جناب داکتر احمدزی!
دوست دارم در چند نکته‌ کوتاه، شما را با همان زبانی مخاطب قرار دهم که برای هر دوی ما آشنا‌ تر است.

شما از «بالکانیزه‌شدن شمال افغانستان برای پشتون‌ها» هراس داشتید. با همین هراس، به هزاره‌ها و مدیریت تحول توسط هزاره‌ها چشم داشتید و ماه‌ها برای جلب حمایت تاجیک‌ها، و بالاخره، استمداد از جنرال دوستم تلاش کردید. به نظر می‌رسد با مشوره‌ مشاور امنیت ملی تان، گام‌های خود را به سرعت به سوی «بالکانیزه‌ساختن شمال افغانستان برای پشتون‌ها» بر می‌دارید. من از تصور این وضعیت هراس دارم و می‌خواهم دلایل این هراسم را با شما در میان بگذارم:

1) در دوران یک سال حکومت شما و نگاه انجویی، استخباراتی مشاور امنیت ملی تان، مرز بدبینی و نفرت‌های قومی به بالاترین نقطه‌ی صعود خود در تاریخ معاصر افغانستان رسیده است. حداقل در چهارده سال اخیر، حکومت و ملت، تا این حد با دیواره‌ی نفرت و کدورت از هم جدا نبوده است. کافی است که شما روزانه یک بار صفحات اجتماعی را با نوک انگشت تان حرکت دهید و به تصویر و تأویلی که شما و حکومت تان در افکار عامه دارید، خیره شوید. عمق فاجعه را به سادگی درک می‌کنید.

2) در دوران یک سال حکومت شما، خطرناک‌ترین اتفاقاتی در کشور روی داده است که پیکره‌ «وحدت ملی» میان اقوام کشور را به سختی آسیب رسانده است. در همه‌ این اتفاقات شما متهم اید و کم‌ترین اتهام شما، «بی‌تفاوتی» یا «بی‌کفایتی» در برابر آتشی بوده است که به نام پشتون و تحت «مدیریت» حکومت شما زبانه می‌کشد: فاجعه‌ 31 گروگان هزاره به دست پشتون و تحت نام پشتون در زابل و بی‌مبالاتی آزاردهنده‌ حکومت شما در قبال آن؛ فاجعه‌ جلریز و کتمان گزارش های امنیتی که ده روز قبل از وقوع فاجعه به شورای امنیت تان رسیده و آن را حتی از شما پنهان کرده است.

موضع‌گیری‌های رسمی زبان‌داران پشتون در ارگ شما در قبال فاجعه‌ی جلریز و حوادث شمال کشور و سکوت اذیت‌کننده‌ شما در برابر آنها؛ فاجعه‌ وردوج و قتل عام و مثله‌شدن ده‌ها سرباز اردوی ملی؛ تاویل شدید قومی زبان‌داران ارگ از حوادث و اتفاقاتی که در فاریاب و سرپل و قندوز و بغلان روی داد، بدون توجه به پیامدهای سیاسی آن بر وجهه‌ زمامداری شما در ارگ؛ موضع‌گیری‌هایی که در قبال تذکره‌ی الکترونیک صورت گرفته و همه‌ برچسب‌های آن به پیشانی شما نصب شده است؛ معامله با استخبارات پاکستان تحت عنوان قرارداد امنیتی تا قضیه‌ی مصالحه با طالبان و مرگ ملاعمر و حالا قندوز که به نظر می‌رسد از آخرین حلقه‌های فاجعه در کشور به نام حکومت و مدیریت شما است.

همه‌ این اتفاقات همچون آتشی اند که بر توده‌ای از هیزم خشک افتیده باشند و «مدیریت» شما تنها بر شایبه‌ی نقش شعله‌آفرینی تان دامن می‌زند نه اینکه با تاویل و تفسیرهای این اتفاقات مقابله کند.

