تاریخ انتشار: ۱۱:۲۸ ۱۳۹۴/۱۰/۱۴ | کد خبر: 109332 | منبع: | پرینت |
دولت افغانستان معاهدهای محرمانه در دسامبر 1978 (قوس 1357) به امضا رسانده بود که به موجب آن میتوانست از قوای شوروی تقاضای کمک نظامی داشته باشد.
تقاضاهای مکرر افغانستانی ها در بهار و تابستان 1358 (1979) صورت پذیرفت. در خواستهای اصلی مبنی بر کمک به تامین امنیت و یاری رسانی در مبارزه با شورشیان...بود. دولت افغانستان در 25 حمل 1358 (14 آوریل 1979) تقاضای اعزام 15 تا 20 چرخبال همراه با پرسنل مربوط به آن را نمود که دولت شوروی نسبت به درخواست افغانستانی ها در 26 خرداد 1358 (۱۶ ژوئن) همان سال با اعزام دستههای تانک، خودروهای زرهی و نیرو جهت حفاظت از دولت و همچنین فرودگاههای نظامی بگرام و شیندند واکنش نشان داد، همچنین یک گردان هوابرد بدون تجهیزات با هواپیما در 16 سرطان (7 ژوئیه) به فرماندهی سرهنگ آ. لماکین به صورت پنهانی و در پوشش کارشناسان فنی در فرودگاه بگرام به زمین نشستند البته این نفرات مستقیما تحت امر مافوق نظامی خود بودند و دخالتی در اوضاع سیاسی جاری نداشتند و در حقیقت نقش محافظان شخصی رییس جمهور ترکی را بر عهده داشتند.
در آن زمان چندین سیاستمدار برجسته حزب کمونیست شوروی از جمله الکسی کاسیگین و آندره گرومیکو مخالف مداخله نظامی در افغانستان بودند.
بعد از یک ماه مقام های افغانستانی خواستار اعزام هنگ و یگانهای بزرگتر را خواستار بودند.
در ماه سرطان دولت تقاضای اعزام دو واحد موتوریزه را نمود و در روزهای بعد اعزام سریع یک واحد هوایی را خواستار شدند. تکرار درخواست های بیشتر و تقاضاهای گوناگون تا جدی58 (دسامبر 1979)، سه ماه پس از روی کار آمدن امین ادامه داشت. البته دولت شوروی عجله چندانی در اجابت خواسته افغانها نشان نمیداد که چه بسا به دلیل عدم تمایل اولیه مقامات شوروی به مداخله نظامیبود.
شورشیان ضد کمونیست بیشتر از طرف ایالات متحده امریکا مورد پشتیبانی بودند. مدیر پیشین سیا و وزیر دفاع اسبق آمریکا «رابرت گیتس» در خاطراتش عنوان نمود که در پوشش سرویس اطلاعاتی آمریکا از شش ماه قبل از اقدامات نظامی شوروی در افغانستان، تهیه کمکهای مالی به گروههای م.. آغاز شده بود. رییس جمهور جیمی کارتر با امضای یک سری دستورات اجرایی در 12 سرطان 1358 ( 3 ژوئیه 1979) به سیا جواز انجام عملیات تبلیغاتی بر ضد رژیم کمونسیتی افغانستان را داده بود.
در سال 1998 برژینسکی در مصاحبه با نشریه فرانسوی "لو نوول آبزرواتور" عنوان نمود: ما روس ها را مجبور به مداخله نکردیم، ولی تعمدا احتمال مداخله آنان را افزایش دادیم... که در این مورد انجام عملیات مخفیانه عالی ترین راه کار بود. این کار تاثیر بسزایی بر نقشههای شوروی در تله افغانستان داشت... روزی که شوروی رسما تهاجم به افغانستان را آغاز کرد من به رییس جمهور کارتر نوشتم که:"هم اکنون زمان آن است که یک جنگ ویتنام را به شوروی تقدیم کنیم. البته برژینسکی تاکید دارد که تا هفته بعد از تهاجم به افغانستان هیچ نیرویی به پشتیبانی از شورشیان افغان فرستاده نشد.
او بیان میدارد که اعمال بعدی به آسانی قابل اثبات هستند، وی عنوان میدارد عملکردها روشن هستند.
دو سند غیر محرمانه پیش از ورود شوروی توسط کارتر به امضا رسید که در آنها از اختصاص پشتیبانیهای مالی یا غیر نظامی به صورت مستقیم و یا توسط کشور ثالث به شورشیان افغان تاکید شده بود و انتشار "جهانی" "غیرقابل انتساب به تبلیغات" جهت آشکار نمودن چهره دولت چپگرا افغانستان" که مستبد و مطیع و چاپلوس اتحاد شوروی " بود و مطلع نمودن جهانیان از "تلاش شورشیان افغانستان در بازپسگیری اقتدار کشورشان". با این حال عملکردهای آن زمان نشان میدهد که تهیه نیرو برای شورشیان تا سالهای ۱۳۵۸-۵۹ (۱۹۸۰) به وقوع نپیوست.
