بسياري از اظهار نظرها بر اين اساس باشد كه دوره پست موقت رییس اجرايي به اتمام رسيده و بايد در اين خصوص چاره انديشي شود | ||||
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۴ ۱۳۹۵/۱/۲۹ | کد خبر: 114689 | منبع: | پرینت |
از زماني كه علاقمند به پيگيري اخبار و تحليل هاي سياسي و فرهنگي در حوزه افغانستان گرديدم هميشه چند چهره بين المللي آن كشور را افرادي عقل گرا، آشنا به مسايل بين المللي – حقوقي و واقع بين مي ديدم. از جمله اين افراد جناب آقاي داكتر عبدالله رییس اجرايي دولت جمهوري اسلامي افغانستان مي باشد.
ايشان در حالي كه در رشته تحصيلي خود (چشم پزشكي) مشغول به كار بودند در سال 1364 حرفه خود را رها نموده و به صف مجاهدين عليه اشغالگران شوروي پرداختند و پس از آزادي كشور از اشغال و با قبول مسئوليتهاي متعدد در وزارت امور خارجه و بعدها پست وزارت آن وزارتخانه خدمات شاياني را به افغانستان نمودند و در راستاي همين خدمات در سال 1393 كانديداي پست رياست جمهوري افغانستان گرديده و پس از كش و قوسهايي كه در جريان نتايج انتخابات به وجود آمد با امضاي توافقنامه اي با عنوان توافقنامه دولت وحدت ملي اينبار در نقش رییس اجرايي دولت به خدمات خود ادامه دادند.
اما اخيرا و پس از سفر وزير امور خارجه آمريكا به كشور افغانستان و اظهاراتش مبني بر ادامه كار دولت وحدت ملي، آقاي دكتر عبداله مطالبي را در پاسخ به معترضين به اظهارات وزير امور خارجه آمريكا درجلسه اخير هيات وزيران مبني بر اينكه « یک تعداد سیاسیون بزرگوار ما تازه متوجه یک واقعیت شده اند که برای من واقعا قابل تعجب بود و توقع من این بود که حداقل همین موافقتنامه را با دقت کسانی که در سرنوشت سیاسی افغانستان میخواهند نقش داشته باشند از نظر مرور کرده باشند.» اظهار نموده اند كه بايد مورد مداقه قرار گيرد.
ا – نقطه اشتراك تمامي كساني كه به سخنان آقاي جان كري اعتراض نمودند، مساله دخالت مستقيم در مسايل داخلي كشور افغانستان بوده و در موضوعي كه مردم و دولتمردان اين كشور بايد تصميم گيري نمايند اظهار نظر نموده است در اين راستا مي توان به سخنان آقاي فضل الهادي مسلميار ریيس و تعدادي از نمايندگان مجلس سنا، تعدادي از نمايندگان مجلس نمايندگان آقاي عطا محمد نور، سرپرست ولايت بلخ و بسياري از نخبگان سياسي، فرهنگي و اجتماعي كشور اشاره نمود.
2- بسياري از اظهار نظر ها قبل از اظهارات وزير امور خارجه آمريكا از سوي دلسوزان كشور افغانستان حكايت از آن دارد كه خواستار اجرا شدن مفاد و بندهاي همان توافقنامه اي است كه مشروعيت حكومت وحدت ملي را ضمانت نموده است و اگر مفاد اين توافقنامه اجرايي نگردد چه بسا كه خود دولت مشروعيت اش را زير سوال برده است.
3 –در بخشي از ماده دوم اعلاميه مشترك مورخ 17 اسد 1393 (8 اگوست 2014) و ضميمه آن ذكر شده است كه: «....تشكيل لوي جرگه در مدت دو سال، تا پست صدر اعظمي (معاون اول اجرايي) را مورد مداقه قرار دهد و ریيس جمهور متعهد است تا لوي جرگه را به منظور بحث روي تغيير قانون اساس و ايجاد پست صدر اعظمي (معاون اول اجرايي) برقرار نمايد»
با نگاه كوتاهي به اين بخش از توافقنامه درمي يابيم كه در زمان تنظيم اين توافقنامه پستي به نام معاون اول اجرايي در قانون اساسي وتشكيلات اداري دولت وجود نداشته است و حسب ضرورت در آن زمان اين پست به صورت موقت و با زمان دو سال ايجاد و قرار شده است دولت ظرف مدت تعيين شده (دوسال) نسبت به تشكيل مجلس سنا و اصلاح قانون اساس نسبت به ايجاد اين پست اقدام نمايد كه متاسفانه اين امر تا كنون محقق نشده است و لدا به نظر مي رسد بسياري از اظهار نظرها بر اين اساس باشد كه دوره پست موقت معاون اول اجرايي به اتمام رسيده و بايد در اين خصوص چاره انديشي شود.
و كلام پاياني اينكه:
اكنون و با توجه به تهديداتي كه از سوي گروه هاي مخالف و افراطي براي كشور وجود داشته و كشور درحال دست و پنجه نرم كردن با مشكلات بوده و از سويي دولت با تلاش هايي كه تا كنون براي اصلاح و آباداني كشور انجام داده است و در اين راه دچار مشكلات و سختي هاي فراواني شده است، به سخنان دلسوزان كشور كه اكثريت آنان نيز از دولتمردان افغانستان هستند توجه نموده و در فرصت باقيمانده نسبت به اجرايي نمودن مفاد توافقنامه اقدام نموده تا انشا، الله مجموعه دولت بتواند آلام و مشكلات مردم سخت كوش افغانستان را تسكين ببخشد.
به اميد آن روز
حميدرضا شيرزاد كارشناس فرهنگي افغانستان - ايران ، تهران، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، اداره كل آسيا و اقيانوسيه
>>> تآسف وافر دارم که تمام وقت ما بالای نشاندن درخت گزشت چه زمانی میوه ای انرا ببینیم که هرگز نخواهیم دید . یک گل نگرفتیم و بهار آخر شد . بهاریکه خزان بهتر ازان است .
م .ش . ف کابل
>>> خطاب به صلاح الدین ربانی! لطفاً متوجه کسانی که در خارج به حیث سفیر یا کنسول می فرستید، باشید.
سلام هم رسايي كنيد
از زماني كي سفير جديد افغانستان در مالزيا امده نشريه كه به زبان فارسي دري بود همه و همه پشتو شده
در حاليكه در كشور مالزيا چي از محصلين چي از مهاجرين چي از تجار ملي پشتون وجود ندارد
پس چرا به زبان پشتو اگر اين تعصب نيست پس چي است
و حتي در محافل كي در سفارت و يا مهماني ها صحبت مينمايد در حاليكه يك نَفَر هم از قوم پشتون نيست به زبان پشتو صحبت ميكند
تعصب تا اين حد لطفن همرسايي كنيد
>>> رئیس اجرای حکومت یا سخنگو اشرف عنی ؟
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است