گستردگی ناامنی در افغانستان طوری شده است که مردم بر این باور شده اند که این نظام توانایی کار ندارد و باید برکنار شود تا افراد شایسته تری روی کار بیایند. قدرت بالفعل طالبان و بالقوه داعش نگرانی ها و ناامنی ها را در کشور گسترش داده است. برخی معتقد هستند اختلاف نظرها میان رهبران حکومت باعث این ناامنی ها شده است. چه آینده ای پیش روی کشور است و چگونه باید از این آشفتگی ها جلوگیری به عمل آورد؟

داکتر محمد داوود راوش رییس حزب مردم افغانستان و استاد دانشگاه در برنامه «تحول» گفت: وضعیت افغانستان پیچیده تر از قبل شده و مردم آسیب پذیرتر شده اند. اگر ما بخواهیم به روال قبلی کار کنیم و واقعیت ها را طوری انعکاس دهیم که وارونه باشد به جایی نخواهیم رسید و وضع بهتر نمی شود. مشکلات ما باید بررسی شوند و ما باید راه حل مشکلات را پیدا کنیم.

وی معتقد است بدیلی برای حکومت در افغانستان وجود ندارد و افزود: اوضاع عینی کشور ما نوعی بحران اجتماعی فراگیر است اما آنطور که ما دولت را بسیار ضعیف جلوه می دهیم دولت در آن حد ضعیف نیست. دولت به عنوان یک نظام به هم پیوسته وجود دارد. اردو، پولیس، نیروهای امنیتی، کابینه و رییس جمهور منتخب دارد. ما چیزی را که به این شکل وجود داشته باشد در جای دیگر از افغانستان نداریم که بخواهد به جای آن روی کار بیاید. چیزی که کار دولت را دچار اختلال کرده است انتقادات از قسمت هایی است که جای انتقاد ندارد.

راوش معتقد است اختلاف نظر میان رهبران امری طبیعی است و باعث از بین رفتن افغانستان نمی شود و گفت: دولتی که به نام وحدت ملی است دو روی یک سکه می باشد، هر قسمتی از این حکومت و هر روی آن نامشروع باشد سمت دیگر هم نامشروع می شود. این دولت از همین ترکیب تشکیل شده است. اینکه اختلاف نظر در این حکومت وجود دارد طبیعی است چرا که در هر کشوری در بهترین حالات اختلاف نظر موجود می باشد، اختلاف به معنای از بین بردن سرزمین خود نیست. فقط رهبران باید بتوانند از اختلافات موجود استفاده مفید کنند و آن را طوری مدیریت کنند که به بحران در کشور نینجامد.

راوش در ارتباط با انتقاداتی که از حکومت می شود اظهار کرد: ما در هر شرایطی باید به منافع ملی افغانستان فکر کنیم. رویکرد سیاسی که دولت افغانستان در پیش گرفته است و متحدین غربی و اروپایی وی که با کشور ما هماهنگ است هم باید بررسی شود. آیا این درخور منافع ملی افغانستان است. اصل سوال بر سر ماهیت نظام است. با در نظر گرفتن منافع کشور، ما باید جلو پیشرفت تاریخ را نگیریم.این دولت وجود دارد. نظام افغانستان با تمام عیوب و نواقصی که دارد یک نظام است. در این کشور دانشگاه ها و مکاتب وجود دارند، کمابیش کار وجود دارد، بیمارستان ها کار می کنند. پس نباید آن را تخریب شده پنداشت و به انتقادات صحیح و درست نسبت بدان پرداخت.

وی در خصوص سیاست های غیر مستقل کشور گفت:کشور ما سیاستی مستقل ندارد و وابسته به کشورهای غربی است. درست است که ما طرفدار یک سیاست مستقل هستیم و می خواهیم حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و استقلال سیاسی طوری که در قانون آمده و تعریف شده، در کشور حاکم شود اما آمریکا و کشورهای غربی سیاست های خود را به افغانستان دیکته کرده و می کنند و خود حالا در سایت های مختلف اعتراف کرده اند که ما چنین سیاست هایی را به ملت افغانستان دیکته کردیم اما درست از آب در نیامد و در آن شکست خوردیم.

