سخنان رییس جمهور در دومین کنفرانس شهری
 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۳۷    ۱۳۹۴/۸/۱۹ کد خبر: 105871 منبع: پرینت

نحمده و نصلی علی رسوله الکریم، اما بعد:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

د لوی او بښونکي څښتن تعالی په نامه!

جناب محترم مسعود صاحب، جناب محترم استاد محقق، جناب محترم داکتر صاحب همایون قیومي، د کابینې محترم غړي، شاروال صاحب محترم سرپرست د ملی شورا محترم دیپلوماټیک غړو او میلمنو!

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته

پیام کودکان افغانستان پارچۀ ناکامی گذشتۀ ماست و دستورالعمل‌ شان هم این است که چه باید کرد. کودک افغانستان امروز از وضعیت شهری افغانستان رضایتمندی ندارد، کودک افغانستان به ما می‌گوید: که تنفس کرده نمی ‌تواند چون کیفیت تیل خراب است و هوای شهر آلوده است؛ کودک افغانستان به ما می‌گوید که در شهر با خاطر راحت حرکت کرده نمی‌تواند، از خاطر این که نظام ترافیک اصلاح نشده است؛ کودک افغانستان به ما می ‌گوید که زمین غصب شده، از این جهت مطمئن نیست که ملکیت اش برایش باقی خواهد ماند یا خیر؛ کودک افغانستان به ما می‌ گوید که پدر و مادر و برادر و خواهرش به بیکاری و فقر مواجه‌ اند؛ و اما کودک افغانستان این را نیز به ما می‌گوید که می‌خواهد افغانستان به کمک ‌دهنده بدل شود تا به کمک‌ گیرنده.

پیغامی جامع‌ تر از این نداریم، از زبان معصوم کودکان باید بشنویم که ما نسل‌های گذران برای اینها چی می‌کنیم و چطور به یک پل مبدل می‌شویم.

یک کنفرانس موفق چیست و یک کنفرانس ناموفق چیست؟ کنفرانس موفق کنفرانسی است که یک برنامه عملی چه باید کرد را فراهم کنیم. خواهش من این است که در ختم این چند روز با یک اجندای منسجم برای تحول شهرهای افغانستان که در آن مردم، سکتور خصوصی، جامعۀ مدنی و دولت یک میثاق واضح اجتماعی را داشته باشند، کار کنفرانس به پیش برده شود و شما به نتیجه برسید.

دې ته وایي بریالی کنفرانس، که یوازې نطقونه وي او بل کال ته عین نطقونه تکرار شي دا بې نتیجې ده، دا هم ستاسو هم د حکومت د منابعو او مخصوصاً زموږ د اولادونو د وخت ضایع کول دي.

از این جهت نکته اولی که من بالای آن تمرکز می‌ کنم مشارکت است. قسمت زیاد تحرک شهری را مردم ما ایجاد کردند، 962467 مسکن در افغانستان، به اساس احصاییه منظم هبیتات که از هوا گرفته شده، ایجاد شده که این نتیجه زحمات، عرق و کوشش سرتا سری میلیون‌ها انسان است اما وقتی که 70 درصد این مساکن غیرقانونی است، این ناکامی دولت را به صورت واضح نشان می‌دهد.

چرا زن و مرد افغانستان که با تمام کوشش یک مسکن را ایجاد می‌کنند در یک مسکن غیرمصون از نگاه حقوقی زندگی کنند؟ بنابر این کار عمده اداره اراضی و اداره مستقل ارگان ‌های محلی افغانستان این است که جایدادها مصون شوند، جایداد باید شرعی شود. هر فرد افغانستانی به اساس فرمایش‌های دین مبین اسلام، احکام و ضرورت قانون اساسی ما، باید مدعی حق شهروندی خود باشد، حق جایداد حق است جزء اعلامیه حقوق بشر. یکی از مهم‌ ترین حقوق، حق داشتن جایداد سالم و مصون است. امیدواریم که این موضوع محور بحث ‌تان بوده و پیشنهادهای سالم و قانونی داشته باشید.

