در راستای اعتماد سازی بین دو قوم
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۱۱    ۱۳۹۴/۹/۱۹ کد خبر: 107810 منبع: پرینت

من اصولا با قوم گرایی مخالف هستم و اما چرا بر اتحاد دو قوم تاجیک و هزاره تاکید دارم؟ گر چند خداوند انسان ها را برای شناخت ایشان به اقوام و قبایل تقسیم کرده است اما عده ای با شعار قومی دنبال منافع شخصی خویش هستند. در افغانستان همیشه بازار قوم گرایی خیلی گرم بوده است. سیاسیون و حاکمان افغانستان در طول تاریخ منافع قومی و قبیله ای خویش را بر منافع ملی ترجیح داده اند.

گرچند در پس از سقوط طالبان کوشش شد که گام هایی به سوی ملی گرایی برداشته شود اما مخالفان ملی گرایی به شدت کوشش کردند که به این روند صدمه وارد کنند.

اظهارات بعضی از رهبران پشتون به صراحت نشان می دهد که به هیچ وجهه آمادگی همکاری و همزیستی با اقوام دیگر ندارند. خوب شاید بعضی از برادران پشتون بگویند که آنها اقلیت هستند و ما همه افغان هستیم. در جواب باید گفت که وقتی که تو در مقابل کسانی که برتری قومی می خواهند، ایستاده نمی شوی به این معنی است که تو هم برتری قومی را می خواهی و اگر ما در مقابل آن قوم گرایی ایستاده شویم، بعدا ما را به فاشیست بودن متهم می کنید.

پشتون های پاکستان را افغان خطاب کردن درست است اما افغانستانی نیستند. همانطور که تاجیک ها و ازبیک های افغانستان نه تاجیکستانی و نه ازبیکستانی هستند.

هزاره ها و ازبیک ها در سه دهه اخیر همپیمانان خوبی در عرصه سیاسی، نظامی و اجتماعی بوده اند و همین باعث رشد آنها تا حدی شد. تاجیک ها هم هزاره ها بعد از سقوط طالبان رابطه بدی نداشتند و اما رابطه آنها همیشه در سطح سیاسی و با دید بی اعتمادی بود. اینجا روی دلیل بی اعتمادی نمی پیچم و هیچ یک را مقصر نمی دانم که باعث بی اعتمادی شده باشد. مهم اینجا است که گام های جدید در راستای اعتماد سازی بین این دو قوم برای مقابله با هر گونه برتری خواهی قومی برداشته شود. رابطه فقط در سطح سیاسی نباشد چون که ایتلاف ها و اتحاد های سیاسی همیشه شکننده است.

این رابطه باید در سطح اجتماعی و مردمی هم باشد. نخبگان و قلم به دستان هر دو قوم باید از مزایای این دوستی و از نتایج تلخ این دوری بنویسند و مردم خویش را آگاه سازند.
دادن بورسیه های تحصیلی به پاکستانی ها از طرف وزارت اقوام و قبایل با کمک وزارت تحصیلات عالی عملکرد و طرز تفکر یک شخص نیست. اگر از یک شخص است باید پشتون ها در مقابل این عمل ایستادگی بکنند که نمی کنند. پس این یک طرز تفکر قومی است که منافع ملی را زیر پا می کند.

در پارلمان افغانستان یک نماینده پشتون همه اقوام دیگر را مهاجر خطاب می کند و کسی از برادران پشتون چیزی نمی گوید و او را تشویق می کند و اما این بار یک پاکستانی را افغانستانی می گویند و خواهان دادن حقوق مساوی با یک شهروند افغانستان می باشند. اگر دیگران برای برتری خواهی خود با پاکستانی ها دست برادری می دهند، چرا هزاره و تاجیک که برادران هم هستند دست دوستی دراز نمی کنند؟


رسول آرمان


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   هزاره ها با تاجیک ها هیچ مشکلی ندارند
مجتبی از اصفهان

