 8 هم با مخالفینش می جنگد اما طیاره ندارد که بمبارد کند زندانهایش هم پر است منبع مشکل این هم پاکستان است
(گیلگمش )

>>>   جنگ افغانستان از وقت تجاوز شوروی تا تجاوز ناتو جنگ بین پیمان ورشو و پیمان ناتو بود و این جنگ در بین امریکا و روسیه تا امروز ادامه دارد. جهاد برای منافع امریکا و روس بود. مردم ترا ابکی فریب میدهند. تاریخ را کس فریب داده نمیتواند.

>>>   گیلگمش!
خیر ببینی که جای سالم برای 8 ثوریها نگذاشتی!!!

>>>   من کاملا با نظر دهندگان اول ودوم موافقم خصوصا نظر دهنده اولی .

>>>   استاد پرتو نادري؛
چقدر باید بیمار بود، تاریک اندیش و غیر مدنی که شبانه دزدانه از نردبان تعصب بالا رفت وبعد لوحۀ دانشگاه را در سرزمین خواجه عبدالله انصار، جامی، امیر علی شیر نوایی و ............ با خشم زبان ستیزی قیچی زد و بعد پنداشت که گویی ریشۀ فارسی دری برکنده شده است. مگر با چنین چیزی از شکوه زبان فارسی در این سرزمین که خاستگاه آن است کاسته خواهد شد ،هر گزنه! چه دست های سیاهی در پشت پرده گرم توطئه های زبانی ، دینی و قومی اند! این دست ها چرکین تر و خون آلود تر از دستان طالبان ، القاعده و داعش هستند. باید چنین دستانی را قطع کرد تا بتوان برادر وار در کنار هم زیست، زبان ها و فرهنگ ها در کنار هم رشد می کنند. آنانی که دیگران را به زیستن مدنی نمی گذارند باید بدانند که زنده گی را برای خود نیز جهنم می سازند. می شود لوحه یی را با تعصب پایین انداخت آما قله های چون سنایی ، فردوسی ، حافظ ، سعدی، خیام ، ناصر خسرو مولانا جلا الدین، بیهقی ، ابوریجان بیرونی ، ابن سینا و هزان دیگر را چه می توان کرد. آنانی که هویت فرهنگی خراسان بزرگ را ساخته اند و ما هنوز در زیر چتر دانش و فرهنگ آنان هویت فرهنگی یافته ایم !

>>>   8ثور مایه ننگ مردم افغانستان است ولی افسوس بر ما مردم ساده دل.

>>>   فاشيزم شمشير را از رو بسته است!
استاندار هرات ناكام ماند، آيا او عامل اجراى هژمونى فاشيزم قومى بنا بدستور مستقيم رئيس جمهور است؛ يا مجرى عدالت ، قانون و فرهنگ و تمدن ؟
دكترعبدالله مسؤليت دارد؛ كه فرزانگان و جوانان هريوا را در تحقق عدالت ، قانون و نهادينه سازى اخلاق مدنى و دموكراتيك، همراهى كند!
حكومت وحدت ملى نبايد مدارا ، فروتنى و اخلاق مدنى جوانان هرات را نشانه ى ضعف و تسليم بدانند؛ كه اگر هرات تكان خورد مى تواند تمام جغرافيايى خراسان را تكان دهد و آنگاه مطالبات مردم فقط در لوحه دانشگاه خلاصه نخواهد شد.
بهتراست همه اى رجال هرات متحدانه دانشگاهيان هرات را حمايت نمايند و اجازه ندهند فاشيزم مركز امپراطورى خراسان و گهواره علم و فرهنگ و تمدن را هدف بگيرد!
جهاد حقيقى و واقعى اينجاست !
آنهاييكه تعصب جهادى شان آنقدر غليظ است كه گاهى كاتوليك تر از پاپ و مؤمن تر از محمد(ص)، رجز مى خوانند، اينجا بايد ايمان و اعتقاد شان را به مردم هرات نشان بدهند!مسعود و استاد ربانى مظهر هويت ، نماد فرهنگ و شهيد راه ايمان و هويت و تمدن ما بودند!
جوانان هرات !عزم تان را جزم كنيد، و با انسجام و اتحاد خيابان را به تسخير دربياوريد و بدانيد كه تجلى قدرت خداوند در قدرت مردم است .
از راه دور دست تك تك تان را مى بوسم و آرزوى موفقيت نور و دانش و معرفت را بر جهل و تاريكى و تعصب دارم .
مطمئن باشيد هر كسى كه از هويت ، فرهنگ و تمدن خراسان حمايت نكند؛ از ما ، از شما و از مردم نيست .
نوت : برطبق اطلاع مؤثقى كه از كابل هم اكنون دريافت نموده ام ، متأسفانه رئيس جمهورى شخصاً در قضيه دانشگاه هرات نقش منفى دارد و از فاشيزم حمايت مى كند.

>>>   این کاسه لسی از دورئ عبدالرحن قاتل شروع شد
از دست رفتن خاگ وسیع و محروم شدن از دریا نابود شدن
هزاران ادمهای بیکناه به جرم هزاره بودند وتاجیک بودند یا اوزبگ
بودند وهزاران کاری بی شر مانه تاریخ سیاه ان دوره وهزاران سیاه
کاری دیکر از ان وقت سیاه بوده وهست هیچ وقت سفید نمیشود

>>>   به معضل مرز دیورند باید پایان داده شود. رفت و آمد در مرز های افغانستان و پاکستان مثل سایر مرز های افغانستان قانونمند شود.
پدرام

>>>   Maria Rasekh1 uur geleden
... نیست نابود بدبخت کند دشمنانت را اقای عیار .با عرض حرمت و سلام و سلامتی همیشگی تان باید بگویم که اول منظور گفته های من پشتون وطن پرست نیست منظورم که پشتون میگم پشتون خایین است او پشتون ها اگر شما ها خوب در عمق قضیه فکر کنید به خدا که اقای عیار به نفع شما ها حرف میزند اگر شما جلو مزدور بودن قوم تان را بگیرید که پاکستان استفاده ایشان را نکند دیگر انتحاری نداریم اولاد های تان درس بخواند دوکتور معلم انجنیر وووو شوند هم شما افتخار مینمایید و هم دیگر اقوام و هم افغانستان آرام بدون خشونت داریم .تا دشنام دادن بی ادبی کردن به اقای عیار بروید جلو قوم تان را بگیرید که دیگر مکاتب را نسوزانند اطفال تان را نگزارید نزد ملا که شستشوی مغزی


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است