چه موانعی وجود دارد؟ عامل این مشکلات در گذشته، یا عدم کفایت بوده و یا هم عدم موجودیت طرح برای این بخش بوده است، اما در عین حال فساد یک مانع بزرگ برای پیشبرد این پروسه است. به پروسه غصب زمین شهری باید خاتمه داده شود، زمین ‌ها را باید دوباره از نزد غاصبین به شکل پلان ‌شده و منظم بگیریم نه به شکل عجولانه و باید مردم را در این امر شریک سازیم. تا وقتی که مشارکت مردم به صورت اساسی تامین نشود، زندگی مصون در شهرها امکان ‌پذیر نیست.

تجربه بین‌المللی بسیار واضح است، وقتی که جایداد غیرشرعی و غیرمصون باشد، به مقایسه جایداد مصون سرمایه‌ گذاری یا چهار چند کم می ‌شود، یا چهار چند زیاد می‌شود. بنابراین مصئونیت زندگی وابسته به مصونیت مسکن بوده و باید تامین شود. چند سال پیش در یکی از دانشگاه ها همراه حدود چهارصد نفر کار گروهی می‌کردیم و سوال ما این بود که ملکیت‌ تان کجاست؟ اکثریت مطلق‌ شان به این نظر بودند که ملکیت‌ شان خانه ‌شان است اما اگر این سوال از کسی که در یک پروژه بسیار مهم در خیرخانه کابل زندگی می‌کند، پرسیده شود که مکلیت ‌تان چیست؟ می‌گوید که ملکیت ما کوچه ما است، ملکیت ما ناحیه ما است، ملکیت ما این بخش شهر است، از خاطر این که 1900 خانواده‌ ای که با هم یکجا شده‌ اند، مشارکت دارند، 40 درصد پیاده ‌روها را قیر و کانکریت کرده ‌اند، امروز در آنجا هر خانه نمره دارد، سر دروازه هر خانه یک دانه چراغ نصب است، کوچه‌ ها کانکریت شده، هر کوچه نام مشخص دارد و خاک اضافی را از محل دور کرده ‌اند. از برکت این کار همگانی در تابستان و خزان، اطفال با راحتی در روی سرک‌ ها گشت و گذار می‌کنند و وقت‌ شان را با همدیگر سپری میکنند. این با هم بودن نشانه همبستگی واقعی است و ما را در ایجاد همبستگی ملی کشور کمک می‌ کند.

قسمت دوم نقش سکتور خصوصی ما است. له تکل صاحب څخه مننه کوم. اول پروګرام کې تاسي نه وئ. ما وزیر صاحب ته وویل، چی که غواړئ زه غوږ شم ، زه باید هغو خلکو ته غوږ ونیسم چې انتقادونه لري. له بده مرغه د حکومت خلک په ما باندې انتقاد نه کوي، تاسې یې کوئ او همېشه زه له تاسو ممنون یم چې تاسې او مدني ټولنې هم مثبت نظریات لرئ او هم انتقادي نظریات. له دې څخه زه د زړه له کومې هرکلۍ کوم.

در این کنفرانس باید نقش بخش خصوصی در قسمت اعمار ساختمان‌ها واضح ساخته شود. هر دو طرف مشکل داریم هم دولت و هم بخش خصوصی. مشکل در چیست؟ شما مشکل ‌تان را در بخش تدارکات، قراردادها، پرداخت‌ ها، معیارها را ذکر کردید، اما تاسې هم د فساد یو عمده منبع یئ. سلګونه قراردادونه ما لیدلي، خصوصي سکټور خپل کار نه دی ترسره کړی. نه په وخت، نه په زمان، نه په کیفیت؛ قېمتونه آسمان ته تللي، کیفیت د ځمکې لاندې دی او که خدای ناکرده دا زلزله 200 کیلو مټره عمق کی نه وای، له دغو ساختمانونو سره چې له مسلکي معیارونو پرته جوړ شوي څه به کېدل؟ پخوا چې هر څه وو، خو اوس زما وړاندیز دا دی چې په یو منسجم قرارداد باندې راشو. بې له تاسو هغه پروګرامونه چې دولت یې لري نه عملي کېږي، اما موږ باید په واضېح توګه معیارونو ته راشو. پیشنهاد انجنیر صاحب را در مورد اینکه دولت در تمویل بررسی کمپنی‌ ها نقش بگیرند به سر چشم ما قبول می ‌کنیم. سه میلیارد دالر در بانک‌ های ما وجود دارد و دلیل اینکه چرا قرضه داده نمی‌ توانند دلیل آن عدم وضاحت معیارهای کمپنی‌ها است، روزی که کمپنی‌ها طبقه ‌بندی شوند و قراردادها شفاف گردند، یکی از مشکلات اساسی ما حل می ‌شود.