>>>   مقاله خیلی منطقی نگارش یافته است. مگرهرملتی راهم تاحال حاکم دانندیاآینده شک برحاکمیت ملت دارندعوامفریبی مطلق است. من دورترین نقطه سرحدی کشورم ناظرم که دربین هریک ملت نانگداوجودداردحتی بالاترازپنجاه فیصد درحالیکه حاکم بایدنانگدانمیبودونمیداشت که دارد. پس این حاکم کیست ومحکوم کیست ؟
وقتی مجاهدین برسرقدرت آمدهمه رهبرحکومت مستقل شدچراملت های منسوب خودراچنان غارت وچپاول کردندکه سرمایه شان ملیونهادالرشدهنوزحریص باقیست.
پس بیاییدعوامفریبی راکنارگذاشته دموکراسی برقرارکنیم که شاه وگداانسان شناخته شود.
وطندار

>>>   موافقم برادر

>>>   اگر پارسی زبانهای ما که دارای یک فرهنگ عالی چند هزاره ساله اند به دفاع از هویت زبانی خود در آغازین برنامه های فاشیستی حکومت های قبیله یی بر می خاستند، امروز مشت ایلی بیسواد که از منابع زبان پارسی نیمه اهلی و نیمه با سواد شدند ، در موازات برنامه های تفرقه اندازی و پارسی ستیزی تاریخی انگلیس، برنامه های اپارتاید زبانی خود را به نام واژه ها و لهجه های پارسی اوغانی نمی توانستند پیاده کنند،

>>>   حامد کرزی، رئیس جمهوری پیشین کشور، پاکستانی خواندن مردم وزیرستان از سوی رئیس جمهور غنی را رد کرده، می گوید: مردم وزیرستان در افغانستان مهاجر پاکستانی نبوده بلکه مانند سایر افغانها حقدار کامل این مرز و بوم میباشند.

>>>   با همه باید دوست بود الا با فاشستان معتصب قومگرا که بدونه یچ مدرکی خودرا برتر از دیگر اقوام دانسته وافغانستان را بنام فعلی ان از خودشان میدانند ودیگران را مهاجراز کشور های دیگر خطاب میکنددر حالیکه موضوع بر عکس ادعای شان است واز جانب دیگر بخاطریکه چلوصاف شان در ادعای دروغین شان مبنی بر برتری نفوس قومی چلوصاف انها از اب نه برایددوپا را در موزه کرده اسرار دارند که کلمه افغان بجای افغانستان در تذکره های برقی نوشته شود در غیر ان بدون هیچ دلیل دیگر از توزیع تذکره های برقی جلوگیری صورت گرفته است بدین لحاظ ضرورت است تا برای مقاومت در برابر فاشست تان خود کامه قدرت طلب از خود راضی قوم بزرگ تاجک وهزاره از تی دل با هم یکصدا وهمنوا شوند گرچه از گذشته تا کنون این دوقوم باهم کدام مخالفت نداشتند برادر وار زندگی کرده اند وبه هیچ قومی نگفته اند که نام افغانستان بجای اریانای کبیر را کدام پادشاه ظالم جابر قومگرا به افغانستان مبدل کرده است وشما از کجا مهاجر امدید نام نبردند اکنون که فاسست تان گاه وناگاه صاحبان اصلی خانه را بنام مهاجر این کشور وان کشور خطاب میکنند وخود را صاحب خانه نه بخاط لشکر کشی ونه بخاطر بیرون راند کدام قومی از این کشور ایجاب میکند بخاط دفاع حق وحقوق خود شان ومسکن ابایی شان هردو قوم تاجک وهزار مانند گذشته با هم متحد ومتفق باشنددر صورت چنین ادعا های باطل قومگرایان فاشیست وتعرضات بیجای انها بایک مشت کوبنده بر دهان کسانیکه تفرقه قومی وزبانی وسمتی را دامن میزنند بگوبند وانها را بجای شان بنشانند.

>>>   در افغانستان تا ملیت های ترکمن، تاجیک، هزاره و ازبیک که در گذشته تحت ستم زمامداران این کشور قرار داشتند باهم متحد نشوند، به حقوق انسانی واسلامی شان دست نخواهد یافت، عدم اتحاد این ملیت ها حکومت تک قبیلوی را در پی خواهد داشت که باعث غصب زمین های حاصل خیز توسط مردمان آن سوی خط دیورند خواهد شدودر نهایت برنامه کاری محمد گل مهمند به ثمر خواهد رسید، از گذشته باید آموخت وآینده را رقم زد منتظر معامله گران نباید نشست.

