تاریخ انتشار: ۰۹:۴۷ ۱۳۹۴/۷/۱۲ | کد خبر: 103507 | منبع: | پرینت |
بیا بدون واهمه از قومیتمان صحبت کنیم تا هویت مان باشد نه نادانی مان. بگذار رنگ همدیگر را بدانیم تا بهترین رنگین کمان دنیا باشیم بعد از این همه باد و باران. جان مادر، تو تاجیک هستی و من پشتون. من نسل در نسل پشتون بوده ام. از پدر و مادر پشتون بوده ام. از درانی ها، شاخه ماکو. گاهی مادرم در سایه سار درخت توت خانه با زن همسایه که از مردم چخچران بود پشتو گپ می زد و اگر پدر از راه می رسید او نیز با زبان پشتو وارد قصه می شد.
شاید بعدها که بزرگ تر شدی تو هم شاهد پشتو صحبت کردنشان باشی. لکن، مادرت، دختری که از تبار پشنون هاست پارسی خواند و پارسی نوشت و اکنون فرزندش هم مردی از تبار تاجیک ها است. مادرم تو حالا فرزند من هستی. حتی اگر ازبک هم باشی، هزاره هم، ترکمن هم، کوچی هم... هر کی باشی فرزند من هستی و من دختری از تبار پشتون، هستی ام را به پای هستی ات می ریزم. سیاوش من، نادانی اندوه عظیمی است، دردی که به دوران دوا نمی شود.
هیچگاه علیه ات نخواهم بود. نمی دانم چگونه می توانم تو را ای عزیز من، به دلیل تاجیک بودنت در کوه و دشت آن کشور سر ببرم؟ مادرم، نمی دانم چگونه می توانم تو را به جرم هزاره بودنت در حادثه جنگی تنها بگذارم تا کشته شوی، سوزانده شوی؟ چگونه می توانم تو را به جرم کوچی بودن تا ابد بی سر و سامان نگه دارم. مادرم زادگاه تو آغوش من است، جایی که برایت می تپد، می میرد. نمی دانم چگونه می توانی من را به دلیل پشتون بودنم از لبخندت محروم کنی. چگونه می توانی در حالی که قلب من برایت می تپد به انتحارم نسبت بدهی؟
چگونه می توانی آغوش من را را که هر دو درآن دم می گیریم به مرزهای تاجیک بودن و پشتون بودن تقسیم کنی؟ من اینجا با این آغوش مادر تو هستم و خونم، حال و هوایم، در تو جاری است. در آینه ببین دلبندم نه اینکه گردی صورتت را از من به ارث برده ای و البته آن لبخند مدام محزونت مگر نشانه ای از مادرت که زن همیشه غمگین این سرزمین ات است، نیست؟ مادرم من عشق را گرامی می دارم چگونه فکر می کنی می توانم پای تو را و دختری از هر تبار و از هر مذهب که خواسته توست ببندم و به شلاقتان بکشم؟ مادرم، من و تو چگونه می توانیم به دانش، به فراست، به قدرت و شجاعت هم رای اعتماد ندهیم زیرا که از تبار هم نیستیم!
تبار من چشمان نازنین توست که مملو از انسانیت است حال به هر ایل و تباری که بر می گردد. تبار من قلم من است که سر پیش هیج قومی خم نکرده است، مگر آن هنگام که خواسته است زیباترین رنگین کمان دنیا را تصویر کند. مادرم تو با رنگ خودت و به آنچه که به آن می رسی و نسبت و تبارت گفته می شود برایم عزیزی. بگذار من هم با نسبم، زبانم و رنگم بهترین مادر دنیا باشم. مادرم بگذار من دختری از مردم پشتون باشم و تو نازنین پسر تاجیک. تو از وجود من رنگ گرفته ای و من از وجود تو جان.