بر اساس محاسبه انجنیر صاحب که خودشان نیز اینجا تشریف دارند، یک قرارداد از روزی که عقد می ‌گردد تا وقتی که عملی می ‌شود حداقل یک و نیم سال را در بر می‌ گیرد، نتیجه این چیست؟ حداقل 50 درصد بودیجه مصرف نمی‌ شود، با مصرف هر 18 میلیارد افغانی یک فیصد رشد اقتصادی بیشتر می‌گردد، معنی این چیست؟ صدها هزار نفر که روزانه یک وقت نان می‌ خورند می ‌توانند روزَ دو یا سه وقت نان بخورند. بنابراین ما یک مشکل اساسی داریم، پیشنهاد من به بخش خصوصی و خواهش من از بخش خصوصی، جامعه مدنی و دولت این است که بگویید قوت و اندازه مصرف دولت را چطور بالا ببریم.

همه شما شکایت می‌کنید که پول نیست، پول آورده می‌شود ولی مصرف نمی‌شود. در چهارده سال گذشته پول مصرف نشد. میلیاردها دالر ضایع شد اما مصرف نشد. قابلیت مصرف یک اعتماد متقابل بخش خصوصی و دولت و نقش بسیار قوی نظارتی جامعه مدنی را می‌خواهد. بخش نهایت مهم دیگر در این مشارکت علمای کرام ما است، مسجد محل اجماع ماست، اصل جامعه مدنی را مسجد گذاشته است، امروز ده‌ ها هزار مسجد با مشارکت مردم ما ساخته شده ‌اند، اگر می‌خواهید بدانید که در کجا مردم پول می‌دهند، باید بگویم که مردم برای ساختن مساجد پول می‌دهند. نقش مساجد را در تنظیم امور شهری باید این کنفرانس واضح سازد. مساجد باید به یک نقطه عمده تحول، مشارکت و سهم‌ گیری مبدل شود، چون بدون آن نظم جامعه را به وجود آورده نمی ‌توانیم.

قوای امنیتی ما می‌ توانند درین پروسه ممد واقع شوند اما بدون مشارکت سرتاسری مردم و نقش واضح علمای کرام بالای مساجد، سر نحوه آن، در مورد نوع فعالیت و سهم‌ گیری اقتصادی ‌شان باید شما نظریات ‌تانرا ارایه کنید. اعمار اولین مسجد از ابتکارات وزیر صاحب حج و اوقاف است، اولین مسجدی که به نقشه جدید ساخته شده که یک اساس اقتصادی را برای مسجد بگذارد در کابل اعمار شده است، در اینجا باید طرح بدهیم.

مساجد عمده‌ ترین مرکز تجمع مسلمانان است و از اینها باید استفاده همه‌جانبه صورت گیرد، چگونه مهندسی شود؟ رفتن روزانه مردم مخصوصا برای ادای نماز جمعه به مساجد چگونه عیار شود؟ این نقاطی است که ما باید به صورت اساسی در نظر بگیریم.

خواهران و برادران محترم باید بدانیم که ما تنها در مورد شهرها صحبت نمی‌کنیم، در مورد شهرهای افغانستان با داشتن تمدن اسلامی صحبت می ‌کنیم و این نقطه را باید همیشه در نظر داشته باشیم. چه نوع مهندسی را پیشنهاد می‌کنید؟ شهر تنها از نگاه فزیکی قابل زندگی باشد یا از نگاه فرهنگی و اجتماعی نیز قابل زندگی باشد؟ این موضوع فکر می‌ خواهد، حرکت می‌خواهد. امیدواریم که در این بخش جامعه مدنی ما که در بسیج و سهم‌ گیری مردم و همچنان طبقه‌ بندی مشکلات‌ شان نقش نهایت عمده دارند، همکار باشند. سپاسگزارم از اینکه در این برنامه حضور دارید.

