من یک همکار اسلام گرای طرفدار داعش دارم. پدرش الجزایری و مادرش اهل بوسنی هرزگوین است و خودش، بیش از نصف عمرش را در ایرلند به سر برده است.

ساعت ها با او گفتگو می کنم. اعتماد به نفس عجیبی دارد، هیچ شکی به درستی افکارش ندارد، هیچ مصلحتی را در مقابل آرمان هایش، ارزشمند نمی داند، به پیروزی اسلام گرایان جهادی، باور کامل دارد، شکست شوروی در افغانستان را بهترین نمونه ممکن بودن پیروزی جهادی ها می داند و احترام عجیبی به افغانستان، افغانستانی ها و طالبان دارد.

در گفتمان این آدم (و هم فکرانش)، می توان گیرایی عجیبی را یافت و حس کرد. این گیرایی و جذابیت، ریشه در تمام چیزهای خوبی دارد که اینها وعده می دهند و رد تمام چیزهای بد و زشتی که در عالم واقعی منطقه وجود دارد. مثلا، ایشان تمام دولت های منطقه را سزاوار نابودی می داند، مرزهای استعماری را قبول ندارد، حضور نیروهای خارجی در منطقه را غیر قابل قبول می داند، بی عدالتی و نابرابری در کشورهای اسلامی را مورد حمله قرار می دهد، نفت را سرمایهِ عمومی مردم و کل امت اسلامی می پندارد، تبیعض بر اساس نژاد، قوم، زبان و ... را غیر اسلامی می خواند، و مهم تر از همه، اتحاد مسلمانان در مقابل کشورهای قدرتمند غربی و شرقی را یک ضرورت می خواند.

اگر به گفتمان اینها (و همکار من) دقت کنیم، متوجه می شویم که شعارها و خواست هایی که قبلا توسط نیروهای چپ منطقه پیشکش می شد، خواست های آزادی خواهان از قید و بند استعمار و سلطهِ قدرت های غربی، و خواست ها و شعارهای اسلام گرایان معتدل، همه در این گفتمان جمع شده است. حالا، به این گفتمان جذاب، فریبنده و فربه، جذابیت عمل و روبرو شدن با همهِ قدرت های منطقه و فرا منطقه را هم بیافزایید و ببینید که چقدر برای نیروهای جوان خواهان تغییر و رهایی از بی عدالتی، سلطهِ غرب و شرق، و شیوخ و دیکتاتوری های خودی، جذاب و انگیزه دهنده می شود.

در مقابل این گفتمان حرکت دهنده، چه چیزی قرار دارد؟ جنگ علیه تروریزیم غربی ها، دولت های فاسد و ناکام، دولت های مستبد، حاکمیت های خاندانی، و یا دیکتاتوری های خشن منطقه، تیوری توطیهِ غالب در میان مردم عادی، و دفتر و دستک چندین ملیون دالری حامد کرزی که از بیت المال گدایی شده تامین می شود! نه جنگ غربی ها بر علیه تروریزم به خواست ها و آرزوهای مردم منطقه که جهادی های افراطی به آن متوسل می شوند، اهمیتی می دهد، نه دولت ها و حاکمیت های منطقه می توانند به آن خواست ها پاسخ اساسی و ریشه ای بدهند و نه نسبت دادن قدرت و گسترش این گروه های افرطی جهادی به غربی ها از سوی مردم عادی می تواند گرهی از مشکل بگشاید.

تا وقتی که خواست های پاسخ نیافته، درماندگی های بنیاد بر انداز مردم منطقه و بی عدالتی های کمر شکن وجود دارد، نیروهایی برای بازتاب آن، به وجود خواهند آمد و یا نیروهایی به آن توسل خواهند جست. تا وقتی که نیروی جدی دیگری برای بازتاب این خواست ها و درماندگی ها وجود ندارد، نیروهای افراطی جهادی را نمی توان به این سادگی شکست داد. فعلا، اینها این رسالت را دزیده اند و در دست دارند. ممکن است فشار نظامی این گروه را از آن قلمرو براند و یا در فلان کشور به زیر زمین براند اما گروه های جهادی افراطی دیگر، بوجود خواهند آمد و یا آن گروه سرکوب شده در فلان قلمرو، از قلمرو دیگری سر بر خواهد آورد.

شکست جدی این گروه ها، نیازمند پاسخ جدی به خواست های مردم منطقه، نجات مردم از درماندگی، و وجود نیروی بدیلی است که عدالت را جدی بگیرد.

عبدالله وطندار

>>>   اگر اسلام مانند داعش ويا طالبان باشد من كفر را بر ان ترجيح ميدهم خدا چنين اسلامي را لعنت و نابود كند.
ملا طاوس نقشبندي از كراچي

>>>   بزرگترین اشتباه حامد کرزی التماس کردن پیش طالبان بود و آزاد ساختن طالبان تمام آسیب های ناشی از جنگ دیروز را امروز میخوریم و از امروز را فردا خواهیم خورد.
مسافر جان

>>>   ملا طاووس از کراچی!
تنها طالب و داعش را نگویید یک کمی قبل از انها که اینها وارثین برحق انها اند، هم بروید. اینها با آنها فقط تفاوت تاکتیکی دارند استراتزی و ایدیولوژی شان کاملا یکی است. بعباره دیگر همه شان مثلا ادم کش اند تنها شیوه ادمکشی شان فرق دارد!!!!!!!

>>>   ما دیگر به وحشیان قرن اخیر این فرصت را نمیدهیم که انها باعث رخنه در بین ملتهای باهم برادر اسلامی گردند وباعث بدنامی دین مقدس ما شوند هرکه با وحشت وافراط گری از ادرس اسلام استفاده میکنند انها در ذات مسلمان نبوده بلکه خاینین هستند که نیست شان برای جامعه بشریت بهترین هدیه است

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است