3) در قندوز دقیقا چه گذشته است و چه می‌گذرد، معلوم نیست اما خبرهای آن معلوم است: «طالبان پشتون با همدستی زمامداران پشتون و پشتون‌های ساکن شهر وارد خیابان‌ها شده، شهر و اداره های دولتی را به سادگی تصرف کرده و به قتل‌عام و نسل‌کشی غیرپشتون‌ها اقدام کرده اند». این خبر و تصویر به حدی عریان پخش می‌شود که ادعای «مدیریت» بر اوضاع قندوز جز اتهام همدستی شما در این فاجعه را تقویت نکرده است.

4) می‌گویند که شما ساعت‌ها بعد از آخرین جلسه‌ شورای امنیت و ساعت‌ها بعد از اینکه کندز به دست طالبان سقوط کرده است، از فاجعه اطلاع نداشته اید و به تماس‌های مکرر رییس پارلمان پاسخ نداده اید و وقتی هم که وی از مجراهای غیرمستقیم، آن‌هم از طریق یکی از نزدیکان احمدزی شما، تماس گرفته است، صاف و ساده اظهار بی‌اطلاعی کرده اید و حالا هم از قول پارلمان گفته شده است که مسوولان ارشد امنیتی تان اتهام دست داشتن در فاجعه‌ی کندز را به شما و شورای امنیت ملی تان نسبت داده است. راست و دروغ این حرف‌ها را، درست مانند فاجعه‌ قندوز، شما «تحت مدیریت» اعلام خواهید کرد اما برای افکار عامه هیچ معادله‌ای را تغییر نمی‌دهد: «شما عامل اصلی تمام فاجعه و تباهی در کشور اید».

جناب آقای احمدزی!
با زبان دوست و همراهی که دقیقاً برای جلوگیری از همین فاجعه با شما دست داده و همراهی کرده ام، به شما هُشدار می‌دهم که دست نگه دارید و محتاط باشید. در زعامت و مدیریت شما آتشی شعله‌ور شده است که زبانه‌های آن از توان «مدیریت» شما و ذهنیت انجویی، استخباراتی در شورای امنیت شما بیرون است.

شکی نیست که همه‌ پشتون‌ها طالب نیستند و در قتل عام و نسل‌کشی و خشونت دست ندارند اما تمام آنانی که تحت زعامت طالب و داعش و قتل‌عام‌گران عمل می‌کنند، پشتون اند. نقش تروریست‌های ازبکستان و چچین و داغستان مهم نیست. رد پای استخبارات پاکستان را نیز به میدان نکشانید. همه‌ این راه‌ها از جامعه‌ی پشتون و با رهنمایی پشتون و تحت «مدیریت» پشتون باز می‌شود. اینجا شمایید که باید پاسخ بگویید.

چقدر دوست دارم که باز هم «داکتر اشرف غنی احمدزی» باشید و مسایلی را که در حول «مدیریت» تان می‌گذرد، به عنوان یک «مساله‌ قابل مطالعه» نگاه کنید. تاویل سیاسی، امنیتی را بگذارید برای شورای امنیت و سایر زبان‌داران ارگ. شما به تعهدات تان در قانون اساسی کشور به عنوان رییس جمهور اعتنا کنید. شاید این راهی باشد برای جلوگیری از «بالکانیزه‌شدن افغانستان».
بدرود


عزیز الله رویش

>>>   همه روی یک پلان عمل میکنند وغنی خود در راس قرار دارد.
باخبر

>>>   قلمت نویسا باد آقای رویش

>>>   اگر احمدزی کوچی، عبدالله پشتون و به اصطلاح سران غیر پشتون توجه نکند افغانستان به دست اتمر ، ستانکزی و احمدزی از این هم تپاه خواهد شد و مردم خدای ناخواسته کوچه به کوچه با هم خواهند جنگید!

>>>   اگر ریس جمهور قادر به تطبیق قانون میبود امروز باید یکی یا دو تن از دزدان بانک را به زندان روانه میساخت و یا سایر چور های که طی سالهای قبل صورت گرفته بود بیت المال به تاراج برده شد ولی ریس جمهور هرگز توان تطبیق آنرا نداشت...