نقشه ‌های که طرح می ‌شوند باید با زندگی مردم و کارشان ارتباط داشته باشد، نقشه‌ها نباید کپی‌شده از بیرون باشند که ارتباط لازم را با زندگی مردم افغانستان و فرهنگ‌ شان نداشته باشند و موجب رضایت مردم واقع نگردد.

بنابر این ضرورت است که جامعه مدنی در این کنفرانس فعالانه سهم بگیرد و بگوید که از دیدگاه مردم و از دیدگاه جامعه مدنی، پنج مشکل عمده شهر ما چیست؟ بطور مثال پنج مشکل عمده کابل، هرات، بلخ، بامیان، پکتیا و گردیز ما و به همینگونه شهرهای دیگر کدام‌ها هستند؟ در نتیجه می ‌توان گفت که ما دو نوع پالیسی ‌سازی داریم: یک نوع پالیسی ‌سازی است که از کتاب بیاوریم که می ‌دانم در این بخش ظرفیت کافی وجود دارد. نوع دوم پالیسی ‌سازی است که با زندگی مردم ارتباط مستقیم داشته باشد. از تجربه موفق مردم چه می‌ آموزیم؟ کدام نقاط را از تجربه تاریخ می آموزیم که موفق نیز است و چه طور اینها را در چهارچوب فرهنگ و تاریخ خود عیار می ‌سازیم؟ فعلا چند تعمیر ساخته‌ شده در کابل وجود دارد که از فرهنگ اسلامی متاثر شده باشد؟ میلیاردها دالر بالای کابل مصرف کردیم، کدام تعمیر ساخته‌ شده در کابل با قلعه اختیارالدین برابری می‌ کند؟ شما به هرات بروید و ابتکار مهندسی را در آنجا ببینید، آیا امروز چیزی ساختیم که بتوانیم بگوییم که به سطح ارزش‌های تاریخی گذشته ما است؟

از این جهت تجمع ما به منظور بحث روی این مسایل نهایت ضروری است، من می‌ خواهم برای دو دقیقه در مورد گذشته صحبت کنم. تصویر افغانستان در 2001 این بود که ما دهاتی هستیم اما فراموش نکنید که نام بلخ، «ام‌البلاد» است، «آی‌خانم» یگانه شهر خارج یونان با یک نقشه منظم در ولایت قندوز بود، شهرهایش به اندازه‌ منظم تهیه شده بود که حال در سه ‌بعد فلم ‌اش موجود است، آی‌ خانم را تصور کرده می‌توانید، هر شهر عمده شمال افغانستان تاریخ چند هزار ساله دارد اما اکثر آن خرابه‌ ها است. بامیان یکی از بزرگترین مراکز تمدن بودایی است، به همینگونه هرات، قندهار، گردیز، بغلان، بگرام، ننگرهار، غور و دیگر شهرهای افغانستان.

ویژگی شهرهای افغانستان چیست؟ اکثریت شهرهای افغانستان مرکز یک امپراطوری بوده و در طول تاریخ، بغلان و بگرام به مدت 600 سال مرکز یک امپراتوری بوده است. بزرگترین آثار تاریخی از اینها بر جای مانده است. هرات، قندهار و بلخ مرکز ده‌ها امپراتوری بوده است. همۀ اینها به چی ارتباط دارد؟ ارتباط منظم شهر و ده. هیچ شهر از افغانستان نیست که سر یک دریا آباد نشده باشد. ارتباط شهر و ده همیشه در افغانستان بنیادی بوده است. یکی از شهرهای بزرگ کشور نیست که سر چهار راه تجارتی دنیا قرار نداشته باشد؛ تمام شهرهای افغانستان شهرهای ترانزیتی بود و مراکز زایران بود. با درنظرداشت گذشته خیلی روشن و درخشان، نقطه عطف امروز این است که امروز ارتباط شهر و دِه در افغانستان نهایت ضعیف است و از همین منظر ما امروز مملکتی هستیم که 4 میلیارد دالر در سال واردات زراعتی داریم.

