شانس طلایی آبادی کشور
 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۲۶    ۱۳۹۴/۷/۲۷ کد خبر: 104394 منبع: پرینت

شانس طلایی آبادی افغانستان از لجبازی با جامعه جهانی به هدر رفت.

حضور جامعه جهان بعد از حادثه 11 سپتامبر یک شانس طلایی برای آبادی افغانستان که در نتیجه رژیم طالبان و حامیان آن در افغانستان از هم پاشید مردم افغانستان آرزومند تغییر در وضع زندگی شان، آمدن صلح سراسری کشور و بازسازی ویرانه ها دسترسی برسر پناه یا مسکن در روستاها شهرهای کشور خود بودند.

امضای توافق صلح بن در مطابقت با خواست مبارزه های طولانی همه مردم افغانستان در سرتاسر جهان بوده و هم کشورها و سازمان بین المللی در توکیو با دادن پاسخ مثبت و حتی بیش از حد انتظار، کمک برای بازسازی و احیای کشور ما یک بار دیگر اراده و حمایت جامعه جهانی را از روند آغاز شده صلح و بازسازی اطمینان بخشید.

مردم آگاه و چیز فهم افغانستان امیدوار بودند کشور جنگ زده و مردم بی دفاع و سرگردان خود را از سرتاسر دنیا از این همه بدبختی و فلاکت نجات می دهند و جراحات 35 ساله شان از اثر جنگ سرد التیام می بخشد.

ولی متاسفانه که دولت مردان طرف دار حکوت مولک الطوایفی کشور در طی این چهارده سال از عدم شایستگی درایت خردمندانه در مدیریت برنامه ریزی راهبردی آبادی و شکوفایی کشور گام های استوار در جهت نیازهای اساسی این جمعیت جنگ زده آسیب هایی از جمله غذا اشتغال و مسکن معطوف داشت از اثر لجبازی رهبران کم خرد حکومت این نیازهای اساسی تا اکنون به جای خود باقی مانده است.

ایجاد بارو برای ساختن این وطن و سهم در بهبود زندگی شهروندان آن با ارزش های هدف مکانیزه ساختن زراعت با طرح های انسجام آب اوضاع اقتصادی کشور را می توان بهبود بخشید که با تاسف این کار از عدم جذب کادر تخصصی تاکنون صورت نگرفت و نتوانستند.

دلیل موجی عدم پر نشدن دسترخوان مردم ما در طی این چهارد سال رهبران مصلحت گرا در جلب و جذب کادرها توان مطابق با نیازهای اولیه مردم از تمام اقشار جامعه افغانستان نبوده است. تجربه در طول زمان در بسیاری از کشورهای جهان نشان داده است که سپردن کار به اهل متخصص توانا در جامعه تحول ایجاد می کند، تغییر و تحول خودش یک پیشرفت است و سعادت مردم کشور را تضمین می کند.

حکومت در برنامه زیر بنایی برای پروژه اقتصادی قاطعیت در طی این چهارده سال نشان نداد و هم زمینه سازی در رفع بیکاری نا امنی، خرج پرکردن دسترخوان مردم کشور نکرده است و در نبود سرپناه در ولایات که مردم سلامتی شان را در مرور زمان در زیر چادرها در حاشیه نشینی از دست می داده اند ناچار آرام از کشور آبایی و اجدادی خود در حال فرار هستند.

فقر امروز در کشور در قدم اول ناشی از عدم توان پالیسی حکومت تکه داران قومی کم تحصیل کشور را به کمبود مواد غذایی، بالا رفتن نرخ مواد غذایی، مواد سوخت و دیگر ضروریت های نیاز اولیه مبدل ساخته اند. این تکه داران قدرت واقعی اداره حکومت رفاه و ثروت به صورت استثنایی برای خود و اعضای فامیل خود در طی چهارده سال به دست آورده اند.

حکومت و مقام ها مربوط باید توانایی داشت باشد و پروژه ها را مطابق با نیازهای امروز و فردا در نظر بگیرند و بررسی کنند که متاسفانه این کارها تاکنون از عدم شایسته سالاری از طرف وزیران دولت صورت نگرفته است.

اگر دولت یک برنامه راهبرد دقیق را برای کشت غلات و نباتات با استفاده از سیستم های آبیاری عصری روی دست گیرد به یقین می توان گفت: از غلات کشت خود محصولات با کفیت و کمیت برداری خوب بدست خواهد آورد.

این زمین آبی که فعلا دهقانان ما در نواحی ولایات زیر کشت غلات می برد، سخت مناسب برای پرکردن دسترخوان مردم کشور ما به بسیار سادگی است و می توان با یک تحول نوسازی اگرو تکنیک و سیستم های آبیاری با مراعت کردن نورم آبیاری برای هر غلات و نبات، از این روش های علمی کشت و برداشت غلات که صورت گیرد، به یقین با هر چه تمام دسترخوان مردم کشور ما پر می شود.

حکومت باید برنامه های زیر بنایی برای پروژه شبکه های تنظیم آب جهت زمینه سازی و توسعه دادن اراضی کشت روی دست گیرد و مسایل را به همراه متخصصان ارزیابی کند و به ساخت کانال های آبرسانی بپردازد، کشت زعفران، پنبه، لبلبو، برنج، گندم بر علاوه که سبب و زمینه اشتغال در روستاها می شود در رشد اقتصاد کشور نیز کمک شایان خواهد نمود.

با ایجاد برنامه های زیربنایی تنظیم آب بخش زراعتی با این وسیله چرخ زمین زراعت کشور هر ساله تزریق می شود، خاک حاصلخیز ما از معرض خطر نفس دوباره می گیرد.

البته برنامه های توسعه زراعت اعم از باغداری شمار بیکاران را در روستاها کم می کند و از مهاجرت آنان جلوگیری می کند.

دولت باید تو جه داشته باشد که تحول با زحمت و مهارت دست کادرهای میهن دوست و با ارده انجام آن صورت می گیرد و از تقرر افراد غیر دانشگاهی مصلحتی پرهیز کند و قاطیعت نشان دهد که متاسفانه این کار تا کنون کار به اهل کار آن در طی یک سال حکومت وحدت ملی هم صورت نگرفته است.


داکتر یارمحمد حیدر زاده


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   زمانی که روس ها به افغانستان آمدند، کشور های غربی فکر کردند که افغان ها ضد کمونیزم هستند، بناً به آنها کمک کردند تا کشور شان آزاد شود. اما هنگامی که خود شان آمدند، دیدند که افغان ها نشنلیست هستند و غیر از خود دیگر هیچ کس را نمی خواهند و قوای امنیتی خود افغان ها درکشتن قوای خارجی در افغانستان دست دارند، بناً امریکا هردو جانب، یعنی دولت و طالبان را تجهیز کرد و گفت: اینه حالی هرچه که میتانین، در کله و کاپوس یگدیگر بزنین. پول و سلاح از من، در سر یکدیگر زدن از شما.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است