بحران، از سوی آمریکا برنامه ریزی شده است
حمله یازده سپتامبر، بزرگ کردن اسامه بن لادن، بزرگ ساختن هیولایی به نام القاعده، یک نیاز تبلیغاتی، نیاز هژمونیک و نیاز سیطره طلبانه آمریکا برای رسیدن به اهدافش از آدرس کشوری به نام افغانستان بود 
تاریخ انتشار:   ۱۸:۵۰    ۱۳۹۴/۱۱/۲۹ کد خبر: 112114 منبع: پرینت

صلح، واژه ای است که مردم افغانستان سالها است در انتظار تحقق آن به سر می برند و سالها است که سیاستمداران کشور، مردم را با آن مشغول داشته اند. هم اکنون این واژه به طور جدی تر با حضور کشورهای چین، آمریکا و پاکستان به همراه افغانستان پیگیری می شود. با این وجود آیا بازهم صلح غیر واقعی خواهد بود یا با این نشست ها نتیجه ای ملموس خواهیم دید؟

موسی فریور استاد دانشگاه در برنامه «نگرش» گفت: تحولات چهارده سال گذشته افغانستان نشان می دهد که در کنفرانس بن، سنگ بنای افغانستان کج گذاشته شد. خارجی ها یا متولیان امور در پس پرده کنفرانس بن و معاهده بن، این سناریویی را که ما امروز شاهد آن هستیم ویکی پس از دیگری بر روی صحنه می آید، از همان آغاز ترسیم کرده بودند. آنها می خواستند که به بحران و تداوم جنگ در افغانستان وجود داشته باشد. آمریکا هم خواهان موجودیت، بقا و مشروعیت پایگاه های خود در افغانستان بود و به این هدف نیز دست یافت.

وی در خصوص دلیل کج گذاشته شدن اساس معاهده بن بیان کرد: آمریکا و جامعه بین المللی نمی خواست در آنجا یک کنفرانس جامع الاطراف دایر شود و قصد داشتند، گروه های مسلحی که در افغانستان وجود دارند و در امور افغانستان ذی دخل هستند، حذف شوند . حذف آنها تضمینی برای ادامه بحران و تداوم جنگ در افغانستان بود.

فریور جامعه کنونی افغانستان را مطابق با اهداف از پیش تعیین شده آمریکا دانسته و گفت: حمله یازده سپتامبر، بزرگ کردن اسامه بن لادن، بزرگ ساختن هیولایی به نام القاعده، یک نیاز تبلیغاتی و نیاز هژمونیک و نیاز سیطره طلبانه آمریکا برای رسیدن به اهدافش از آدرس کشوری به نام افغانستان بود. با امضای پیمان امنیتی در این دوره، اوضاع افغانستان به طرف بحرانی شدن هرچه بیشتر پیش رفت. با فرار جوانان از کشور میلیاردها دالر هم از افغانستان فرار کرد و با خروج میلیاردها دالر ضرر اقتصادی شدیدی به کشور وارد شد. علاوه بر آن جوانان هم خوراک ماهی و نهنگهای دریای یونان شدند. این شرایط همه بازتاب عجله ای است که برای امضای این پیمان به خرج داده شد. امروز متاسفانه نه یک پارلمان با مسوولیت داریم، نه یک جامعه مدنی خوب داریم و نه دولتمردان ما کوچکترین وقعی برای مردم قایل هستند تا بگویند چرا این خطای بزرگ تاریخی را مرتکب شدند.

استاد دانشگاه آمریکا را صادق برای صلح نمی داند ومی گوید: در پشت برگزاری نشست های بعدی که قرار است برای صلح برگزار شود، آمریکا است. حالا مشخص است که آمریکا اراده ای برای برقراری صلح در افغانستان ندارد. این نشست ها به بیراهه رفتن است و تجارت تلخ گذشته را تکرار کردن است. حضور نمایندگان طالبان، هم در این نشست با اختلافات و کشمکش هایی که آنها بین خود دارند، حلال مشکلات نخواهد بود. ملت افغانستان باید خود وارد صحنه شوند و خود، برای رفع مشکلات خود اقدام نمایند.

وی در خصوص جانب داری چین و آمریکا در نشست چهارجانبه گفت: در کنفرانس چهارجانبه، دو طرف از آن، دو قدرت بزرگ جهانی است. سیاسی ها و ارباب اقتدار ما فکر می کنند که در این کنفرانس، آمریکا و چین جانب افغانستان را می گیرند اما این بزرگترین اشتباه در فکر آنها است. تاریخ دیرینه روابط چین و پاکستان از بدو موجودیت روابطی پایدار و استراتژیک بوده است. با وجودی که مشکلاتی در روابط چین و جهان غرب وجود داشت اما تنها چیزی که چین و غرب را به هم نزدیک می کرد خطر اتحاد شوروی بود و چین به خاطر نجات از شر هژمونیزم اتحاد شوروی وقت، بیشتر خود را به جهان غرب نزدیک ساخت . چین از پاکستان هم در این منطقه حساس ژیوپولتیک استفاده کرد. بنابراین چین نمی تواند کمکی برای تحقق آرزوهای افغانستان باشد. در دو نشست قبلی هم مشخص شد که چین و آمریکا جانب داری از پاکستان می کنند.

