حکومت داری با فکر کهنه!
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۵۲    ۱۳۹۴/۸/۹ کد خبر: 105105 منبع: پرینت

در قرن 21، حکومت داری با فکر کهنه رسوایی است.

خوب یادم است، زمانی که مبارزات انتخاباتی بود و شعارهای خوب و جذاب یکی پی دیگر سر و سامان داده می شد. رسانه های چاپی و تصویری با پوشش گسترده شان، طرح و برنامه های نامزدان مطرح ریاست جمهوری را به صورت خاص، بازتاب می دادند. گفتگوهای عجیبی در تلویزیون ها راه اندازی می شد، تیم های انتخاباتی یکی بر دیگری می تازید و کوشش می کرد خودشان را در دل و قلب مردم جا دهند. خوب، در دنیای کنونی سخت است که آدم تحت تاثیر تبلیغات قرار نگیرد. وقتی نامزدان مطرح ریاست جمهوری کارنامه حکومت قبل، مشخصا کرزی را مورد انتقاد قرار می دادند، این امید برای من خلق می شد که وضعیتی که آینده که با شکل گیری حکومت جدید رقم می خورد، بهتر خواهد بود. مردم رای دادند، حتا با قیمت جان و انگشت های شان.

وقتی سامانه جنجال و کشمکش های انتخاباتی، ناشی از تقلب و فساد انتخاباتی، آغاز شد، مردم بیم آن را داشتند که مبادا کشورشان بار دیگر در کام زدو خوردهای سیاسی و قدرت قرار بگیرند. ماه ها طول کشید، تا کشور از دام پس لرزه های یک انتخابات ناسالم و فاسد، بیرون شد.

خفت کلان این بود که سران حکومت، مشخصا عبدالله و اشرف غنی خودشان را آن قدر خوار و ضعیف نشان دادند که جان کری از آمریکا بلند شد آمد و دعوای این دو سر حکومت را فرونشاند و حکومت وحدت ملی شکل گرفت.

از همه اینها می گذریم اما سران حکومت باید چند نکته را بدانند و جدی بگیرند: یک، این خواب را کنار بزنند که می شود در قرن امروزی با روش های کهنه و قبیله ای جامعه امروزی را رهبری کرد؛ چون افکار عمومی تغییر کرده است و روش های کهنه حکومت داری برای امروز قابل پذیرش نیست. دو، از مرز شعار بگذرید، امروز مردم بر رفتار شما ناظر و واقف اند، تنها با حرف و زبان نمی توانید افکار مردم را با خودتان همسو سازید، مگر این که در عمل صادق باشید و کار مفید برای مردم انجام دهید.

سه، هر بازی شما ممکن برای مدتی کار بدهد اما بی توجهی نسبت به جان و امنیت مردم، شرایط را برای همه از جمله خود شما سخت می سازد. در فضای ناامن و قدرت گیری گروه های وابسته و مسلح، حکومت داری مساوی به زهر خوردن است. این را جدی بگیرید.

چهار، در شرایط امروزی، حکومت داری بر اساس تفکر قومی و قبیله ای، ناممکن است. چون دامنه دار شدن حساسیت های قومی، شرایط را ناامن می سازد، حساسیت های قومی و سمتی را دامن می زند و کشور به سوی جنگ همه علیه همه کشانده می شود و این شرایط بارها به تجربه رسیده است که برای هیچ قوم مفید نبوده است.

پنج، معیشت و رفاه مردم را هرگز نادیده نگیرید، فکر نکنید که چند وزیر، معین، مشاور و رییس شما اگر درآمد و عاید کلان داشتند، وضع دیگران نیز خوب است. کشوری که اسیر فقر و بیکاری باشد، دامنه های بدبختی از هر سو زبان می کشد که به نفع هیچکس نیست.

شش، دامنه بی اعتمادی ها را جمع کنید که ستون های حکومت داری شما را می شکند. مساله بی اعتمادی از راه حرف و شعار حل شدنی نیست بلکه مستلزم عدالت اجتماعی است.

آصف مهاجر


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   حکومت...طالبانی گپ معلومداراست به تعقیب آن حکومت فساداداری ...تاشعارارگ یامرگ رسانید.... سالهادیدیم که فسادازطریق خودفاسدمرفوع نیست وشوردادن یک چوکی وندگیر هم گپ راجنگ و ترورمیرساند. پس کشورمادرشرایط کنونی کمبودحزب متعهدراتجربه داردتاچوکی دولت رامل ملت دانسته ترکه و تقسیم میراث پدرتصورنکند. من به داکتراشرف غنی رای دادم چون مبارزه ضدفسادوتغیراقتصادی رادرپلان داشت .امادرنتیجه آشکارشدکه مافیاوچپاولگران به سادگی به این گپ راضی نیست .همانطوریکه دزددرطول تاریخ دشمن قاضی است حال هم مافیای وندگیردشمن داکتراشرف غنی شده است . بنابرین هرتغیربرمبنای آمادگی شعوری مردم پیریزی میشودهمانطوریکه محلیکه مردمان شعوری خواستارامنیت باشندامنیت است جاییکه گله وارپشت چوپان روان باشدآذوقه وندگیراست لهذامدتی تابیداری شعوری مردم مشکل خودراداریم ...
وطندار


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است