ریشه یابی فقر در جامعه
 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۳۵    ۱۳۹۴/۸/۷ کد خبر: 105001 منبع: پرینت

فقر در افغانستان مطلق اشاره دارد به اینکه 30 درصد مردم به نیازهای ابتدایی زندگی دسترسی ندارند، یعنی به چیزهایی نظیر آب پاکیزه، تغذیه، خدمات بهداشتی، آموزش، پوشاک و سرپناه نیاز جدی دارند.

دلیل فقر در جامعه افغانستان از اثرات بیکاری و محرومیت مردم از رفاه آسایش و امکانات مادی است و سبب می شود که شخص بیکار نتواند از سهولت های زندگی عادی به نحو احسن استفاده کند و خود و فامیل اش را در محیط در یک محرومیت قرا می دهد این مساله می تواند طی زمان متمادی آرامش روحی و روانی شخص و خانواده او را مختل بسازد و حتی فرزندان اینگونه فامیل ها نیز نمی توانند از سهولت های ساده و ابتدایی زندگی مثل تحصیل استفاده کنند.

یکی از ویژگی های بارز افراد فقیر نداشتن سواد و دانش کافی در جهت بهتر زندگی کردن و مقابه با فقر است برای تغییر این طرز فکر بایستی یک سیستم آموزش و پرورش مفید را به وجود آورد. سرپناه یک نیاز اجتماعی و اولویتی است مقدم بر تمام کارهای دیگر که از جانب مردم به ساخت مسکن تحمیل می شود. مسکن عادی با محور قرار دادن موضوع سرپناه و سکونت در آن در همان بودن از خنکی سرما زمستان و گرمی گرما تابستان پوشاک وسیله است که تن پوش را تداعی می کند که با فعل پوشیدن لباس، محفوظ ماندن از سرما و گرما و عفت و پرهیزگاری و زیبا و با و قار بودن است.

خوراک نیاز انسان به مواد غذایی یکی از احتیاجات ذاتی یا فیزیولوژیک است که مهم ترین عامل بقای زندگی و طول عمر می باشد. احتیاج به خوراک دایمی است و ارگانیسم را مجبور می کند تا برای به دست آوردن خوراک و رفع گرسنگی کوشش کند. خوراک صحیح رشد را میسر می سازد، به تندرستی و طول عمر می انجامد و با تاثیر بر روی مغز و روان سبب رشد فکری می گردد. آب آشامیدنی آبی با کیفیت مناسب است که مصرف آن عارضه سویی نداشته باشد و چه در کوتاه مدت یا بلند مدت آن را برای نوشیدن، پخت و پز و شستشو لازم داریم.

خدامت بهداشتی. بهداشت به معنی سلامت کامل جسمی، روانی و اجتماعی است نه فقط فقدان بیماری، الزامات بهداشتی به عنوان کلید رسیدن به اهداف بهداشت برای همه. اولین سطح تماس مردم، خانواده ها و جامعه با خدمات بهداشتی است. سلامتی حق مسلم انسان است. مراقبت بهداشتی اولیه همه عوامل لازم برای بهبود وضعیت بهداشت جمعیت در سطح جامع را در هم ادغام می کند. توزیع عادلانه خدمات بهداشتی درمانی اجتماعی اقتصادی بهداشت بخشی از توسعه اقتصادی اجتماعی هر کشور محسوب می شود.

یکی از معمول ترین توضیحاتی که برای فقر عمومی داده می شود و در تمام سطح حرفه ای پیشرفته نیز مورد استفاده قرار می گیرد این است که یک جامعه و یا یک کشور به این دلیل فقیر است که از نظر طیبعی فقیر می باشد، یعنی فقر از نظر منابع طبیعی این فقر در واقع به معنی محرومیت کشور از نعمت ها و موهبت های طبیعی است. اکوسیستم ها نظیر آب شیرین و خاک حاصلخیز گشته است افغانستان از نعمت های خدادادی موهبت های طبیعی ارزشمند غنی است. مانند: جنگل، آب شرین وافر، اراضی وسیع حاصلخیز، نفت، گاز، سنگ های قیمتی و استراتیژیک، ذغال سنگ، مواد مفید آهن دار، کروم، مس، جست و سرب، باکست، لیتم، بریلیم، طلا، فلورایت، بیرایت، ابرک، گرافیت، لاجورد، سلفر و سنگ ریشه و غیره....فقر افغانستان به دلیل افزایش جمعیت ادامه کاربرد شیوه های کشت سنتی زراعت و عدم اجرای سیستم های آبیاری و اگرو تکنیک در کشت افغانستان به کمبود مواد غذایی گرفتار و در حال حاضر میزان فقر در حال بیشتر شدن است و همچنان از عدم توجه دولت به زیر ساخت های اقتصادی به خصوص پروژه های تنظیم آب اثرات بیکاری و محرومیت از رفاه و آسایش و امکانات مادی زندگی مردم را در این کشور به شدت تحت تاثیر قرار داده و آنان را با مشکلات فراوانی روبرو و کرده است. رفاه و آسایش و امنیت اجتماعی جزء کار کرده های اصلی حکومت است دولت وظیفه دارد برای اتباع کشور امکانات کار، مسکن، خدمات درمانی، خدمات آموزشی و تامین آب آشامیدنی را فراهم کند و با ایجاد کارخانه ها زیربنایی اقتصادی، مردم را از بیکاری دایمی به سمت کامل سوق دهد.

با تاسف جنگ های سه دهه اخیر زیرساخت های اقتصادی کشور را ویران کرد و دولت قبلی در طول 13 سال نتوانست توجه جدی به این عرصه داشته باشد. یکی از عوامل عمده بروز وضعیت فقر و تنگدستی امروز در کشور ما با وصف میلیارد دالر کمک جامعه جهانی در طی این سیزده سال بودن قدرت واقعی اداره حکومت به خاطر قحط الرجال در دست تکه داران قومی که شکل و شمال ظاهری خیلی به بزرگان قومی شباهت داشت اما کار وظیفه شان بکلی از آنها متفاوت بوده و در حقیقت آنها دلالان سیاسی بیش نبودند. رفاه و ثروت به صورت استثنایی برای خود و اعضای فامیل خود در طی سیزده سال به دست آورند. نتیجه کار سیزده سال حکومت شان را سارمان ملل در کابل می گوید در حال حاضر میلیون ها نفر در سراسر افغانستان گرسنه، بی مسکن و تقریباُ آنها فقیر مطلق هستند هم بگونه فوری به غذا قوت لا یموت نیاز دارند. در واقع دولت رفاه نوعی نظام سیاسی است که خود را مسوول بهبود وضع عمومی اتباع کشور باید بداند و مزایای مادی را برای بیکاران، بیماران از کار افتادگان و پیران فراهم کند.

سرانجام باید حکومت وحدت ملی تدبیر کند و ساختار های قدرتمند و هدفمند را ایجاد کرد و نیروهای کیفی و کاردان تحصیل کرده با تجربه مجرب را به کار گرفت و با عزم و اراده برای اجرای عدالت، رفع فقر و محرومیت، فرصت های شغلی ایجاد کرد و پاسداری از ارزش سلامت جامعه، سلامت نظام اقتصاد تامین رفاه و آسایش و امنیت عمومی اقدام نمود.


داکتر یارمحمد حیدر زاده


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است