کد (30)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   حمله به برجهای نیویورک. کشتن بن لادن اینها همه یک فلم هالیودی غربی و امریکای بود برای اشغال افغانستان و مهار نمودن چین روسیه ایران پاکستان هند. بن لادن که در دامان خود غربیها کلان شد و فعلا زنده و سالیم در امریکا زنده گی میکند.
احمد

>>>   همه بد بختی ازدست امریکا است این اقایان شعار رامیدهد ولی خودشان دست شان باامریکا یکی است تاوقتی نوکران امریکا درراس باشد ودرافغانستان باشد این کشور روی امنیت وصلح راهرگز ننمیبیند هرروز بد ترازروزقبل.. تنها راه حل افغانستان اتحاد ووحدت اقوام است امریکا اینقدر درافغانستان نفوذ کرده است که هتی سران احزاب وسران اقوام راخریدن دراین اشفته بازار همه برای خرما کار میکند نه خدا بوی دالر به دماغشان میخورد همه چیز را فراموش کرده دنبال دالر است.....

>>>   تعصب تاریخی!
حمکیان:
- سقاوی دوم یا دوهمه سقویه نام دارد .
- مجموعه مقالاتی است که به زبان پشتو وتوسط فاشسیت ترین چهرها ی قوم پشتون نوشته شده اند .
- این مقالات توسط هم وطنی به زبان فارسی "میگویند: با کمی ها و کاستی ها » برگردان شده است .
- این کتاب در خانه نود و نه درصد پشتوربانهای باسواد مان موجود است .
- تاهنوز این کتاب از سوی هیچ نویسنده و روشنفکر پشتون نقد نشده و کسی هم با سفارشاتش مخالفت نکرده است .
- صد در صد نویسنده های غیر پشتون مقالات این کتاب را تخم نفاق , شقاق و دشمنی میان اقوام افغانستان خوانده اند .
- نویسنده این کتاب سمسور افغان است یک نام کاملن جعلی و دروغی که فرداها شاید مانند امیر کرور، تایمن و ملالی قهرمان ملت جازده شود !؟
- سفارشات این کتاب در کل برتریخواهی قوم ویژه ، بیجای کردن اقوام ، نابودی فرهنگ پر بار کهن و افغان سازی مطلق همه هویتهااست .
- این کتاب به اندازه ی نفرت انگیز است که تاهنوز کسی جراات نکرده است بگوید نویسنده اش منم یا یکی از مقالاتش را من نویشتم ....

هم وطنان عزیز این کتاب روشن کننده افکار و خیالات است که در صد سال اخیر مشکلات و رنجهای زیادی در وطن ما ببار آورد ؛ این کتاب مجموعه داستانهای جعلی ودروغی است که سده ها در خانواده های یک قوم به گوش بچه هایشان گفته میشد تا درس و احساس برتربینی و کمتر بینی بیاموزند و بالاخیره پس از سقوط حکومت های تک قومی و تکتباری به احتمال اغلب در پاکستان نوشته و بصورت کتاب درامده است !؟

بباور من تا زمان که این کتاب در خانه های هم وطنان ما موجود باشد تا زمان که هم وطنان ما باورشان داستانهای این کتاب باشند و تا زمان که هم وطنان ما در فکر و خیال عملی کردن سفارشات این کتاب باشند ، افغانستان و مردم افغانستان در شعله های عملی کردن ماده های آن خواهند سوخت .

این کتاب را نیاز نیست خواند از همین دو برگه نخستش و نامش میتوان عمق عقده ها تاریخی یک قوم ، برتریخواهی ، دشمنی و اهداف شوم فاشیسم را یافت ؛ این کتاب اگر نقد نشود و اگر از سوی هم وطنان پشتو زبان مان رد نشود و با سفارشات این کتاب هم وطنان پشتو زبان مان مخالفت نکنند بدون تردید چشم براه نوشتن " دریمه سقوی " یا سقاوی سوم هم باشید .

>>>   اتحادیه دزدهای غربی که شامل کشورهای اروپای امریکا انگلیس استرالیا میشود از قرن 15 میلادی یعنی 500 سال پیش شروع به چورچپاول قاره افریقا نمودند. تمام معادن کشورهای افریقای را دزدی کردند و توسط کشتی به اروپا انتقال دادند و در میان خود تقسیم کردند و همچنان سفید پوستهای اروپای را در افریقا ساکن کردند که فعلا بیشتر نفوس کشور افریقای جنوبی سفید پوست اروپای هستند. اروپاییها کشور هند را هم برای تقریبا صدسال در اختیار داشتند و بسیاری از معادن گرانبهای این کشور را به اروپا انتقال دادند و کسانکه در مقابل شان مقاومت میکردند از بین می بردند.
بنا بر این مردم و دولت افغانستان باید تا دیر نشده از خواب بیدار شوند و دزدهای غربی را بشناسند و از کشور خارج کنند. اینها برای دزدی امده اند نه برای کمک به مردم ما.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است