کار ناتمام کرزی را اشرف غنی تمام می کند؟
مگر نه اینکه حامد کرزی با بیست و چند سفر نافرجام به پاکستان، لکه ننگی پاک ناشدنی بر دامان ارگ ریاست جمهوری گذاشت که تا سالیان سال و تغییر خط مشی سیاست خارجی کمرنگ نخواهد شد؟ آیا اشرف غنی به پاکستان رفت تا کار ناتمام رییس جمهور پیشین را تمام کند و ته مانده ی عزت و آرمان های ملی را به یغما ببرد؟ 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۳۴    ۱۳۹۴/۹/۲۲ کد خبر: 107903 منبع: پرینت

درحالی که در دوران دولت انتقالی و موقت، دولت اول و مشروع حامد کرزی بر ارگ ریاست جمهوری و جان و مال و ناموس مردم ملکی و آرمان های ملی، طالبان دولتی تضعیف شده و به عقب رانده شده بود اما به تدریج سیاست ها تغییر یافت.

به گونه ای که در اواخر دولت اول و تمامی دوره دوم و نیمه مشروع ریاست جمهوری کرزی، دست تضرع و زاری به سوی این گروهک تروریستی جای مقابله به مثل و حمله بر طالبان را گرفت و شورای عالی صلح به عنوان نمادی ناکارآمد و منفعل نمایانده شد.

اینها همه، در راستای تبرئه کردن پاکستان از تمویل و تجهیز طالبان در دادگاه اذهان عمومی و جامعه جهانی بود به گونه ای که افغانستان و پاکستان کشورهای دو سوی خط دیورند هرکدام جداگانه کمک های مالی بین المللی برای مقابله با تروریسم دریافت می کردند.

با روشن شدن نتایج و تبعات شوم این زاری و بیزاری توامان برای مردم ملکی، به تدریج نهادهای مدنی و نخبگان سیاسی دست به کار شدند تا شدیدترین حملات را متوجه پاکستان بکنند و انتقادات بیشماری بر سفرهای پرهزینه و بی دستاورد رییس جمهور پیشین به اسلام آباد برای مذاکرات بی سر و ته در شورای کویته و استخبارات این کشور وارد ساختند.

با روی کار آمدن اشرف غنی و عبدالله در یک صلح داخلی بر سر تقسیم حکومت در قالب دولت وحدت ملی و گام های نخستینی که رییس جمهور تیم تحول و تداوم در کشور برداشت امیدها دوباره جان گرفت و احتمال تغییر رویه نسبت به پاکستان غیرمتعهد و خیانتکار پررنگ شد.

اما سفر اخیر این مغز متفکر جهان از نظر نشریات زرد اروپایی و رییس جمهوری که وعده ی تحول داده بود به همان مقصد همیشگی سفرهای بیست و چندگانه ی حامد کرزی، خشم عمومی و نیز انتقادات و اعتراضات همه جانبه را برانگیخت چرا که بی نتیجه بودن این تضرع و انفعال بر همگان مبرهن شده است.

اینبار اشرف غنی در پاکستان چه کرد؟ مگر نه اینکه طالبان حملات همه جانبه و چند وجهی خود را شدت و وسعت بخشیده اند و اسلام آباد این تاکنون به هیچ یک از وعده های داده شده ی امنیتی، سیاسی و اقتصادی خود در خصوص کشور دوست و همسایه و برادرش پایبند نبوده است؟

مگر نه اینکه حامد کرزی با بیست و چند سفر نافرجام به پاکستان، لکه ننگی پاک ناشدنی بر دامان ارگ ریاست جمهوری گذاشت که تا سالیان سال و تغییر خط مشی سیاست خارجی کمرنگ نخواهد شد؟ آیا اشرف غنی به پاکستان رفت تا کار ناتمام رییس جمهور پیشین را تمام کند و ته مانده ی عزت و آرمان های ملی را به یغما ببرد؟

کد (8)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   نواز شریف به غنی:
آی اس آی به تو چـــــی گفت؟؟
اشرف غنی :
گفتند ما شب وروزتلاش میکنیم تا به افغانستان صلح بیاید افغانستان بیشتر از پاکستان آباد شود صاحب اردو سلاح پیشرفته شود !

