حکومت در اوضاع بدخشان دخیل است
با دروغ ها، با کم کاری ها و فروگذاشت کارها و فرار از مسوولیت های کلان در حکومت، با نداشتن یک استراتژی مشخص، با ناهماهنگی های دولت با مقامات محلی و این اوضاع ما نمی توانیم طالبان را به عقب برانیم 
تاریخ انتشار:   ۲۲:۲۵    ۱۳۹۴/۹/۱۴ کد خبر: 107435 منبع: پرینت

در کمتر از یک سال ولسوالی یمگان بدخشان برای دومین بار به تصرف طالبان درآمد. هرچند والی جدید بدخشان به طالبان در این ولایت مهلت داده بود تا ظرف چهار روز بدخشان را ترک کنند و گرنه ولایت را برایشان به گورستان بدل می کند اما دیده می شود که هنوز هم طالبان امنیت را در آنجا به چالش می کشند. معمای جنگ در بدخشان چیست، ضعف حکومتی یا رقابتهای سیاسی و اقتصادی بزرگان محلی؟

عبدالمنان شیوای شرق فعال جامعه مدنی در برنامه «فراخبر» گفت: معضل اساسی در بدخشان زمانی شکل گرفت که دولت محلی در واقع به عنوان یک ارگان اساسی، به صورت مردمی و اساسی فعال نبود. در واقع این خواب، باعث شد که طالبان از نقطه ای کوچک آغاز کنند و حالا تبدیل به یک معضل بزرگ در بدخشان شوند. بدون تردید حکومت داری خوب چه در بدخشان و چه در مرکز چه در سطح افغانستان، پیامدهای مثبت خود را دارد و حکومت داری بد، پیامدهای منفی خود را دارد.

وی در خصوص به قدرت رسیدن طالبان در بدخشان اظهار کرد: زمانی طالبان به یک معضل تبدیل شدند که برخی مقام های محلی ما کاستی های زیادی در بدخشان داشتند حکومت مرکزی هم ناهماهنگی و ناکارایی های خود را داشت. این موارد باعث شدند که طالبان قوت بگیرند و تجهیز شوند. همچنان نگاه بی تفاوت حکومت مرکزی نسبت به بدخشان سبب شد که این شهر درگیر بحران شود و در میان مردم بدخشان اصطلاحی عام شد که گویا بدخشان انگشت ششم حکومت مرکزی است که هیچ توجهی به آن نمی شود.

شیوای شرق ادامه داد: در واقع اگر ما در بعد حکومت داری توجه اساسی می کردیم و هماهنگی های لازم در این بخش وجود داشت، از واقعیت های جامعه بدخشان استفاده می کردیم، بدبینی ها، سلیقه گرایی ها و باندهای مافیایی که در داخل بدخشان وجود داشت را حل می کردیم طالبان نمی توانستند در آنجا تسلط پیدا کنند و این همه مصایب را در آنجا به بار بیاورند.

این فعال مدنی هم حکومت و هم مقام های محلی را مقصر در اوضاع بدخشان می داند و می گوید: در موضوع بدخشان مقام های محلی ادعا می کردند که همه وظایف شان را انجام دادند اما اینطور نبوده است. به طور مثال به تازگی از راغستان تماسی داشتم، در این تماس گفته شد طالبان شش شهروند راغستانی را اختطاف و تهدید کردند که آنها را گردن می زنند ولی تا به حال از مقام های محلی صدایی برای کمک به آنها بلند نشده است. اگر مقام های محلی بدخشان دیده بودند که حکومت مرکزی واقعا همکاری نمی کند و در استراتژی حکومت مرکزی این واقعیت وجود دارد که می خواهد بدخشان به یک دژ تسخیر ناپذیر طالبان تبدیل شود دست به افشاگری انتقاد و همکاری با مردم می زدند و بلوایی را ایجاد می کردند تا مردم موضوع را بفهمند و خیانت های حکومت مرکزی نمایان شود ولی متاسفانه در وقایع بدخشان هم دولت و هم مقام های محلی به موقع وظایف خود را انجام نداده اند و در آن اهمال و قصد وجود داشت.

