نبود راهبرد اساسی برای صلح، در این دوره نیز، سبب می شود که تمام فرصت های بزرگ بین المللی شکل بگیرد اما به نتیجه ای نرسیده و از بین برود | ||||
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۱ ۱۳۹۴/۱۱/۱ | کد خبر: 110480 | منبع: | پرینت |
دومین نشست چهارجانبه صلح در کابل برگزار شد. آمریکا و چین، پاکستان و افغانستان در این نشست حضور داشتند. آیا انتظارات از این نشست برآورده شد؟ آیا می توانیم امیدی برای نتیجه دادن این نشست ها داشته باشیم؟
شیوای شرق، فعال جامعه مدنی در برنامه «نگرش» گفت: تلاش برای صلح و رفتن به سوی آشتی ملی یکی از پروسه های اساسی دولت هایی است که می خواهند ثبات سیاسی خود را داشته باشند. برای صلح، همه شهروندان افغانستان اتفاق نظر دارند و همه نظرشان این است که بتوانند جامعه ای امن داشته باشیم ولی اساساً هنگامی که تمام تلاشهای دوران حکومت کرزی و حکومت وحدت ملی را از دریچه صلح طلبی مورد ارزیابی قرار می دهیم، به یک نتیجه دست می یابیم که صلح یک نگرش است. یعنی ما باید ریشه شناسی تفکر طرفین را مورد منظر قرار دهیم. حکومت افغانستان از دوران حامدکرزی شورای عالی صلح را ایجاد کرد که به نام برقراری صلح میلیونها دالر مصرف شد اما چون حکومت اراده ای برای صلح نداشت، این ریشه شناسی وجود نداشت و اقدامی هم برای آن انجام نشد، به نتیجه ای نرسیدیم.
وی در خصوص شرایط افغانستان برای صلح اظهار کرد: نبود راهبرد اساسی برای صلح، در این دوره نیز، سبب می شود که تمام فرصت های بزرگ بین المللی شکل بگیرد اما به نتیجه ای نرسیده و از بین برود. در کشورهای پس از منازعه که تجربه صلح طلبی دارند، اجماع سیاسی و اجماع ملی شکل می گیرد، اعتماد ملی و اعتماد سیاسی در ساختار جامعه و قدرت به گونه ای می شود که یک نگرش و یک گفتمان واحد را به عنوان گزینه ای برای رفتن به طرف صلح مطرح می شود. افغانستان ابتدا دراین سیزده سال، توسعه سیاسی را طی نکرده است و ما احزاب سیاسی فعالی نداریم.
این فعال مدنی، در خصوص مسیر صلح در افغانستان بیان داشت: مدتی است ما صلح طلب هستیم و نشست چهارجانبه هم در کابل برگزار می شود. هیچ جریان سیاسی فعال و رسمی از حکومت افغانستان موضع رسمی خود را اعلام نمی کند. یعنی حکومت ما مانند حکومت دوره کرزی، به دلیل نداشتن خطوط مشخص، دوباره مسیری را طی می کند که ما با آن مسیر در سالهای گذشته به نتیجه ای نرسیدیم. حکومت باید در دو محور تلاش های صلح طلبی را انجام دهد. اول، اینکه گزینه هایی مثل برگزاری کنفرانس ها یا اجماع بزرگ منطقه ای را برای کشاندن قدرت های موثر مانند هند و روسیه و ایران داشته باشد. متن صلح طلبی را که در تنش کلان نظامی، استخباراتی و سیاسی میان پاکستان وکابل است رابه یک اجماع منطقه ای تبدیل کند. گزینه دوم گفتگو برای پایان دادن تنش تاریخی میان پاکستان و کابل است.
شیوای شرق ادامه داد: حکومت افغانستان به عنوان یک حکومت جهان سومی اگر واقعا اراده لازم سیاسی و یک اجماع بزرگ منطقه ای و ملی داخلی خودش را خلق کند، می تواند از چنین نشست هایی در امر کند کردن بحران در افغانستان سود ببرد.
وی اراده ای ضعیف برای کنترل ناامنی در کشور می بینید و می گوید: یکی از کاستی های حکومت وحدت ملی این است که از مجرای سازمان ملل، یعنی در مجرای نمایندگی خودش در این سازمان، گزینه رسیدن به صلح و گفتگوی سازنده را با طرفین درگیر مطرح نکرده است. به طور مثال اشرف غنی مطرح می کند که ما حریف را می شناسیم، دشمن را می شناسیم و به صلح نیاز داریم، ولی هیچگاهی از آدرس حکومت وحدت ملی، یک پرونده، برای کسانی که امنیت و ثبات افغانستان را بر هم می زنند، مطرح نشد. این خود می رساند که ما در واقع اقتدار جهانی را برای رسیدن به یک صلح از مجراهای بزرگ از دست دادیم.
شیوای شرق، در پایان گفت: سیاستمدران ارشد که در راس قرار دارند، تصمیم گیرنده هستند وباید براساس دیپلماسی واقع گرا، واقعیتهای تاریخی جامعه افغانستان را مد نظر بگیرند. مشکل اساسی افغانستان این است که سیاست خارجی پویا دکترین سیاست گذاری و سیاست ورزی معاصر ندارد.