کمین ‌زاده صاحب تاسې په صنعت پسې ګرځئ، اول زراعت ته دې وګوره، په کال کې څلور میلیارده ډالره راوړو ، سږکال لاهم باید ۶۰۰ زره ټنه غنم واخلو، در سال ۲۰۰۸ که بدترین سال بود در سال ‌های اخیر یک میلیارد دالر را گندم خریدیم در حالیکه با یک و نیم میلیارد دالر قادر می‌شویم که سرمایه‌ گذاری بالای آب و مزرعه و تخم بذری نموده و خودکفا شویم. باید نزد خود یک محاسبه داشته باشیم، امروز سوال می ‌کنم که شهرهای ما برای دهات چه تولید می‌کند و بر عکس؟ آیا شهروندان ما در شهرها مایل به مصرف پیداوار افغانستان هستند؟ از هر زن افغان تقاضا می ‌کنم که برنج شمال و تولیدات داخلی را استعمال کنید و برای دولت هدایت واضح من این است که در تدارکات دولتی تولیدات وطن نه تنها ترجیح داده ‌شود بلکه در مصارف دولتی تولیدات داخلی ارجحیت داده شود. اگر ارتباط شهر و دِه را مستحکم نسازیم به این هدف بزرگ نایل نمی‌شویم. یک مملکت چیست؟ یک ماشین چرخش اقتصادی که ارتباطات را زیادتر می‌سازد.

در مورد مواد ساختمانی باید گفت که افغانستان حداقل 40 نوع سنگ مرمر دارد، اما ما سنگ مرمر را از بیرون وارد می ‌کنیم! دې ته وایي احمق پولي! نو راشئ چې د دې احمق پولی نه ووځو. صنعت‌ کاران ما باید در این کنفرانس پیشنهاداتی مشخص در قسمت مواد ساختمانی داشته باشند، من افتخار می‌کنم که در قسمت تولید پیپ‌ ها افغانستان خودکفا شده است. در تمام پروژه‌ های دولتی تولید داخلی پیپ ‌های افغانستان اولویت داده می‌شود. ما باید زمینه رقابت را فراهم کنیم و رقابت بدون پروژه مشارکت سرتاسری صورت گرفته نمی‌تواند.

نقش دولت پیرامون طرح پالیسی ‌ها است، ما نقاط عمدۀ پالیسی را به این کنفرانس به اشتراک می ‌گذاریم، تا نظر شما را در مورد دریافت کنیم. اما چند قدمی را که پیشتر جناب پوپل صاحب ذکر کردند، توضیح می ‌دهم:

لومړۍ خبره او ټینګ عزم مو همدا ده، چې په هره ولسوالۍ کې یو مرکز د تعمیراتو ایجاد شي، چې د حکومت حضور او د خصوصي سکټور فعالیت لپاره زمینه برابره شي. د افغانستان ټولې ولسوالۍ به انشاالله تعالی په راتلونکوڅلورو کلونو کې د منظمو تعمیراتو لرونکې شي او په دې چوکاټ کې موږ د نويو ښارونو هسته ږدو. پیکار صاحب به د ځمکو ترتیب ونیسي ، جناب نادري صاحب به یې د نقشو ترتیب ونیسي او دغه نقشي باید له محیط سره سازګارې وي. نورو ته به دا وړکی قدم ښکاره شي، اما دا ډېر لوی قدم دی. ځکه هر ولسوالۍ باید د ارتباطاتو له نظره له ټول افغانستان سره ارتباط ولري. د قیمتونو تعینول، د تولیداتو انتقال او د تکنالوژۍ استعمال باید هسته شي. نو ځکه ډېره مهمه ده، چې سمه ځمکه ورکړل شي او د توزیع لپاره یې سم امکانات برابر شي او پوپل صاحب ! په هغو ځایونو کې باید جوړ شي، چې د ټرانزیټ، اقتصادي او لاسرسي له نظره نتیجه ولري.

