تاریخ انتشار: ۱۲:۳۰ ۱۳۹۴/۷/۱۶ | کد خبر: 103779 | منبع: | پرینت |
او از فرهیختهها و چهرههای تاثیرگذار تاریخ روشنفکری در افغانستان است که در شکل گیری جریانهای روشنفکری و فرهنگی نقش اساسی داشته است. از نوجوانی در مهاجرت بسر برده اما کار برای افغانستان و مردماش همیشه در صدر برنامههایش بوده. ضمن اینکه سالها است عضو ارشد دانشگاه آکسفورد لندن است، در کابل بسر میبرد و در دانشگاهها و محلهای آکادمیک برای نسل دانشجوی افغانستان خدمت میکند. مطمینم کسانی که با دانش، دانایی، تحصیلات و روشنگری در افغانستان حدقل آشنایی داشته و آشتی کرده باشد، او را میشناسد.
این فرهیخته دکتر سید عسکر موسوی، از بزرگان عرصهی دانایی و خرد در افغانستان است. نزدیک به 5 سال قبل، از طریق مقالات اش در اینترنت با ناماش آشنا شدم. بعد چند مورد مصاحبههای نسبتا طولانی از طریق تلیفون باهم داشتیم...اما به تازگی او را در فرودگاه کابل، در حالی که هردو منتظر پرواز بودیم دیدم. دانایی، شهامت، پاکی و صداقتِ این مرد، در روزگاری که همسنگران و همصنفان اش اکثراً نمونههای بارزی از سرافکندگی و خیانت اند، میتواند الگوی خوبی برای من و کسانی که دنبال راه و روشی برای آیندهی بهتر اند باشد.
او با من به صداقت و راستی تمام از تجربههایش گفت و بعد راهکارهای سودمندی را برایم به عنوان دانشجوی علوم سیاسی پیشنهاد کرد.
او در جریان صحبتاش و به عنوان مثال از همصنفی و هم کار بودن اش با رنگین دادفر اسپنتا یادآور شد. از جمله گفت: اسپنتا امروز با تو نمیتواند شبیه من بیخیال و راحت قصه کند. او نمیتواند به چشمهای تو و مردم کشور ببیند. اسپنتا سرافکنده و شرم سار است. چون پانزده سال قبل هر دو در غرب کار میکردیم. وقتی ما افغانستان میآمدیم، تعهد کردیم که صرف کار اکادمیک، روشنفکری و مدنی میکنیم. ما آمدیم و در دانشگاه کابل مصروف شدیم، من ماهانه دو هزار و اسپنتا هفت هزار دالر امریکایی معاش داشتیم.
اسپنتا خودش را به دامان کرزی انداخت و مزدبگیر سی.آی.ای شد و من همچنان در نهادهای آکادمیک کشور مصروف تدریس و نوشتن هستم. حالا من می توانم روبروی آیینه به چشم هایم دقیق شوم اما اسپنتا و دیگرانی که مزدبگیران آمریکا و غاصبان خانه و مال مردم شدند، شرمسار خود، مردم و تاریخ اند... این فرهیخته دانا توصیه کرد که افغانستان و مردماش تشنه تعهد و مهربانی و صداقت اند. اگر میخواهی کار روشنگری و خدمت به مردم کنی، نباید در گروِ گروهها و باندهایی باشی که نام برنامههای دهشتگری و غارتگری شان را فعالیت سیاسی گذاشته اند...آنچه در این وطن جریان دارد، سیاست نه، بلکه جنایت و خیانت و فاجعه ای است که توسط یک مشت تبهکار و نادان بر مردم تحمیل میشود.
تعریف دکتر از روشنگری و روشنفکر با مردم و برای مردم بودن است...
مختار وفایی
>>> اقای مختار وفایی !
سلام خدمت شما .در صحت کلمات و بیان شما در مورد سید عسکر موسوی جای هیچگونه تردید نیست . ایشان از شمار افراد دانا و روشنگر مملکت ما هستند و در فصاحت کلام و روانی قلم ، بی همتا اند . در دانش و آگاهی و مدیریت های تحقیقی و پژوهشی نیز بی مانند اند و ایکاش مثل ایشان ، چند تای دیگر هم می داشتیم تا نسل آینده ما از خرد و آگاهی های شان مستفید می شدند...
ممنون . مریم
>>> من برداشت آقای وفایی از آقای سید عسکر موسوی را کاملا تائید می کنم. این فرزانه واقعاً یکی از افتخارات این کشور بی دانش ودرجهل فرورفته است. اوتاحال به تعهد روشنگری و روشنفکری اش وفادار مانده، باوجود اغواهای گوناگون این زمانه. وای به حال "روشنفکران" دروغین وخود فروخته که باوجود مزدوری به غرب ونظام فاسد افغانستان هنوز اعمال خودرا توجیه می کنند. اینها درعمل نمی توانند به چشمان مردم نگاه کنند جون می دانند که شرمسار اند.
نادرنورزائی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است