چه خبر از تبسم است...
 
تاریخ انتشار:   ۱۴:۰۳    ۱۳۹۴/۸/۱۹ کد خبر: 105918 منبع: پرینت

آتش سخن! بگو که به کابل چه موسم است
پژمُرد، گل! ولی چه خبر از «تبسم» است!!!

گویند که «شکریه» به سلام تو می رسد!!!
آن شیفته ای سلام و «کلام» تو می رسد!

انگار! «سروِ سبز امیدش» شما بودید!!!
عاشور رفت و لیک شما در کجا بودید!!!؟

ای کاشکی خبر بودی کو در اسارت است!!!
کو در اسارت است و اسیر خشونت است

«شکریه» درحضور شما!! میرسد ضرور!!!
هرچند که گشته غرق بخون سروِ پر غرور

وی می رسد، نهاده «سرش» را بروی دست!!!
اما کسی نگفت «چسان» در «کجا» نشست

وی می رسد! ز حومهٔ «زابل» به دیدنت!!!
از جاده های «سرخ» به «کابل» به دیدنت

«شکریه» میرسد که بگوید برای «تو»!!!
من می روم! و خونِ من و ما، «فدای» تو!!

من می روم! و «شکریه ها» جاویدانه باد!!!
نای و نوای «واثق» من، عاشقانه باد!!!

رضا واثق


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   خدا رحمتشون کنه باعث تاسفه که سران حکومت اینهمه شعار میدن ولی عمل نمیکنن

>>>   تسلیت به همه ی هم وطنای عزیز
متاسفم خواهرم به خاطر مظلومیتت.متاسفم خواهرم به خاطر ناجوان مردانه مردنت.متاسفم خواهرم....متاسف
بهار .....از ایران

>>>   چونکه خشکید تبسم زیبای تو دیگر تبسمی نکنم ب روی این دنیا
خاک بر دهان این دنیا و اهلش باد گر که بی گل لبخند تو تبسمی کنند
حال ک چاقوی ناشکر ظلم گلوی گل برید دیگر ای شکریه جان از رفتنت غمگین نباش
Z.J -Qom

>>>   سلام به شما برادر عزیز ..بسیار شعر زیبا و دل نشینی بود و اشک از دیدگان ما جاری کرد ..روح شکریه جان شاد و از شما برادر مهربانم راضی باد.
علی اکبر سلیمانی از ولسوالی جاغوری

>>>   .................
به هنگامی که این ماتم سرودم
غم و غمنامه آدم سرودم
خبر آمد که از قوم هزاره
یکی دختر به سان ماه پاره
به جرم مذهبش گردیده خاموش
بریده گردنش از گوش تا گوش
گلوی شکریه ، آن ناز کاکل
شده مقطوع اندر خاک زابل
به جرم فاطمی بودن در آن خاک
رخش گردیده است پر خون و خاشاک
بیا تا نکته ی آخر بگویم
رخ نه ساله اش با اشک شویم
به زیر تیغ خندیده است آن ناز
وبا لبخند خود کرده ست پرواز .
به روحش صد درود وصد سلامم
سرشک دیدگان بین در پیامم .

( ا ،ر،ز،گ ،ا، ن ،ی )

>>>   شکریه خواهرکم تورفتی ودانستم قبل از تو گلوی انسانیت رابریده اند.
حمیده

>>>   گلوی ناز :
گلوی ناز مندت نا ز تر شد
رخت از غنچه پر آواز تر شد
کدامین دختر ناز هزاره ؟
به سان شکریه دل باز تر شد
زمین و خاک زابل حجله ی تو
سروشت در جهان دمساز تر شد
عروس تاریخ ایل هزاره !
ز ناز ت شعر من پر راز تر شد .
( ا، ر،ز،گ،ا،ن،ی )


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است