نقطه دوم انتخاب شاروال‌ها است. دو روز قبل ما فرصت یافتیم که شش ساعت مکمل، ما پیشنهادات شاروال‌های که برای هفت شهر افغانستان کاندیدا بودند را بخوانیم. واقعاً خشنود شدم؛ تغییراتی که در این چهارده سال آمده و باعث شده که امروز ما یک ظرفیت عظیم بشری داشته باشیم، چند خصوصیت آنها را برای‌ تان می‌گویم:

1. آنان ظرفیت تکنیکی دارند. افرادی هستند بین 28 تا 40 سال اما بهترین ظرفیت تکنیکی دارند.
2. آنان فهم بین‌المللی دارند.
3. شهرهای خود را به تفصیل می‌ شناسند.
4. آنان می ‌توانند مشکلات بنیادی را به شکل اساسی تحلیل کنند.
5. مهمتر از همه این که پنج راه حل بسیار اساسی را پشنهاد کرده ‌اند.

تمام نظریات ارایه‌ شده نامزدان شهرداری‌ها بدون درنظرداشت سن ‌شان مطالعه شده است و هدف ما این است که یک شبکه شهردارهای متعهد و همفکر را ایجاد کنیم تا اینها به صورت بنیادی وضعیت شهرداری‌های ما را تغییر دهند. نقطه مشترک این پیشنهادات این است که هر کدام آنها با اسناد و شواهد نشان داده می‌توانند، که در یک سال عواید شاروالی‌ها دو چند و در چهار سال آینده سه تا چهار چند شده می‌تواند. یعنی واقعا فکرهای ابتکاری دارند.

تکل صاحب، دوی تاسو ته یو پیغام لري. د خصوصي سکټور ګډون غواړي. دوی هر یو ابتکاري فکر لري هم له مدني ټولنې او هم له خصوصي سکټور څخه راغلي دي. دا عادي خلک نه دي. نو زما هیله دا ده، چې په نیم کال کې یا په بل کال کې دغه شبکه سره راټوله شي. دغه شبکه به ډېره سخته د تحرک شبکه وي.

نقطه سوم که پوپل صاحب ذکر کردند، همبستگی شهری یا همبستگی ملی است. وقتی که من در وزارت مالیه بودم شرف ایجاد آنرا داشتیم، در این پروسه پوپل صاحب، رحیمی صاحب و همکاران دیگر ما و جناب اتمر صاحب و یک تعداد دیگر وزرا بسیار موفقانه آن را رهبری کردند، تا اینکه درانی صاحب مسوولیت گرفت.

حالا ضرورت است که ما در هر گذر سرمایه‌ گذاری کنیم و یک قسمت صلاحیت ‌ها را به گذرها بدهیم اما نقطه دیگر این است که گذر پس با دِه ارتباط پیدا کند، شهر و دِه را باید با هم مرتبط بسازیم. موفق ‌ترین تجربه در این مورد را کوریای جنوبی داشته است. آن برنامه شصت سال دوام کرد و از چهار مرحله بسیار اساسی گذشته است اما ارتباط شهر و دِه را بصورت اساسی فراهم کرده است. همبستگی شهری به زودی انشاالله تعالی شروع خواهد شد.

نقطه اساسی، کمین‌ زاده صاحب ورته اشاره وکړه، صنعتي پارکونه دي. نن که په کابل باندې پرواز وکړئ، قیومي صاحب زما په غوښتنه لاړ یو پرواز یې وکړ. که قیومي صاحب نه پېژنئ، دا د افغانستان له لویو پانګو څخه دی. تر څو میاشتې مخکې د سنوزې پوهنتون د کلفورنیا رئیس و. زوړ ترین پوهنتون د کلفورینا او څلورم لوی ترین پوهنتون دی. اوس د وطن لپاره بېرته راغی، دومره شهادت نامې لري، چې له ما یې حساب هېر شوی، خو د افغانستان زیربنا او تعلیم او تربیې لپاره پروګرامونه لري.

انشاالله در سال آینده شما شاهد دستاوردهای مهمی خواهید بود. مثلا مقدار برقی که در داخل تولید می ‌شود دو چند مقداری باشد که در طول چهارده سال گذشته تولید شده است و این تنها یکی از ابتکارات ‌است.

