پس از وقوع زمین لرزه دهشت بار، یک یک مسوولان در مخابره پیام ها و متن های غرای سخنرانی از یکدیگر سبقت می گیرند اما کمک های جامعه جهانی، کشورهای همسایه و برخی نوعدوستان افغانستانی بین راه به گونه ای گم و گور می شود گویی هرگز وجود نداشته است | ||||
تاریخ انتشار: ۲۰:۲۴ ۱۳۹۴/۸/۱۴ | کد خبر: 105564 | منبع: | پرینت |
درحالی قریب به یک ده روز از زلزله مهیب در کوهستانات و 9 ولایت افغانستان می گذرد؛ هنوز هیچ تغییر چشمگیر یا رسیدگی مطلوبی نسبت به وضعیت زلزله زدگان و زیر آوار ماندگان و بی جا شدگان رخ نداده است.
این درحالی است که زمستان برای این ولایات زودتر از ولایات جنوبی از راه می رسد و طبعا سوز و سرما کمک های عاجل بیشتر و مناسب تری را می طلبد، از این رو تاملی و درنگی می بایست داشت بر نحوه کمک رسانی و مصرف نقدها و نسیه هایی که به نام خسارت دیدگان و به کام غارتگران است.
بگذریم از این که غیرمعیاری بودن شهرها و فاقد استاندارد های اولیه بودن روستاها و ولسوالی های مجاور مرکز ولایات هرساله و هرباره میزان خسارات جانی و مالی قشر ضعیف و بدون پشتوانه را افزایش داده و ظاهرا هیچ چاره ای برایشان در نظر گرفته نشده است.
بگذریم از این که با هر بار بلایای آسمانی (و نزولاتی که برای زورمندان و مسوولان و تجارت پیشگان رحمت و برای کارگران و زیردستان زحمت است) نه قصرها و بلندمنزل ها و زمین های غصبی مسوولان و ارگ نشینان چپاول گران آسیبی می بیند و نه کودکانشان جراحتی برمی دارند اما...
اما همواره مردم ملکی در ساحه ای مشخص و با روزگاری غریبانه هستند که تاوان این حوادث غیرمترقبه را می دهند؛ لذا تاکنون فکری به کله ارگ نشینان نزده است که کمک ها را بجای حیف و میل کردن یا دادن شعارهای غم شریکی، به مصرف جان و مال مصیبت دیدگان برسانند و دستی بگیرند.
از این رو است که بلافاصله پس از وقوع زمین لرزه دهشت بار، یک یک مسوولان در مخابره پیام ها و متن های غرای سخنرانی از یکدیگر سبقت می گیرند اما کمک های جامعه جهانی، کشورهای همسایه و برخی نوعدوستان افغانستانی بین راه به گونه ای گم و گور می شود گویی هرگز وجود نداشته است.
کمک یکصد هزار دالری چین مصداقی بر این مدعا است که با یک حساب سرانگشتی و کمی تدبیر در هزینه ها می توان از آن برای معیاری کردن بناها و سقف های این مردم سود جست اما بیشتر جنبه تبیلغاتی به خود می گرد تا با هر بار سیل و زلزله و رانش زمین و محاصره توسط تروریست ها و سقوط هر ولایت، صرفا جلسه ای در پارلمان به استجواب کمیته اضطرار، وزارتهای داخله و دفاع و امنیت ملی و امثالهم بگذرد و بس.
کد (8)
>>> جان کلام ، کشور های جهان سوم امیـــنه دیگه ، جز غارت دزدی ووو کاری ندارند ، این هم نمونه اش که مردم بیچاره که طبیعت هم جزا داده و مردم طبعیت جزای جداگانه بدهد ، نمیشه کاری کرد جز ؟؟؟
>>> هلاک باد دشمنان افغانستان. ننگ بر عین و غین . و نوکران امریکا.