بیا تا جلوه ای دیگر از تبار خود را پرورش دهیم که در شان من و توست. بیا تا اندیشه مان را بر مثلث انسانیت، عشق، انسانیت استوار کنیم. زوایایی که صلح ببار می آورد و زندگی. هر کجای آن سرزمین که هستی، از دشت های لیلی تا کوه های پامیر، در برابرت نیستم در کنارت هستم، تاجیک پسر زیبایم.
در حمایت از تبار تمام فرزندان سرزمین ام
حمیرا قادری
>>> با این شعر و شاعری چیزی حل نمی شود.
>>> همشیره گلم تشکر از شما. وظیفه همه دانشمندان است تا انهایکه توسظ بیگانه گان و دشمنان این ملت خواب برده تحت تاثیر قرار گرفته و بی اتفاقی و تعصب را دامن میزنند فهمانده شوند.
>>> محترمه حمیرا جان قادری! قلم ات را توانا میخواهم! مثل نثر زیبای کنونی تان!
>>> خیلی زیبا و قشنگ ، به هر وسیله میشود باید جلو کسانیکه به هر بهانه شده به یک قوم دشنام میدهند باید بگیریم ، تعصب منفور و مردود است همه اقوام باهم برادر هستند.
پردیس
>>> مردم بغلان با توجه به جنایات و خیانات و فجایع طالبان ...در کهندژ از سرتا سر این استان برای دفاع از ناموس ، خاک ، سرزمین ، حیثیت ، شرافت ، و دست اوردانشان بسیج شده اند و آمادگیشان را برای مقابله با این ددمنشان... دجال اعلان کردند ، این جوانان سلحشور استان بغلان از تمام نواحی بغلان گرد آمده اند چون به دولت لنگها اعتماد ندارند .
>>> زبان وعمل مان یکی باشد وهیچ کس از کسی دیگری برتری نه داشته باشد وعدالت در جامعه تطبیق شود .انسان دوست باشیم نه قوم دوست وملیت گرا .
>>> قربان آدم فهمیده ! قربان دست و قلم آدم فهمیده ! زنده باشی قادری خواهر ! ما برای وصل کردن آمدیم !
>>> ...پس سهم گرفتن در حذف و نابودی متجاوز به ناموس مردم وظیفه ایمانی ، وجدانی و حقوقی هر شهروند افغانستان است. درمبارزه و ایستاده گی بر ضد طالب، نفوذی های طالب ، ساختار های حمایوی طالب و فکر طالبانی بسیج شویم. ما آماده ایم و هر روز درین راستا کار می کنیم و سهم میگیریم . بیایید یکجا شویم. بسیج ملی پیام ماست
>>> زیبا بود
ایرانی
>>> کاملا درست است، به شرطی که مادران پشتون فرزندانشان را هنگام لالایی گفتن، درس همزیستی و زندگی مسالمت آمیز با اقوام دیگر را بدهد. بر آنها بفهماند که نزد خداوند هیچ قومی برتری ندارد و برتری انسان در علم، شجاعت، کمال و انسانیت است...آیا تنها پشتون باید حکومت کند و دیگران حق حکومت ندارد؟! چرا تروریستها از قوم پشتون باشد؟!چرا همواره افغانستان به دست رهبران پشتون به خارجیها فروخته شده است؟!چرا پشتونها تلاش دارند که فرهنگشان بر اقوامی دیگری که نزدیک به 70 درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند، تحمیل کنند؟!
و چراهای دیگر؟؟؟!!! ...
ح. ع. ض
>>> با این شعر و شاعری و با یک پیام کوچک برای اتحاد و اتفاق میتوان بیشتر از آنچه تصورش میرود، حاصل کرد. دشمنان افغانستان مخصوصآ پاکستان و ... در قدم اول کوشش میکنند نفاق و قومپرستی را بنام های مختلف در بین مردم افغانستان ایجاد کنند و سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن را پیش گرفته اند و بنام قوم، زبان، مذهب و منطقه مردم افغانستان را پارچه پارچه ساخته اند. یکی از دلایل عمده سقوط کندز و در مجموع جنگ و هرج و مرج در افغانستان، در پهلوی سهل انگاری مقامات دولتی، نفاق و عدم همکاری ما است. ما مردم عادی چنان عادت داریم که همیشه ملامتی را به گردن حکومت و حکومتداران میاندازیم اما سهم بزرگ خود را منحیث یک فرد اجتماع، یک مسلمان و یک هموطن برای اصلاح جامعه خود فراموش میکنیم.