همدا قسم، دا ټول سره راټولېږي او بل ښه والی یې دا دی چې له ځان سره یې یو نفر معاون نیولی. یو نفر منشي لري نور ټول کار په خپله کوي. ما په پنځه نفرو باندې د امنیتي مسولیتونو انتقال کاوه ، له ما نه هم ښه و، همېشه در څخه ممنون یم. نورې ټولې پانګونې دي خو عمده خبره مې د امید خبره ده. نن یو متعهد او متفکر رهبری هیئت جوړ شوی، چې پر ښاري موضوعاتو د جناب نادري صاحب په مشرۍ او د پښتون صاحب او نورو په مشورو کار وکړي. دغه هسته چې جوړه شي بیا امکانات شته. د کور لپاره څوک پیسي نه مصرفوي که تاسې استطاعت وړ کورنه جوړ کړئ دغه یو میلیون افغانان چې د باندې دي خپل خپلوان رالېږي. هر څوک یې کولای شي اما لاره یې باید جوړه کړو چې واقعا مسکن قابل د استطاعت وړ وګرځي.

چینایی ‌ها می‌ گویند که با 80 میلیون دالر ( 500 میلیون ین) ده هزار مسکن قابل استطاعت را اعمار می‌ کنند و از آنها تشکر می‌ کنیم.

چرا ما نمی‌توانیم؟ ما باید تنها متکی به کمک‌ها نبوده بلکه باید شیوه آبادی را یاد بگریم و آن را تغییر دهیم. نو په ښارونو کې په مسکن او هم په اقتصادي مرستو کار کوو. ځکه چې خبره می هېره نشې، قیومي صاحب پرواز وکړ . ویې ویل، چې دا عجیب ښار دی. په دې ټول ښار کې مې د کار ځایونه ونه لیدل، فابریکې مې ونه لیدلې، صنعتي پارکونه مې ونه لیدل یوازې کورونه دي، کورونه دي او کورونه دي. دا له کوم ځای څخه دوډۍ خوري. نو د دې سوال ځواب تاسې راکړئ. راشئ په دې کنفرانس کې ، په ښارونو کې موږ څه تولیدو؟ کوم خدمات ورکوو؟ په څه رنګ یې تولیدوو؟ په څه اصولو يې وړاندې کوو؟

شهر انجن (ماشین) اقتصاد است، اما شهرهای ما انجن مصرف بوده است، شهرهای ما باید از انجن مصرف به انجن تولید مبدل شود و نوعی کار را ایجاد کنیم که برای قرن بیست و یک ساخته شده است. نقطه دیگر قابل ذکر که در قسمت کابل می‌ گویم در مورد انتقال دوایر دولتی به دارالامان است که این پلان آغاز خواهد شد، نقشه بسیار منظم را تهیه کردند که وزارت مالیه به نسبت پول موجود در آن در صدر لیست است، نقشه ‌های وزارت ‌ها ساخته شده است و در اول بهار سال آینده انشاالله شاهد شروع کار این بخش خواهیم بود. از حسینی صاحب که در بخش پارلمان کار بسیار زیاد کردند ابراز امتنان می‌ کنیم. امید است آرزوی را که امان‌الله خان در قسمت داشتن یک شهر منظم داشت با ساختن این بناها به شکل بسیار منظم در دارالامان برآورده ساخته بتوانیم و در طی چهار سال آینده موفق به اجرای این کار شویم. بخش‌ های باقیمانده کار شماست و من روی آن در این جا صحبت نمی ‌کنم. شما باید دریابید که: مشکلات قوانین چیست؟ مشکلات پالیسی چیست؟ فساد چطور دور می‌ شود؟ از غصب زمین چطور جلوگیری صورت می‌ گیرد؟ یک مساله را خدمت ‌تان واضح می ‌سازم که کمبود زمین وجود ندارد.

