رهبران دولت وحدت ملی دیدگاه مشترک و استراتژی پایدار در پیوند به اوضاع شمال ندارند. گروهی از دستاندرکاران دولت بسان دولتهای خلیج فارس از ادامه جنگ در شمال افغانستان خوشنود هستند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۵ ۱۳۹۵/۱/۳۱ | کد خبر: 114789 | منبع: | پرینت |
خون جوانان ما در قندوز «بیهدف» جاری شده است!
روشن است که پاکستانیها در بحران اوضاع قندوز نقش اساسی دارند. بحرانی شدن شمال کشور منجر به تقویت بیشتر جایگاه پاکستان در منطقه میشود. روسیه و چین از بیثباتی شمال کشور رنج فراوانی میبرند. گسترش افراطگرایی در شمال افغانستان و آسیای میانه خطرهای کلانی را متوجه روسیه و چین میسازد. چین از قدرت تاثیر گذاری بر اسلامآباد بهرهمند است. اسلامآباد از همگرایی استراتژیک مسکو و دهلی جدید بهخوبی باخبر است. به این ترتیب مسکو و پیکنک میتوانند نقش مهمی در ایجاد ثبات در شمال افغانستان داشته باشند.
گروههایی که در شمال افغانستان میجنگند از دهلیز استراتژیک آیاسآی عبور میکنند. راهی دیگری برای عبور از این گذرگاه وجود ندارد. دولتهای خلیج که تاثیر زیادی بر پاکستان دارند از بیثباتی آسیای میانه که یکی از مهمترین منابع نفتی است، بدشان نمیآید. از این رو میتوان نتیجه گرفت که جنگ قندز، جنگ مهم استراتژیک است و نیاز به برنامه سازنده استراتژیک دارد.
نکته مهم دیگر در جنگ قندز موضع بیثبات سیاسی دولت در کابل است. رهبران دولت وحدت ملی دیدگاه مشترک و استراتژی پایدار در پیوند به اوضاع شمال ندارند. گروهی از دستاندرکاران دولت بسان دولتهای خلیج فارس از ادامه جنگ در شمال افغانستان خوشنود هستند.
ادامه این جنگ منابع فکری گروههای قبیلهگرا و شوونیست را تغذیه میکند. این گروهها بر شورای امنیت که رییس جمهور در راس آن قرار دارد اثرهای کلانی دارند. از سوی دیگر گرایشهای مستقلانه برخی از رهبران حکومتهای محلی در ولایت های شمال، زنجیره استمرار ساختاری را درنوردیده است. این حالت سبب شده است که حتی برخی از کاخنشینان دولتی در بیثبات سازی شمال دست داشته باشند.
حالا هر دو فاکتور خارجی و داخلی دستی بههم داده که وضعیت شمال و بهویژه قندوز را که نسبت بههمه ولایت های شمالی آسیبپذیر تر است، به بحران کشانده اند.
نخست، باید ارگ و کاخ سپیدار پسمنظر مشترک سیاسی خویش را پیرامون وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شمال تعریف و تعیین کنند.
دوم، زنجیره همگرایی استراتژیک میان شمال و کابل استحکام یابد.
سوم، سیاست سازنده اجتماعی با درنظرداشت و رعایت حقوق همسان گروههای اتنیکی در شمال افغانستان بدون دستکاریهای سیاسی بویژه حامیان آیآسای راه اندازی شود.
چهارم، برنامه مستمر استراتژیک در حمایت نیروهای هوایی و زمینی جامعه بینالمللی در شمال افغانستان طرحریزی شود.
پنجم دولت افغانستان باید دیپلوماسی فعالی را با مسکو و پیکنگ و سازمانهای منطقهای از جمله اتحادیه دولتهای مشترکالمنافغ و سازمان همکاریهای شانگهای راه اندازی نماید.
تا زمانیکه به این دو متغیر اساسی توجه نشود، خون جوانان ما بصورت بیهدف ریخته خواهد شد.
داکتر ملک ستیز
>>> داکتر صاحب به دیگاه ونظریات بزرگوار شما سخت احترام قایل هستیم اما متاسفا که ارک نشینان و ارک سپیدار کدام ارزشی به اولاد وخاک این کشور ندارند ویا سیاست نمیدانند و نمیفهند همین قدر کافی است که خداوند (ج)این ملت بیچاره را که سالیان متمادی در جنگ و غربت زیستند نجات بدهد وکسی را حاکم کشور ما بسازد که به رنج به تیم و معیوب وبیوه و ابادی تلاش زیادی بنماید
ظهور فضلی
>>> جناب داکتر صاحب ملک ستیز!
تحلیل خوب و بجا و پیشنهادات معقول از طرف شما در رابطه به بهبود وضعیت سیاسی نظامی در افغانستان ارائه شده است. اما مشکل اساسی عدم سیاست شفاف در برابر هراس افگنان و تروریستان است.
تروریست و جنایتکار مضر و مخرب جامعه است. فرقی ندارد تروریست و جنایتکار داخلی است و یا خارجی.
موضع این حکومت و دولت نابکار در برابر هراس افگنان چه است؟
طالب امروز چیست؟
- نا راضی؟ نخیر، چون نا رضایتی میتواند از طُرق غیر مسلحانه ابراز و حتی باعث سقوط حکومت و نظام نیز میشود.
- شورشی؟ نخیر، چون اعمالش تروریستی و تخریبی است. از سوی ادارات جاسوسی اداره شده و به نفع آنها کار میکنند.
تروریستی؟ بلی، چون هیچ توجیهی برای چنین اعمال دیده نمیشود و همه اعمال تخریبی اند و کشور را برای سالهای متمادی به عقب میبرند.