این استاد دانشگاه وظیفه مردم دانست که برا مقابله با ناامنی ها هشیار باشند و افزود: بر مردم افغانستان است که بیداری و هشیاری خود را داشته باشند که دشمن را به خانه خود جای ندهند. مطالعه ای داشتم که داعش در اردن تعلیم می بیند و برای خلافت در عراق و شام ساخته شده اند. پس نباید اجازه دهیم که چنین گروهی که هیچ ماهیت مشخصی در کشورها دیگر ندارد به کشور ما رسوخ کند.

کد (30)

>>>   اگر غنى خوب است، اگر عبدالله خوب است، اگر قانونى، سياف، خليلى، محقق، صالح، كرزى، مجددى ، جلالى, زاخيل وال، گيلانى، ...... و صد هاى ديگر خوب اند ، پس بد كى است؟
چرا بدبختى، جنگ، بيكارى، فقر، قانون شكنى، فساد، قوم گرايى .... دامن اين كشور را رها نمى كند؟
ايا زمان ان نرسيده كه ما يك مشت واحد شويم؟
ايا زمان نرسيده كه از خَر تعصب، قوم گرايى ، زبان ستيزى، هويت ستيزى ... پايين بياييم؟
تا به كَى غرق إبحار شويم؟
تا بكى كودكان ما به سرنرشت كودكان وردك دچار شوند؟
تا به كى جوانان ما به اشاره بيگانه گان به جرم دفاع از كشور شان كشته شوند؟!
لطفاً دوست و دشمن را تعريف نماييد!
لطفاً شناسنامه ها را كه قدم اساسى در راه تامين امنيت است توزيع نماييد!
لطفاً قوه قضايه مستقل ايجاد كنيد!
لطفاً با اصلاح قانون از ورود افراد نا باب به مجلس منحيث نماينده جلوگيرى نماييد !
لطفاً شايسته سالارى را جايگزين تنظيم سالارى، قوم سالارى و باند سالارى كنيد!
لطفاً ........

>>>   رابرت گیتس وزیر دفاع پیشن امریکا در کتاب خاطرات گفته است که حامد کرزی ریئس جمهور پیشین افغانستان از همان سالهای دور دوم حکومتش به جابجایی طالبان در شمال آغاز کرد.
رییس پیشین پنتاگون همچنان در این کتاب نوشته که آقای کرزی در یک نشست محرمانه در ارگ کابل از من خواست تا در از بین بردن سران جبهه شمال و تضعیف آنها با او همکاری نمایم.
در این کتاب آمده است : کرزی به من گفت : بزرگترین تهدید در برابر حکومت من جبهه شمال است نه طالبان.

>>>   غنی از ضعف روحی و روانی سخت رنج میبرند و از این لحاظ در برنانه های اش نا کام است و دچار سر در گمی است . رهبری وزارت خانها بر اساس تعلق سیاسی سمتی ٬ نژادی ٬ قومی و مذهبی به افراد کم تحصیل ٬ کم تجربه وغیر مستعد تقسیم شده است .
غنی و عبدالله دروغ گو و عوام فریب هستند و توانایی مدیریت این وضع نابسامان دولت داری را ندارند و زمینه اشتغال شهروندان کشور از رهبری حکومت وحدت با این تقرر های غیر مسلکی در پست ها و زیران کم تجربه در آینده نزد یک دور است.
در پهلوی تمام عوامل حکومت و حدت ملی سیستم مدریتی ناقص وکدر های کم تجربه و نا آشنا به بخش سکتوری تنها اکتفا به بچه فلان شخص مهم یا برادر فلان وزیر حکو مت قبلی با عث اشاعه فساد مالی بخران اقتصادی بیککار فقر تنگ دستی و حتی افتضاح سیاسی در کشور است.
هموطن

>>>   به نظر اول :نبايدمنتظر بود تا کسي کاری کند برايمان . خود ما در بدبختي خود مقصريم يا در خوشبختي کشورمان موثر مي باشيم. اگر از خود شروع نکنيم پيغمر هم که بيايد و با اين رفتار قوم پرستي و اخلاق دشمني و تفرقه و بي مسئوليتي مردمان و فرهنگ ما روبرو شود او هم فاسد مي شود. ريشه فساد و فرهنگ دشمني را بايد خشکاند
گل محمد