وی ادامه داد: به طور مثال یمگان چندین ماه در محاصره بود حکومت مرکزی، سرپرست بی کفایت وزارت دفاع و کسانی که در این مملکت در برابر مردم بدخشان دروغ گفتن، نخواستند نیروهای امنیتی را اکمال و تجهیز کنند و زمینه های پیشگیرانه از چنین حمله نظامی را توسط طالبان داشته باشند. حادثه به وقوع می پیوندد، یمگان تسخیر می شود، طالبان پرچم بلند می کنند، سربازان اسیر می شوند، بعد از همه این اتفاق، سخنگوی وزارت داخله می آید و می گوید که ما برنامه بازپس گیری یمگان را داریم.

شیوای شرق معتقد است با اوضاعی که سیاست مداران ما دارند طالبان شکست نمی خورند و افزود: با این دروغ ها، با این کم کاری ها و فروگذاشت کارها و فرار از مسوولیت های کلان در حکومت، با نداشتن یک استراتژی مشخص، با ناهماهنگی های دولت با مقامات محلی و این اواضاع ما نمی توانیم طالبان را به عقب برانیم.

وی در مورد دلیل توجه دشمن به بدخشان بیان کرد: بدخشان به عنوان یک خاستگاه استراتژیک و پایگاه تسخیرناپذیر سیاسی با پیشینه درازی که دارد مورد نظر تمام کسانی است که می خواهند حضور دوام دار در افغانستان داشته باشند. اگر تجربه مقاومت را به یاد بیاوریم می بینیم که همه افغانستان به جز پنجشیر و بدخشان و تخار تسخیر شد. این مناطق چون مناطقی بسیار استراتژیک بودند و توسط طالبان فتح نشدند و به عنوان پایگاه های دایمی باقی ماندند. داشتن چنین دیدگاه و شناخت بدخشان باعث می شود تا کشورهایی که در امنیت افغانستان مداخله می کنند و می خواهند در پروسه سیاسی افغانستان فعال باشند و عمق استراتژیک خود را داشته باشند برای بدخشان به عنوان یک سنگر اساسی سرمایه گذاری می کنند.

شیوای شرق در خصوص عوامل قدرت گرفتن طالبان در بدخشان گفت: حالا که طالبان توانسته اند یمگان بدخشان را در اختیار خود بگیرند از نیرومندی آنها نیست بلکه از سیاسیون بدخشان تا وکیل پارلمان، فعال مدنی بدخشان همه در اشغال بدخشان به دست طالبان مقصر هستند. هر کدام از این افراد منافعی را در بدخشان برای خود تعریف کرده اند و برای رسیدن به این منافع به طور مستقیم و یا غیر مستقیم با دشمن همکاری کرده و می کنند.

وی در خصوص حل معضلان بدخشان ابراز داشت: معضل اساسی جنگ بدخشان ازمعدن لاجورد آن شروع شد. بسیاری از بزرگان بدخشان این روزها و در این چند ماه پسین جلسات بزرگ برگزار کردند تا این مشکل را پیگیری کنند. حتی شاهد حضور نمایندگان در خط اول بودیم تا بتوانند بحران را مهار کنند برنامه های بسیاری ارایه شد تا اشتباهات بزرگی که در بدخشان شده است جبران شود و یک صف استوار در برابر طالبان شکل بگیرد و بدخشان از وجود طالبان پاک شود. با این وجود اگر همه این کارها انجام شود و حکومت محلی استراتژی و راهبرد نداشته باشد، افراد با کفایت در حکومت مرکزی نیایند، نهادهای امنیتی نسبت به بدخشان صادقانه عمل نکنند بازهم بدخشان درگیر این مصیبت می شود. این مسوولیت حکومت مرکزی است که معضل اساسی لاجورد و معادن بدخشان را حل کند چرا که تا آن را قانونی نسازد بسیاری ها هستند که از این معضل استفاده سوء می کنند.

کد (30)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   اگرتفکر وهابیت آنجا حاکم بشود بدخشان رویخوشی هرگز نخواهد دید.
بااحترام


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است