حبیب الله یوسفزی
>>> قصه دزد و وحدت ملی طالبان و رژيم قبیله ای
حتمن این قصه را شنیده اید که دزد آمد، مال مردم را دزدید و بعد با هیایوی جمعیت همراه شد که آی دزد را بگیرید. این قصه ی دزدی که دنبال دزد می گشت درست شبیه قصه ی طالبان و رژيم قبیله ای کابل است که در پاسخ با انتقادات مردمی درباره تبعیض و پشتونیزه کردن کل کشور می گویند تبعیض نکنید. آن ها حتا در فیسبوک و رسانه های دیگر در کنار حمایت از تروریست های خود، تصویرهایی را منتشر می کنند که روی آن نوشته شده همه ی اقوام برابر هستند. همه ی مردم بدون اینکه متعلق به کدام قوم باشند با هم برابرند اما آنچه رژيم افغان و طالبان همکارش می گویند مانند قصه ی دزد است، چرا که هر نوع تبعیض سیستماتیکی را اجرا می کنند، کشور را بنا به منافع کوتاه قبیله ای خود، به دامن طالبانیزم می کشانند و دست آخر در برابر انتقادها می گویند که قوم گرایی و تعصب بس است. بله قوم گرایی و تعصب بس است و برای همین است که منتقدان فریاد می زنند که اگر قوم گرا نیستید، مبارزه ی جدی با تروریست هایی که کنید که حتا زندگی پشتون ها را نیز تباه کرده اند؛ تبعیض را کنار بگذارید و از سرکوب و جعل هویت های مردمی غیر پشتون پرهیز کنید. مگر در کشور جز چند دزد و جاسوس مانند اتمر و زاخیوال و احدی و استانکزی و کریمی و ...کسی دیگر نیست که بتواند اقتصاد این کشور را مدیریت کند و یا فرماندهی نیروی های نظامی را پیش ببرد؟ می گویند تعصب نکنید! بله تعصب نکنید و با کشت و تولید و قاچاق مواد مخدر مبارزه جدی کنید و نه اینکه به سبب کار بار قبیله ای تان، از مبارزه صرف نظر کرده و بگذارید همچنان آدم ها در داخل و خارج از تولید مرگ آور تان کشته شوند و زندگی خانواده ها بر باد شود. می گویند تعصب نکنید! بله تعصب نکنید و بگذارید در راس وزارت خانه هایی چون داخله، دفاع و همچنین ریاست منیت ملی کسانی قرار گیرند که دشمن مردم را واقعن دشمن می دانند و نه اینکه مانند ستون پنج به نفع تروریزم کار کنند. می گویند تعصب نکنید! بله تعصب نکنید و بودجه و سرمایه ملی را عادلانه در تمام ولایات تقسیم کنید و نه اینکه مردک دایکندی و بدخشان و غور و... به سبب پشتون نبودن در گرسنگی بسر ببرند. می گویند تعصب بس! بله تعصب بس و بس کنید این تعصب تاریخی تان را و سیاست کثیفی را که سرزمین و خانه و کاشانه مردم دیگر را اشغال کرده و خود مردم را یا کشته و زخمی و یا آواره کنید. وحدت ملی جاده ی یک طرفه نیست!وحدت ملی چیزی نیست که بخواهید آن را بر جنازه های مردم ما برپا کنید و ما سکوت کنیم که این وحدت ملی متعفن و مضحک و البته خونین شما از بین نرود.
>>> زمانی که مردم اجازه دهند دزدان بر سرنوشت سیاسی آنها حاکم شوند، ظهور چنین ظلم و اجحاف امری مسلم و طبیعی است. باید گفت که خود کرده را نه درد است و نه درمان!
گلداد
>>> پارلمان باید دستورالعملی برای حسابرسی دقیق کمیسیون های نظارت گربرفساداداری داشته باشند وازمخارج وهزینه کمیته حوادث غیرمترقبه بررسی وحساب بگیرند.
شیوا
>>> خدا داد دزدان حکومتی را جیب هایشان پر شد
>>> ملتی که خودش به خودش رحم نکنه خدا هم بهش رحم نمیکنه.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است