>>>   پيامى به كاخ سپيدار !
اگر ما از فقدان استراتيژى رنج نمى برديم ، خط قرمز ما مى بايست توزيع تذكره الكترونيكى مطابق قانون مصوب مجلس نمايندگان مى بود!
اما خط قرمز كاخ سپيدار كجاست ؟
متانت خوب است؛
رعايت مصالح علياى مملكت كار گزيده است؛
طبقه بندى اولويت ها مهم هستند؛
اما در سياست مرز هاى انعطاف پذيرى هم بالاخره حد و مرزى دارند !
هميشه هم نبايد از بحران آفرينى ترسيد!
گاهى هم براى اينكه بعضى ها از خواب بيدار شوند مى بايست بحران آفريد !
*********
سريال تذكره الكترونيكى مطابق سناريوى تيم اطاق فكر ارگ رياست جمهورى مو به مو اجراء مى شود !
بر طبق اطلاعات ايكه دريافت كرده ام " تيم ارگ درنظر دارد تذكره الكترونيكى را مطابق قانون مصوب مجلس نمايندگان توزيع ننمايد.
حنيف اتمر پيشنهاد نموده است كه براى جلوگيرى از اعتراضات گسترده ى گروههاى فاشيستى و سياسى پشتون ، بهتر است واژهء افغان در صفحه اى اول شناسنامه به عنوان معرف هويت ملى ذكر شود و نام اقوام هم در ذيل بيايد، و به اين ترتيب كشور بطرف بحران نمى رود!
مطابق اطلاعات دريافتى من اين موضوع را رئيس جمهورى و مشاور امنيت ملى به شخص دكتر عبدالله عبدالله هم گفته اند .
حتى رئيس جمهور گفته است كه اگر اروپائيان هزينه تغيير و توزيع را ندادند، ما خود اين هزينه را جستجو و فراهم مى كنيم ."'
هر چند دكتر عبدالله عبدالله تا حالا خواهان توزيع تذكره الكترونيكى مطابق قانون مصوب مجلس نمايندگان است ، اما من گمان مى كنم ارگ تصميم خود را گرفته است !
رئيس جمهورى اين موضوع را با برخى از رجال
تاجيك مطرح نموده است و برخى علف را ديده اند و هدف را رها كرده اند.
چرا برخى از رجال بى بصيرت تاجيك در نقش جاده صاف كن تفكر فاشيستى قبيله گام بر مى دارند!؟
هويت انسان همزاد ازلى خلقت انسان و يار ابدى او مى باشد .
دين ، سرزمين ، زبان ، تاريخ و فرهنگ همه با هم هويت ما را مى سازند و اجزاى هويت ما بشمار مى روند و آنرا تعريف مى نمايند .
هرچند تمام تلاشهاى جعل هويت در تاريخ را نمى توان ناكام خواند اما همه اى هويت سازى هاى جعلى در قرن بيست ناكام بوده اند !
يكطرف رسماً و علناً قانون را زير پا مى گذارد و توسط چند عنصر متعصب مجهول الهويه بحران آفرينى مى كند تا از آب گل آلود ماهى جعل هويت و تحريف تاريخ را صيد نمايد و برخى از به اصطلاح رجال تاجيك هم به بحث هاى حاشيه ى مى پردازند تا زمينه ى اجراى توطيه را فراهم بسازند !؟
عدم اجراى قانون به بهانه هاى ناامنى ، شكستن وحدت ملى ، تضعيف حكومت و ... دلائيل نابخردانه تر و ظالمانه تر از بهانه هاى عناصر فاشيست قبيله مى باشد .
چرا بجاى بحث هاى انحرافى به اين چند جاهل جاعل نمى فرماييد كه وقتى در بالاى تذكره به خط درشت نوشته است :
جمهورى اسلامى افغانستان
چه ضرورتى به اضافه نمودن كلمات اضافى ، مجهول و غير ضرورى دارد ؟
******
اما من چرا مخالف اضافه شدن (مليت و قوميت) در شناسنامه هستم ؟
يكم
شناسنامه سند هويت داخلى كشور ها مى باشد و در سند داخلى ضرورت تأكيد مؤكد بر مليت (Nationality )امرى بى جا و نامناسب است.
وقت ايكه در بالا نام كشور نوشته شده است در واقع معرف هويت هم تلقى مى شود .
تذكره سند بين الملى محسوب نمى شود لهذا واژه مليت ضرورت ندارد .
دوم
تقريباً در تمام كشور هاى جهان در شناسنامه مليت (Nationality) ذكر نشده است .
با توجه به اينكه شناسنامه جديد مطابق معيار هاى بين الملى تهيه گرديده است نيازى به تغيير آن نمى باشد.