در کابل حداقل دو صد هزار نمره زمینی که بالای آن کار نشده وجود دارد، در هر شهر افغانستان برای پنج تا ده سال مقدار کافی زمین وجود دارد و زمین تولید شده می‌ تواند، مردم فکر می ‌کنند زمین طبیعی است، نه وقتی که زیربنا را می ‌سازید، وقتی که سرک را می‌ سازید، وقتی که برق را انتقال میدهید، زمین تولید می‌ شود. کمبود زمین مشکل ما نیست، فهم و دیدگاه یک مشکل است، نداشتن و یا ناقص بودن برنامه های تطبیقی مشکل ما است. عوض اینکه من راه های حل را بگویم چون اساس کار ما و شما میثاق دولت و بخش خصوصی و جامعۀ مدنی است، به این اساس می‌ گویم شما مشکلات را بررسی کنید. برای هر بخش پیشنهاد های مشخص ارایه کنید، مثلی که در بخش تدارکات یا در بخش بررسی شرکت‌ ها پیشنهاد های مشخص داشتید. به این اساس دستاورد عمده‌ ی را که می‌ خواهیم بدانیم یک دیدگاه کوتاه‌ مدت، وسط مدت و دراز‌مدت است.

په پای کې اجازه راکړئ چې اول له ټولو مسؤلینو ، جناب مسعود صاحب ، نادري صاحب ، پښتون صاحب ، جناب داکټر صاحب قیومي او ټولو نورو همکارانو ، جناب احد صاحب څخه مننه وکړم چې دا کنفرانس یې دایر کړ. له ټولو مننه کوم چې په کې يې ګډون وکړ، له یو ان هبیتاټ څخه مننه کوم چې د افغانستان لومړنۍ مستند، د کورونو ارقام یې ټول کړي. په کلونو کې موږ دې پسې ګرځېدو کله چې پښتون صاحب زه په کابینې کې وم ډېر مو کوښښ وکړ چې دا کار وشي، هغه وخت دا امکانات نه وو اوس دا کار شوی، یو ډېر لوی کار دی، ځکه اول وار دی ، موږ پوهېږو چې کوم ښارکې څو کورونه لرو او دا یو لوی قدم دی، ځکه چې هغه شی چې ثابت شو ټول ارقامو مشکلات درلودل یا ډېر کم وو ، یا ډېر زیات وو خو اوس یوه زمینه برابره شوې.

از تمام همکاران بین ‌المللی که در بخش شهری و بخش های دیگر همراه ما کمک کردند، مانند: آمریکا، جاپان، سویس و تمام همکارانی که یا از راه منابع بین ‌المللی مثل بانک جهانی و بانک آسیای، اتحادیه اروپا و یا به صورت دو جانبه مثل DFID یا USAID و استرالیا، و همسایه‌ های ما ابراز امتنان می کنم.

شهرهای افغانستان شهرهای ترانزیتی است. همه منطقه به تجارت قابل اطمینان ضرورت دارد چون یکی از عمده ‌ترین منابع عاید شهرهای ما ترانزیت است، بنابراین همکاری منطقه ‌ای یکی از اصول بسیار بزرگ ماست، ما اولین پروژه انتقال برق را در منطقه شروع کردیم؛ کاسا یک هزار، انشاءالله و تعالی به زودی عملی می ‌شود، به تعقیب آن پروژه‌ های دیگر، اما این تنها ابتدای کار است، در قسمت بُعد منطقوی هم باید همکاری فراهم شود و در اینجا درس‌ های بسیار خوبی است از خاطر این که تجارب همسایه ‌های ما که در فرهنگ مشترک، در جغرافیای مشترک با شرایط جغرافیایی خاص خود کار می ‌کنیم، می‌تواند نهایت مفید باشد.

نو بیا هم زه مننه کوم ټولو ته مبارکي وایم. ارګانهای محل مې هېر شو، ډېر زیات کار مو کړی چې دواړو پوپل صاحبانو، مشر پوپل صاحب او باقی خان پوپل، کشر درته نه وایم چې بیا په قهر نشې. سره له دې چې ږیره دې نن توره ده، ښکاري چې لږ ځان باندې دې لاس وهلی، حفظ و مراقبت جدی دی!

ډېره مننه،کور مو ودان او ډېر بریالۍ کنفرانس در ته غواړو!

کد (14)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است