کد (30)
>>> ازهر جانب که سنجیدم پیوند برادری طالب باکرزی ، احمدزی و بارکزی را یک پیوندی بیش نیافتم و آن پیوند قبیله بود ورنه درس خوانده گان درغرب و شکریه جان ...شیرینش را چه علاقه ای با طالب پیوند قبیله هم چه پیوند کثیفی است که رنگ این پیوند به " صد آب نه که به صد آتش " هم نمی رود
>>> خیانت های کرزی داره کم کم برملاء می شود
كرزي طالبان را برادر خطاب ميكرد و حالا اشرف غنی آنها را مخالفان سياسی خطاب می کند چون همه شان از کاسه اب می نوشند اما با ظرف های گوناگون.
>>> معرفی مختصر حامد کرزی !
حامد کرزی را بشناسید!
حامد کرزی فرماندار قبلی امریکایی ها در کابل ، تاریخ را خوب خوانده ولی از تاریخ برداشتش نه عبرت بل تعقیب عملکرد هایی منفی و نقش پای سران وحاکمان 270 سال گذشته بوده که هیچ افتخاری به این سرزمین کسب نکرده اند.
حامد کرزی در مزدوری و وطنفروشی پل پای شاه شجاع را تعقیب می کند.
حامد کرزی در معامله گری و خیانت به مردم و آزادی خواهان شاگرد امیر دوست محمد است .
حامد کرزی در دیکتاتوری و تعصب و کشتار مردم بی گناه و خیانت وتروز شخصیت هایی نامدار ضد استعماری از مدرسه ای عبدالرحمن فارغ شده است .
حامد کرزی در دشمنی با مردم ما و به خصوص شمال کشور از نادر و مزدوری دیگر استعمار محمدگل مهمند پیروی می کند .
حامد کرزی نامردی نمک ناشناسی را از حفیظ الله امین به ارث برده و خیانت به ولی نعمت و نان ونمک کار او است .
حامد کرزی تروریزم و ایجاد وحشت و بربریت و از وضعیت به نفع خود استفاده بردن را از سران طالبان فرا گرفته است .
میراث حامد کرزی برای آینده گانش نیز میراث بدی نیست ،جاسوس ماهرکه قوت مانور در چند جهت دارد ،فتنه گر و اختلاف بر انگیز بسیار با دست بالا، مزدور و دست نشاندهء هوشیارو بازی گر نقش هایی مختلف منفی ، مخترع تروریزم نرم ، بنیاد گذار فساد گسترده در سرتا پای حکومت که چنان تارپود آنرا بسته که رهایی از آن نا ممکن نه که بسیار مشکل است .
حال توحدیت مفصل بخوان از این مجمل هموطن و همدیار من !
نوت: دوستان می توانند درمورد اگر کوتاهی صورت گرفته باشد ، نظریات شانرا بنویسند .
محمداسلم سلیم
>>> به هویت تاریخی و فرهنگی خویش باید توجه کرد؛ از آن باید آموخت؛ در زنده نگهداشتنش کوشید؛ و برای رساندنش به دیگران تلاش ورزید!
>>> مدنیت؛
در مراسمِ «پدر شدن» کرزی دیروز، از دوستان بزرگوارِ روشن و کنشگرِ ما،
این فهرست اشتراک کرده و تشریف داشتهاند:
1. توریالی غیاثی؛ رییس فرهنگی وزارت خارجه
2. سالم وحدت؛ رییس ارتباطات و آرشیف وزارت خارجه
3. کنشکا؛ کارمند وزارت خارجه
4. سمیع درهیی؛ فعال مدنی
5. فرید احمد امیری؛ فعال مدنی
6. هارون معترف؛ فعال مدنی
7. فهیم فطرت فعال مدنی
8. نویسنده، شاعر و شخصیت فرهنگی
و تعداد بزرگواران دیگر شامل مردان و بانوان هم حضور داشتند
#گپِمن؛ با احترامی که به این رفقای ارزشمندمان دارم، انتظار داشتم این فهرست آنجا برای کوبیدن مشت به دهن کرزی و کسانیکه پدرش خواندند تشریف میداشتند؛ ظاهراً یکچنین کاری نکردند.
>>> ما به هیچ عنوان فرصت صلح راازدست نداده ایم ما امیدواربه صلح هستیم نا امید نیستیم ودرنهایت به صلح حتمی بخیر میرسیم شما باید بدانیدکه :
هنوزاول عشق است سفردنباله دارد
>>> جناب محترم این دست آورد محترم حامد کرزی رئیس جمهوراسبق افغانستان است که برای شما به عنوان آزادی بیان به میراث گذاشته وشما به همین جرات بالایش انتقاد می کنید وگرنه قبل ازین حکومت های دیکتاتوررا هم دیده بودیم که به هرکوچه ئی اجازه نمیدادحتی نامش را بگیرد
>>> ماهی را پرسیدند چرا حرف نمیزنی گفتند دهنش پراب است جناب نامبرده دلیلی وبه ارایه جواب به ملت ندارند جز فساد نهادینه شدن فرهنگ مافیایی حکومت موروثی چپاول دریافت لقب درجه اول فساد درجهان ......... وغیره دست اوردی بیش ندارند کارکردهای نیکش قابل تشکر اما اگر کار مثمر میکرد وضعیت ما از وضع موجود بهتر میبود که نیست.کابلی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است