خوشبختانه در افغانستان ما امروز آزادی بیان نسبی داریم اما متأسفانه این آزادی بیان برای دشمنان افغانستان زمینه ای برای نفاق و قومگرایی و چند دستگی با شایعه پراگنی و دروغگویی شده است و ما هم فریب آنها را خورده بنام دفاع از قوم، زبان و سمت خود، آگاهانه و یا ناآگاهانه دامنه این نوع شایعه پرانی ها و دروغگویی ها را زیاده تر میسازیم و به آنها بیشتر پرداز میدهیم، مردم خود را از حکومت و حکومتداران خود بی اعتماد تر میسازیم و برای دفاع خود گویا طرف مقابل را ملامت میکنیم که چرا آنها این کار را میکنند و ما گویا به جواب آنها چنین و چنان میکنیم. انتقاد سالم و برحق از هر کس که باشد از داکتر غنی و داکتر عبداله شروع تا کوچکترین پیاده دفتر کاملآ درست است اما عناد، عقده گرایی و قومگرایی و ایجاد نفاق و توهین و تحقیر دیگران بخصوص شخصیتها و بزرگان ما چه در سطح حکومت و چه در سطح اجتماع و جامعه کاملآ اشتباه است. ما باید از دنیای مطبوعات و رسانه های اجتماعی، خصوصآ انترنت، برای اتحاد و اتفاق و اصلاح جامعه خود کوشش کنیم و کوچکترین فرصتی را برای دشمن خود ندهیم و این وظیفه و مسوولیت هر کدام ما است!!!!!!
سلیم
>>> پشتون هزاره و تاجیک و فارس و کرد چیست ماهمه اریایی ایرانی هستیم.همه از یک تباریم
>>> افرین درود خدا وملاءکه های اسمانی برهمه کسانی که درراه اتحاد وبرادری گام برمی دارند.
یک هزاره دوراز وطن .
>>> نا گفته نباید گذاشت که ما با عمل خود محاسبه میشویم ونه به زبان ویا قومیت خود
>>> خواهر مهربان ودوست داشتنی قادری ! جقدر زیبا سرودی ، خداکند به مادران پشتون ما برسد ودانائی نصیب شان شود تا فرزندانی مانند خودت ودیگر خوهران پشتون ما پسرانی تربیه کنند که این آرمان تو ودیگر مادران وخواهران تاجک، پشتون، هزاره ،ازبک ونورستانی را بجا کنند وفرزندانی مانند ایون، طاقت، اتمر، ذاخیلوال ، خپلواک ، ویگر متعصبین قوم پشتون ما تربیه نکنند وبجای آن به تربیه فرزندان بی تعصب وکسانیکه حقوق همه اقوام را بخاطر یک ملت شدن برسمیت شناخته و از دشنام زدن یگر اقوام خوداری کرده واحترام کنند تا باشد یک ملت واحد شده افغانستان را بیاری خداوند نجات دهیم.
>>> مردم دلیر افغانستان : تجاوزهای شرق وغرب این ملت را سر خم کرده نتوانست ولی تفرقه اندازی قومی ومذهبی که این هم نسخه بیګانګان است خطرناک از ان تجاوزها هستند هوشیار باشید کامیابی مان علیه دشمنان داخلی وبیرونی وحدت ویک پارچګی اقوام است باید وحدت خودرا حفظ نمود .
>>> آفرین حمیرا قادری
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است