>>>   عالیست

>>>   بهتر است تا فورمول بالکانیزه شدن پیاده شود چون غنی و همفکران قومی و قبیلوی اش صادق نیستند.

>>>   مه خودم پشتنون هستم... و زود فريب ملاها و دين داران حرفوى را ميخوردن ومثل مرغ يك لنگ دارند تا غرق شوند فرق را بين هلمند وباميان را ببينيد در باميان پوهنتون جور ميشه ودر هلمند مكتب ها سوختنده ميشود چرا خودشان علاقه ندارند زن بايد رويش پت باشد مكتب نرود در دفتر كار كنند غول باشد باز يك تعداد ديگر كه مكتب ميرود مردم ميگويند كمونيست شده در حال كه سگ كمونيست ها بالاى اين حكومت شرف داشت وهميشه داد از غيرت ميزنيم اما عمل نميكنيم كدام ولايت پشتنو ن امنيت است چرا غيرت نميكنيم چرا مزار امنيت است چرا هزاره جات امنيت است از جاى كه ولايت پشتنون ها شروع ميشود دزدى وحق گيرى از مسافرين وچور وچپاول شروع ميشود مثل راه كابل تا هرات ،غيرت مرده ،غيرت برشوت تبديل شده به ظلم تبديل شده اى كاش زهره غيرت پدران ما در ما ميبود
مسافرجبرى

>>>   اقای ریس جمهور چه جوابی خواهد داد ؟ ایا مانند یک مرد غیرت مند افغان بیستتد و به گناه و این همه جنایت اعتراف به در گاه حق خواهند کرد ؟ به گفته بنده های خدا جواب روز قیامت رانزد خدا جه خواهند داد ؟ حمتن جواب دارد که بگویند نـــــــــــه تو رو خدا من اجازه چینین تصیمم را در وطن خودم نداشتم جه میکردم من هم ینده ای بنده هستم از دست من کاری ساخته نیست من خودم وطنم را با دست ریس امنیت ملی امضا و فروختم حق صلایت را نداشتم و پیش پای خدا بفتتد و از تمام عمل خودش معزرت بخواهد.

>>>   زمامداران این حکومت همه عقل کور دارن و هنوز از خصلت و خاصیت بچه. گیاش قدمی به جلو نگذاشته است نمونه خیلی واضح ان اعتراض مسلمیار صاحب به جنرال دوستم سوال بنده این است جناب عالی سنا نشسته فقط کارت اعتراض است چرا استانکزی بعد رد مجلس هنوز وزیر دفاعه زاخیلوال با اینهمه دزدی خرابکاری باز مشاور اقتصادی رئیس ج است تا یک بار دیگر new kabul bank. را خالی کند در افغانستان فقط این قوم این عده افراد... ادعای مالکیت میکنند این اب و خاک را به هر نوع مختلف به تاراج بردند خیانت کردند
نجیب اله اوزبیک

>>>   این ریس جمهور تقلبی اصلآ توان مدیریت این بحران بزرگ را ندارد ، او ، اتمر ، عبدالله ، گلاب منگل ، عمرصافی ، احدی ، لالی ...و دیگر طالب پروران ، همه و همه پیاده گان بازی بزرگ شطرنجی هستند که بازیکنانان آن کشورهای بزرگ جهان و شرکای منطقه یی آنها میباشند ، اشرف غنی و اتمر آن کاری میکنند که برای شان وظیفه سپرده شده است ، آنها را گماشته اند و استخدام کرده اند تا برای جای پاه انگلیس این دشمن دیرین ما و امپریالیزم جهانخوار امریکا زمینه سازی کنند ، تا دیر نشده علیه این رژیم فاسد ، نا بکار ، طالب پرور ، فاشیست ، قبیله پرست ، تک قومی و مزدور به پاخیزید و اگر عقب این خاینین میروید ، پس آینده یی بدتر از کهن دژ در انتظار همه ولایات کشور است ، امروز کهن دژ بود ، فردا شمال ، پس فردا غرب و غیره .... بر طالبان مزدور و طالب پروران ارگ نشین
کوه کن پنجشیری