با امضای حکمی از طرف ریاست جمهوری در 12 سرطان 1358، کارتر مجوز اختصاص بوجه جهت پشتیبانی از .... مخالف دولت را که قسمتی از برنامه آژانس مرکزی اطلاعات (سیا) تحت عنوان «عملیات گردباد» میشد را صادر کرد.
بر اساس اطلاعات کا گ ب، رهبر شوروی احساس مینمود که امین خود در بیثباتی اوضاع در افغانستان نقش دارد. به دنبال کودتای امین و به طبع آن قتل ترکی، مقر کا گ ب در کابل هشدار داد که وی به دنبال راهاندازی «سرکوبهای خشن و در نتیجه آن پاکسازی جناح مخالف» است. شوروی اقدام به تاسیس کمیسیونی ویژه درباره افغانستان با شرکت ریاست کا گ ب یوری آندروپف، عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست بوریس پونومارف و وزیر دفاع دیمیتری اوستینف نمود.
پس از ثور 58 (آوریل 1978)، کا گ ب اطلاع داد که امین دست به تصفیه مخالفان از جمله طرفداران شوروی زدهاست. وفاداری وی به مسکو زیر سوال رفته بود و در از سرگیری ارتباط دیپلوماتیک با پاکستان و به احتمال جمهوری خلق چین مورد تردید واقع شده بود. به ویژه در ملاقاتهای محرمانهاش با جی. بروس آمستوتس کاردار سفارت آمریکا در کابل، زمانی که هنوز هیچ توافقی بین امین و آمریکا حاصل نشده بود، باعث گسترش شک و تردید در کرملین شد.
اطلاعات کسب شده توسط ماموران کا گ ب در کابل آخرین دلایل را جهت حذف امین فراهم کرد. احتمال داده میشد که دو محافظ شخصی اش عوامل قتل رییس جمهور سابق نور محمد ترکی بوده باشند و این تردید نیز وجود داشت که وی خود عامل سازمان سیا (سرویس جاسوسی و اطلاعات مرکزی امریکا ) باشد. مسئله آخری، در هر حالت، هنوز هم مورد تردید است زیرا امین به صورت رسمی مکررا وفاداری خود را به اتحاد شوروی نشان داده بود. ژنرال شوروی واسیلی زاپلاتین، مشاور سیاسی، در آن زمان ادعا نمود که چهار وزیر رییس جمهور ترکی (که به احتمال قوی امین نیز جز آنان بود) مقصر ایجاد بیثباتی در کشور بودند. لاکن به هر ترتیب وی در تایید این موضوع ناکام بود.
احمد ذاکر
>>> اشغال شوروی جبرتاریخ برای فرزندان برسراقتدارکشوربودامامجاهدخارجی رابه اشتیاق آورد. ازینکه نیروی خارجی رادرحمایت ازغارتگری شان دعوت کرده بودحال که ملیونرشده ملت خارجی رابهترازدزد میداند. دموکرات آنزمان همان حاتم تای دست خالی بودبقایای آن هنوزغریبکارروزمزد مردم است. آنانیکه بنام حزبی سابق شریک دزدشده اوهم دوباره بین انسان جاندارد .
اگرچه امریکادزدان رااحمق ساخت اماملت ازخودگی راازدست داده بدست دولت ومخالف دولت پارچه شد. اکنون طرفدارامریکابعضی ازنظامیان باشد درقریه جات مخالف طرفداردارد. آیامیشود که امورسیاسی رافقط بانظامی حل کرد ؟
کجاست حزب سیاسی امریکا ؟
وطندار
>>> اگر پاکستانی ها توسط مزدوران خود تشنج وجنگ براه نمی انداختند روسها نمی آمدند وحکومت افغانستان هم به آمدن شان ضرورت نداشتند
>>> نسل جوان افغانستان باېد اين را از ياد نبرتد که کشور ما بګونه اشغال کورپراسېون ها ۍ استعمار چدېد است . همانطور که علامه فيضانۍ پېشبېۍ طرز العمل آينده استعمار ګران را کرده بود و با روش هاۍ محيلانه استسمار اشنا بود ، امروز به وضاحت ميتوان دېد که استعمار ګران و استيلا ګرايان با روش جدېد اما همان اصل کهنه يعنې فريب و اغوا عمل مينمايند .
زمانۍ که صجبت از توانمندۍ ميشود در عمل مقصد ان ها ضعېف نمودن ملت و پارچه پازچه نمودن ان مېباشد.
تمام مشکلات که عابد حال ګشور ما شده در حقيقت ساخت دست خود استيلا ګران است. برنامه اشغالګرانه سازمان هاۍ جاسوسۍ جهان که عمدتا از اسرايل و حلقات سرماېه مزدور و کمپرادور و کرپراسېون ها براۍ تبدېل افغانستان به اشغال دانۍ جنګ دوم و جنګ سرد از حلقات سا زمان هاۍ مخفۍ اروپا ناشۍ مېشود.