>>>   اقای رسول من منحیث یک تاجک باشما کاملا موافق هستم.
افغان

>>>   امان از تاجیک ها باز شکر به اوغانها مردانه مخالفت می کنه نه تاجیک ها که ازقفا خنجر می زنند افشار یادت رفته غرب کابل محصول فکر فاشیستی تاجکها است که هرگز هزاره هافراموشش نمی کنند

>>>   درشرایط فعلی بایدتاجک هزاره وازبک باهم متحدشوندمانندیک مشت
گره خورده بردهان دشمن واگراینکار.رانکنندهیچ وقت به حق سیاسی
واجتماعی خودنخواهدرسید.
عبدالغوث

>>>   ازبک ها وتاجک های آنطرف مرز عین حقوق را دارند که ازبک ها وتاجک های اینطرف دارند در زمانیکه این کشور آریانا بوده وبعدا بخارا پنجده مربوط افغانستان بوده ما مرز های تعیین شده توسط انگریز وامپراطوران روسی را قبول نداریم باید وزارت اقوام وقبایل از مردمان ازبکستان وتاجکستان در مهمانخانه هایش نگهداری ومهمان نوازی کند و.زارت تحصیلات عالی باید سهمیه جوانان تاجکستان ازبکستان ترکمنستان را هم درنظر بگیرد
گیلگمش

>>>   این نفاقهای پیش امده از جانب دوستان فاشیست پشتون است،به جرات میتوانم بگویم اگر این قوم قدرت داشت و کمی مردمش منطقی بودند از انگلستان که لقب روباه پیر را دارد پیشی میگرفت،شاید یک دلیل حل نشدن مشکلات با پاکستان هم قوم بودن این قوم با جمعیت زیادی از مردم پاکستان است،قصد توهین به دوستان پشتون را ندارم اما اگر با انصاف قضاوت کنیم با این که در حدود پنجاه درصد نفوس کشور را دارند اما بالای حداقل نود درصد مشکلات از ان این قوم است،چه از سیاسیون فاسد چه از برادران ناراض و یا مخالفان سیاسی و چه از انواع باندهای سیاسی و مذهبی برای اختلاص از بودجه کشور و.....اما خلاصه که ماهی را هر وقت از اب بگیری تازه است،برادران غیر پشتون بیایید دستهای خود را به هم دهیم برای اتحاد نه در دهان زدن دیگران،ما اشتباه این دوستان را نباید تکرار کنیم این سرزمین اجداد ماست نباید به هر بهانه ای شعله ی جنگ را برافروزیم تا بازهم کشور از قطار پیشرفت باز بماند.

>>>   من هم با حرف هاي نويسندهء محترم موافقم.

>>>   خبر خوبی است که تاجیک و هزاره یک پارچه شوند . و به حق قانونی خود برسند . نه اینکه طرف امریکا را بگیرد و دیگران را قتل عام کنند . نمیدانم اخر با این کشت و کشتار به کجا خواهیم رسید .
حبیب الله یوسفزی