اما تأكيد بر تغيير غير حقوقى و قانونى نشان دهنده ى ترس ناشناخته و ذهن بيمار چند فاشيست قبيله است و بس .
سوم
با توجه به عدم نقص قانون مصوب مجلس نمايندگان و با توجه به معيارى بودن كارت شناسنامه ، تأكيد غير معقول و فاقد منطق چند مريض معلوم الحال فاشيست در واقع تحقير شهروندان كشور و ترور هويت مردم افغانستان مى باشد .
چهارم
رئيس جمهور با توجه به سوگند قانون اساسى كه خورده است مى بايست مجرى قانون مصوب مجلس نمايندگان باشد و كشور را بطرف بحرانى كه ممكن است بساط حكومت وحدت ملى را از بيخ و بن بردارد هدايت نكند .
تعجب من از اين است كه رئيس جمهور با توجه به آشنايى به روش بين المللى در اين امور چرا با وقت تلفى و موقع دادن به عناصر مريض جامعه را به طرف بحران ديگر هدايت مى كند .
پنجم
شكستن قانون بنا به دلائل سياسى و تك هويتى ساختن كشور و اضافه نمودن واژه ى كه نه لازم است ، نه مطابق عرف بين الملل است و نه مقبوليت عام دارد، در واقع تقويت نمودن گفتمان دوپارچگى در كشور مى باشد .
ششم
قوميت
از آنجا كه افغانستان يك كشورى در حال بحران و جنگ است ، در چنين كشور هاى كه تجربه ء جنگهاى داخلى دارند و ميدان جنگ هاى نيابتى قدرتهاى منطقه اى مى باشند، اضافه نمودن قوميت خطر مرگ دارنده اى ان را در شرايط بحران به همراه دارد.
و از آنجا كه در مركز ثبت احوال تمام جزئيات فردى ثبت مى شود لهذا در برگه اى شناسنامه به هيچ وجهه ضرورت ندارد .
هفتم
مسله قوميت امر پيچيده است و با توجه به پراگندگى جمعيت اقوام و مذاهب در نقاط مختلف كشور در صورت ذكر قوميت اين احتمال كاملاً وحود دارد كه اقليت ها و خرده هويتها كه در محاصره اكثريت نسبى زندگى مى كنند از ترس خطرات احتمالى از ذكر قوميت خودارى نمايند .
و اينكار در واقع نوعى شكنجه ى روحى شهروندان را به همراه دارد
متأسفانه ديده مى شود كه برخى از رجال بى بصيرت تاجيك به عنوان پياده نظام توطيه ارگ وارد ميدان شده و براى حفظ منافع غير مشروع اقتصادى و سياسى خود مسله مهم هويت تمدنى را قربانى مى سازند .
بجاى اينكه بحث را از مسير اصلى اش خارج سازيد چرا به اجراى قانون مصوب مجلس نمايندگان تأكيد نمى ورزيد ؟
هيچ دليل علمى ، منطقى و موجه براى تغيير قانون مصوب وجود ندارد .
مطرح نمودن اولويت نا امنى ها ، اسلام ، جهاد و غيره... همه بهانه است تا از ايمان و صداقت مردم سؤ استفاده صورت گيرد .
ذكر نام اقوام در كارت هويت نه تنها معمول و متعارف در سطح جهان نيست بلكه در كشور هاى جنگ زده و در حال بحران به هيچ نوع به نفع خرده هويت ها و شهروندان كشور نمى باشد .

مردم ما هشيار اند و متوجه كسانى هستند كه عمداً آرام نشسته اند تا بعد از تخريب پروسه ، تقصير را به گردن قصر سپيدار بياندازند بايد بدانند كه مردم ما هوشيارانه تمام حركات شبه منافقانه اى شانرا زير نظر دارند .
اگر صادق هستيد همين حالا صداى خود را بلند نماييد كه فردا دير است !
فرهنگيان ، روشنفكران ، جامعه مدنى همه مسؤليت دارند .
نگذاريد چند فاشيست متعصب بزرگترين پروسه اى ملى را تخريب و منحرف سازند و كشور را بطرف بحران هدايت نمايند .

>>>   آقای راوش دنبال چوکی است و باید از ع و غ و نالایقی های شان دفاع کند. آیا در میان سی ملیون انسان کسی پیدا نمیشود که بهتر از آنها باشد و درد مردم افغانستان را درک کرده باشد؟
جهان دیده

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است