برنامه اول اشعال ګران متلاشۍ نمودن ملت و تحويل دادن ګناه بيګانګان باشېوه هاې فريب ړ اغوا قوې تربن خصلت مليت هاې آزاد منش و با غيرت و تيديل نمودن آن ها به شېوه که چنګک هاۍ ماهيګيران ېهودۍ تبار بتواند بکام ملت فرو رود.اګر امروزشاد روان داکتر نجېب زنده بود به جوانان ملت چه دستور و توسيه ميکرد؟
اولين چېز که مېګفت اين بود :
جوانان مجاهد مګر من نمېګفتم از اۍ حال و روز که عايد ملت شده؟ ولۍ هر ګز بياېد از مبارزه دل سرد نشوېد!
و اولين کار مبارزه ! احيا قانون اساسۍ و مهم ترين اصل ان که مزدوران اشغال ګران محيلانه ان را تحريف کرده .
رېس جمهور باېد افغان بوده و خانم او افغان باشد !
>>> از حالا بگویید که 50 کشور کفری کشور را اشغال نموده برایتان تروریست داعش وطالب میسازد به ناموس ملت تجاوز میکند.. اما همه ساکت استید..
کماندو
>>> بخاطریکه چهل کشور جهان از اعتبار باز مانده وکفنکش قدیم خدا بیامرزی برده
.محمد سعید فاضلی اداره امور
>>> در رابطه به این که چرا اتحاد شوروی سوسیالستی وارد بحران افغانستان شد ؟ و به دنبال آن چرا امریکا با بیش از چهل کشور سرسایه داری وارد افغانستان شدند ؟ و در نهایت چرا کشورهای همسایه و شیخ های عرب اسلامی به اشکال گوناگون در امور افغانستان مداخله می کنند ؟ من یک پاسخ کوتاه دارم و آن اینست که : بخاطری که ما مردم افغانستان از طریق رهبران خود فروخته و وطنفروش خود زمینه را برای آن ها مساعد ساختیم . اگر ما یکبار با وجدان پاک و دیدگاه آزاد و غیر تعصبی به تاریخ و گذشته های دور و نزدیک این سرزمین نظر اندازیم به آسانی خواهیم دید که ما پادشاه ، امیر و یا رهبر سیاسی نداریم که به منافع مردم این سرزمین عمل کرده و معاشخوار بیگانه ها نبوده باشد . گناه ما اینست که همه ی آنها طرفداران زیادی داشتند و ملت نیز در زمانش برای آنها کف زده و یا نعره ی تکبیر گفته اند . ما سلطان محمود غزنوی و احمد خان ابدالی را به جمله ی افتخارات تاریخی خود می دانیم ، در حالیکه جز غارتگری و چپاول دارای های کشورهای همسایه و ریختن خون هزاران انسان بیگناه کاری نکردند . ما پادشاهان را که در بدل مبلغ ناچایز معاش سالانه بخش های از وطن ما را در اختیار بیگانه ها قرار دادند و بخاطر بقای خود خون صدها هزار انسان را از اقوام مختلف ریختاندند بازهم تأیید کردیم . رهبران ما به دستور اجنبی های عرب و عجم به نامهای مختلف خون هموطنان مارا ریخته و کشور مارا ویران کردند ولی ما بازهم برای آنها قهرمانسازی کردیم . اگر یک عده سند برده گی و اسارت را با یک کشور امضا کرد ، عده ای دیگر با 50 کشور عقد و پیمان نمود ، ولی مورد استقبال ما قرار گرفت . ما به دنبال ملاهای انگلیسی نماز خوانده ابا و ردای آنها را بوسه کردیم . ما قبرستان قاتل صدها کابلی را زیارت ساخته و از خاک آن خورده برداری می کنیم . ما بدون اینکه فکر کنیم از تمام ایدیالوژی ها ، راه و روش ها و نسخه های وارداتی کورکورانه تقلید کرده و می کنیم . هنگامی که ملاهای ما در برابر تمام مردم جهان خصومت عقیده تی نشان داده و جوان ها را برای کشتار آن ها تشویق و ترغیب می نمایند ما باز هم قبول نموده و نعره ی تکبیر می گوییم . به این قسم دهها مورد دیگر .
هموطنان گرامی ! درست است که برای تخریب و تکامل اشیا و پدیده ها دو نوع عامل یعنی عوامل درونی و عوامل بیرونی مؤثر می باشند ، اما علم ثابت نموده است که عوامل درونی همیشه نقش عمده و اساسی را بازی می نمایند . هیچ چیزی تا وقتی خراب نمی شود تا از درون گنده نشود . هیچ پدیده ای تکامل نمی کند مگر اینکه از درون تکامل نماید . پس ما نباید تمام گناه ها را به گردن بیگانه ها بیاندازیم ،بل که باید قدری تعمق نموده و در جست و جوی دریافت عوامل درونی پسمانی و ویرانی کشور خود باشیم .
به امید روزی که مغزهای ما از اسارت فکری آزاد شوند .
با احترام صدیق ذهیب
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است