>>>   بارک الله دوستی مانند آئینه که حقایق را بیان نموده است ولی این آقا به حدی کور دل شده که خوب گفته اند : نرود میخ آهنی در سنگ ، این آخر خار زیر بغل دارد و همیشه تحریک میشود ولی سرنوشت مرحوم داکتر نجیب را در پیش دارد ، واین مشاورین ازان قماش مشاورین مانوکی منگل اند که سر ها را بدار و وطن را تباه کردند . هوشدار احمدزی خان لنگی والا ، نجیب هم احمد زی بود نشود شما یک سرنوشت میخواهید

>>>   محترم رویش صاحب احترام تقدیم است. بسار عالی تقریبا تمام فجایع دوره ای اشرف غنی را برایش توضیح داده اید. اما کجاست آن گوش شنوا . شخصی بنام حنیف اتمر به به هیچصورت قابل اصلاح به نظر نمیرسد. کار های غیر قانونی ودستبرد های دوره ای گذشته اش هنوز برجاست. هیچ صیقل اثر نخواهد کرد ـ آهنی را که بد گهرباشد. کار های غنی بهمان میماند که ریش از من و اختیارش از خان ملا خان. چوکی را بکمک امریکائیان در تقلب اشغال کرده اما فاقد استعداد رهبری است. ( احتمالا کهولت ... جسمی و مریضی اش درتصامیم رول دارد ومتائسفانه درانتخاب حنیف نهایت سهو کرده که البته سهو قصدی نسبت به فشار های بیرونی بوده باشد.) خلاصه که درینمورد صرف مردم وخیزش مردمی موئثر خواهد افتاد چاره ای دگر باقی نمانده است. ویا اینکه جرگه عمومی خواسته شده وحکومت تغیر یابد. درین مورد شورای ملی باید تصامیم جدی اتخاذ تمایند.
احترام رسولمل ازدارغربت

>>>   ای کاش این مغز بی تفکر جهان بخواند این مطلب راوخودرا تکان دهد ملت را تباه کرد به تباهی کشاند نه کودک ماند نه جوان نه پیر نه دختر ما ارام ماند نه بچه ما خدا در غضب کند شمارا همرای زمام تان.

>>>   دولت عبدالله و غنی مزدورترین دولت در تاریخ افغانستان است ملا غنی و ملاعبدالله غلامان انگلیس اند

>>>   خو کرزی را پس بدهد کرزی هم شخص فروخته شده است به سر کی اعتبار است در وقت کرزی هم مردم تا امن بوذ فقط افغانستان تجذیه شود و بس

>>>   برادر محترم ریس صاحب جمهور فکر میکند همه چیز تحت مدیریت اش است و دیگران هیچ اطلاعی ندارند. حلانکه موضوعاتیکه نگاشیه اید همه مردم عوام میداند و حتی به سطح جهان افشاه شده است. اگر شما وقعآ دوستش هستید جدی تر و مستقیم به تماس شوید حالات فوقالعاده بحرانی است و قریب از کنترول خارج میشود. هیچ کس - هیچ کس در امان نخواهد ماند. حلا هم سر وقت است پشیمانی سودی نخواهد داشت. و وظیفه شما دانشمندان است تا دست بکار شوید. کسانیکه در قدرت هستند در نشه قدرت غرق هستند. هیچ نمیبینند و هیچ نمیشنوند. و احساس شان مرده است. باز هم از شما تشکر ولی مسولیت شما هم هنوز رقع نشده است.

>>>   وقتیکه سه عنصر حکومت لنگ باشد و همه کاره همردیف ان قومگرایی وخود خواهی هم درین سه عنصر دولت وجود داشته باشد پس از اینها چه توقع خدمت بمردم را خواهیم کرد .

>>>   سرنوشتی چون قذافی در انتظار این آدم است.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است