>>>   اتحاد خوب چیز است ولی اتحاد اعتماد سازی دو جانبه لازم دارد.
شورای جبل السراج یا جبل سراج قبل از سال های 1370 میان مهاجرین برای هم پذیری و دفاع از اقوام محروم از سیاست، مانند هزاره ها و تاجیکان و ازبک ها تشکیل شد، اما در زمان استاد ربانی این اتحاد شکل گرفته وارونه شد و تمام سیاست و سیاسیون به کمک مسعود به دست تاجیکان قرار گرفت و مردم هزاره و ازبک را در یک سیاست نادرست می خواستند مشغول خودشان کنند و میان خودشان به فرقه گرایی گماشتند.
از جنرال مومن و از استاد اکبری حمایت و با مزاری و برخی ازبک ها دشمنی می کردند.
این سیاست تاجیکی بسیار چهره تاجیکان را در تاریخ سیاسی افغانستان میان دو گروه بزرگ هزاره و ازبک بد نموده است.
علاوه براین پشتون ها نیز از این سیاست اصلا راضی نبودند.
نکته قابل ذکر این است که گرچه راضی نگهداشتن تمامی مردم در امر سیاسی کاری است دشوار، لیکن اعتماد سازی و جلب رضایت اکثزیت در زمان ربانی صورت نگرفت و الا الآن هزاره ها و ازبک ها با تاجیکان زره ی مشکل سیاسی باهم نداشتند.
الآن هم این سه گروه مشکل جدی ندارند، ولی کارکرد ربانی به نحوی هزاره ها را دو دل کرده است.
به همین دلیل می بینیم میان هزاره ها دو طیف است یک طیف با تاجیکان و طیف دیگر با پشتون ها.
نکته: باید توجه داشت که سیاست نیز مانند صنعت پیشرفت کند، به همین خاطر من معتقدم هزاره و تاجیک حد اقل زمینه سازی تحول سیاسی را رقم بزنند، برای مثال یکبار سیاست را در اختیار هزاره ها بگذارند. ببینند چه کار می کنند.
یابه دست ازبک ها بدهند.
با چنین تغییر و تحول، زمینه سازی سیاست باز و پیشرفته تر در افغانستان فراهم می شود.
بعد از این تغییر و تحول، سیاست مانند یک وظیفه مهم خواهد بود نه نمایندگی از قوم چنانکه الآن شاهدش هستیم.
مقام سیاست مقامی مهم است اگر به لحاظ دینی نگاه کنیم وظیفه بسیار سختی است که سیاست مدار باید به عهده بگیرد و مردم را به خوبی سرپرستی نمایند.
عدالت اساس سیاست اسلامی است. ظلم کردن خط قرمز سیاست اسلامی است.
کار به رفتار سیاسیون دیگر کشورها نداشته باشیم باید به فکر وظیفه اسلامی و دینی و فردی و جمعی خود باشیم. هیچ انسانی بیش از صدسال در این دنیا ماندنی نیست این مقدار عمر نصفش در خواب میگذرند بخشی دیگرش در بچگی و پیری میگذرد بخشی کمش می ماند که می توان در آن کاری برای مردم انجام داد.
واقعا ارزش دارند در همین عمر ناچیز به مردم ظلم کنند!!!
یا ....
یک هزاره شهرستانی - دایکندی.

>>>   در راستای اعتماد سازی بین همه ی اقوام ساکن افغا نستان
کاریست نیکو و پسندیده و در راستای اعتلای کشور در تمام
ساحه های زندگی صلح ا میز هر اتنسان باشنده افغا نستان
هر فرد افغا نستان مسئو لیت دارد .اما اعتماد سازی بین دو
ویا سه و چهار قوم ودیگرانرا فرا موش کردن کاریست خطر ناک
در بین پشتو نها هم انسا نهای شریف مبارز وطندو ست هم
بسیار اند بیا یید منافع هر فرد باشنده افغا نستا ن را در نظر
داشته با شیم تا منا فع یک قوم و دو قوم را . اینرا باید بگویم
که از تجربه ی صد ساله ی که هزاره ها گرفته اند در مورد تمام
مسایل ملی حساس شده اند .در راستای اعتماد سازی این
وظیفه تا جیکان و پشتون ها اند که : اولا ازهزاره ها چه به حیث
دولت وچه منحیث قوم از ظلمی که بر هزاره ها روا داشته اند
معذرت بخو ا هند .دو : در یک بر نامه بلند مدت ملی تمام
نخبگان سیاسی افغانستان بدون در نظر داشت قوم و زبان و
سمت مبارزه خستگی نا پذ یر را بر علیه هر گونه تبعیض
و امتیاز دهی های تبعیضی انجام دهند . این ما مول بدون
احزاب واقعا وطنپر ست متشکل از افراد داخل افغا نسبان
میسر شده نمی تواند .

>>>   تاوقتيكه همه مردم افغانستان هم ديگر پذير نباشندمطمعن باشيد كه كشوربجاهي نميرسد وصلح واقعي نميايد رسيدن به أين هدف بزرگ فقط درسايه دين مبين اسلام است چراكه افغانستان ومردم ان دگرراه ندارند ويگانه راه همين است وبس نه اختلاف قومي ونه اختلاف مذهبي ميتواند مشكل مارا حل نمايد

>>>   همین مقاله بسیارعالمانه ومنطیقی است خوشم امد وازین بعد عمل میکنم بفرموده های این مقاله
وسلام

>>>   با شما کاملا موافق هستم.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است