>>>   از قدیم گفتند که تا ابله در جهان مفلس در نمی ماند فعلا دولت مردان ما ابله است وپاکستان هم مفلس که همیشه باعث در آمد پاکستان افغانستان است ولی این ابلهان درس نمی گیرد پاکستان کشور را نا امن میکند بعد یک سرو صدا راه نی اندازد که ما میخواهیم کمک کنیم که صلح تامین شود بعد از امریکا پول میگیرد واین کار سالهاست تکرار میشود نه امریکایی های احمق درس میگیرد ونه افغانها
این وسط پاکستان که سالهاست باید سقوط کند باعث نجاتش افغانهاست
بینام از وردک

>>>   آیا این غزل حافظ را کسی به صدای حسام الدین سراج شنیده است؟؟؟
خم زلف تو دام کفر و دین است
ز کارستان او یک شمه این است
جمالت معجز حسن است لیکن
حدیث غمزه‌ات سحر مبین است
ز چشم شوخ تو جان کی توان برد
که دایم با کمان اندر کمین است
بر آن چشم سیه صد آفرین باد
که در عاشق کشی سحرآفرین است
عجب علمیست علم هیئت عشق
که چرخ هشتمش هفتم زمین است
تو پنداری که بدگو رفت و جان برد
حسابش با کرام الکاتبین است
مشو حافظ ز کید زلفش ایمن
که دل برد و کنون دربند دین است
چین وشکن گیسوی تودام کافر ودیندارشده وتازه این اندکی از هنر نمائی اوست چهره نیکوی تو معجزه زیبائی است اما سخن وداستان ناز وکرشمه توخود سحری اشکار است، از تیرچشمان گستاخ توچگونه میتوان جان به در برد درحالیکه همیشه با کمان ابرویت درکمین است، صد آفرین برآن چشمان سیاهی بادکه در شیوه عاشق کشی سحر آفرین وجادو ساز است،در یافتن علم اختر عشق چه علم شگفتی است که سپهرهشتم با آن بلندی اش گویاطبقه هفتم زمین است، تو تصور میکنی که غیبت کننده وبد گو رفت وجان به سلامت برد، نه بلکه حساب رسی به اعمال اوبا کرام الکاتبـــین است، حافظ از فتنه زلف او ایمن مشوزیرا که او دل را برده و اکنون درحال دین بردن تو است .
گیلگمش

>>>   نواز شریف :
دروغ می گویند باورنکن من هم کاری کرده نمیتوانم حرفی بزنم غردا کودتا میکنند یادت هست پرویز مشرف چی کرد؟

>>>   اشرف غنی به نواز :
در افغانستان پناهنده میشوی از تو حفاظت گنیم ؟
نواز : نه شوله ام را می خورم گذاره میکنم

>>>   ای برادران افغان که صدای دول از دور خوش نما است و امدن به اروپا ارزش ندارد و خود را سرگردان نکنید.
امدن در کشورهای اروپای اولا بسیار مصرف و خطر مرگ دارد. و بعد از رسیدن به کشورهای اروپای تعداد بسیار زیادی از مهاجران را در یک جای بنام کمپ که مشل زندان است جای میدهد و همان قدر نان میدهند که نه بمیری و نه زنده شوی . بیشتر مهاجران در این کمپ ها مرضی روانی پیدا میکنند. و سالها منتظر قبولی هستند تا قبول شوند . خیلی ها را پس به کشورشان روان میکنند و بعضی ها بعد از چندین سال شاید قبول شوند . تا قبول نشدی هیچ کاری نمیتوانی حتی حق کار کردن را نداری و هیچ حق و حقوقی نداری. اگر بعد از چندین سال قبول شدی باید اول زبان را بخوانی و بعد کار برای خود پیدا کنی که چندین سال طول میکشد و کار پیدا کردن انقدر سخت است که هیچ گفته نمیتوانم . بیشتر مردمان این کشورها نزادپرست و ضد مهاجر هستند که کار پیداکردن را بسیار مشکل میسازد. اگر قبول شدی بعد از چندین سال. بعد از ان بالایت از طرف این دولتها فشار وارد میکند تا فرهنگ رفتار و همه کارهای اروپای را قبول کنی . اختیار زن بچه دخترت بدست خودت نیست و از دستت شماگرفته میشود و شما هیچ کاری نمیتوانید . در افغانستان اختیار زن و بچه خود را دارید اما در اینجا هیچ کاری نمیتوانید . بعد از قبول شدن اگر کار پیدا کردید و ماش که در بهترین کشور اروپای میگیرید قرار ذیل است.
در کشور المان.
ماهانه 1900 یورو که به افغانی میشود 160 هزار افغانی.
از این 1900 یورو . شما باید کرایه خانه که تقریبا 700 یورو ماهانه میشود پرداخت کنید.
100 یورو بیمه خانه ماهانه
500 یورو خرج نان یک نفر ماهانه
برق 70 یورو یک نفر ماهانه
رفت امد با اتوبوس 100 یورو ماهانه
لوازم خرد ریز دیگه را اگر حساب کنی هیچ پول پس انداز نداری.
مهاجر افغان در کشورالمان مدت 20 سال.

