تاریخ انتشار: ۱۳:۰۹ ۱۳۹۴/۸/۲۳ | کد خبر: 106141 | منبع: | پرینت |
نخستین علایم رستاخیر هزاره های افغانستان را در انتخابات پارلمانی 1389 پی بردم که همه یازده کرسی اختصاصی ولایت غزنی را از آن خود کردند و تاجیکان و پشتون ها و دیگر اقوام افغانستان نتوانستند حتی یک کرسی هم بدست بیاورند. در آن وقت در یک مقاله پژوهشی تحت نام" Hazaraphobia”" و یا ترس از هزاره ها عوامل رستاخیز هزاره ها را به سه نکته خلاصه کردم:
1) اعتماد به نفس
2) تفکر آزاد و نقد از رهبران سنتی
3) گرایش شدید به آموزش و پرورش
اما اینک ما شاهد یک رستاخیز بزرگ هزاره ها در واکنش به قتل هفت تن هزاره های بی گناه در زابل توسط هراس افکنان هستیم. در این رستاخیز نقش هر سه فاکتور متذکره را یک بار دیگر دیدیم. چنانچه نسل نو هزاره با اتکاء به نفس، آگاهی لازم از حقوق شهروندی خویش و در یک رویارویی با نسل سنتی قدرت پرست، مادیات پرست و آلوده به فساد مافیای قومی حکومت وحشت ملی استعداد، توانایی و رستاخیز بزرگ و بی سابقه ای در تاریخ معاصر افغانستان را به نمایش گذاشتند اما رهبران منسوب به هزاره در حکومت غنی از ترس موقف خویش در حکومت مافیای قومی تلاش کردند که نه تنها جلو رستاخیر مردم را را بگیرند، بلکه میلیون ها مردم دادخواه را تهدید و توهین هم کردند و خواست های مشروع و مدنی مردم را نادیده گرفتند اما حالا وقتی با نفرین مردم مواجه شدند از ترس تابوت های شهدا را که خودشان " تابوت های سرگردان" می نامیدند، به دوش کشیده در میان هزاران سوگوار در جاغوری مظلوم نمایی می کنند.
بزرگترین افتخار رهبران سنتی هنوز هم چسپیدن به تجارت سیاسی جهاد است. این در حالی است که عصر جهادیزم و کمونیزم سپری شده است. با ابزار های جنگ سرد نمی توان با چالش های امروزی غبله کرد. نسل نو امروز را نمی توان بیش ازین در گروگان جهاد و کمونیزم و قوم گرایی پوچ گرفت. بزرگ ترین دستاورد رستاخیر 20 عقرب به باور من سه چیز است:
1) ظهور نسل نو بحیث قدرت و واقعیت جدید
2) از رونق افتادن تجارت سیاسی جهادیزم توسط دکانداران مذهبی
3) افشای چهره های دلالان قدرت مافیایی از نام قوم
هارون امیرزاده
>>> روشنفکر زدگی درد اصلی جامعه ما است حرکت های روشن فکری با گرایش کمونیستی بود که کشور را به حرج و مرج کشاند نابسانی های امروز میراث افراطی گری کاسه لیسان( خلق و پرچم) است که هزاران انسان فریخته این مرز و بوم را زنده زنده زیر خاک کردند. جهادیزم حد اقل این خدمت را به این کشور کرده است که کشور را از اشغال ارتش شوروی نجات داده است. توی که ادعای روشن فکری می کنی ممکن است وضعیت را از این بد تر کنی جریان روشن فکری در افغانستان موفق نبوده است. روشن فکر افغانی فقط شعار های تو خالی داده اند برنامه ای برای دادره کشور ندارند. خواهش می کنم از احساسات پاک مردم بخاطر فاجعه زابل سوء استفاده نکنید. بر اگر از مسولین فعلی ناراحت باشند از توی روشنفکر بی تجربه و شعار گرا هیچ امیدی ندارند. مردم به مسلخ بردن شان توسط روشنفکر نما ها را به یاد دارند. مردم بلند هستند که چه کسی را به رهبری خود بر گزینند. تاکید می کنم من هم از عملکرد بد رهبران فعلی در قضای اخیر متنفرم.
یک هموطن سوگمند از ایران
>>> نسل نو باید مدیریت و رهبری درست گردد وگرنه درکام گرگان زمان خواهد افتاد.
از هلمند
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است