پس در این صورت نیاز است تا برنامه جامع و همآهنگ به سطح ملی در مبارزه علیه طالب، داعش و القاعد و همکیشان شان تحت هر نام که باشند راه اندازی شود و در این راه ابتکار عمل باید به دست کسانی باشد که میتوانند با این پدیده های شوم مقابله نمایند.
- قومی و سمتی؟ ممکن، در این صورت یعنی مردم مناطق پشتون نشین از این رهبران حمایت نمیکنند و میخواهند رهبران خود شان را داشته باشند.
پس این موضوع مسایل را از بنیاد تغییر میدهد. راه حل میتواند این باشد که در یک اجماع سراسری، رهبران مناطق توسط مردم همان مناظق تعیین و بعداً روی ساختار و چگونگی نظام مرکزی به توافق برسند.
یعنی اگر در جنوب میخواهند رهبر شان بجای ملاغنی ملا منصر باشد و یا در شمال بجای عبدالله امان الله باشد، حق مسلم شان است.
کرزی و غنی و عبدالله که فرستادگان آسمانی نیستند که مردم مجبور باشن در اطراف چنین فریبکاران جمع شوند.
ذکی از خراسان
>>> داکتر صاحب به دیدگاه ونظریات بزرگوار شما سخت احترام قایل هستیم اما متاسفا که ارک نشینان و ارک سپیدار کدام ارزشی به اولاد وخاک این کشور ندارند ویا سیاست را نمیدانند و نمیفهند همین قدر کافی است که خداوند (ج)این ملت بیچاره را که سالیان متمادی در جنگ و غربت زیستند نجات بدهد وکسی را حاکم کشور بسازد که به رنج مردم به یتیم و معیوب وبیوه مرحم گذاشته و همچنان به آبادی تلاش زیادی بنماید انشاالله به امید آنروز
ظهور فضلی
>>> نوشته دکتر ستیز یک نوشته اکادمیک و پژوهشی است که بایست در منابع تخصصی و دستگاه های راهبردی کشور مورد کنکاش قرار گرفته از ان برای ختم جنگ استنتاجهای تاکتکی ؛ صورت گیرد . این یک جهت قضیه است . هر مورد پیشنهاد ایشان قابل تامل است از جمله بند سوم پیشنهاد ایشان . ایا جناب ایشان حاضر هستند که در مورد این پیشنهادشان اندی بیشتر تفسیر دهند تا مقصد و برنامه دقیق این مسله را انتباه یابیم ؛ چون از نظر بنده اگر اشتباه نکرده باشم این مسله در کندز از اهمیتی ویژه ای برخوردار است .با حرمت .
سپیدار
>>> سلام و احترام به داکتر صاحب سیتز : همه گفته های شما واقعیت عینی است کجا عقل سلیم و کجا نیت نیک ، ما متاسفانه در وجود رئیس صاحب جمهور خود صرف احساسات دیگر هیچ چیزی مشاهده نمی کنیم. این کشور با این وضعیت با احساسات خشک به منزل مقصود نمیرسد. تدبیر کار است شناخت از اطرافیان خود کار است ، سلاطین در طول زمان در نتیجه خیانت اطرافیان شان رسوا و نا بود شده اند.
زرغون
>>> داکتر صاحب ملک ستیز که همیشه تحلیل های شما در مسایل مهم کشوری خیلی با دقت وسنجیده شده وبدون تعبیض وجانبداری بیان میگردد ایکاش که دولت وحدت ملی از چنین تحلیلها وراه حل های مشکلات موجود در کشور استفاده کنند ویا بجای اشخاص بی دانش معتصب قومگرا بحیث مشاور ریس جمهور داکتر صاحب وامثال انرا تعین و مقرر میکردند متاسفانه دولت ما گوش دارند اما کراند وچشم دارند اما کور هستند .
>>> انتقال جنگ بشمال در وقت دولت کرزی توسط نقشه آی اس آی و امریکا شروع شد و در وقت دولت ضعیف و متزلزل غنی به اوج خود رسید. سقوط قندوز بنقشه غنی و استانکزی و ستون پنجم ارگ رخداد و انتقال طالب و داعش بشمال بشدت ادامه دارد و این پروژه درازمدت پاکستان و امریکا و ترکیه و عربستان است. غنی و ستون پنجم ارگ از پروژه خبر دارند و استانکزی آن را نظارت میکند
>>> كرزي، غني و طالبان تروريست همزبان، هم تبار و از يك قوم اند
به لحاظ خدا شما يكبار بيطرفانه داوري نماييد
تعصب، تبعيض و قوم پرستي هم از خود يك اندازه دارد
شما ببنيد كه طالبان تروريست هر روز جنايت مي آفرينند ولي كرزي و غني بخاطر هم زبان بودن و هم تبار بودن با طالبان تروريست، هيچگاهي در برابر طالبان واكنش نشان نميدهند و حتي نامي هم از جنايت طالبان تروريست نميبرند
پس بيشتر از اين چرا خاموش بود و چرا جنايتهاي اينها را تحمل كرد؟
>>> من به نظر جنا عالی داکترصاحب ملک ستیز 100%موافق هستم جناب شان واقعت را گفته اند
چون من خودم یک منسوب نظامی درقندز بودم وهستم امانمیدانم خواهم بود یاخیر؟
مردان ازقندز
>>> حقیقت حقیقت است که درقندوز پاکستانیها است چرا اینطور نمیګوی که در قندوز به مفاد تاجکیستان وازبکستان خطراست به روسیه وچین دعوت میدهی که بازمردم افغانستان را به خون الوده بسازی افسوس به تحلیل شما که خود افغان میګوی
سلیم از کابل
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است