>>>   بینام وردک !
آفرین به این تحلیل ! راست گفتی هدف این اسرائیل تنها پول گرفتن ازجیب خلیفه است نه صلح می خواهد نه مُلح

>>>   ع و غ مخاطبم شمائید
توزیع شناسنامه را جدی مگیریم !
در حاليكه شوراي ملي آن را تصويب كرده ، قانون ثبت احوال نفوذ نافذ و در جريدهٔ رسمي نشر شده ، دادگاه عالي تا ئيدش كرده و قانوناً پايان يافته. هيچ توجيه براي تاخير و توقف اين روند ملی وجود ندارد.
زمان آغاز رسمی توزیع شناسنامه را بیدرنگ بمردم خبر دهید .

>>>   باید به پاکستان حق داد کشور ما را خرد و خمیر کند، در هم بشکند و تجزیه کند. اگر غیر این کند، احمق است.
یعنی چه، ما آشکارا می خواهیم پاکستان را تجزیه کنیم، بر دو سوم خاک آن ادعای ارضی داریم و توقع هم داریم که دست روی دست بگذارد و تماشاگر نابودی خود باشد.!
یعنی تا کنون پاکستان هر چه در حق ما کرده ، خوب کرده و در دفاع از خود کرده است.
مادامی که ما در اندیشه تجزیه پاکستان و در واقع نابودی آن باشیم، داشتن هر گونه توقع حسن نیت از آن کشور خواب است وخیال است و محال است و جنون!

>>>   اشرف غنی با کدامین پشتوانه اخلاقی و ملی، نام و هویت یک شهر را به نام و هویت یک خاین ملی تغییرمی دهد؟
در این سوی اقیانوسهای دور، دور تصویر میدان هوایی کابل را دیدم و با اندوه فراوان با خود اندیشیدم در کشوری که شوونیسم تباری بیداد می کند، نه تنها فرهنگ و زبان و هویت انسانی مردمش را نابود می کند، بلکه نام ها و آثار تاریخی و خشت وگِل و سنگ و آب و هوا هم از گزند برتری جویی فاشیستی در امان نمی ماند و هویت و زاد و جوهراصلی اش جعل می شود. در چنین فضای زهرآکین خرد می پریشد، ارزش های ملی و تاریخی و ارزش های فرهنگی و انسانی و حتا نام شهر ها عوض می شود و رنگ و بوی و خاصیت فاشیستی می گیرد. به باور من اگر آدمیزاد یک بار در سیستم قبیله بزرگ شود هیچ گاهی آمادکی ذهنی برای پذیرش انسانی زیستن و مدرنیسم ندارد و حتا گویا مغزمتفکرش چون اشرف غنی چنان تارهای عنکبوتی برتری جویی پشتونی در کلۀ بی مغزش تنیده شده که حتا توان گرفتن الگویی از تاریخ سرزمین اربابش، امریکا ندارد تا درک کند که کالیفورنیا زمانی از مکسیکو بود و حال که ایالت طلایی امریکاست تمام نام های جاده ها و پس کوچه ها و خیابانها را به همان نام ها و هویت اسپانیایی مکسیکویی نگه داشته اند و همچنان هاوایی . اما اشرف غنی چگونه می تواند نام میدان هوایی کابل را که متعلق به مردم کابل و هویت کابل به عنوان پایتخت کشور است و به نام میدان هوایی بین المللی کابل شهرت جهانی دارد نا به هنکام به نام حامد کرزی خاین ترین خان قبیله قندهار کند، که تمام کمک های حهانی را تاراج و کشور را از مدرنیسم به بدویت برادران طالب خود سقوط داد و جای این که به اتهام خیانت ملی محاکمه و اعدام شود، از کیسه خلیفه نام وهویت تاریخی میدان بین المللی کابل را به وی می بخشد تا علیه وی توطیه نکند، شما مردم بی واکنش که سکوت تان بس ننگین است، باید بدانید که:
خـــدا آن مـــــــــــلتی را ســـروری داد ... که «تقدیر»ش به‌دست خویش بنوشت


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است